سايت رسمي وزارت مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان، صفحهاي به نام «دورنما» دارد. در اين صفحه نوشته شده: «افغانستان سرسبز و عاري از مواد مخدر.»
نگاهي به سال ٢٠١٧
افغانستان ركورد كشت خشخاش را شكست. بر اساس گزارش ٢٠١٨ دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد UNODC، سال ٢٠١٧، ٣٢٨ هزار هكتار از زمينهاي افغانستان در ٢٤ ولايت (از مجموع ٣٤ ولايت) زير كشت خشخاش رفته است. در حالي كه بر اساس آخرين برآورد اين نهاد بينالمللي، در سال ٢٠١٧ از هر هكتار زمين زير كشت خشخاش، ٢٧,٣ كيلو ترياك به دست آمده، توليد ترياك افغانستان در سال ٢٠١٧ حدود ٨ هزار و ٩٥٤ تن خواهد بود و كارشناسان مقيم افغانستان پيش بيني ميكنند كه ترياك توليد شده به اضافه دپوي سالهاي قبل، موجودي انبارها را به حدود ٢٠ هزار تن ميرساند كه در اينصورت، وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش، توليد و ميزان دپوي ترياك، در طول ٢٥ سال توليد ترياك در اين كشور عضو منطقه «هلال طلايي» (يكي از مناطق توليدكننده اصلي ترياك در آسيا شامل افغانستان، پاكستان و ايران) ركوردي در تاريخ اين كشور محسوب خواهد شد كه اولين نتيجه اين ركورد شكني، ارزاني چشمگير قيمت ترياك در بازارهاي جهان است.
دادههاي نقشه ولايات افغانستان چه ميگويد
بنا بر نقشه مندرج در گزارشهايي كه منابع آگاه در اختيار «اعتماد» قرار دادهاند، همچون ١٠ سال گذشته، بيشترين زمينهاي زير كشت خشخاش در مناطق غربي و جنوبي افغانستان واقع شده است. سال ٢٠١٧، ٧٧ درصد كشت خشخاش در مناطق جنوبي (١٩٧ هزار و ٢٠٧ هكتار) و غربي (٥٤ هزار و ٣٦٧ هكتار) و نزديك به مرز ايران صورت گرفته كه ميزان زمينهاي زير كشت در اين مناطق، نسبت به سال ٢٠١٦ تفاوت معناداري ندارد. ولايت هلمند واقع در جنوب غربي افغانستان، همچون سالهاي پيشتر، در صدر فهرست كشت خشخاش قرار گرفته و ١٤٤ هزار و ١٨ هكتار از مجموع ٣٢٨ هزار هكتار زمين زير كشت خشخاش در كل كشور، در اين استان جنوب غربي واقع شده است.
ولايات قندهار (جنوب)، بادغيس (شمال غربي)، فارياب (شمال غربي)، فراه (جنوب)، بلخ (شمال) و نيمروز (جنوب غربي) در رتبههاي بعد قرار گرفتهاند. سال ٢٠١٧، ولايت هلمند كه ٨٠ درصد ترياك افغانستان را توليد ميكند و حتي يك روستاي عاري از كشت خشخاش هم ندارد در گزارشهاي بينالمللي به عنوان «كارخانه بزرگ مواد مخدر» نامگذاري شد.
موقعيت جغرافيايي زمينهاي زير كشت، صرفنظر از وسعت زمينها، يك خطر بالفعل براي همسايه غربي است چرا كه بنا بر اعلام مقامات رسمي دولت افغانستان، كشورهاي پاكستان و ايران، مقصد اوليه قاچاقچيان براي ترانزيت محمولههاي ترياك و هرويين است و ترياك و هرويين پس از بارگيري، از هلمند به هرات (غرب افغانستان و هم مرز با ايران) براي قاچاق به ايران منتقل ميشود.
سال ٢٠١٧ اداره مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان اعلام كرد كه ٢٥ درصد ترياك افغانستان، از مسير ايران، ١٥ الي ١٨ درصد از مسير تاجيكستان و حدود ٥٠ درصد از مسير پاكستان، براي انتقال به ساير كشورها ترانزيت ميشود (از ايران به مقصد خاورميانه، تركيه، اروپاي شرقي و شمالي و غربي و آفريقا و از پاكستان به مقصد آفريقا، اروپاي غربي، ايالات متحده و كانادا، آسياي جنوب شرقي و چين). اين اعلام به اين معناست كه امسال، بيش از ٢ هزار و ٢٠٠ تن ترياك افغانستان به سمت مرز مشترك ٩٣٦ كيلومتري با همسايه غربي سرازير خواهد شد آن هم در حالي كه فاصله هرات؛ بارانداز غربي قاچاق ترياك افغانستان، تا نقطه صفر مرزي جمهوري اسلامي ايران، حداكثر ١٢٠ كيلومتر است.
روايتي از بزرگترين كارخانه مواد مخدر دنيا
سابقه هدفگذاري افغانستان براي افزايش توليد ترياك به سال ١٩٩٢ باز ميگردد؛ زماني كه توليدكنندگان ترياك در منطقه «مثلث طلايي» (تايلند، ميانمار / برمه، لائوس) بازار جهاني را در دست داشتند. گزارشهاي سالانه از روند ٢٥ ساله توليد ترياك در افغانستان نشان ميدهد كه از ابتداي دهه ٩٠ ميلادي، افغانستان با افزايش وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش به بيش از ٥٠ هزار هكتار، موفق شد فاصله خود را با رقباي شرقي چنان كاهش دهد كه در پايان دهه ٩٠، توليد ٧٠ درصد ترياك جهان را به نام خود ثبت كرد و ميانمار را با توليد ٢٢ درصدي و لائوس را با توليد ٣ درصدي، از صحنه توليد مخدرها به حاشيه راند.
از پايان دهه ٩٠، ترياك افغانستان به بازار جنوب غربي اسيا، آسياي ميانه، شرق و غرب اروپا، حوزه خليج فارس و آفريقا سرازير شد و پاسخگوي نياز حداقل، ١٠ ميليون نفر مصرفكننده ترياك اين مناطق (دو سوم مصرفكنندگان ترياك در كل دنيا) بود. از ابتداي هزاره سوم، غير از سال ٢٠٠١ كه كاهش وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش و توليد ترياك به دليل سقوط طالبان و شدت يافتن منازعات داخلي و حضور نظاميان غربي در افغانستان در تاريخ ٢٥ ساله كشت و توليد افغانستان بيسابقه بود و به كمتر از ٥٠٠ تن رسيد، حجم ترياك توليد شده در افغانستان، تا امروز تمام رقبا را از بازار تجارت ترياك خارج كرده و افغانستان، امروز با ميزان وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش، حجم ترياك و هرويين توليد شده و وسعت بازار جهاني كه در اختيار دارد، قطب ترياك و هرويين جهان است كه البته از چند سال گذشته، بازار حشيش را هم در كنار رقبايي همچون مراكش و پاراگوئه در اختيار گرفته و تلاشهايي هم براي ثبت رد پايي در بازار مت آمفتامين داشته چنانكه سال ٢٠١٧، UNODC درباره افزايش توليد و استفاده از مت آمفتامين در افغانستان هشدار داد و مصداق اين هشدار، افزايش موارد ضبط شيشه از ٢ مورد در سال ٢٠١١ به ١٥٣ مورد در ١٥ ولايت در سال ٢٠١٤، افزايش تعداد مراجعات معتادان شيشه و افزايش آشپزخانهها، به خصوص در غرب افغانستان (پشت مرزهاي ايران) بود. اما با وجود اين هشدار، اين عرصه، تا امروز و با گذشت ٧ سال از آشكار شدن اين شواهد، همچنان در اختيار كشورهاي جنوب شرق آسياست.
دولت افغانستان واقعا چه ميكند؟
با نگاهي بر روند اقدامات ١٥ ساله دولت افغانستان براي مقابله با كشت خشخاش و توليد و قاچاق مواد مخدر و معطوف شدن بر ٢٥ سال تلاش بيوقفه شبكه قاچاق مواد مخدر در افغانستان، ميتوان بر اين نتيجه تاكيد كرد كه دولت افغانستان در اين مبارزه، صددرصد شكست خورده است. نه تنها دولت افغانستان در اين مسير با شكست صددرصدي مواجه بوده، حتي دولتهاي غربي كه از سال ٢٠٠١ به بهانه برقراري صلح و امنيت خاك افغانستان را اشغال كردند هم، نتوانستند در مبارزه با توليد و قاچاق مواد مخدر از افغانستان درصدي موفقيت داشته باشند.
مرور آمارهاي ١٥ سال اخير كشت خشخاش و توليد ترياك و هرويين در افغانستان، نشان ميدهد كه يك سال پيش از روي كار آمدن دولت نامشروع طالبان (١٩٩٥) وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش در افغانستان، ٥٤ هزار هكتار بود كه ٢ هزار و ٣٣٥ تن ترياك هم از اين وسعت به دست آمد. طالبان هم در ابتداي قدرت نمايي خود با توجيه حرام بودن توليد ترياك در اسلام، تلاش كرد با پاكسازي زمينهاي زير كشت خشخاش، توليد ترياك را در اين كشور كاهش دهد، اما اطلاع از سود حاصل از توليد، قاچاق و ترانزيت بينالمللي ترياك، افراطيون جنگ طلب حاكم بر كشوري كه دروازههايش بر اثر فقر و فساد و ويراني و نابساماني حاصل سه دهه جنگ داخلي لق شده بود را به اين نتيجه رساند كه درآمد حاصل از اين تجارت غيرقانوني، ميتواند به منبع مهمي براي تامين هزينههاي سلطهگري و جنگ افروزي و كشتار و سركوب ملت افغانستان تبديل شود.
آمار كشت و توليد طي ٥ سال حكومت طالبان هم اين فرض را تاييد ميكند چنانكه طي سالهاي ١٩٩٦ تا ٢٠٠١ وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش در افغانستان به ترتيب ٥٧ هزار، ٥٨ هزار، ٦٤ هزار، ٩١ هزار و ٨٢ هزار هكتار بود و هر سال هم به ترتيب، ٢ هزار و ٢٤٨، ٢ هزار و ٨٠٤، ٢ هزار و ٦٩٣، ٤ هزار و ٥٦٥ و ٣ هزار و ٢٧٦ تن ترياك توليد شد. سال ٢٠٠١ كه به دليل ناآراميهاي حاصل از سرنگوني دولت نامشروع طالبان، روي كار آمدن دولت جديد و همچنين هجوم نيروهاي غربي به خاك افغانستان به بهانه برقراري صلح و امنيت، وسعت زمينهاي زير كشت تا ٨ هزار هكتار و سطح توليد تا ١٨٥ تن كاهش پيدا كرد، به «سال قحطي» معروف شد آن هم در حالي كه يك سال پيشتر و در سال ٢٠٠٠، ٨٢ هزار هكتار از زمينهاي افغانستان زير كشت خشخاش بود.
از سال ٢٠٠٦ كه وزارت مبارزه عليه مواد مخدر در افغانستان تشكيل شد و به دنبال آن، سياستگذاري سالانه براي امحا و پاكسازي زمينهاي زير كشت خشخاش به اجرا درآمد، نرخ برابري وسعت زمينهاي زير كشت با زمينهاي پاكسازي شده، نشانه شكست دولت افغانستان در مقابله با توليد ترياك و هرويين است چنانكه طي بازه ٥ ساله ٢٠١٠ تا ٢٠١٥، وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش، كمتر از ١٢٠ هزار هكتار نبوده در حالي كه در گزارش پاكسازي دولت افغانستان در همين مدت، وسعت زمينهاي امحا شده به وسيله تراكتور، ريشهكني بوتههاي خشخاش، شكستن گرزهاي خشخاش با استفاده از چوب و تيغ و دست، خشكاندن مزارع و لگدمالي بوتهها توسط دامهاي سنگين، از ٧ هزار و ٥٠٠ هكتار فراتر نرفته و بخصوص، سال ٢٠١٧ كه ٣٢٨ هزار هكتار از زمينهاي افغانستان زير كشت خشخاش رفت، كل تلاش دولت براي امحا، به پاكسازي ٧٥٠ هكتار؛ كمتر از ٠,٢٥ درصد كل وسعت زمينهاي زير كشت خشخاش منجر شد.
مقامات دولت افغانستان كه از ابتداي سال ٢٠١٥، برنامه ٤ ساله اي براي مقابله با توليد و قاچاق مواد مخدر منتشر كردند، كمتر از ٧ ماه ديگر، بايد پشت تريبون بايستند و به شكست خود در تحقق اهداف اين برنامه اعتراف كنند. بر اساس كليات اين برنامه، دولت افغانستان تلاش ميكرد كه «كاهش كشت خشخاش و توليد و قاچاق مواد مخدر و كاهش تقاضا از طريق تقويت معيشت جايگزين قانوني براي كشاورزان و روستاهاي متكي به كشت خشخاش، افزايش امحاي زمينهاي خشخاش با اقدامات مبتني بر تنفيذ قانون، افزايش وسعت زمينهاي امحا شده كشت خشخاش از ١٠ درصد در سال ٢٠١٦ به ٤٠ درصد، افزايش تعداد ولايات عاري از خشخاش از ١٥ به ٢٢، افزايش ضبط ترياك و هرويين و مواد پيشساز از ١٠ درصد در سال ٢٠١٥ به ٢٥ درصد و در نهايت، كاهش سطح كشت خشخاش به سطح كشت دوره قبل از طالبان و تبديل مواد مخدر به منبع عايدي نه چندان مهم شورشيان» محقق شود.
بر اساس گزارش مشترك دولت افغانستان و UNODC، طي سالهاي ٢٠١٠ الي ٢٠١٦، سه بار مساحت زمينهاي زير كشت خشخاش در افغانستان از مرز ٢٠٠ هزار هكتار گذشت؛ سال ٢٠١٣، ٢٠٩ هزار هكتار، سال ٢٠١٤، ٢٢٤ هزار هكتار و سال ٢٠١٦، ٢٠١ هزار هكتار.
امروز افغانستان ٩٢ درصد ترياك جهان را توليد ميكند در حالي كه طالبان، كنترل تجارت ترياك را بهطور كامل در دست گرفته است.
تاجران ترياك هم شكست ميخورند
بذرهاي سنتي خشخاش بهطور معمول يك بار در سال به بار مينشيند و موسم گلدهي هم تير تا مرداد است. در افغانستان بيش از ٢٠ نوع بذر خشخاش مورد استفاده قرار ميگيرد كه بازدهي محصول و درصد مورفين كه تعيينكننده اصلي قيمت نهايي خريد ترياك تازه از كشاورز است هم، بسته به شرايط آب و هوا و خاك متفاوت است.
١١ نوع بيماري قارچي و باكتريايي در مزارع خشخاش افغانستان شناسايي شده كه ميتواند باعث كاهش بازدهي محصول شود. غير از «سال قحطي» كه متاثر از شرايط سياسي امنيتي افغانستان بود، كشاورزان افغان شكست سنگيني را در سالهاي ٢٠٠٤ و ٢٠١٠ تجربه كردند وقتي با هجوم قارچها و لاروها و باكتريها به ريشه و ساقه و غنچه و كپسول نهالهايشان مواجه شدند. سال ٢٠٠٥ (پس از هجوم اول آفات) وسعت زمينها به ١٠٤ هزار هكتار (٢٧ هزار هكتار كاهش نسبت به سال قبل) و توليد ترياك به ٤ هزار و ١٠٠ تن (١٠٠ تن كاهش نسبت به سال قبل رسيد در حالي كه قيمت خريد هر كيلو ترياك تازه، ١٠٢ دلار و از افزايش ١٠ دلاري نسبت به سال قبل برخوردار بود.
سكته دوم، سال ٢٠١٠ بود كه هجوم دوباره آفات به مزارع خشخاش، آسيب گستردهاي به مزارع مناطق جنوبي و غربي وارد كرد چنانكه در منطقه غرب ٦١ درصد محصول آسيب ديد و در مجموع، ٤٢ درصد محصول نهايي از بين رفت.به دنبال اين آسيب، توليد ترياك در سال ٢٠١٢، ٢ هزار و ١٠٠ تن نسبت به سال قبل كاهش داشت و فقط ٣ هزار و ٧٠٠ تن توليد شد كه البته گراني قابل توجه قيمت ترياك و هرويين در بازارهاي جهاني را به دنبال داشت. دو سال بعد، ورود بذر اصلاح شده از چين، توانست تا حدي خسارت كشاورزان، و البته زيان دهي شبكه بينالمللي قاچاق ترياك و هرويين را جبران كند.
حالا مزارع خشخاش افغانستان را با «چينايي» بذرپاشي كردهاند؛ بذر اصلاح شدهاي كه برخلاف بذرهاي سنتي، در هر فصل سال قابل كشت و برداشت است و وقتي به گل مينشيند، گرز حدود دو برابر بزرگتر دارد و بنابراين، مورفين بيشتري هم خواهد داشت چنانكه در گرز خشخاش حاصل از بذر سنتي، درصد مورفين حداكثر ١٥ درصد بود اما امروز، كشاورزان افغان ميگويند كه ميزان مورفين محصول «چينايي» تا ٤٠ درصد هم ميرسد.
و اين كشاورزي كه مزرعهاش را با «چينايي» بذرپاشي كرده، پاي آموزش مدرسان همدست با شبكه قاچاق هم نشسته تا ياد بگيرد در اين كشور تشنه از بيآبي، ميشود از انرژي خورشيد هميشه تابان بهره گرفت و ژنراتورهاي پمپاژ آب از چاههاي عميق «هلمند» و «قندهار» و «نيمروز» و «فراه» و «بادغيس» و «اروزگان» را به غرش درآورد. مقامات افغانستان، ضمن آنكه استفاده از بذر اصلاح شده را يكي از دلايل افزايش كشت و توليد در سال ٢٠١٧ ميدانند، معترفند كه از اين پس هم مبارزه با توليد ترياك دشوارتر خواهد شد چرا كه ديگر برخلاف گذشته، كشت خشخاش محدود به يك فصل و چند ماه نيست و امروز، تمام روزها و تمام فصلها به خدمت كشت خشخاش درآمده است.
در صنعت توليد ترياك و هرويين افغانستان چه ميگذرد
بنا بر گزارش UNODC، از سال ٢٠٠٦ توليد هرويين در افغانستان به يك معضل جدي تبديل شد. از اين سال، جدول آماري دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد هشدار ميداد كه مورفين و هرويين هم به فهرست محمولههاي قاچاق افغانستان اضافه شده و اصليترين مراكز توليد مورفين و هرويين در هلمند، نيمروز و قندهار (جنوب تا جنوب غربي افغانستان) مستقر است.
ميانگين قيمت هر كيلو هرويين ترانزيت به كشورهاي همسايه در آن سال ٣ هزار و ٣٣٠ دلار بود كه نسبت به سال ٢٠٠٥، ٣٣٠ دلار و نسبت به سال ٢٠٠٤، ٨٤٠ دلار كاهش قيمت داشت اما اين كاهش درحدي نبود كه قاچاقچيان را از ادامه فعاليت براي فرآوري مورفين منصرف كند و بنابراين، توليد هرويين در سالهاي پس از هشدار دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد، همچنان روند رو به افزايش را طي كرد.
سال ٢٠٠٧ در حالي افزايش تعداد آزمايشگاههاي توليد هرويين گزارش شد كه بنا بر گزارشهاي رسمي، ٥٨ درصد ترياك افغانستان، تبديل به هرويين و به كشورهاي همسايه ترانزيت ميشد. در همين سال، افغانستان ٩٣ درصد هرويين دنيا را توليد كرد و مجموع درآمد شبكه قاچاق از ترانزيت ترياك و هرويين در سال ٢٠٠٧، ٤ ميليارد دلار برآورد شد.
از سال ٢٠٠٨ كه حشيش هم به فهرست ترانزيت افغانستان پيوست و هر كيلو حشيش براي ترانزيت ٥٥ دلار قيمتگذاري شد، دولت افغانستان در گزارشهاي رسمي خود اعلام كرد كه آزمايشگاههاي تبديل مورفين و توليد هرويين، در شرق و جنوب كشور مستقر است و از همين سال، ولايت ننگرهار (هم مرز با پاكستان) كه عاري از مزارع خشخاش بود، به منطقه مهم ترانزيت ترياك و هرويين و مورفين از شرق كشور تبديل شد. محموله ترانزيت از اين مسير، به آسياي مركزي ميرسيد در حالي كه محمولههاي ترانزيت از جنوب غربي، به ايران سرازير ميشد هرچند گزارشهايي در همين سال، اعلام ميكرد كه ترانزيت ترياك به ايران از منطقه بلوچستان پاكستان هم در برنامه شبكه قاچاق قرار گرفته است.
سال ٢٠٠٨، افغانستان ٢ هزار و ٩٦٠ تن ترياك و ٦٣٠ تن مورفين و هرويين به دنيا صادر كرد. اعضاي نهادهاي بينالمللي سياستگذار مقابله با قاچاق مواد مخدر معتقدند كه شبكه قاچاقچيان افغانستان آمادگي تبديل كل ترياك توليد شده به هرويين را دارد. به خصوص كه از سال ٢٠٠٥، نمونههاي آزمايش شده از هرويين افغانستان، نشان داده كه قاچاقچيان براي دريافت خلوص هرچه بيشتر هرويين تلاش ميكنند. چنانكه تا سال ٢٠٠٥ از هر ١٠ كيلو ترياك ١ كيلو هرويين به دست ميآمد اما از سال ٢٠٠٥، براي توليد هر كيلو هرويين، ٧ كيلو ترياك استفاده ميشود.
گزارشهاي UNODC نشان ميدهد كه از سال ٢٠٠٩ شبكه قاچاق با مقايسه سود قاچاق ترياك و هرويين، بر افزايش قاچاق هرويين به جاي ترياك تمركز كرد چرا كه سال ٢٠٠٩، ارزش قاچاق يك كيلو هرويين ٣ هزار و ٢٠٠ دلار و يك كيلو ترياك ٢٨٠ دلار بود اما سال ٢٠١١ ارزش قاچاق يك كيلو هرويين به ٤ هزار و ٥٠٠ دلار و يك كيلو ترياك به ٤٥٠ دلار رسيد و سال ٢٠١٣ هم، يك كيلو هرويين قاچاق در بازار كشورهاي همسايه ٥ هزار و ٩٠٠ دلار و يك كيلو ترياك ٤٣٧ دلار قيمتگذاري شد.
حتي با احتساب زياندهي ناشي از دور ريز بخش قابل توجهي از ترياك مورد استفاده براي استخراج مورفين و تبديل به هرويين، باز هم حاشيه سود قاچاق هرويين، چه در كشورهاي همسايه و چه هزاران كيلومتر دورتر و در اروپا و امريكا، آنقدر وسوسهكننده است كه شبكه قاچاق قيد به كارگيري شيميدانهاي متبحر را بزند. UNODC در يك گزارش رسمي اعلام كرده كه طي سالهاي ٢٠١١ تا ٢٠١٣، از ١٠٠ كيلو ترياك، ٦٢ كيلو براي تبديل به هرويين استفاده ميشده و ٣٨ كيلو دورريز بوده است.
اين نهاد بينالمللي براي سال ٢٠١٧ هم پيشبيني كرده بود كه احتمالا ٧ هزار و ٦٠٠ الي ٧ هزار و ٩٠٠ تن ترياك براي توليد حدود ٥٥٠ الي ٩٠٠ تن هرويين با خلوص ٥٠ تا ٧٠ درصد يا توليد ٣٩٠ الي ٤٥٠ تن هرويين خالص مصرف خواهد شد و در مجموع، احتمالا ٤٨ الي ٥٦ درصد ترياك توليد شده در سال ٢٠١٧، به هرويين تبديل ميشود و باقي، به مرحله قاچاق خواهد رسيد.
امروز، دولت افغانستان از استقرار آزمايشگاههاي توليد هرويين در شمال شرقي و جنوب افغانستان خبر ميدهد؛ آزمايشگاههايي كه سيار و قابل انتقال به هر نقطه نامعلوم و نزديك به محل تامين پيشسازهاي هرويين است چرا كه از سال ٢٠٠٦ و پس از تشكيل كميته تنظيم مواد مخدر و الحاق به پروژه COHESION (براي كنترل واردات انيدريد استيك و ساير پيش سازهاي توليد هرويين) و پروژه PRIZEM (براي كنترل واردات افدرين و سودوافدرين) فهرستي از ٢٣ پيش ساز توليد مخدرها و روانگردانها تنظيم شد كه انيدريد استيك و آمونيوم كلرايد و سودوافدرين (پيشساز توليد شيشه) هم در اين فهرست گنجانده شد.
در حالي كه براي استخراج مورفين از ترياك، از مواد شيميايي همچون اكسيد كلسيم و آمونيوم كلرايد استفاده شده و توليد هر كيلو هرويين، علاوه بر رقيقكنندههايي همچون كافئين و فنل فتالئين به ٢ الي ٢,٥ ليتر انيدريد استيك نياز دارد، قيمت هر كيلو آمونيوم كلرايد در طول ٦ سال گذشته از ١٠ دلار فراتر نرفته و قيمت هر ليتر انيدريد استيك هم از ٤٠٠ دلار گرانتر نشده است.
مقامات دولت افغانستان گزارش ميدهند كه محمولههاي قاچاق انيدريد استيك، از روسيه، ايران و چين بهطور مستمر وارد افغانستان ميشود و به آزمايشگاههاي سيار و ثابت توليد هرويين ميرسد و افزايش جزيي قيمت هر ليتر انيدريد اسيد طي سالهاي گذشته، يعني شكست دولت افغانستان در مقابله با توليد هرويين.
توليد ترياك و هرويين در افغانستان، امروز به يك صنعت جدي، پيچيده و غير قابل شكست تبديل شده است؛ صنعتي كه بنا بر آخرين اعلام مقامات وزارت داخله اين كشور، بيش از ٣ ميليون نفر از جمعيت ٣٤ ميليون نفري افغانستان را مشغول به كار كرده است. با وجود اين اعلام، سوال نهادهاي بينالمللي سياستگذاري مقابله با مواد مخدر درباره تعداد واقعي دست اندركاران كشت خشخاش، برداشت محصول، انتقال به كارخانهها براي توليد ترياك و مورفين و تبديل به هرويين، بارگيري و ترانزيت به مرزهاي شمالي و جنوبي و شرقي و غربي و حتي نحوه قيمتگذاري بر اساس كيفيت محصول نهايي و بازار و تقاضاي پيش رو و در نهايت، ارسال محمولههاي چند صد تني به سراسر دنيا، همچنان بيپاسخ مانده است. اعضاي نهادهاي بينالمللي همين قدر ميدانند كه امروز، صنعت توليد و قاچاق مواد مخدر در افغانستان، همپايه تجارت نفت براي دنيا ارزشمند است.
چرا افغانستان؟
چرا افغانستان؟ كشور فقيري كه صفحات تاريخش پر شده از سابقه جنگهاي داخلي و هجوم نيروهاي بيگانه و رنج از استثمار و منازعات قدرت طلبانه و حاشيه اين صفحات هم، فساد اداري و نزاع قوميتي و كم آبي و خشكسالي و سوءمديريت و بحران كشورداري است. چرا افغانستان ؟ افغانستان؛ حداقل طي ٢٥ سال گذشته كه سابقه افزايش توليد ترياك را به نام خود ثبت كرده، يك روز هم موفق به برقراري صلح و عدالت و شفافيت و پاكدستي و صداقت در ميان بيش از ١٣ قوم ساكن در ٣٤ ولايت اين كشور نبوده است.
از نوامبر ٢٠٠١ و پس از سرنگوني طالبان، فعاليت براي مبارزه با مواد مخدر در افغانستان بهطور رسمي در دستور كار دولت جديد قرار گرفت اما سه دهه جنگ در اين كشور كه به نابودي زير بناهاي اقتصادي، افزايش سطح بيكاري، بروز فقر و رشد فزاينده آن، فساد راه يافته به لايههاي دولت و دستگاههاي دولتي، چپاول منابع ملي توسط قدرت طلبان آشنا و مهاجمان بيگانه، مهاجرت داخلي و خارجي فقط براي نمردن از گرسنگي و خالي شدن بخشهاي مهمي از كشور به دليل جاي خالي زيرساختهاي لازم براي يك زندگي ساده منجر شد، تمام روزنههاي رو به آيندهاي روشن را براي جمعيت اين كشور مسدود كرده است.
از سال ٢٠٠٦ كه دولت افغانستان با پديده نگرانكننده «مهاجرت داخلي» از مناطق عاري از كشت خشخاش به ولايات داراي كشت مواجه شد و مهاجران، مهمترين انگيزه مهاجرت را دسترسي به آب و غذا و امنيت بيشتر اعلام ميكردند، نهادهاي بينالمللي رصد وضعيت كشت خشخاش و توليد ترياك در افغانستان، مهر تاييدي بر اين واقعيت تلخ گذاشتند كه دولت افغانستان، نتوانست به وعدههاي خود درباره اعطاي زمين و تامين معيشت پايدار و زمينهسازي براي موفقيت كشت جايگزين و برقراري امنيت و ثبات اقتصادي و سياسي دست پيدا كند.
تا امروز نه تنها برنامههاي متعدد همچون CARD – F و FOOD ZONEبراي كشت و معيشت جايگزين – سبزي كاري، زنبورداري، مرغداري، توليد فرآوردههاي لبني، كشت زعفران - در ولايات افغانستان موفق نبوده بلكه قيمت هر كيلو ترياك تازه در حالي هر سال سير صعودي و بالاتر از ٥٠ دلار دارد كه قيمت هر كيلو برنج، پنبه، گندم، ذرت و جو، در طول ٥ سال گذشته حتي از ٥ دلار هم گرانتر نشده است. سال ٢٠١٧، وزارت مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان اعلام كرد كه دهقانان افغانستان به سه دليل خشخاش ميكارند: «غذا تهيه كنند، قرضهايشان را بدهند و هزينه درمان بيماريهايشان را بپردازند.»
سال ٢٠١٨، سود حاصل از قاچاق ٨ هزار و ٩٠٠ تن ترياك (اگر تمام اين محموله به شكل ترياك - و نه به شكل هرويين و با قيمت گرانتر و حاشيه سود بيشتر - قاچاق شده باشد و دپوي سالهاي قبل هم به اين ميزان اضافه نشده باشد) حدود ٦ ميليارد دلار - ٣٠ درصد توليد ناخالص ملي افغانستان - برآورد شد در حالي كه بنا بر اعلام وزارت مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان، از اين رقم، كمتر از يك ميليارد و ٥٠٠ ميليون دلار سهم كشاورزان كشت خشخاش (حدود ٣٥٤ هزار نفر و با احتساب بعد خانوار حداقل ٤ نفر كه معمولا تمام اعضاي خانوار مشغول كشت و برداشت هستند؛ يك ميليون و ٤١٦ هزار نفر) بوده و از مجموع هزينه براي توليد ترياك و هرويين، ١٨٠ الي ٣٠٠ ميليون دلار براي تامين پيش سازها هزينه شده اما بنا بر گزارشي كه منابع آگاه در اختيار «اعتماد» گذاشتهاند، از مجموع سود ٦ ميليارد دلاري حاصل از قاچاق ترياك، حدود ١٢١ ميليون دلار به طالبان، حدود ٦٣ ميليون دلار به شورشيان مخالف دولت و حدود ١٢٤ ميليون دلار به افراد با نفوذ و قدرتمند پرداخت شده است.
بنا بر آنچه دولت افغانستان در گزارش ٢٠١٧ خود اعلام كرده، ٦٨ درصد مناطق كشت خشخاش تحت كنترل دولت نيست يا ناامني در اين مناطق، در حدي بالاست كه دولت نميتواند مانع از كشت خشخاش شود اما در عين حال، كشت خشخاش هم دليلي بر افزايش ناامني در همين مناطق بوده است. افغانستان امروز به عنوان يكي از سه كشور داراي فساد گسترده در لايههاي دولت و گرفتار پولشويي شناخته ميشود و وزارت مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان در گزارش ٢٠١٨ خود به صراحت اعلام ميكند كه: «مردم مناطق جنوبي شعار ميدهند كه والي و رييس پليس اين منطقه در فساد اداري دست دارند... به گفته مركز عدلي و قضايي مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان، سال ٢٠١٧ از ٥٦٥ نفر كه به جرم دست داشتن در قاچاق مواد مخدر بازداشت شدهاند، ٢٣ نفر ماموران امنيت در وزارتهاي داخله و دفاع بودهاند... مردم ساكن در مناطق توليد بالاي خشخاش، از دادگاههاي گروههاي مخالفان دولت نسبت به دولت رضايت بيشتري دارند و علت آن، فساد گسترده و تبعيض در سيستم و دواير دولتي است در حالي كه مردم ميگويند دادگاههاي گروههاي مخالفان، عدالت و قضاوت عادلانهتري دارند... به نظر عموم مردم، هرات، هلمند، بدخشان، نيمروز و بادغيس امنيت بهتري دارند در حالي كه در فارياب، قندهار، ننگرهار، فراه، ارزوگان، كنار و داي كندي ناامني بالاست... بهبودي در كشت جايگزين و موفقيتي در امحاي زمينهاي خشخاش به دست نيامده و فقط اقدامات مختصري براي ممانعت از كشت خشخاش در نيمروز، هرات و فراه صورت گرفته اما اقدامات جدي نيست چون اكثر مقامات دولت در كشت و قاچاق دخيل هستند... در بخشي از ولايت هلمند كه وسعت بسيار بالاي زمينهاي خشخاش دارد، دسترسي براي دولت عملا امكانپذير نيست و براي مبارزه بايد پيامهايي از طريق راديو و تلويزيون منتشر شود.»
١٠ درصد جمعيت همسايه شرقي زمينگير اعتياد هستند
بنا بر اعلام سال ٢٠١٦ وزارت مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان، ٣ ميليون و ٦٠٠ هزار نفر از جمعيت ٣٤ ميليون نفري اين كشور معتاد بودهاند. اين گزارش هشدار ميدهد كه مصرف مواد مخدر در روستاها ٣ برابر شهرهاست به اين معنا كه ١٣ درصد جمعيت روستاها و ٥ درصد جمعيت شهرها مصرفكننده مواد مخدر هستند و از جمعيت معتادان اين كشور، ٩ درصد در گروه سني كمتر از ١٨ سال قرار دارند كه ١١,٣ درصد از اين اقليت در روستاها زندگي ميكنند. ٥ سال قبل، UNODC مطالعهاي درباره نقش تحصيل در كاهش تمايل به كشت خشخاش در روستاهاي افغانستان انجام داد كه بنا بر نتيجه اين تحقيق، ٣٩ درصد روستاهاي داراي كشت خشخاش، مدرسه پسرانه و ٨١ درصد مدرسه دخترانه نداشتند در حالي كه فقط ٨ درصد روستاهاي عاري از كشت، فاقد مدرسه پسرانه و ٢٧ درصد فاقد مدرسه دخترانه بودند...
و سايت رسمي وزارت مبارزه عليه مواد مخدر افغانستان، صفحهاي به نام «دورنما» دارد و در اين صفحه نوشته شده: «افغانستان سرسبز و عاري از مواد مخدر.»
بنفشه سامگيس
- 11
- 4