عصرایران نوشت: در سالهای نه چندان دور آنهایی که چرخ زندگیشان نمیچرخید و با حقوق یک کار نمیتوانستند وضع زندگیشان را به سامان کنند با پیشنهادی ویژه روبرو میشدند؛ یک پراید بخر و بعد از کار مسافر کشی کن!
حالا اما همان پراید تبدیل به آرزوی بسیاری از مردم شده است. تقریبا بسیاری از خانوادههای ایران نمیتوانند حتی با گرفتن وام هم پراید ۲۰۰ میلیونی را بخرند چه برسد به دیگر ماشینها که قیمتهایشان هوش از عقل میپراند.
تا همین چند وقت پیش، فلافل ارزانترین ساندویچ ایرانی بود. خانوادههایی که خیلی نمیتوانستند در طول ماه برای اهالی خانه ساندویچ سوسیس یا کالباس بخرند یا همبرگر برایشان بپزند، به سراغ فلافل میرفتند که ارزانترین ساندویچ ایران بود. حالا اما با گران شدن نان باگت، فلافل هم بالا نشین شده است و به احتمال بسیار زیاد، این غذای ساده که نخود است با کمی کاهو و خیارشور لای نان باگت ریخته میشود، از سفره مردم حذف میشود.
آنهایی که به واسطه گرانی گوشت، مرغ و برنج را از سبد زندگی خود حذف کرده بودند، چشم امید به ماکارونی داشتند. غذایی که بسیاری آن را دوست دارند و میتواند تا حدودی اعتراضها در خانواده به ویژه به نبود برنج و گوشت را ساکت کنند. خدا به لطف مسئولان این غذای محبوب و ارزان تبدیل به یک وعده لاکچری شد و دیگر شاید ماهی یکی، دوبار پای سفره ایرانیها بنشیند.
چرا راه دور میرویم همین آبگوشت، غذایی بود که کارگرهای خسته از کار روزانه به عنوان ناهار آن را میخوردند. چرا؟ چون در دسته غذاهای ارزان قیمت تعریف میشد. حالا اما دیزی گوشه منوهای گران رستورانها جا خوش کرده است و به همه رخ نشان نمیدهد.
شما از من بهتر میدانید الان نیمرو هم غذای گرانی است چه برسد به برنج و خورشت! کباب هم که جای خود دارد. با ماست ۵۰ هزار تومان میشود شیوه درویشان را در پیش گرفت؟ نه نمیشود! به خدا که نمیشود.
امروز فقط کافی است سری به بازار روز بزنید و چند کیلو میوه ساده بخرید؛ تا ببیند به یک چشم برهم زدنی، بخش از حقوق ماهیانهان به حساب میوه فروش رفته است.
به همین سادگی، خواستههای معمولیمان در سالهای گذشته تبدیل به آرزو شده است و برای رسیدن به آنها باید ساعتها کار کرد. دولت میگوید که گران کردیم ولی یارانه آن را میدهیم اما همه ما میدانیم یان یارانه یعنی افزایش تورم در کشور. دولت و دیگر نهادها هم نشان دادهاند، چندان توانایی نظارت و کنترل بازار را ندارند.
همه این تصمیمها فقط باعث میشود لیست دست نیافتنیهای ما هر روز بلندتر از دیروز شود.
***
غم نان؛ نگرانی از گرانی در جامعه ایران
در بهمن سال ۱۴۰۰ بود که ویدئویی از گفتگوی سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور با یک کارآفرین در حاشیه سفر استانی به گیلان در شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ که وی در حین گوش دادن به بیان دغدغهها و مشکلات یک تولیدکننده میگوید: "ناهار دادن به شما؟"
آن کارآفرین را نمی دانم که بلاخره آن روز ناهار خورده بود یا نه اما بسیاری از مردم، بعد از صحبت هایی که در مورد یارانه ای شدن نان -که قوت غالب آنها است- می شود، اکنون نگران تر از همیشه هستند.
نگرانی در مورد وضعیت نان مانند گران تر شدن سوخت و یا هر نیاز ضروری دیگر نیست.
به قول عطار نیشابوری "نان اسم اعظم خدا است."
عطار نیشابوری (در مصیبتنامه) خود می نویسد: اسم اعظم خدا «نان» است. پرسیدند چگونه؟ گفت: کدام اسم خدا را میشناسید که بدین سرعت درهای مسجد را باز کند و صدای مؤذن را در شهر بپراکند و مردم را به مسجد و محراب بیاورد؟ نبودید و ندیدید آن سال قحطی را در نیشابور، که مسجدها لانۀ عنکبوتان شده بود؟
نگرانی از گرانی ها در این روزها، صدای بسیاری از نمایندگان هم سو با دولت هم بلند کرده است.یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته است: "آقای رئیس جمهور به فریاد مردم برسید، خرید گوشت و میوه آرزو شده است.حداقل قیمت نان خشک و تخم مرغ را کنترل کنید. تیم تنظیم بازار دولت که در صدر آن وزارت صمت قرار دارد، توان کنترل بازار را ندارد."
یک نماینده مردم تهران هم در انتقاد از گرانی ها گفته بود: "گرانی ها کمر مردم را شکسته است؛ دولت قول کالابرگ داده بود."
از طرفی دیگر امام جمعه موقت تهران نیز به مسئله گرانی قیمتها و افزایش سرسام آور و افسارگسیخته آنها اشاره و گفته است: "گرانی ها درد جانکاه رهبری است. مقام معظم رهبری در پیام سال نو با یک تلخی از گرانیها یاد کردند. رئیس جمهور هم همین درد جانکاه را دارند. مسئولان همراه رئیس جمهور هم دردمند هستند و برای علاج این درد تلاش میکنند.
«مسئولان باید تدابیر موثرتری برای مقابله با مشکلات مردم بیابند تا مردم آرامش پیدا کنند. مردم نمیتوانند فرداروزشان را پیشبینی کنند و این موضوع ناآرامی ایجاد میکند."
خطیب نماز عید فطر تهران هم با اشاره به گرانی ها گفته بود: "مردم از گرانی افسار گسیخته در رنج و سختی هستند و این وضعیت در شان دولت انقلابی نیست. کنترل شبکههایی که افسار گسیخته عامل ناامیدی هستند و با آبروی مردم بازی میکنند، جزو مطالبات ما از مسئولان است.امروز نیاز جامعه ما به معنویت و ارتباط با خدا کمتر از مسئله معیشت نیست."
حذف یارانه های نان برای ملتی که به شدت محتاج نان شب هستند، تصمیم سخت و پرخطری بوده است که دولت انقلابی به آن تن داده است. کاش ملت این قدر در فقر نبودند تا این تصمیم، بهتر برای عموم هضم ودرک می شد.
جمعیتی هستند که به قیمت از دست دادن جان شان، بی محابا سرقت می کنند تا از فقر فرار کنند. چگونه می توان این جمعیت را محتاج نان شب نگه داشت.
جمعیتی که منهول و سیم برق می دزدند. در یک مورد مدیر اداره برق شهرستان بویراحمد به تازگی گفته بود: "بیش از ۴۰ مورد سرقت از شبکه برق شهر یاسوج طی ۲۴ ساعت انجام شد و از ابتدای سال جاری تاکنون حدود ۹۰ مورد سرقت از شبکه برق شهر یاسوج انجام شده است و در سال گذشته ۴۹۶ مورد سرقت از شبکه برق شهرستان بویراحمد داشته ایم».
جناب رئیس جمهور؛ بسیاری از مردم دیگر مدت هاست قدرت خرید گوشت را ندارند؛ نان را با آبگوشت نمی خوردند بلکه نان را با هر چیز ارزان تری میل می کنند. مثلا نان را با ماست می خورند. اما اگر نانشان هم سهمیه بندی شود، چگونه روزگار را سپری کنند.
کمر این ملت شکسته می شود و به قول آیت الله جوادی آملی: "ملتی که ستون فقراتش شکسته، قدرت قیام ندارد چه رسد به مقاومت چه برسد به اقتصاد مقاومتی. آیه سوره «نساء» این است که مال عامل قیام است، ملّتی که عامل قیام ندارد، یک ملّت ویلچری است."
گرانی به سایر کشورها هم سرایت کرده است و ما نگران تر از همیشه هستیم. گویی چنانچه گرانی ۱۰ درصد به دیگر ملت ها برسد ما باید ۱۰۰ درصد آن را تحمل کنیم.
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد "فائو" در تازهترین گزارش خود میگوید: "۱۹۳ میلیون نفر از ۵۳ کشور در سال ۲۰۲۱ با «قحطی شدید مواد غذایی» روبرو بودند که نسبت به سال ۲۰۲۰ بیش از یک چهارم رشد داشته است." این گزارش میافزاید "۵۷۰ هزار نفر در کشورهای اتیوپی، یمن، سودان جنوبی و ماداگاسکار طی سال گذشته با وضعیت «فاجعهبار» امنیت غذایی مواجه بودهاند."
قرار نبود کشور ثروتمند ایران پس از گذشت ۴۲ سال از عمر انقلابش در کنار کشورهای تهیدست جهان، نگران یارانه ای شدن نان و یا تورم شدید در قیمت نیازهای معیشتی خود باشد. قرار مان بود جامعه ای داشته باشیم که قله های توسعه را چنان طی کند که الگوی بسیاری از کشورها باشد و نه اینکه در غم نان، آرامش نداشته باشد.
غمِ نانِ ارزان و تورم شدید، سال هاست که همراه ما است و گرنه به قول شاعر بزرگ ملی، شاملو:
نغمه ها داشتیم اگر غم نان نبود.
از دستهای گرم تو
کودکان توأمان آغوش خویش
سخنها میتوانم گفت
غم نان اگر بگذارد.
نغمه در نغمه درافکنده
ای مسیح مادر، ای خورشید
از مهربانی بیدریغ جانات
با چنگ تمامیناپذیر تو سرودها میتوانم کرد
غم نان اگر بگذارد.
نویسندگان: مصطفی داننده/ سجاد بهزادی
- 16
- 2