جمشید عدالتیان، اقتصاددان، درباره کاهش بهرهوری مالی کار و کمبود کارگر و کارمند به انتخاب گفت: وای به حال اقتصادی که کار کردن در آن ارزش نداشته باشد، یعنی شما وقتی سر کار هم میروید دچار مشکل اقتصادی هستید. در کشورهای توسعه یافته در هر مرحله کاری هم که باشید مشکل اقتصادی و معیشتی ندارید و از اعتبارات مرسوم دولتی نیز استفاده میکنید. در کشور ما حتی در سمتهای بالا تحت عنوان استاد دانشگاه هم نمیتوانید با حقوق فعلی زندگی کنید. یعنی استادی که ۳۰ سال درس خوانده و ۲۵ سال سابقه دارد چگونه با ۲۲ میلیون زندگی اش را بچرخاند؟ این وضعیت باعث میشود نخبگان از جامعه بروند و افراد معمولی هم انگیزهای برای کار کردن ندارند.
وی در ادامه درباره علل اساسی بی انگیزگی نیروی کار اشاره کرد: اگر راجع به نیروی کار صحبت کنیم، مشخصا شما دو شیفت هم کار کنید و باز زندگی مالی درستی نداشته باشید، حس مهاجرت به شما دست میدهد. طبق قانون گفته شده است که حقوق و دستمزد باید بر اساس تورم افزایش پیدا کند در حالیکه اینگونه نیست، یعنی کارمندان و کارگران از تورم عقب مانده اند. این وضعیت باعث بی انگیزگی برای کار میشود. کنترل تورم در اقتصاد باید صورت بگیرد تا از این بحران عبور کنیم. باید یک سیاست انقباضی در اقتصاد توسط دولت اتخاذ شود و از نشر اسکناس بدون پشتوانه خودداری کنند تا اقتصاد به چرخه واقعی خود برگردد.
عدالتیان درباره افزایش مهاجرت و کارهای خدماتی گفت: قطعا عقل منطقی اقتصادی میگوید به سمت درآمد بیشتر بروید. شما از نظر اقتصاد همیشه جایی کار میکنید که حقوق بیشتری دارد. ممکن است آن شغل در جامعه اثر مثبت نداشته باشد، اما زندگی شما باید بچرخد. در ترکیه نیز وضعیت همین است، اردوغان قول داد که حداقل حقوق را به ۶۰۰ دلار افزایش دهد، در برخی از کشورها نیز این کار را کرده اند؛ یعنی واحد پولی خود را برای تعیین دستمزد کنار گذاشته اند و با دلار دستمزدها تعیین میشود. الان حداقل حقوق کارگر در ایران باید ۲۰۰ دلار باشد که آن هم کافی نیست. کارگر ایرانی آرزو دارد حقوق اش ساعتی ۲ دلار شود. یک کارگر اروپایی دو روز که کار کند اندازه یک ماه کارگر ایرانی پول درآورده است و این باعث میشود انگیزه مهاجرت بیشتر میشود.
- 14
- 2