کاری که در تعهد اقتصاددانان است نگاه کردن به آینده و به تعبیر دیگر مهزدایی از شرایط عادی اقتصادی ایران است. مقایسه شرایط ایران در ۱۰ سال گذشته، نکتهای به ما اضافه نمیکند مگر اینکه ما با مقایسه ۱۰ سال گذشته بخواهیم ببینیم در ۱۰ سال آینده چه اتفاقی قرار است در اقتصاد کشور بیفتد. با این تفاسیر، مسئله اول بررسی شرایط اقتصاد کشور است. برای این کار لازم است شرایط سیاسی و اقتصادی در کنار هم مقایسه و تفسیر شوند.
مسئله اساسی، پیشبینی آینده است. بسیاری میخواهند ببینند دلار در چند ماه آینده همین شرایط را خواهد داشت؟ اما باید به این نکته نیز توجه کرد که پیشبینی همیشه با احتمالات و عدم قطعیت همراه است.
درواقع با وجود احتمالات نیز برخی از شاخصها و متغیرها را بالای ۷۰ یا ۸۰ درصد میتوان پیشبینی کرد ولی نه به صورت قطعی. برای پیشبینی شرایط اقتصادی سال ۹۷ باید اول اشاره کرد که در سال آینده، ۶ فاکتور کلیدی در اقتصاد ایران شکل میگیرد. اول امنیت است. دوم کنترل: اقتصاد ایران کنترل بیشتری خواهد شد و دست و پای بنگاههای بیشتر بسته میشود و بخش خصوصی مانور کمتری خواهد داشت و در بهترین حالت شرکتها با دولت میتوانند کار کنند مشروط بر اینکه طلبشان را نخواهند.
یکی از حوزههای فعالیت در سال ۹۷، فعالیت با دولت است. سوم تمرکز است که در سال آینده بیشتر خواهد شد. به این دلیل که اقتصاد ایران شرایطی دارد که متغیرهای اقتصادیاش آرام و نرمال نیستند و نوسان متغیرها مثلا نرخ ارز بسیار بالاست و حتی این نوسان بیشتر هم خواهد شد. چهارم، حفظ شرایط موجود است. دولت که مجری مسائل اقتصادی است، جراحی در سال آینده انجام نخواهد داد زیرا ریسک جراحی را نخواهد پذیرفت. پنجم، بیش از ۳۸ سال گذشته، اقتصاد ایران در سال ۹۷ سیاسی خواهد شد.
مسئله سیاسیشدگی اجتنابناپذیر است و در این صورت آزادی عمل بنگاهها کاهش پیدا میکند. اما مسئله ششم که مهمتر از بقیه است، فضای تحریمی بر اقتصاد ایران است. فضای تحریم همچنان وجود خواهد داشت. اقتصاد ایران با این ۶ پارادایم تحلیل و بررسی میشود. اول با تحلیل این ۶ عامل شروع میکنم و بعد با تحلیل اقتصاد جهان، تصویری با پیشبینی ۷۰ درصد از اقتصاد ایران، ارائه میدهم. اگر اقتصاد جهان را بررسی نکنیم، به تصویری واقعی از اقتصاد ایران نمیانجامد.
تحولات موثر اقتصاد جهان درباره ایران
چهار اتفاق مهم در دنیا را که میتواند برای اقتصاد ایران بسیار مهم باشد، بررسی میکنم. اول آنکه، یک مگاترند بزرگ در جهان درحال ایجاد است. چینیها و آمریکاییها آن را پذیرفتهاند. تحولات سیاسی و پارادایم تحولات اقتصادی به این سمت حرکت میکند که منابع و امکانات از غرب به آسیا و چین حرکت کند. به عبارت دیگر همانطور که چین مرتب قدرتمندتر شده در سالهای آینده هم قدرتمندتر میشود. در این شرایط سمت و سوی حرکت ما بسیار مهم است.
وقتی منابع به سمت چین میرود نشان میدهد که تنش بین آمریکا و چین در سالهای آینده محتمل است. سال قبل قیمت طلای جهانی را در یک کانال ۱۱۰۰تا ۱۳۰۰ دلار پیشبینی کردیم که ۹۵ درصد مواقع در این کانال نوسان قیمت بود. پیشبینی سال آینده ما این است که اونس طلا بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار حرکت خواهد کرد و عمده سکونت طلا بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار است. یکی از دلایل این پیشبینی این است که اوضاع سیاسی در جهان بسیار پرتنش است و یکی از این منابع تنشها تحرکات سیاسی و اقتصادی ترامپ است که قیمت طلا را بالا میبرد. مسئله دوم اقتصاد جهانی، چالشهای سیاسی در سطح جهان است.
این چالشها افزایش مییابد اما نرخ رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۸ بهبود خواهد یافت. یکی از دلایل بهبود، مشکلات سیاسی است که ترامپ ایجاد میکند. سومین مسئله پراهمیت در دنیا برای سال آینده، ازدست رفتن قدرت دلار است. سال آینده دلار قدرت خود را ازدست داده و سال ۲۰۱۸ دلار، پول پرقدرت نخواهد بود و پولی است که حدود ۱۵ درصد ضعیف میشود. تمایلات سرمایهگذاران عامل چهارم موثر در تحولات جهانی اقتصاد است. یکی از موضوعات مهم که در کشور ما نادیده گرفته میشود، market sentiment است که از محرکهای اصلی بازار در جهان به شمار میآید؛ یعنی تمایلات سرمایهگذاران به سمت دلار بسیار منفی است.
آمار تورم خردهفروشی آمریکا هم که اخیرا منتشر شده، بسیار بالا بود. پوند و یورو نیز سقوط کرد که بعد از نیم ساعت شروع به قویتر شدن کرد ولی همچنان دلار سقوط کرد. ترامپ نیز تاثیری در قوی یا ضعیف شدن دلار ندارد. در سال ۲۰۱۸ ما با دلار نسبتا ضعیف روبهرو هستیم و این برای ایران یعنی قیمت نفت بالا رفته و به بیش از ۶۰ دلار میرسد در نتیجه وضع کسری بودجه بهتر خواهد شد. حرکت داراییهای دوزیستیان در اقتصاد ایران را نباید نادیده گرفت.
پارادوکس ارز در اقتصاد ایران
قیمت نفت جهانی نیز افزایش مییابد ولی حتی با توجه به افزایش قیمت نفت دولت در موقعیتی قوی نیست که بتواند بدهیها را بازپرداخت کند. سال آینده کماکان چالشهایی مثل مسائل زیستمحیطی و بحران آب وجود خواهد داشت. ما پیشبینی میکنیم که در سال ۱۳۹۷ حدود ۳۵۰هزار میلیارد تومان پول جدید وارد اقتصاد ایران شود. این میزان پول به این معناست که در یک ماه ۳۶ هزار میلیارد تومان پول جدید وارد اقتصاد ایران میشود که برابر با هزار و ۴۱ میلیارد تومان در روز و ۴۳ میلیارد تومان در هر ساعت است.
پیشبینی میشود که التهابات و نوسانات در بازار ارز ادامه یابد. علت باقی ماندن این نوسانها این است که دولت علیرغم درآمد ارزی کافی که دارد اما با مشکل انتقال ارز به داخل کشور روبهرو است. مسائلی مثل استانداردهای بینالمللی بانکی، پولشویی و تحریم یوترن [چرخه دلار] در نظام بانکی پابرجاست. سال آینده دولت در بازپرداخت بدهیها خیلی موفق نخواهد بود. اوراق بدهی نتوانسته بدهیها را کم کند و از سویی دولت هنوز فشنگ جدید در تفنگ نگذاشته و نمیدانیم با این مشکل چهکار میخواهد انجام بدهد.
سال آینده بیکاری کماکان باقی است و نرخ آن کاهش پیدا نخواهد کرد. فکر میکنم کار سیاستگذاران اقتصادی سختتر شده. نمیدانم کسانی که سیاستگذار هستند چه در ذهنشان میگذرد اما در هر حال آنها دو راه بیشتر ندارند، یا نرخ بهره را بالا ببرند تا بحران سیستم بانکی فروکش کند و التهاب بازار ارز کم شود اما این راهحل درعینحال موجب کاهش نرخ رشد اقتصادی ونرخ بیکاری بالا میشود.»
اما اگر نرخ بهره را پایین بیاورند، پول از بانکها روانه بازار ارز میشود. وقتی ارز شروع به بالارفتن میکند، موج سوداگرانه راه میافتد و کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد؛ اتفاقی که با کاهش دستوری نرخ بهره از شهریور ماه افتاد و با این سیستمی که پیاده کردند بعید است کسی بتواند جلوی موج سوداگری را بگیرد. در این شرایط، تنها یک راهحل باقی میماند و آن اینکه خریدوفروش ارز غیرقانونی شود! بانک مرکزی چند بار قول داد که ارز را تکنرخی میکند، با هجوم سوداگران حالا بانک مرکزی در شرایطی قرار گرفته که ناچار است ارز را به بازار سیاه (Black market) ببرد و این پارادوکسی است که نمیدانم بانک مرکزی چطور آن را حل خواهد کرد.
دو راهکار عبور از بحران ارز
برای عبور از بحران در سال آینده دو موضوع مطرح است. اول فشار تحریمها برداشته شود. اینکار باعث میشود که حداقل از درآمد ۷۰ یا ۸۰ میلیارد دلاری نفت ۶۰ تا ۷۰ درصد را بتوانیم به داخل برگردانیم. راهحل دوم قیمت نفت بالا برود. راهحل مشکلات اقتصادی کشور، اقتصادی نیست و حل این مشکلات به حوزه سیاسی برمیگردد. مسائل اقتصاد ایران بهویژه نرخ سود بانکی بحران سیستم بانکی و ارز تبدیل به کلاف سردرگم شده است.
نرخ رشد اقتصادی سال آینده را زیر پنج درصد پیشبینی میکنم و البته رشد اقتصاد ادامه دارد اما این رشد به صورت فلت حرکت خواهد کرد. سال آینده، سال پرنوسانی برای دلار خواهد بود. کسانی که مصرفکننده دلار هستند باید به نوعی خود را باید هیج [تدوین استراتژیهای محافظتی معاملات] کنند. اما اگر تولیدکننده دلار هستند، بیزینس آنها تازه سال آینده شروع میشود. سال آینده سرمایهگذاری در بورس میتواند خوب جواب بدهد اما درعینحال ریسک نوسان بالاست و کسانی که به نوسانگیری در بورس مهارت دارند، بهتر میتوانند از این بازار بهره ببرند. بههمیندلیل توصیه میشود کسانی که دانش تکنیکال ندارند وارد بورس نشوند. در پایان، رونق بازار طلا، بورس، دلار و ملک در سال آینده بیشتر خواهد بود.
آقای سیف! به دلار اجازه بدهید بالا برود
چرا سیاستگذاران ارزی همچنان تصمیمات اشتباه میگیرند. سیف اگر قرار است دوباره رییس کل بانک مرکزی باشید باید اجازه بدهید دلار تا ۵۷۰۰ تومان بالا برود. مدیریت آقای سیف در دولت یازدهم خوب بود اما اواخر دولت یازدهم که نرخ ارز بالا رفت نباید دوباره با سرکوب دلار، نرخ آن را پایین نگه میداشت. خیلی طبیعی است وقتی دلار سرکوب میشود، قیمت بالا میرود. قبلا جمشید بسمالله عامل اختلال در بازار ارز معرفی شد، امروز آقای سین. درحالیکه این اصل در اقتصاد حاکم است که وقتی ارز را سرکوب میکنید، قیمت بالا میرود. هدف از ارائه عریان مسائل اقتصاد ایران کمک به مسئولان است. ۴۰ سال از انقلاب میگذرد، در تمام این سالها اقتصاددانان بدون استثنا گفتهاند که قیمت ارز را واقعی کنید. اما هر بار این اتفاق نیفتاد. منبع رشد اقتصادی در سال آینده، بخش خدمات خواهد بود.
برخی استراتژیهای پیشنهادی به شرکتها در سال ۹۷
- لزوم توجه ویژه به صادرات با وجود موانع صادراتی
- اهمیت مدیریت ویژه نقدینگی بنگاهها بهدلیل کمبود نقدینگی موثر
- تلاش جهت حفظ مستمر موجودی کالا در حد کفایت برای تولیدکنندگانی که مواد اولیه سهم قابلتوجهی از بهای تمام شده آنها دارد.
- ترجیح انتخاب ارزهای دیگر به جای دلار بهعنوان ارز پایه صادراتی بهدلیل افزایش ارزش این ارزها
- لزوم به روز کردن تکنولوژی با هدف افزایش توان رقابتپذیری
- حرکت به سمت کسبوکارهای نوین و تکنولوژیک برای استفاده از موجهای جدید عرضه و تقاضا در جهان
- تلاش جهت استفاده از برخی چالشهای بنیادین همانند کمآبی جهت سرمایهگذاری در پروژههای نوین
- لزوم انتخاب استراتژیهای خروج از رکود برای برخی شرکتها
- لزوم توجه جدی به هوشمندی استراتژیک به جای برنامهریزی استراتژیک
- تبدیل بخشی از منابع نقدینگی شرکتها به منابع ارزی با هدف جلوگیری از ضربهپذیری کسبوکارها بهدلیل نوسانات ارزی
- استفاده حداکثری از منابع مالی ریالی به جای منابع ارزی و ممانعت از ایجاد هرگونه تعهد مالی بلندمدت
- استفاده از فاینانسهای بینالمللی و خطوط اعتباری بانک مرکزی تنها برای پروژههایی با درآمد ارزی
* متن سخنرانی مرتضی ایمانیراد در سمینار تحلیل و بررسی چشمانداز اقتصاد ایران که توسط موسسه مطالعات اقتصادی بامداد برگزار شد.
- 114
- 34
شهید گمنام
۱۳۹۷/۷/۲۵ - ۷:۴۵
Permalink