درآمد کارگران یک میلیون و ۳۷۰ هزارو ۴۵۶ تومان کمتر از هزینه زندگی آنهاست. به این مفهوم که دخل خانوادههای کارگری همچنان با خرجشان جور در نمیآید. حقوق کارگران امسال در حالی روی یک میلیون و ۳۷۵ هزار و ۵۴۴ تومان تعیین شده، ثابت مانده است که با استناد به آمارهای مرکز آمار ایران، متوسط هزینه خانوار شهری ۲ میلیون و ۷۴۶ هزار تومان است . عمق فاجعه زمانی بیشتر میشود که صفرهای فقر پیش چشمان کم سوی معیشت رژه برود. آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده است، امسال فقط در تهران خط فقر رقمی در حدود ۲ میلیون و ۵۵۰ هزارو ۶۷۷ هزار تومان است.
با این حساب متوسط هزینه خانوارهای شهری رقمی در حدود ۱۹۵ هزارو ۳۳۳ تومان زیر خط فقر قرار دارد. در واقع هزینههای زندگی با احتساب خط فقر و متوسط هزینه یک خانواده شهری، ۳ میلیون و ۹۲۶ هزارو ۲۲۱ تومان بیش از درآمد یک کارگر است.
اگر چه در این باره اظهار نظرهای متفاوتی از سوی آگاهان اقتصادی شنیده میشود. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که تورم کالاهای اساسی بخصوص از فروردین امسال که تحت تاثیر نوسانات نرخ ارز قرار گرفت، گویای آن است که خط فقر برای خانوارهای شهری در خوشبینانهترین حالت ۵ میلیون تومان است.
اما آمارهای رسمی به هیچ عنوان زیر بار آماری که کارشناسان اقتصادی اعلام میکنند نمیروند. اگر چه حتی با استناد به آمارهای رسمی نیز میتوان دریافت که ماهانه به جای درآمد شاخص فلاکت دهکهای مختلف درآمدی جامعه بالا میرود.
نمایندگان کارگری چه میگویند؟
فرامرز توفیقی، نماینده کارگران در شورای عالی کاردر ارتباط با آخرین محاسبات «سبد معیشت» میگوید: « سبد معیشت خانوار از مرز ۵ میلیون تومان گذشتهاست؛ سه هفته قبل، سبد معیشت خانوار، حدود چهار میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بود، ولی با این جهش اخیر قیمتها، نرخ سبد از ۵ میلیون تومان هم رد شده است و اگر بخواهم دقیقتر باشم باید بگویم نرخ سبد حدود ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است.»
به گفته این فعال کارگری : « همان چهار میلیون و ۹۰۰ هزار تومان هم برای ما کارگران «آرمانی» است؛ اگر به این محاسبات حداقلی تمکین کنند و بپذیرند که هزینه نیروی کار نیز مانند سایر هزینهها (ارز، مواد اولیه، مالیات و ...) بایستی بالا برود و حتی از آنجا که نیروی انسانی مزدبگیر اکثریت جمعیت را تشکیل میدهد و رفاه نسبی آن، متضمن امنیت اجتماعی است بر آن هزینهها هم برتری و ارجحیت دارد، جای خرسندی بسیار خواهد بود.
افزایش زیر پوستی فلاکت
وقتی صحبت از مشکلات اقتصادی میشود ابتدا اقشار آسیبپذیر و خانوارهای کارگری به ذهن میآیند. همانهایی که گفته میشود درآمدشان تنها کفاف تامین ۳۳ درصد از هزینههای زندگی را میدهد. اما طنز تلخ ماجرا اینجاست، قشر متوسط نیز اگر نگوییم ماه به ماه ، اما در میان مدت به جمعیت اقشار آسیبپذیر جامعه اضافه میشوند.
آمار بهتر در این باره توضیح میدهد. تحلیل آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد که سقف پس انداز در در سال ۹۶ نسبت به سال گذشته آن آب رفته است. سال گذشته یک خانوار شهری توانسته تنها یک میلیون و ۷۹۷ هزار تومان در سال پس انداز کند؛ ماهیانه ۱۴۹ هزار تومان. نکته قابل توجه اینکه در ظاهر میزان درآمد در سال ۹۶ در مقایسه با سال ۹۵ حدود ۲درصد افزایش و در مقابل هزینهها هم بیش از ۷درصد افزایش پیدا کرد.
حرف آخر...
معیشت در حالی سالهاست بر دوش اقشار متوسط و آسیبپذیر جامعه سنگینی میکند که هر بار صحبت از افزایش درآمد به میان آمد واکنش مسئولان این بود که اگر درآمد بالا رود جو روانی تورم تشدید میشود. این واکنش بیش از هر قشر دیگری تاثیر منفی خود را بر زندگی کارگران گذاشت. سالهاست جلسات تعیین حداقل دستمزد کارگران میان دولت، نمایندگان کارگری و کارفرمایی محکوم به هیچ میشود. کارفرمایان میگویند کمرشان زیر هزینههای تولید شکسته و برخلاف میل باطنی نمیتوانند حقوق کارگر را افزایش دهند و کارگران هم میگویند کمر ما هم زیر بار هزینههای زندگی شکسته است و این ماجرا ادامه دارد...
فرشته بهروزینیک
- 20
- 2