تا پیش از انتشار گزارش رسمی سازمان برنامه درباره میزان یارانه پرداختی در کشور، تنها میدانستیم که یارانه کلانی به صورت پنهان و آشکار درکشور توزیع میشود و هیچ برآورد دقیقی وجود نداشت، اما گزارش سازمان برنامه از پرداخت سالانه ۹۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه درکشورابعاد این موضوع را روشن کرد. این رقم که دو برابر بودجه عمومی دولت است، سالانه به بخشهای مختلفی به صورت آشکار و پنهان اختصاص مییابد که دراین میان یارانه انرژی بیشترین سهم را دارد. تنها بخشی که به صورت شفاف توزیع میشود حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومانی است که در قالب قانون هدفمندی یارانهها در بودجه کل کشور میان مردم و سایر بخشها توزیع میشود. مابقی این مبلغ فاصله قیمت واقعی تا نرخ ترجیحی است که برای برخی کالاها تعیین شده است.
این آمار و ارقام آنقدر تکاندهنده است که نام ایران را در صدر لیست پرداختکنندگان یارانه جهان قرار داده است. بهطوری که ایران با ۸۰ میلیون نفر جمعیت، سالیانه ۴۵ میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت میکند در حالی که چین با ۱.۵ میلیارد نفر جمعیت، ۳۸ میلیارد یارانه انرژی دارد. این میزان از یارانه برابر با تقریباً ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی و ۱۵ درصد کل یارانههای انرژی جهان در سال گذشته است. مقایسه اعدادی که از سوی مراجع داخلی و بینالمللی درباره میزان یارانه پرداختی درکشورمان منتشر شده است نشاندهنده آن است که اجرای قانون هدفمندی یارانهها تنها بخشی از یارانههای پرداختی درکشور را هدف قرار داده است و برهمین اساس اقتصاد ایران نیازمند یک جراحی بزرگتر در زمینه یارانههاست.
براساس اعلام محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه هماینک سالانه ۹۳۴ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان در کشور توزیع میشود.بررسیهای سازمان برنامه و بودجه نشان داد که در سال حدود ۹۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه در بخش بودجهای، فرابودجهای و یارانه پنهان وجود دارد؛ از این رقم حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان به حوزه انرژی و نفت و مشتقات آن اختصاص دارد که ۲۱۵ هزارمیلیارد تومان آن متعلق به بنزین است.
از ۹۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهانی که در سال پرداخت میشود حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان نیز به یارانه بودجهای و فرابودجهای تعلق دارد. براین اساس با لحاظ ۸۲ میلیون جمعیت کشورسالانه برای هر ایرانی بیش از ۱۱ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان و در هر ماه ۹۴۹ هزار تومان یارانه پرداخت میشود.
آسیبهای یارانه
جدای از این که پرداخت این حجم از یارانه غیرهدفمند و بهطور عمده پنهان آسیبهای فراوانی به ساختارهای اقتصاد ملی وارد میکند، بر بخش مصرف و تولید نیز آثار زیانباری به همراه داشته است.
دراین زمینه مقایسه میزان مصرف کالاهایی که از یارانه بهرهمندند با میانگین جهانی آن گویای یک اسراف بزرگ ملی است. از سوی دیگر افزایش قاچاق و فشار برتولیدکنندگانی که محصولات خود را با قیمت واقعی نمیفروشند، از دیگر معایب پرداخت این حجم از یارانه در کشور است.
برهمین اساس سالهاست که برای رهایی از این شرایط دولتها برنامههای مختلفی اجرا کردهاند که مهمترین آن هدفمندی یارانههاست که متأسفانه هیچ یک نتوانسته است باری از دوش اقتصاد ملی بردارد.
درهمین راستا با توجه به سهم بالای حاملهای انرژی در یارانههای پرداختی، هدفمندی یارانهها در دو مرحله اقدام به افزایش نرخ انواع سوخت و برق کرد تا قیمت این کالاها را به منطقه نزدیک کند، اما با شکافی که هر ساله میان قیمت داخل و منطقه بیشتر میشود، در عمل هدفمندی یارانهها به اهداف خود نرسید.
به عنوان مثال برای بنزین که ۲۱۵ هزار میلیارد تومان از کل یارانههای پرداختی کشور را شامل میشود، با لحاظ نرخ ۵۲ تا ۵۴ سنتی هر لیتر بنزین در منطقه و براساس دلار ۱۰ هزار تومانی نرخ واقعی هر لیتر بنزین به ۵ هزار تومان میرسد که نشان دهنده پرداخت ۴ هزار تومان یارانه پنهان برای هر لیتر بنزین است. این درحالی است که این فاصله بزرگ قیمتی میان داخل و کشورهای همسایه روزانه ۱۰ تا ۱۵ میلیون لیتر بنزین را به صورت قاچاق از مرزهای ایران خارج میکند که سود آن نصیب قاچاقچیان و زیان آن برای دولت و ملت میشود.
درباره برق نیز وضعیت مشابهی وجود دارد بهطوری که هزینه ۱۱۰ تومانی به ازای تولید هر کیلووات ساعت برق به نرخی درحدود ۶۰ تومان یعنی ۵۰ تومان ارزانتر در اختیار مردم قرار میگیرد. همچنین یارانه ۵۶ هزار میلیارد تومانی که دولت برای واردات کالاهای اساسی بر مبنای دلار ۴۲۰۰ تومانی پرداخت میکند نیز از یارانههای دیگری است که باید به لیست بلندبالای یارانههای آشکار و پنهان اضافه کرد.
این درحالی است که با وجود هزینه کلانی که صرف پرداخت یارانهها میشود ولی به دلیل نبود سازوکاری دقیق و روشن، این یارانه به دست مستحقان آن نمیرسد و در واقع این پردرآمدها هستند که بهره بیشتری بخصوص از یارانههای پنهان میبرند و هر که بیشتر مصرف کند، از یارانه بیشتری نیز برخوردار میشود.علاوه برناعادلانه بودن توزیع یارانهها، ترجیحی بودن قیمت بسیاری از کالاها باعث شده است تا ایران در مصرف تعدادی از محصولات در جهان رکورددار باشد.
درهمین زمینه مردم ایران پرمصرفترین مردم جهان در مصرف گندم و نان که یکی از کالاهای بهرهمند از یارانه است، هستند و با سرانه ۱۶۰ کیلوگرم در سال، بالاترین مصرف سرانه نان را در جهان دارا هستیم که این رقم ۶ برابرسرانه جهانی آن است.
در برق نیز مصرف ایرانیان ۳ برابر جهان است. درحالی که سرانه مصرف سالیانه در جهان ۸۰۰ کیلووات است در ایران این رقم ۲۵۰۰ کیلووات است.سرانه مصرف روزانه آب درایران دو برابر میانگین جهانی آن است، در ایران روزانه ۳۰۰ لیتر و درجهان ۱۵۰ لیتر مصرف میشود.سرانه مصرف روزانه بنزین نیز در ایران ۹۰ و در جهان ۱۵ لیتر است. براین اساس ایران ۶ برابر میانگین جهانی بنزین مصرف میکند. همچنین ایران ۳ برابر میانگین جهانی گاز مصرف میکند. سرانه مصرف سالانه گاز در جهان ۶۰۰ مترمکعب و در ایران ۱۷۰۰ مترمکعب است. درمجموع بهطور متوسط ایران نزدیک به ۴ برابر میانگین جهانی انواع انرژی را مصرف میکند.
متوسط سالانه انرژی در ایران در حدود ۱۵۵ میلیون تن است که با این مقدار مصرف در رتبه سیزدهم جهان قرار دارد. امریکا با مصرف ۲ هزار و ۳۳۱میلیون تن در جایگاه نخست این جدول قرار گرفته و چین با هزار و ۳۸۶ میلیون تن در رتبه دوم است. ایران بعد از برزیل و ایتالیا در رتبه سیزدهم و اسپانیا با مصرف سالانه ۱۴۵میلیون تن انرژی در مقام چهاردهم قرار گرفته است.
مصرف سرانه انرژی در ایران به ازای هر نفر بیش از ۵ برابر مصرف سرانه کشوری مانند اندونزی با ۲۲۵ میلیون نفر جمعیت، ۲ برابر چین با یکمیلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت و ۴ برابر کشور هند با یکمیلیارد و ۱۲۲ میلیون نفر جمعیت است که با مقایسه شاخص شدت مصرف انرژی در ایران با بسیاری از کشورهای جهان، شاهد وضعیت ناهنجار بهرهبرداری انرژی هستیم. ایران در بخش مسکن به ازای هر متر مربع ۲.۶برابر متوسط مصرف کشورهای صنعتی انرژی مصرف میکند. برخی کارشناسان دلایل اصلی هدر رفت انرژی در بخش مسکن را نمای سنگی ساختمانها، دوجداره نبودن پنجرهها، مجهز نبودن اماکن اداری و مسکونی به سیستمهای هوشمند کنترل انرژی و هدرروی انرژی به سبب اهمال و غفلت عنوان میکنند.
میزان مصرف انرژی هر ۱۰سال یک بار، ۲ برابر میشود اما این نرخ رشد در مقیاس جهانی یک تا ۲درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفی جهان در حدود هر ۵۰ سال یک بار دو برابر میشود. بر این اساس ایران در مقایسه با میانگین جهانی ۴ تا ۵ برابر بیشتر سوخت مصرف میکند یعنی هماکنون ۹درصد سوخت جهان در ایران و توسط تنها یکدرصد جمعیت جهان مصرف میشود و هر ساله بیش از ۳۸درصد از بودجه سالانه دولت به یارانه بنزین اختصاص مییابد در حالی که درصورت مصرف استاندارد، میتوانیم یکی از صادرکنندگان بنزین باشیم.
بسته اصلاحات ساختاری
همانگونه که اشاره شد در طول سالیان گذشته تلاشهای زیادی برای حل معضل یارانهها انجام شده است. دولت در سال گذشته در تبصره (۱۸) لایحه بودجه منابع حدود ۱۷ هزار میلیارد تومانی افزایش قیمت حاملهای انرژی را خارج از تبصره هدفمندی پیشبینی کرد، اما به دلایلی از جمله آثار تورمی، در نهایت با مخالفت مجلس مواجه شد و برای سالجاری هم تغییر در این رابطه اعمال نکرد.
در بودجه سال آینده نیز هیچ برنامهای برای اصلاح قیمت حاملهای انرژی پیشبینی نشده است. درهمین زمینه مژگان خانلو سخنگوی سازمان برنامه و بودجه میگوید: قرار شد دولت بسته اصلاح قیمت حاملهای انرژی را در قالب بسته اصلاحات ساختاری سازمان برنامه و بودجه تهیه کند و از سوی دیگر کمیسیون اقتصادی مجلس بستهای جداگانه را بررسی و تدوین کند که در هر دو مورد در حال انجام است. براساس گفتههای وی اگر در فاصلهای که لایحه بودجه بررسی و تصویب میشود، بستههای اصلاحات ساختاری حاملهای انرژی به جمعبندی رسیده باشد در قالب قانون اعمال میشود و اگر این گونه نشود به عنوان قانون جداگانه به مجلس رفته مورد بررسی قرار خواهد گرفت. وی این را هم گفت که بسته مورد نظر، ابعاد مختلف ساختاری حاملهای انرژی از کارت سوخت سهمیهبندی یا آزادسازی و البته بازتوزیع منابع را در نظر خواهد گرفت، اما جمعبندی که باید بین سازمان وکمیسیون اقتصادی مجلس باشد هنوز اتفاق نیفتاده است.
سیاوش رضایی
- 13
- 6