به دنبال صحبت های اخیر روحانی پیرامون مقایسه اقتصاد ایران و آلمان دکتر سیدمرتضی افقه عضو هیئت علمی دانشگاه اهواز به آفتاب یزد می گوید:ابتدا باید متذکر شوم که اصل این قیاس، اصلاً قیاس بسیار غلطی است و در هیج جنبه ای نمی شود این مقایسه را انجام داد. یکی از مشکلات سیاستگذاران این است که آمار و ارقام بعضا اغواکننده است. بنابراین اعتقادم این است که تنها تحلیل گران اقتصادی باید آمارهای اقتصادی را تحلیل کنند نه افراد عامی و فاقد تخصص. مثالی که برای آن میتوان آورد آزمایشات پزشکی است. همه اشخاص میتوانند از روی ارقام و اعداد آزمایش بفهمند که مثلا میزان قند و چربی چگونه است ولی هرگز نمی توانند بر اساس آن نسخه ای بپیچند چراکه این کار بسیار خطرناک است. چون پزشک پشت این اعداد، واقعیت های دیگری را تشخیص می دهد.
چون چیزی برای از دست دادن نداشتیم؛ از دست ندادیم!
افقه ادامه می دهد: در رابطه با اقتصاد هم میتوان گفت دقیقا به همین گونه است. اینگونه نیست که بگوییم چون در فلان کشور نرخ رشد اقتصادی ۵ درصد کم شده و در ایران یک درصد پس ما در اقتصاد موفق تر عمل کرده ایم. ما به خصوص در سال ۹۹ جدای از بحث کرونا می توانیم بگوییم چیزی برای از دست دادن نداشته ایم و به کف رسیده بودیم و در چنین شرایطی اگر وضع هم بدتر شود خیلی مشهود نیست و این به این معنی نیست که مثلا ما بهتر از آلمان بودیم و این قیاس مقداری اغواکننده است و خیلی عجیب است که شخصی چون رییس جمهور این چنین سخن گوید.
این استاد دانشگاه اظهار می دارد: اقتصاد آلمان یکی از اقتصادهای محکم، باثبات و قوی است. نرخ رشدهای بادوامی داشته و دارد به علت این که، مبنای رشد اقتصادی این کشورها علم و دانش، عقل و اندیشه وابتکار است. چون در این کشورها رشد اقتصادی آنها به فکر انسان متصل است به همین دلیل رشد اقتصادی ملایم و طبیعی را طی می کنند. ولی در کشور ایران رشد اقتصادی به غیر انسان وصل است مثل نفت، و با کوچکترین اتفاقی که بیفتد چه قیمت آن کاهش یابد و چه تحریم شود به یک باره هدف گذاری کاهش می یابد و حتی منفی می شود. آلمان جزء ۵ اقتصاد بزرگ دنیا است و همان طور که اشاره شد قیاس مع الفارقی است.
این کارشناس مسایل اقتصادی در ادامه می گوید: مشکل ما بعضاً مشاوران اقتصادی هستند. متاسفانه اقتصاددان هایی داریم که آن ها این اظهار نظرها را می کنند وحتی این اقتصاد دان های اطراف رییس جمهور مدعی هم هستند. در گزارش های اخیر اگر آلمان را با خودش مقایسه کنیم بحث دیگری است ولی اگر بخواهیم با کشوری مثل ایران که ماهیتاً متفاوت هستند مقایسه کنیم اینگونه ادعاهای استهزا آمیز از کار در می آید زیرا تحلیل داده ها بسیار نیاز به تخصص دارد. مشکل ما از اقتصاد خوانده های کج فهمی است که متأسفانه اقتصاد ایران را درست نفهمیده اند.
دکتر سید مرتضی افقه درباره نگاه به درون به جای نگاه به بیرون خاطرنشان می شود: بنظر، رییس جمهور باید به جای مشاور اقتصادی یک مشاور اجتماعی، روانشناسی، رسانه ای و فرهنگی داشته باشد که ببینند چطور میتوان نظر مرم را جلب کرد و سرمایه اجتماعی از دست رفته را جذب کند. شاید روحانی فکر کرده است مقایسه ایران و آلمان میتواند باعث ایجاد آرامش در مردم شود. ولی باید بدانند کسانی که چنین مطلبی را ارائه می کنند موجب تمسخر مردم می شوند. اکنون دیگر عصر و عهد «بوق» نیست که تنها عده کمی سواد داشته باشند الان دیگر حتی یک بچه کوچک هم با شنیدن این صحبت ها خنده اش می گیرد.
اگر شاخص فلاکت و غم و شادی درست تحلیل شده بود!
این مدرس دانشگاه در ادامه در مورد مقایسه اقتصادی کشورها اعلام می کند: مقایسه انجام می شود ولی یکی از مبانی مقایسه توان اقتصادی است که مبنای آن همان تولید ملی و تولید سرانه است و تنها با اتکا بر اعداد و ارقام نمی توان مقایسه انجام داد و این اعداد پیش پا افتاده توان واقعی مقایسه اقتصاد کشورهای دنیا را با هم ندارد. متغیرهای دیگری است که باید در کنار هم قرار دهیم تا آن وقت بتوانیم مقایسه ای انجام دهیم که نزدیک به واقعیت باشد. به همین دلیل است که متفکرین اقتصادی- اجتماعی مرتباً شاخص های جدید معرفی می کنند. از زمانی که شاخص مقایسه درآمد سرانه بود بعد تبدیل به شاخص توسعه انسانی شد و الان هم شاخص شادی و فلاکت را اضافه کرده اند که جدید است. باید بگوییم مردم یک کشور شاد و توانمند هستند میتوانند نیازهایشان را تامین کنند و احساس حقارت در مقابل جوامع دیگر نمی کنند. بخشی از این اهداف به واسطه پول و ثروت به دست می آید اما عوامل دیگری نیز در این میان هست که جامعه را به این سمت و سو می کشاند. باز هم نیاز است در مقایسه، نگرشی جامع تر داشته باشد. مقایسه وقتی در خلا انجام شود خنده دار می شود.
- 14
- 5