روزنامه توسعه ایرانی نوشت: وقوع حادثه انفجار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس دوباره نشان داد که مشکلات ایمنی استخراج زغالسنگ در کشور همچنان پابرجاست. یک سال پیش نیز حادثه معدن زغالسنگ طزره در شرق استان سمنان به علت نشت گاز کشنده و اشتعالزای متان رخ داد و آن زمان بسیاری از مسئولان حوزه ایمنی کشور در وزارت کار و وزارت صمت قول پیگیری و پیشگیری از این حوادث را پس از مرگ شش کارگر معدن طزره را داده بودند اما مرگ بیش از ۵۰ نفر از کارگران معدن طبس، نشان داد اتفاق خاصی از نظر فنی و ایمنی رخ نداده است.
کارشناسان فنی در سالهای گذشته گزارشهایی مبنی بر نشت گاز متان در معادن زغالسنگ منتشر کرده بودند. در حوادث معادن یورت و طزره، مسأله نشت گاز متان و مونواکسیدکربن مطرح شد اما تکرار این حادثه در معدنجوی طبس، این مسأله را بیش از پیش مطرح کرد که چرا نظارتها، بازرسیها و حضور نفرات ایمنی، نتیجه خاصی نداشته است؟
برخی از کارشناسان با اشاره به ذخایر بالای گاز متان در منطقه کویر شمالی ایران (دشت کویر) استحصال و استخراج زغالسنگ از این مناطق را تا قبل از استخراج گسترده منابع غنی متان، نادرست میدانند. در مقابل برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی، مشکلات ایمنی و استخراجی معادن را به بخش خصوصی ناکارآمد نسبت میهند و در مقابل بخشی از هواداران پیمانکاران و بخش خصوصی، مشکل را به تحریمها، عدم سرمایهگذاری خارجی و ورود فناوری نسبت میدهند.
با این حال این واقعیت درباره منطقه دشت کویر ایران از شرق سمنان تا کل خراسان جنوبی و شمال شرق استان اصفهان آشکار است که این منطقه زغالسنگخیز، مزاحمی به اسم منابع خطرناک متان دارد؛ گازی خطرناک که یکی از پرکاربردترین منابع زیرزمینی کشور محسوب میشود و در تامین سوخت CNG، سوخت موشک و ریزپرندهها و پهپادها، مصارف صنعتی مهم و حتی پتروشیمی کاربرد دارد. لذا بسیاری از کارشناسان با اشاره به اینکه استخراج این حجم از گاز، نیازمند سرمایهگذاری است، استخراج زغالسنگ از معادن را تا قبل از تعیین تکلیف موضوع گاز، امری ذاتاً خطرناک میخوانند.
همه در جستوجوی یافتن مقصر
«ابراهیم رحیمیان» دبیر اجرایی خانه کارگر طبس که در صحنه حادثه حضور داشته، میگوید: متأسفانه اطلاعات جدیدی وجود ندارد اما براساس آخرین اخبار، تعداد متوفیان به ۳۴ نفر رسیده است و ۱۷ نفر از زخمیها درحال مداوا بوده و به مراکز درمانی هدایت شدند و ۲۰ نفر دیگر همچنان در وضعیت محبوس به سر برده و هنوز خارج نشدهاند. به این ترتیب اگر هیچ فرد محبوسی زنده بیرون نیاید، این حادثه ۵۴ کشته به همراه داشته است.
وی افزود: آخرین گزارشها حاکی از آن است که نشت گاز متان که ناشی از عدم سنجش گاز بوده، منجر به انفجار مجدد شده است. این حادثه احتمالاً در سینهکار جلوی معدن رخ داده که ترکیب گاز متان و مونوکسیدکربن، بهصورت ناگهانی و در اثر یک حادثه دفعی فوراً نشت کرده و سبب مسمومیت و مرگ کارگران پس از مسمومیت با انفجار شده است.
رحیمیان توضیح میدهد: حادثه به نحوی نبوده که فقدان بازرسی و گازسنجی را تایید کند. اتفاقا برعکس در همان شیفت کاری مثل همیشه گازسنجی شده بوده و اولین کارگری که جان باخته، مسئول ایمنی فنی همان قسمت بوده است. مسأله این است که حادثه کاملا ناگهانی رخ داده و همه غافلگیر شدهاند.
انگشت اتهام به سوی مقصر همیشگی یعنی تحریم
در سوی دیگر، برخی از مسئولان، تحریمها را علت اصلی وقوع چنین حوادثی میدانند. در همین زمینه عبدالناصر همتی در توئیتی، ضمن تسلیت حادثه معدن طبس گفت: یک بار دیگر حادثه غمانگیز معدن تکرار و دهها نفر از کارگران مظلوم و عزیز جان خود را در راه کار و تلاش از دست دادند. این غم و اندوه را به مردم و بازماندگان آنها تسلیت میگویم. شرایط سخت کاری و بازنشستگی کارگران عزیز روی دیگر ناترازیها و برداشت ارزش افزوده کشور توسط کاسبان تحریم است.
با این حال در میان خود فعالان اقتصادی، کسانی هستند که مشکل را مسأله تحریمها نمیبینند و عنوان میکنند که به دلیل فقر معادن زغال سنگ ایران و نبود سرمایهگذار برای مکانیزه کردن این معادن، بهتر است بهرهبرداری از این معادن متوقف شود.
«محمود نوریان» عضو اسبق کمیسیون معادن اتاق بازرگانی ایران میگوید: شرکت معدنی مورد اشاره که این حادثه ذیل آن رخ داده، به ویژه در دوران فعالیت خود در حوزه زغال سنگ، از سابقهای درخشان و مدیریتی برجسته برخوردار بوده است. این شرکت از جنبه تامین ماشینآلات جدید و حتی وسایل ایمنی نیز مشکلی نداشته و تاکنون حادثهای در آن رخ نداده است. ضمنا تنها دو درصد حوادث کار مرگبار کشور در معادن رخ میدهد هر چند معتقدیم مرگ یک معدنچی حین کار نیز باید با تمام توان ناممکن شود.
وی افزود: در مورد حادثه اخیر، اطلاعات دقیقی ندارم و جزئیات را بررسی نکردهام با این حال، انفجار گاز متان در معادن، به ویژه در شرایط خاص معمولاً غیرقابل پیشبینی است. زمانیکه مخازن گاز در نزدیکی کارگاه یک معدن وجود داشته باشد، ممکن است به طور ناگهانی گاز فوران کرده و حادثهای ایجاد کند. در معادن پیشرفته نیز تلاش میشود که با حفاریهای مناسب، گاز متان را از حوزه کاری خود خارج کنند اما در معادن ایران به دلیل محدودیتهای فناوری این امکان کمتر وجود دارد.
نوریان اظهار داشت: البته تحریمها میتوانند بر ایمنی و میزان استخراج تأثیرگذار باشند اما به نظر نمیرسد که مشکل عمدهای در این زمینه وجود داشته باشد. هزینههای بالای تهیه تجهیزات و حفاریهای لازم، به ویژه در بخش خصوصی، مانع از پیشرفت در این حوزه است. معادن زغالسنگ شرق ایران غنی نیستند و مکانیزه کردن فرآیند استخراج نیز با چالشهایی مواجه است. به عنوان مثال، در معدن طبس با وجود شیب کم و ضخامت زیاد زغال، مکانیزه کردن تا حدی ممکن بوده اما هنوز هم به طور کامل انجام نشده است.
این عضو اسبق کمیسیون معادن اتاق بازرگانی تاکید کرد: به نظر میرسد که حادثه پیشآمده ناشی از کوتاهی مدیریت نبوده، بلکه در واقع حوادثی است که در معادن زغالسنگ به طور معمول مشاهده میشود. برای اینکه ما یک استخراج کاملا مدرن، بدون حادثه و با استخراج گاز و تهویه فوقپیشرفته داشته باشیم، نیازمند سرمایهگذاری و مشارکت گسترده خارجی هستیم و از آنجا که این معادن اقتصادی نیستند، سرمایهگذار خارجی با این میزان بارآوری و سود اندک زغال سنگ ما، مشارکت نمیکند. در واقع از نظر اقتصادی اساساً این معادن باید بسته شوند.
پیمانکاران خصوصی نااهل وجود دارند
با این حال «سعید صدر منصوری» کارشناس ارشد حوزه ایمنی صنایع و معادن در تحلیل این موضوع، بر ضرورت تعطیلی معادن زغال سنگ شرق کشور تاکید کرده و بخش خصوصی و پیمانکاران را متهم میکند. وی میگوید: حادثه این طور اتفاق افتاده که گاز متان بهصورت ناگهانی در محوطه سینه جلویی کار در معدن و در طبقات میانی آن نشت ناگهانی داشته و منفجر شده است. دلیل همه حوادث معدنی ما در شرق کشور هم همین موضوع است. البته طبق معمول مسئولان نسبت به مرگ بیش از ۵۰ نفر که در هر کجای جهان به عنوان یک فاجعه ملی از آن یاد میشود، واکنش شدیدی نشان نمیدهند. اکنون وقت آن نیست که بپرسیم چرا شیوههای استخراج خراب بوده یا چرا بازنگری روشهای ایمنی و کار انجام نشده و چرا از نظر اقتصادی سرمایهگذاری برای واردات ابزارهای ایمنی-استخراجی به شکل بهروز شده را نداشتیم. برای پاسخ به همه این سوالات دیر شده است.
صدر منصوری تاکید کرد: پیمانکارهای کوچک و بزرگ بخش خصوصی که مشخص نیست دارای اهلیت هستند، یکی از اصلیترین معضلات ایمنی صنایع معدنی کشور محسوب میشوند. خودخواهی بسیاری از آنها موجب میشود که در بسیاری از موارد تا جاییکه بتوانند از هزینهها کم بگذارند. حوادث معادن دولتی را با حوادث معادن خصوصی مقایسه کنید! وقتی کار به پیمانکاری واگذار میشود که کمتر از ۵ سال سابقه کار معدنی دارد و اصلا کار را نمیشناسد، قطعا ریسک بروز حادثه بیشتر میشود. این مربوط به یک شرکت نیست و امری کلی و همهگیر به حساب میآید.
این کارشناس حوزه ایمنی صنایع و معادن کشور با بیان اینکه «استخراج معادن زغالسنگ همیشه با خطر انفجار گاز متان است»، گفت: در واقع این سیستم تهویه است که باید به شکلی هوشمند طراحی شود که با ورود و نشت گاز به محیط، فورا علاوه بر هشدار، آن را مکیده و خارج کند. گاز اگر مسیر معکوس برود، سرنوشت را جور دیگری رقم میزند.
او ادامه داد: معمولاً در اثر حفاری یک باره افراد در کارگاه گرفتار شده و مقدار زیادی گاز دریافت میکنند. اکنون برای همه مشخص شده که هر قدر هم توصیههای ایمنی را با این سطح از فناوری اجرا کنیم، باز هم ریسک انفجار و کشته شدن افراد در معادن زغال سنگ ما بسیار بالاست. شاید بنده به عنوان
لزوم تعطیلی فعالیتهای معادن زغال سنگ در محدوده دشت کویر
کارشناس ایمنی با دغدغه جان افراد، ملاحظات اقتصادی را در درجه اول اولویت خود ندانم و شاید مسئولی برایش حفظ اشتغال منطقه در اولویت اول باشد اما فکر میکنم به دلیل این ریسک انفجار بسیار بالا، با این شرایط فنی و در صورت ثبات وضعیت ابزارها، ادامه فعالیتهای معدنهای اینچنینی در شرق باید ممنوع و پروژههای معادن زغال سنگ دشت کویر در همه استانهای این محدوده تعطیل شود.
این متخصص ایمنی اضافه کرد: با تکنولوژیهای موجود، نظارتهای موجود و شرایط اقتصادی موجود طبق دانشی به نام «تحلیل ریسک ایمنی» کار نباید ادامه یابد اما شاید حکمران و مدیری در سطح منطقهای ملاحظات دیگری دارد که این ریسک را به جان خریده و میپذیرد که تحت هر شرایطی کار ادامه یابد. آن تحلیل هم در جای خود محترم است! بنده هم از منظر ایمنی نظر کارشناسی خود را داشته و ملاحظات اقتصادی ندارم. این تصمیم با وزارت کار و حکمرانی بخش معدن است که درباره ادامه کار چه تصمیمی بگیرند. حرف من این است که نباید کشته شدن سالیانه ۷۰ نفر در معادن عادی شود!
وی با تاکید بر اینکه «باید شاهد تغییر نگرش حکمرانی بخش اقتصاد معدن کشور در سپردن کار به پیمانکاران بخش خصوصی باشیم»، خاطرنشان کرد: افرادی امتیازاتی میگیرند، وام و ارزی را به شکل ارزان دریافت میکنند، اما در بهترین حالت مدیریت درستی انجام نمیدهند. اگر لازم است تجدیدنظری در ملاکهای واگذاری انجام شود، باید انجام بگیرد! اگر هم واگذاری میسر نیست، کار به دولت یا نهادهای بخش عمومی و... برگردد.
تبعات اجتماعی حوادث کار بسیار بالاست
صدر منصوری با اشاره به اثرات زیانبار اجتماعی و اقتصادی حوادث گفت: یک کارفرمای بخش خصوصی باید بداند که وقتی معدنی دچار حادثه شد، کار با کارخانه فرق دارد و تا ماهها در اثر انفجار کار خودش نیز به جز دردسرهای دیگر خواهد خوابید. اصلیترین زیانکننده اقتصادی در این میان، خود کارفرماست اما بخش خصوصی در ایران عمدتاً نگاه کوتاهمدت دارد. ضمن اینکه از نظر اجتماعی نیز آثار حادثه ناگوار است. مرگ ۱۰۰ کارگر به ویژه در این مناطق خاص با بافت خانوادگی سنتی، میتواند هزاران نفر را دچار بحران معیشتی و اجتماعی کند. هر کارگر معدن در این مناطق محروم گاهی ۵ تا ۱۰ نفر را حمایت میکند و وقتی عمود خیمه این خانوادهها توسط حادثه بشکند، هم همکاران زنده آنان و هم خانواده داغدار از نظر روحی، اجتماعی و اقتصادی نابود میشوند.
این کارشناس ارشد حوزه ایمنی معادن و صنایع خطاب به مسئولان تصریح کرد: مسئولین مربوطه باید تکلیف خود را مشخص کنند و اگر مشکل را در محدودیت ورود ماشینآلات میدانند، این محدودیت باید رفع شود. قرار نیست ما به هر قیمتی تولید کنیم. اگر محدودیتهایی از جنس تحریم وجود دارد، براساس همان محدودیتها و نه محوریت سود کار شود. سخن ما این است ایمنی باید رکن اولیه کار باشد. برای این منظور اگر لازم است گاز متان هم استخراج شده یا با ابزارهای پیشرفته تهویه هوا، تخلیه شود، این کار را نیز برای ادامه پروژه انجام دهید وگرنه کار باید تعطیل شود!
رضا اسدآبادی
- 10
- 1