به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ اینجا میان شهر، خیابان میرزای شیرازی حوالی ساعت ۶ عصر، شور و شوق مردم جریان دارد. این خیابان که به بورس اسباببازی فروشی شهرت دارد، در روزهای سرد نزدیک به سال نو میلادی فضای متناسب با آن را دارد. هرچند قدرت رسمی سعی در محو کردن مناسبتهای غربی مانند هالوین و کریسمس و حتی آیینهای باستانی خودمان را دارد، اما مردم دنبال بهانهای برای شادی هستند.
قدم زدن و عبور از پیادهرو سخت است؛ مغازهداران درختهای کاج کریسمس را از کوچک به بزرگ در یک طرف پیادهرو گذاشتهاند و مردم هم مشغول عکس گرفتن با درختها و تماشای ویترین مغازهها هستند. ویترینهایی که با زرق و برق تزئینات کریسمی چشمها را به سمت خود میکشاند. درختهای مصنوعی کاج که برخی از آنها با رنگ سفیدی که بر تنشان کشیده شده، میخواهند به زور جاماندههای برف را القا کنند. گویهای قرمز، طلایی و نقرهای، عصای راه راه سفید و قرمز، ریسههای چراغ ازجمله اکسسوریهای همیشگی هستند که بر درخت کاج کریسمس آویزانند.
کمی پایینتر از ساندویچ فروشی معروف ارمنی، صف کوتاهی شکل گرفته است. مردی که لباس بابانوئل پوشیده توجه دیگران را به خود جلب کرده است و مردم یکی یکی با لبخند کنارشش میایستند و عکس میگیرند. برخی حتی با خود کلاه بابانوئول را برای عکاسی آورده بودند.
آن طرف خیابان صدای موسیقی ارمنی از بلندگوی مردی میآید که مقابل قنادی قدیمی و مشهور خیابان میرزای شیرازی میزی گذاشته و هنذفری و گلس موبایل میفروشد. کافهای در پیادهرو میز و صندلی چیده است. تمام صندلیها پر است از زنان و مردان و دختران و پسران جوانی که شیرینی سفارش دادهاند و با نوشیدنی گرم، سرما را تحمل میکنند.
درخت کریسمس از ۵۰۰ هزار تا ۷۰ میلیون تومان
اولین مغازهای که از شدت شلوغی به سختی وارد آن شدم، چنان ازدحام و همهمه زیاد بود که پشیمان شدم، از لابهلای جمعیت خودم را بیرون کشاندم و به مغازه دیگری رفتم. چند دختر نوجوان قیمت گویهای موزیکال بابانوئل را از فروشنده پرس و جو میکردند. از یکی از فروشندهها درباره قیمت درختها به دیده بان ایران گفت: «درختهای ما از ۵۸۰ هزار تومان با قد ۹۰ سانتی متر شروع میشود تا ۱۴ میلیون با قد دو متر.»
چند مشتری دیگر وارد میشوند و دو فروشنده مشغول پاسخ به آنها میشوند. به مغازه دیگری میروم برای پرسیدن باقی پرسشهایم. سه عروسک بابانوئل در قد و قوارههای متفاوت در داخل مغازه گذاشته شده است. روی برچسبی قیمت آنها نوشته شده است؛ ۲ میلیون و ۲۰۰، ۳ میلیون و ۹۰۰ و ۴ میلیون ۸۰۰ هزار تومان. یکی از درختهایی که بیرون مغازه گذاشته را نشانش میدهم و قیمت میپرسم: «قد درخت ۱۸۰ سانت و قیمتش هم ۹ میلیون.»
از فروشنده میپرسم مشتریان درختهای کریسمس بیشتر مسلمانان هستند یا ارمنیها که میگوید: «از هر دو گروه مشتری داریم ولی تصور میکنم مسلمانها تمایل و خرید بیشتری داشتند. به نظرم این مرزبندیها دیگر برای مردم اهمیتی ندارد. مسلمانها هم میآیند و از ما درخت کریسمس میخرند هم برای اینکه جنبه تزئینی دارد و هم برای عکس گرفتن. حتی آتلیهداران هم دکور کریسمس دارند و از ما خرید میکنند.»
وارد مغازه دیگری میشوم. دختر بچه حدودا ۶ ۷ سالهای با پدرش مشغول انتخاب و تصمیمگیری برای خرید درخت بودند. دختر چشمش به گوشه دیگری از مغازه که جورابهای بزرگی که برای تزئین درخت استفاده میکنند، اشاره کرد و گفت: «بابا از اینا هم بگیریم، خارجیها رسم دارند و به درخت آویزون میکنند.»
درخت بلند قدی که در مرکز مغازه قرار دارد، توجهم را جلب میکند. از صاحب مغازه قیمتش را میپرسم که میگوید: «این درخت ۳ متری و قیمتش هم ۷۰ میلیون است ولی چون آخری است، تخفیف هم دارد.»
از فروشنده میپرسم خرید و تزئین یک درخت چه قدر هزینه دارد، وی به دیده بان ایران میگوید: «به اندازه درخت و اینکه بخواهید آن را در حد ساده تزئین یا پر کنید دارد. ولی درخت معمولی با قد ۱ متر و ۲۰ سانتی، ۱ میلیون و ۲۰۰ تومان است که اگر بخواهید پر و کامل تزئین کنید حدود ۲ میلیون هزینه اکسسوریهایش میشود.»
از او درباره میزان خرید و استقبال مردم از وسایل تزیینی کریسمس میپرسم و پاسخ میدهد: «به نسبت مانند گذشته است و تغییری نکرده. به هر حال مشتریان این کالاها افراد طبقه متوسط به بالا هستند که فشار اقتصادی روی آنها خیلی تاثیری ندارد. آنهایی هم که از طبقات پایینتر هستند برای تماشا و عکس گرفتن میآیند.»
او میگوید که از حدود سه چهار سال اخیر کریسمس میان مسلمان هم جا باز کرده است و حتی بیشتر از ارامنه برای آن هزینه میکنند. این فروشنده درباره اینکه آیا درخت طبیعی کریسمس هم برای فروش موجود است، اینگونه پاسخ میدهد: «طبیعی را اینجا نمیتوانید پیدا کنید چون غیرقانونی است. بهصرفه هم نیست چراکه از درخت مصنوعی تا ۴ ۵ سال میتوانید استفاده کنید ولی طبیعی را باید بعد از چند روز دور بیاندازید.»
از مغازه بیرون میآیم. مغازه کناری، دو خانم چادری ایستادهاند و یکی از آنها از دختر بچه خود که مقابل ویترین کریسمسی ایستاده، عکس میگیرد. داخل مغازه شلوغ است و به قیمت گرفتن یکی از عروسکهای بابانوئل اکتفا میکنم: «این عروسک خارجی و ۶۰۰ هزار تومان است. نمونههای ایرانی هم داریم با قیمت پایینتر.»
علاوه بر مغازهداران، کالاهای دستفروشان هم تم کریسمسی گرفتهاند. مردی بساط جورابهایی با طرح گوزن و بابانوئل را به راه انداخته بود و هر کدام را جفتی ۶۰ هزار تومان میفروخت. کمی جلوتر هم شمع، آبنبات، تل و گلسر با نمادهایی از کریسمس توسط دستفروشان فروخته میشد هرچند نسبت به مغازهها مشتری کمتری داشتند.
ایرانیان چه قدر برای کریسمس هزینه میکنند؟
خبرگزاری اسپوتینک، در سال ۹۷ مدعی شده بود که تهرانیها بیش از ۶ میلیارد تومان درخت کاج کریسمس در آن سال خرید کردهاند. این خبرگزاری ادعا کرده که ۹۰ درصد افرادی که در تهران به مناسبت این جشن درخت کاج خریدند، مسیحی نبودند.
علت تمایل ایرانیان به کریسمس چیست؟
بنابر گزارش دیده بان ایران؛ احمد بخارایی، جامعهشناس در تحلیل از تب خرید کریسمس در میان ایرانیان عنوان کرده است: «تولد حضرت عیسی را باید به طور عام از سه زاویه بررسی کرد. زاویه اول دیدگاهی است که مسیحیان به طور خاص به تولد حضرت عیسی دارند؛ زاویه دوم را باید در مورد افراد مرفه جامعه که با ارتباط برقرار کردن از دوران قبل از انقلاب با خارج از کشور داشتهاند و این روز را جشن میگیرند، مورد بررسی قرار داد و اما در سومین زاویه باید توجه داشت که روز کریسمس به جشن "فرامذهبی" تبدیل شده چراکه این عید از اوایل قرن ۲۰ ماهیت مذهبی نداشته، بلکه افراد به عنوان تعطیلات و خوشگذرانی این روز را جشن میگیرند.»
این جامعه شناس، همچنین درباره تمایل جوانان در ایران به این جشن گفت: «علاقه برخی جوانان به جشنهای غربی یا غیرایرانی ناشی از مدیریتی است که از سطح خرد تا کلان افراد را تحت تاثیر قرار داده است. بخش قابل توجهی از این رفتارها میان جوانان "نمایشی" است، چراکه جوانان هیچ درک و اطلاعی از تاریخچه زندگی حضرت مسیح و یا ارتباط معناداری با فرهنگ مسیحیت ندارند و تنها با استفاده از این مراسم خود را در فضاهایی چون فضای مجازی و میان اقوام نمایش میدهند. همین مسئله از دیدگاه جامعهشناسی واکنش یا همان رفتارهای افراطی نامیده میشود.»
به گفته این جامعهشناس واکنش در سطح خرد حاکی از این مسئله است که جوانان میخواهند با برگزاری مراسمهای مرتبط با غربیها به جامعه هشدار دهند که "من میخواهم آزاد باشم." به عبارت دیگر آنها میخواهند چیزی که نیستند باشند، هرچند این علاقه و گرایش به فرهنگ غربی میان جوانان عمیق نیست اما زمانی که پیرامون ما فضا بسته شود رفتارها هم به صورت واکنشی و افراطی بروز پیدا میکنند که وابسته به عکسالعمل افراد و در نهایت به جامعه است.
بخارایی ادامه داد: «مدیریت سطوح میانه نیز باعث شده جوانان نخواهند در قید و بند مراسمی باشند که تاکنون در جامعه برایشان تعریف شده است. آنها خواستار این هستند که از تنوع مراسمی در جامعهشان برخوردار باشند. در سطح کلان نیز این مسئله حادتر شده به طوریکه رفتارهای واکنشی جمعی افراد، فرهنگ سنتی و ایرانی غالب را نفی میکند، این مسئله حاکی از آن است که افراد علاقهمند به جشنهای غربی، جذب فرهنگ خودشان نشدند و فرصتی شده در غالب نماد جشن کریسمس که همه فرهنگها در آن حضور دارند، خود را مطرح کنند.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جامعه به ویژه جوانان نیازمند شادی و نشاط هستند، خاطرنشان کرد: «جشن مسیحیان نسبت به عید "نوروز" از رنگ، شادی، نور و تنوع بیشتری برخوردار است و افراد در اعیاد خود فارغ از نگاه مادی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند اما در جامعه ایرانی گاه دفع فرهنگی مشاهده میشود و همین مسئله باعث شده اعضای جامعه و جوانان که سرمایه ما هستند به نوعی با پررنگ کردن جشنهای غیربومی و ملی خود از فرهنگ ایرانی خودشان دفع شوند.»
- 13
- 3