بنزین بهعنوان یکی از کالاهای استراتژیک در اکثر کشورهای جهان حتی در کشورهای نفت خیز قیمتی معقول دارد. برای مثال در کشور روسیه که قدرت خرید مردم آن ۳ پله از ایران پایینتر است، هر لیتر بنزین حدود ۲هزار و ۵۰۰ تومان در جایگاهها عرضه میشود و این قیمت در هر روز بر اساس قیمتهای جهانی تغییر میکند. آن هم در شرایطی که این کشور روزانه بیش از۱۱ میلیون بشکه نفت خام تولید میکند. چرا که کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدهاند که دادن یارانه به حاملهای سوخت نه تنها به نفع غالب مردم نیست بلکه به ضرر قشر آسیبپذیر است.
اما متأسفانه در ایران شرایط با تمام کشورهای جهان فرق میکند و مردم نیز با این شرایط سازگار شدهاند. حتی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم گمان میکنند که اگر رأی به ثبات قیمت بنزین بدهند به نفع اقشار کمدرآمد جامعه کار کردهاند و درمجموع به کشور خدمت کردهاند. در حالی که برای اقشار آسیب پذیر کشورمان منافع اصلاح قیمت حاملهای انرژی از ثبات آن به مراتب بیشتر است.
این موضوع را بارها کارشناسان اقتصادی و انرژی عنوان کردهاند. برای مثال علی شمس اردکانی رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران میگوید: پاک کردن صورت مسأله توسط مجلسیان محترم از جمله گرانی کالاهای عمومی مانند بنزین قابل درک است اما قابل پذیرش نیست. اینکه چرا یارانه غنی و فقیر و بیکار و شاغل به طورمساوی تقسیم میشود؟ در شرایطی که دهکهای ثروتمند جامعه بیشترین میزان مصرف انرژی را دارند.
با این حال، طیفی از نمایندگان مجلس معتقدند اگر در وضعیت کنونی قیمت حاملهای انرژی به هر نوعی افزایش یابد، مردم حاضر به قبول آن نخواهند بود. میگویند دولت توپ را به زمین مجلس انداخته. اما اگر همین نمایندگان مردم برای همشهریهای خود توضیح دهند که اصلاح قیمت حاملهای سوخت و ایجاد اشتغال از منابع حاصل از آن به نفع شان است، قطعاً مردم نیز همراه خواهند شد. به نظر میرسد که این درک نکردن از ضعف گفتوگو میان دولت، مجلس و مردم به وجود آمده اما تا زمانی که لایحه بودجه سال آتی در صحن علنی به تصویب نرسیده، امکان جلوگیری از ضرر وجود دارد.
واریز یارانه به جیب پولدارها
در ایران به اتومبیلهای وارداتی باموتورهای حجم بالای ۱۵۰۰ سیسی و با قیمتهای چند میلیارد تومانی برای هرکیلومتر پیمایش چندین برابر اتومبیلهای مورد استفاده طبقه متوسط به پایین یارانه سوخت میدهند. در حالی که بسیاری از اقشار کم درآمد جامعه حتی از وسایل نقلیه بیبهرهاند. مفهوم این عبارت آن است که دهکهای پایین جامعه از یارانه بنزین استفاده نمیکنند و این یارانه که در اصل مختص این بخش است به دست ثروتمندان میرسد. در حالی که قرار بود جامعه هدف یارانههای نقدی دهکهای پایین جامعه باشند. متأسفانه نمایندگان مجلس با اصلاح قیمتها به هر طریقی مخالفند و به جای حل مسأله، میخواهند حتی صورت آن را همپاک کنند و به تخصیص منابع عمومی به شکل ناعادلانه ادامه دهند.
هدف دولت اشتغالزایی است
حرکت به سمت اصلاح قیمت حاملهای انرژی و منطقی شدن قیمتها از نکات کلیدی لایحه بودجه ۹۷ است. تبصره ۱۸ لایحه بودجه سال ۹۷ هم اشاره مستقیم به قیمت حاملهای انرژی دارد. تبصرهای که تا این لحظه با مخالفت دو کمیسیون انرژی و تلفیق مجلس مواجه شده است. نمایندگان مجلس میگویند برای حفظ منافع مردم و جلوگیری از اعمال فشار اقتصادی به جامعه موافق نیستند. اما دولت عقیده دارد افزایش قیمت حاملهای سوخت مطابق با تبصره ۱۸ لایحه بودجه ۹۷ فقط ۱.۵ تا ۲ درصد نرخ تورم را افزایش خواهد داد و از این بابت فشاری به مردم وارد نخواهد شد.
ضمن آنکه در این تبصره آمده است «با هدف اجرای برنامه اشتغال گسترده و مولد با تأکید بر اشتغال جوانان، دانشآموختگان دانشگاهی، زنان و اشتغال حمایتی به دولت اجازه داده میشود صد درصد منابع حاصله از مابه التفاوت قیمت حاملهای انرژی در سال ۱۳۹۷ نسبت به قیمت این حاملها در ابتدای سال ۱۳۹۶ را تا سقف یکصد و ۷۴ هزار میلیارد ریال در اختیار استانها قرار دهد.» مفهوم این تبصره ایجاد اشتغال برای جوانان و اقشار ضعیف جامعه است. شمس اردکانی در این باره به «ایران» گفت: «معادله ساده این است که، باید سالانه حداقل ۸۰۰ هزار شغل پایدار ایجاد کنیم و برای زندگی ۸۰میلیون نفر زیر ساخت مناسب شأن ملت ایران هم درسطح کره جنوبی، مالزی، ترکیه و عربستان فراهم آوریم. برای ایجاد هر شغل پایدار به طور متوسط باید معادل ۷۰ هزار دلار سرمایه گذاری کرد.
پس محاسبه حل مشکل کاملاً آشکار است.یعنی سالانه نیازبه ۲۸ میلیارد دلار. این جانب از سال ۱۳۴۱ تاکنون دانشجوی اقتصاد بوده ام، هر چه بودجه پیشنهادی دولت محترم را بالا و پایین کردم اثری از نیاز به این مقدار انباشت سرمایه ندیدم. گویا بودجه نویسان آنقدر نگران دیوانسالاری خویشند که وظایف خود درپیشگاه صاحبخانه، یعنی عموم ملت را فراموش کردهاند.» او ادامه داد: «بودجه بهجای آنکه برآورنده نیاز جوانان بیکار و رقابت اقتصادی ایران با کشورهای دیگر و هم راستا با دستور رهبر معظم انقلاب، برای تأمین اشتغال و تولید، باشد فقط رضایت بخش غیر تولیدی است، به تعبیر استادم مرحوم پروفسور نورث، دارنده جایزه نوبل اقتصاد۱۹۹۳، یعنی بخش پارازیت جامعه را در نظر گرفتهاند. چندان که حتی نتوانستند پرداخت یارانه نقدی ماهانه به افراد نیمه مرفه جامعه را قطع کنند.»
اصلاح قیمت بنزین و مصرف
قاچاق سوخت و مصرف بیرویه داخلی آن هر روز ایران را از خودکفایی بنزین دورتر میکند. هر چه دولت در زمینه تولید فعالیت میکند، مصرف چند قدم جلوتر در حال دویدن است. یکی از علتهای اصلی آن هم ثابت نگه داشتن قیمت بنزین در نرخ هزار تومان برای هر لیتر است. حتی بدون در نظر گرفتن نرخ تورم و همینطور قیمت ۴۵ سنتی هر لیتر بنزین در فوب خلیج فارس. این موضوع منجربه قاچاق سوخت هم شده است. به طوری که ناصر رئیسیفرد رئیس کانون جایگاه داران سوخت در این باره عنوان کرد:«بر آورد میشودکه روزانه ۲۰ میلیون لیتر فرآورده بنزین قاچاق میشود.
روزی ۲۰ میلیون لیتر با دلار ۴ هزار و ۳۰۰ تومان را حساب کنید و ببینید چه رقمی میشود. بنزین در پاکستان ۲ هزار و ۵۰۰ تومان است و در افغانستان ۲ هزار و ۲۰۰ تومان است.» همچنین بیژن صفوی استاد دانشگاه و اقتصاددان در این باره میگوید: اصلاح قیمت حاملهای انرژی در لایحه امسال در ظاهر برای ایجاد منابع مالی اشتغالزایی در نظر گرفته شده است اما دربرگیرنده تأثیرات غیرمستقیم بر جامعه است. از جمله بهینهسازی مصرف سوخت که در ایران تبدیلبه یک معضل شده است.
برای ایجاد هر شغل پایدار به طور متوسط باید معادل ۷۰ هزار دلار سرمایه گذاری کرد. پس محاسبه حل مشکل کاملاً آشکار است.
یعنی سالانه نیازبه ۲۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری
اصلاح قیمت حاملهای انرژی در لایحه امسال دربرگیرنده تأثیرات غیرمستقیم بر جامعه است. از جمله بهینهسازی مصرف سوخت که در ایران تبدیل به یک معضل شده است
- 19
- 6