افزایش حاملهای انرژی در کشور ما همواره با اعتراض شدید مردم مواجه میشود و بلافاصله با افزایش قیمت بنزین قیمتها در بخشهای مختلف رشد مییابد. مسئله اصلی این است که در آخرین تلاش دولت برای افزایش قیمت بنزین افکار عمومی بهقدری فشار آورد که دولت ناچار به عقبنشینی شد. این واکنشها تنها در بخش بنزین یا گازوئیل نیست، در سایر بخشها ازجمله برق و گاز نیز هرگونه افزایش قیمت موجب نارضایتی مردم میشود.
بههمین دلیل با نرسی قربان، کارشناس ارشد صنعت نفت و گاز، درباره این موضوع که افزایش حاملهای انرژی چقدر منطقی است، به گفتوگو نشستیم. او بر این باور است که در گام نخست باید تفکر مردم را نسبت به این مقوله تغییر داد؛ زیرا از ۵۰ سال پیش تاکنون آنها در برابر هر افزایش در بخش حاملهای انرژی واکنش نشان دادهاند.
چرا افزایش قیمت حاملهای انرژی همواره موج اعتراضات مردم و نمایندگان مجلس را همراه دارد؟
سالهاست که بحث و گفتوگو در اینباره ادامه دارد، اما این بحثها هیچ نتیجهای نداشته، آنچه مشخص بوده این است که در کشورهایی که اقتصاد آزاد وجود دارد تولید و پخش حاملهای انرژی توسط بخش خصوصی انجام میشود و دولت تنها مالیات دریافت میکند. در بیشتر کشورهای نفتی که تولید پالایش و حملونقل در دست دولت است این مسئله با مشکل مواجه است و دولت باید تصمیم بگیرد که چه قیمتی را لحاظ کند. درمورد ایران ملاک تعیین قیمت، فوب خلیجفارس است. در ترکیه نهتنها دولت هزینههای مربوط به واردات حاملهای انرژی ازجمله بنزین را به مردم منتقل میکند، بلکه مالیات هم دریافت کرده و حتی از این محل کسب درآمد هم دارد. در کشور ما دولت ضرر میکند، این بحث گستردهای است.
عدهای معتقدند کشوری که نفتخیز است باید حاملهای انرژی را ارزانتر به مردم عرضه کند، اما من معتقدم این بهاین معنا نیست که باید انرژی رایگان در اختیار واحدهای اقتصادی قرار گیرد و حتی اسراف شود. نکته اینجاست که ما همهچیز را باهم قاطى میکنیم؛ باید هزینههای تولید پالایش و توزیع یک بشکه نفت مشخص و مسائل شفاف شود. ما هنوز نمیدانیم هزینه تولید یک لیتر بنزین چقدر است. به دلیل شفاف نبودن هزینهها نمیتوان پاسخ درستی داد، اما مسئله مهم این است که نرخ حاملهای انرژی باید مانند سایر اقلام هر سال با نرخ تورم افزایش یابد و تغییر کند.
چرا تورم سالانه در تعیین قیمت حاملهای انرژی اعمال نمیشود و برای افزایش قیمت این حاملها همواره نگران واکنش مردم هستیم. برای مثال چرا دولت باید نگران واکنش مردم برای افزایش قیمت گاز خانگی باشد؟
این داستان تنها مختص ایران است که با موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی همچون بنزین احساسی برخورد میشود و حساسیتبرانگیز است؛ برای مثال در کشور ترکیه این مسئله کاملا حلشده است حتی در کشورهای نفتی نیز این موضوع بغرنج نیست. متأسفانه بنزین و نفت در کشور ما سیاسی شده است. مسئله اینجاست وقتی قیمت بنزین ۱۰درصد افزایش یابد در سایر اقلام شاهد افزایش دو برابری هستیم، افزایشی که هیچ منطقی در آن وجود ندارد. ساختار اقتصادی در کشور ما بهگونهای بوده است که حاملهای انرژی را به همهچیز مرتبط میدانند و رانتی در این حوزه وجود داشته و دارد. سیاستی که در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
این رویکرد که تنها مختص ایران است ریشه در چه مسائلی دارد؟ آیا سیاستمداران ما در بخش اجرا و قانونگذاری در انجام وظایفشان ضعف دارند؟
علت خاصی ندارد، در تمام دنیا اگر قیمت نفت افزایش یابد، قیمت بنزین نیز افزایش مییابد، اما در کشور ما اینگونه نیست؛ با افزایش قیمت بنزین، قیمت اقلام مصرفی گران میشود. نحوه برخورد مردم دنیا با نوع رفتار ما در مواجهه با افزایش حاملهای انرژی متفاوت است. از زمان ملی شدن نفت این تفکر بوده است و مردم همواره نسبت به افزایش حاملهای انرژی واکنش اعتراضی داشتهاند؛ برای مثال وقتی قیمت بنزین از ۵ ریال به ۱۰ ریال رسید، مردم به خیابان ریختند و اتفاقات خاصی رخ داد، بهطوریکه دولت ناچار شد قیمت را به ۶ ریال کاهش دهد.
بهنظر شما وقت آن نرسیده که این تفکر تغییر یابد؟
حتما باید این سیستم فکری تغییر یابد. شاید با شفافیت بیشتر و واگذاری بیشتر به بخش خصوصی بتوان کاری کرد؛ البته این امکان وجود دارد که بخش خصوصی از این فضا سوءاستفاده کند، بههرحال برای تغییر این رویکرد به مطالعات عمیق جامعهشناسی نیاز است.
درحالحاضر بخش عمده از حاملهای انرژی توسط بخش خصوصی تولید میشود. منظور شما از سوءاستفادههای بخش خصوصی چیست؟
اگر اقتصاد سالم آزاد وجود نداشته باشد، تولیدکننده بنزین که در کشور ما بخش خصولتی است، نه خصوصی، باید نفت را از دولت بخرد و بنزین تولید کنند که بهدلیل وابستگی به دولت نگرانیهایی وجود دارد.
مردم از قیمت واقعی بنزین در کشور اطلاع کافی ندارند و وقتی گفته میشود که دولت برای عرضه بنزین یارانه پرداخت میکند، باور نمیکنند. آیا منظور شما از شفافسازی اطلاعرسانی از هزینههای تولید حاملهای انرژی است؟
مراد هزینههاست؛ اگر در صنعت نفت ما رگلاتوری وجود داشت شاید این مشکلات کمتر بود، زیرا بهدلیل رگلاتوری قیمتها مشخص بود که هزینه تولید برای این حاملهای انرژی دقیقا چه میزان است. در کشور ما هنوز حاملهای انرژی در اختیار دولت است و از تولید تا پخش حاملهای انرژی دولتی است؛ازاینرو مردم کمتر میپذیرند که دولت برای بنزین یارانه پرداخت میکند؛ بنابراین انتظار میرود که هزینههای تولید انرژی شفاف باشند.
با توجه به مباحث مطرحشده میتوان گفت شما موافق افزایش قیمت حاملهای انرژی مطابق نرخ تورم هستید؟
حاملهای انرژی تنها شامل تورم داخلی نیست و مسائل بینالمللی را نیز در برمیگیرد؛ برای مثال افزایش یا کاهش قیمت نفت در قیمت حامل اثرگذار است بههمین دلیل تورم درصدی برای حاملهای انرژی کافی نیست؛ البته این موضوع درباره نفت بیشتر و درمورد گاز کمتر صدق میکند. برخی تورمها با اقتصاد کشور سروکار دارند و برخی در بخش بینالمللی است. بدون تردید در حوزه انرژی باید موضوع را فراتر از سیاستهای کشور بررسی کرد؛ مسئله مهم در حاملهای انرژی هزینههاست.
با این رویکرد، حاملهای انرژی وابسته به نفت با افزایش و کاهش قیمت آن باید تغییر کند. مسئلهای که در کشور ما اجرا نمیشود؟
درمورد نفت باید این سیاست اعمال شود که متأسفانه نمیشود، البته در بخش گاز مصرفی بهدلیل اینکه عمده تولید در کشور مصرف و کمتر صادر میشود، ازاینرو موضوع کمی متفاوت است، اما در مجموع حاملهای انرژی و افزایش قیمت آن علاوهبر متغیرهای داخلی به مباحث بینالمللی وابسته است. در کشور ما حاملهای انرژی از منطق خاصی تبعیت نمیکنند؛ برای مثال در تمام دنیا دولتها از بنزین و مالیات آن کسب درآمد میکند، اما در کشور ما اینگونه نیست.
- 11
- 6