سیل بی سابقه بهار امسال هم نتوانست رودخانه کارون را به گذشته اش بازگرداند. سیل که فروکش کرد، جزایر ریز و درشت دوباره از بستر کارون سربرآوردند. فاضلاب بازهم نفسش را بند آورد.
با این حال سدها با ادامه آبگیری، همچنان سهم کارون را می مکند. ساختن سدهای جدید و طرح های گذشته انتقال آب از سرشاخه ها به فلات مرکزی نیز به قوت خود باقیست، اگر چه می گویند در این چند سال طرح جدیدی مصوب نشده است.
در این سال ها کارون تنها در «کارگروه» ها سهم داشته است. کارگروه احیا و علاج بخشی کارون که در سال ۹۵ در شورای عالی آب مصوب شده بود، امید به حیات آن را قوت بخشیده بود، اما با حذف ردیف بودجه اکنون به بن بست رسیده است.
حالا خبر رسیده «کارگروه ساماندهی کارون بزرگ» متولد شده و قرار است پنج استان (خوزستان، لرستان، چهار محال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان) را در مدیریت این رودخانه شریک کند. البته هنوز ابعاد این کارگروه روشن نشده است.
درباره کارون، شاهرگ حیاتی خوزستان، با عضو هیات علمی و موسس گروه هیدرولوژی و منابع آب دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز که معتقد است کارون بزرگ یک چهارم آبدهی خود را از دست داده، به گفت وگو نشستیم.
علی محمد آخوندعلی گفت: متوسط ۶۰ ساله آورد آب کارون بزرگ ۱۹ میلیارد مترمکعب بوده که در ۲۰ ساله اخیر به متوسط ۱۴ میلیارد مترمکعب رسیده است، این نشان می دهد که بیش از پنج میلیارد مترمکعب از آن کم شده و مسئولان باید پاسخ دهند این آب کجا رفته است؟
وی بیان کرد: برای حفظ محیط زیست رودخانه و حقابه پایین دست و نخیلات و آبزیان حداقل یک سوم این آب باید به رودخانه کارون بازگردد.
آخوندعلی مهمترین عوامل کاهش آورد کارون بزرگ را اجرای طرح های انتقال آب و ایست (نگهداشت) آب در بالادست بیان کرد و گفت: برخلاف ادعای وزارت نیرو خشکسالی نخستین متهم کاهش آب کارون نیست، بلکه خشکسالی سومین عامل و آخرین متهم است.
وی افزود: آمارها نشان می دهد که حدود ۲ میلیارد مترمکعب با اجرای طرح های انتقال آب از کارون کاسته شده و خشکسالی اثرات این طرح ها را تشدید می کند، اما تاثیر افزایش مصارف در بالادست حوضهبیشتر است که شامل نصب موتورپمپ ها و مصارف کشاورزی و دامپروری و آبزی پروری است.
آخوندعلی اضافه کرد: با توجه به اینکه املاح و مصارف پایین دست کارون ثابت است، برداشت آب در بالادست، موجب کم شدن آب و تاثیر منفی بر کیفیت آن در خوزستان می شود.
سدسازی بی رویه در بالادست
این عضو گروه هیدرولوژی و منابع آب دانشکده مهندسی علوم آب همچنین گفت: روی حوضه کرخه ، کارون ، مارون و جراحی در مجموع ۱۷۰ سد احداث شده، که ۷۰ سد آن در کارون است؛ در بالادست کرخه در کرمانشاه ۱۵ سد و در ایلام بیش از ۱۰ سد ساخته شده که همه اینها نباید ایجاد می شد و اگر هم ساخته می شد تنها باید برای تولید انرژی از آن استفاده می کردند و نباید آب نگهداشته می شد.
وی با انتقاد از اجرای طرح های انتقال آب از سرشاخه های کارون به فلات مرکزی، افزود: توزیع عادلانه آب به این معنی نیست که فکر کنیم کسی که در کویر لوط زندگی می کند در آب رودخانه دز شریک است، اگر چه وظیفه داریم در تامین آب شرب به آنها کمک کنیم اما باید بپذیریم که طبیعت هر منطقه اکولوژی خاص خود را دارد و باید ویژگی های طبیعت را بپذیریم؛ اگر کسی نپذیرد باید جای خود را عوض کند نه اینکه طبیعت را جابه جا و دستکاری کنیم، این با عقل سازگاری ندارد، ولی متاسفانه این اتفاقات افتاده است.
شاه کلید مدیریت آب
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بخشی از منابع آبی کشور تنها از طریق بارش ها تامین می شود توضیح داد: سالانه به طور متوسط ۲۵۰ میلیمتر بارندگی در کشور اتفاق می افتد که حدود ۴۰۰ میلیارد مترمکعب آب تولید می کند، در واقع این تقدیر و سرنوشت محتوم و سهم ماست، البته این به معنی کمبود آب نیست؛ زیرا اگر چه بخش وسیع کشور ما مناطق خشک و کویری استد که بارش به صورت طبیعی در آنها کم است، اما جمعیت کمتری نیز در آنجا متمرکز شده است.
وی با بیان اینکه عمده بارندگی ها در کوهستان های البرز و زاگرس است که به سمت دشت ها و جلگه ها و مناطق پایین دست، جاری می شود، افزود: از نکات ظریف و کلیدی قابل توجه که باید به آن توجه داشت اینکه جایگاه تولید منابع آبی کشور ما مناطق البرز و زاگرس است و این شاه کلید مدیریت منابع آب در کشور است که تمام مدیران باید متوجه آن باشند که منشا حیات آبی ما این کوهستان هاست و نباید معارض آن شوند یا کاری کنند که صدمه ببیند.
آخوندعلی اضافه کرد: این کوهستان ها در مرحله نخست از گردشگری و ساخت جاده و کریدورهای بین شهری آسیب می بیند، بنابراین نباید اجازه داده شود حتی یک متر هم بیشتر از حریم جاده، تخریب و تصرف شود؛ از سوی دیگر تبعات جاده سازی، به معنی تخریب مراتع و جنگل ها و تبدیل کردن آنها به زمین کشاورزی است.
وی ادامه داد: اکنون شاهد هستیم که با توسعه شبکه راه ها خط انتقال تراکتور به سمت کوهستان شکل می گیرد و پیش از شروع بارندگی، همه مراتع شخم زده می شود و یک موتور تلمبه برای مکیدن آب نصب می شود؛ اینها خطراتی است که از چند سال پیش در بالادست شروع شده، به عبارت دیگر، آبی که باید رودخانه ها را شکل دهد در بالادست مصرف می شود، خاک تخریب شده و جنگل و مرتع نابود می شود، برای اینکه سودی اندک در کشاورزی به دست آید و متاسفانه هیچ نظارتی هم روی اینها نمی شود.
آخوندعلی گفت: چاره اصلی حفظ منابع آب که جزو واجبات این مملکت است، در حفاظت از مناطق مرتفع و کوهستان هاست.
زنجیره به هم پیوسته
عضو گروه هیدرولوژی و منابع آب دانشکده مهندسی علوم آب چمران، با بیان اینکه بارش های کوهستان ۲ دسته «آب سبز» و «آب آبی» تولید می کند، گفت: بر اساس برآوردهایی که انجام دادیم، حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از بارش های کوهستان به صورت «آب سبز» به طور طبیعی در خاک نفوذ کرده، سفره های آب زیرزمینی را تغذیه و جنگل و مرتع ایجاد می کند و دیم زارها را سیراب و بستر برای دامپروری طبیعی را فراهم می کند.
وی افزود: «آب سبز» سهم مناطق بالادست است، در این مناطق توسعه باید در قالب دامپروری و پرورش طیور (تولید پروتیین) و در زمینه کشاورزی نیز تولید علوفه و غذای دام باشد و از کشت های پرمصرف و ساخت سد و بند در بالادست باید خودداری شود.
آخوندعلی اضافه کرد: بخش دیگر بارش ها به صورت «آب آبی» به سمت خطالقعرها جاری می شود و رودخانه هایی همچون دز و کارون را تشکیل می دهد؛ «آب آبی» سهم مناطق پایین دست و جلگه و دشت است که بارندگی در آنجا بسیار کم است اما به دلیل هوای گرم تر برای کشاورزی مناسب هستند.
وی گفت: بنابراین تولید و توسعه باید با طبیعت هم راستا شود، این در حالیست که اکنون بخش زیادی از سهم آب پایین دست (آب آبی) به دلیل برنامه های نادرست اعم از سدسازی های بیش از حد در بالادست حوضه، و توسعه کشاورزی در دامنه ها و مناطق بلند مصرف می شود، که منجر به حذف مراتع و جنگل ها و فرسایش خاک می شود.
آخوندعلی ادامه داد: به طور نمونه آبزی پروری ها باید در انتهای رودخانه ها و ابتدای مزارع صورت گیرد تا آب غنی شده صرف کشاورزی شوند، نه اینکه به رودخانه بازگردد، اما چند سال است در مناطق بالادست حوضچه های پرورش ماهیان سردآبی، آن هم در سرشاخه ها و آبراهه ها رایج شده که باعث آلودگی آب و ایجاد بیماری می شود.
وی افزود: برفی که در کوهستان ها به تدریج ذوب می شود و به عنوان «آب آبی» سهم رودخانه می شود، ازهزاران سال پیش اکولوژی خاصی در پایین دست به وجود آورده و تمدن های بزرگ و شهرهای متعدد همچون شوش، دزفول، شوشتر و اهواز و خرمشهر در خوزستان در کنار آن شکل گرفته است.
آخوندعلی با تاکید بر تامین آب شرب، کشاورزی و صنعت در دشت خوزستان به صورت پایدار، گفت: جلگه خوزستان مرکز تمدن و دارای ظرفیت های طبیعی است، و امکان کشت در آن در تمام فصول وجود دارد که با خشکسالی مصنوعی در آن تولید غذا برای کل کشور با مشکل روبه رو می شود.
وی ادامه داد: کاهش آب سدها، آثار منفی بر تولید انرژی برقابی دارد و منجر به خاموشی در کل کشور می شود، حتی استخراج منابع نفت و گاز هم نیاز به آب دارد.
آخوندعلی بیان کرد: در واقع آب، کشاورزی، صنعت نفت و گاز و انرژی در خوزستان، زنجیره به هم پیوسته است که پایه آنها آب است و هر کدام از این حلقه ها صدمه ببیند کل زنجیره از هم می پاشد، بنابراین با توجه به پنج قطبی بودن منطقه، چیزی به اسم آب اضافی وجود ندارد و منافع ملی در آن است که آب های خوزستان منتقل نشود.
وی مدیریت آب را در نیم قرن گذشته «غیرمتدبرانه» توصیف کرد و افزود: اکنون کار از کار گذشته و خطاهای فاحش و شاید جبران ناپذیر اتفاق افتاده اما باید راهکارهایی اندیشیده شود و جلوی اجرای طرح های آب گرفته شود.
آب به پایین دست نمی رسد
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: دادن سهم و حقابه در یک حوضه آبی باید از پایین دست شروع شود، نه از بالادست و سرشاخه، در این صورت اگر آب اضافه ای بود برای آن برنامه ریزی شود، به این معنی که طراحی باید به شکلی باشد که اول سهم نخیلات حاشیه اروند و بهمنشیر تامین شود، سپس از آن برای آب مورد نیاز زمین های کشاورزی که از قدیم بوده، برنامه ریزی شود.
وی گفت: هم اکنون طرح هایی در پایین دست اجرا شده و همزمان توسعه هایی در بالادست نیز اتفاق افتاده، بدون اینکه حق پایین دست را رعایت کنند.
آخوندعلی با اشاره به برداشت خودسرانه آب کشاورزی به وسیله پمپاژها در بالادست، افزود: هدف از ساخت برخی سدها نیز محل ابهام است به طور مثال سد رودبار لرستان با ۲۰۰ میلیون مترمکعب ذخیره، تنهاباید برای تولید انرژی باشد اما مشاهده می کنیم که اینطور نیست.
خشکسالی مصنوعی در خوزستان
این استاد دانشگاه با بیان اینکه انتقال آب از سرشاخه های کارون باعث خشکسالی مصنوعی شده است، گفت: وقوع پدیده خشکسالی در سال های اخیر، تشدیدکننده خشکسالی مصنوعی در این حوضه بوده و این نظریه به شکل های مختلف اثبات شده است.
وی با تاکید بر صرفه جویی در مصرف آب کشاورزی در خوزستان افزود: البته این صرفه جویی ها باید برای جبران حقابه محیط زیست رودخانه کارون باشد و نباید عاملی شود که افرادی مانند مسئولان محیط زیست کشور مدعی وجود آب اضافه در خوزستان شوند و مجوز انتقال آب را صادر کنند.
آخوندعلی مهمترین تاثیر کاهش سهم آب پایین دست رودخانه ها را کم شدن کیفیت آب و آلودگی آن بیان کرد و گفت: هم اکنون آب رودخانه کارون با تخلیه پساب شور و کودهای شیمیایی و فاضلاب های شهری، به شدت آلوده شده است.
وی ادامه داد: برخلاف اینکه گفته می شود بهره وری آب در خوزستان ۲۵ تا ۳۰ درصد است، معتقدم راندمان آب در این استان ۸۰ درصد است زیرا آبی که به زمین های کشاورزی داده می شود دوباره به صورت پساب به رودخانه وارد شده و مصرف می شود و این چرخه ادامه دارد.
آخوندعلی مهمترین اثرات آلودگی آب کارون را تبعات اجتماعی آن دانست و افزود: منبع آب شرب و تخلیه فاضلاب شهری در برخی شهرها یکی شده و این عاملی برای بیماری ها و مشکلات و هزینه های گندزدایی زیاد برای آب شرب است.
وی با بیان اینکه چه کسی پاسخگوی مسایل و بحران های خوزستان است، تصریح کرد: این بحران ها نتیجه کم درایتی، برنامه ریزی غلط، خودخواهی، افزون طلبی، تفکر منطقه ای و لابی های متعدد برای اجرای طرح های انتقال آب است.
- 14
- 4
کاربر مهمان
۱۳۹۸/۶/۱۷ - ۱۷:۳۱
Permalink