بورس تهران تعطیلات پایان هفته متفاوتی را پشتسر گذاشت. در حالیکه با انتظار برای انتشار پیشبینی جدید شرکتها، شاخص بورس در هفته گذشته رشد ۲/ ۱ درصدی را تجربه کرد، موج تعدیل سودآوری شرکتها با سه تعدیل مثبت از گروه فلزی آغاز شد. در هفتههای پایانی شهریور از بورس بهعنوان مقصد احتمالی پولهای جدید یاد شده بود. در شرایط کنونی آغاز موج تعدیل مثبت از گروه فلزی میتواند با کاهش نسبت قیمت به درآمد بازار بر جذابیت هرچه بیشتر بورس در برابر بازارهای رقیب بیفزاید.
شاخص کل بورس تهران طی معاملات هفته گذشته رشد ۲/ ۱درصدی را تجربه کرد. در ابتدای هفته با بیاعتنایی معاملهگران نسبت به صحبتهای ترامپ در مورد برجام، بار دیگر توجه معاملهگران بر عوامل بنیادی متمرکز شد.
بر این اساس احتمال حرکت نقدینگی تازهنفس به سمت بازار سهام در نیمه دوم سال( پس از درخشش بورس در تابستان) نیز مطرح شد. تحت تاثیر جذابیت بورس در مقایسه با بازارهای رقیب مانند سپردههای بانکی، ارز و مسکن، ورود سرمایهگذاران به بازار سرمایه بهعنوان مقصد جدید سرمایهگذاری پیشبینی میشد. انتظار برای خودنمایی عوامل بنیادی در فصل پاییز در موعد انتشار صورتهای مالی ۶ ماهه وجود داشت.
فلزات اساسی از جمله گروههایی بود که بهعنوان پیشتاز در رشد سودآوری، انتظار برای ارائه چشمگیر جهش قابل توجه سودآوری برای آنها وجود داشت. طی روزهای اخیر شاهد انتشار برخی گزارشهای صورت مالی از سوی شرکتهای بزرگ فلزی بودیم.
در این میان پوشش سودآوری برخی از این شرکتها در نیمه نخست سال از انتظارات موجود نیز بالاتر رفت. این امر چشمانداز روشنی را پیش روی بازار قرار داد. به نظر میرسد آنچه بار دیگر باید به فعالان بازار سهام یادآور شود، توجه به روند بنیادی سهام است. همانطور که در کارنامه سایت تحلیلی «دنیای بورس» در نیمه نخست اشاره شد، تحلیل دقیق و توجه به عوامل بنیادی میتواند به راحتی فضا را برای معاملات پررونق و کسب بازدهی میان معاملهگران فراهم کند.
عبور نرم بورس از ترامپ؟
بورس تهران از آغاز دو هفته قبل، تحت تاثیر تردید سیاسی درخصوص برجام با فشار فروش مواجه شد. اظهارنظرهای جنجالی ترامپ درخصوص برجام باعث شدکه هراس از بازگشت سایه تحریمها بر اقتصاد کشور در بازار سهام نیز نفوذ کند.این موضوع مسیر قیمتی سهام را نزولی کرده بود. در این میان سهام صنایعی که بیشترین نفع را از اجرایی شدن برجام (صنایع برجامی) برده بودند با مشاهده ریسک ترامپ در روند نزولی با شتاب بالا قرار گرفتند.
دیگر صنایع، حتی کالاییها نیز با هراس از بازگشت این ریسک سیستماتیک مسیر نزولی را در پیش گرفتند. با این حال اظهارات غیرمنطقی ترامپ با جواب راسخ ایران و دیگر طرفهای درگیر در این قطعنامه بینالمللی همراه شد. به این ترتیب حس خوب از وجهه سیاسی ایران در جهان عاملی برای رشد قیمت سهام از ابتدای هفته جاری بود. با این حال فضای معاملاتی در بازار سهام کاملا موید هراس از رفتارها و کنشهای غیرمنطقی رئیسجمهور فعلی آمریکا بود.
گرچه در این فضا صنایع برجامی مانند خودرو همچنان با فشار فروش مواجه بوده و این موضوع مانع از رشد قیمتی سهام این گروه میشد اما دیگر نمادها به خصوص گروه فلزات اساسی و همچنین پالایشیها با استقبال فعالان بورسی در مسیر صعودی قرار گرفتند.
از همان ابتدای هفته کاملا مشخص بود که با وجود هراس از بازگشت ریسک سیستماتیک بخش قابل توجهی از تمرکز بازار بر نمادهای کالایی به خصوص فلزیها معطوف شود. به این ترتیب با حمایت دو گروه فلزی و پالایشی شاخص سهام بار دیگر در روند مثبت قرار گرفت. استقبال فعالان بازار از این نمادها پس از پایان معاملات چهارشنبه نمود پیدا کرد.
فلزیها گل کاشتند؟
در مرحله اول تعدیل مثبت قابل توجه «هرمز» روی «کدال» نشست. فولاد هرمزگان از زیرمجموعههای فولاد مبارکه در پیشبینی جدید، سود هر سهم را ۱۵۰ ریال به ازای هر سهم عنوان کرده است. پیشبینی قبلی شرکت معادل ۹۶ ریال بود. به این ترتیب سود خالص «هرمز» در پیشبینی جدید با تعدیل ۶۰ درصدی به بازار ارائه شد. فولاد هرمزگان در نیمه نخست سال ۵۷ درصد از سود پیشبینیشده را پوشش داده است.
بر این اساس به نظر میرسد همچنان باید به ادامه رشد سودآوری این شرکت، در صورتیکه وضعیت نرخ دلار در بازار داخل و همچنین بازار جهانی فولاد در مسیر صعودی باشد، امیدوار بود. تا پایان سال ۹۵ زیان انباشته این شرکت حدود ۲۷۴میلیارد تومان بود که در شرایط کنونی و با فروش مناسب محصولات از سوی این شرکت امید زیادی به خروج این شرکت از زیان ایجاد شده است. ملی مس ایران دیگر شرکتی بود که عصر روز چهارشنبه عملکرد خود در نیمه نخست سال را منتشر کرد.
«فملی» نیز مطابق انتظارات موفق شد در نیمه نخست ۱۸۶ ریال سود به ازای هر سهم محقق سازد. گرچه «فملی» در نیمه نخست سال موفق به پوشش ۶۰ درصدی سود خالص شده و همچنین نرخ دلار و قیمت مس نیز بالاتر از مفروضات شرکت در آخرین پیشبینی است، اما مدیران این شرکت با رعایت اصل احتیاط تنها ۱۲درصد تعدیل مثبت سود آوری را دادند تا بازار در انتظار گزارشهای آتی این شرکت باقی بماند.
نرخ تسعیر دلار در پیشبینی جدید این شرکت معادل ۳۸۵۰ تومان و قیمت هر تن کاتد مس در پیشبینیهای جدید این شرکت معادل ۶۲۰۰ دلار در نظر گرفته شده است. این در حالی است که نرخ دلار در بازار داخل در شرایط کنونی بیش از ۴ هزار و قیمت هر تن مس در بورس فلزات لندن حدود ۷ هزار دلار در حال معامله است.
شگفتی «فولاد» در ۹۶
فولاد مبارکه دیگر شرکت غول فلزی بود که ظهر پنجشنبه گذشته عملکرد نیمه نخست و همچنین پیشبینی جدید سودآوری را روانه «کدال» کرد. «فولاد» از جمله نمادهایی بود که با توجه به پتانسیل قابل توجه سودآوری از ابتدای سال مورد توجه سایت تحلیلی «دنیای بورس» قرار داشت. از ابتدای تابستان و با مشاهده پتانسیل قابل توجه در سودآوری این شرکت «دنیای بورس» با دقت بیشتری متغیرهای بنیادی و همچنین روند قیمت این سهم را دنبال کرد. از زمان نخستین تحلیلهایی که در این سایت منتشر شد (سطوح قیمتی حدود ۱۴۰ تومان) تاکنون، «فولاد» بازدهی نزدیک به ۵۵ درصدی را برای سهامداران به ارمغان آورده است. در شرایط کنونی نیز انتظار برای واکنش بازار به جلوه بنیادی این سهم بود.
«فولاد» همگام با انتظارات «دنیای بورس» پیش رفت. از ابتدای تابستان در این سایت بیش از ۱۶ تحلیل ارائه شده است که کاملا به مسیر آینده این سهم اشاره میکند. «دنیای بورس» همچنین مسیر پاییز «فولاد» را در گزارشهای خود ترسیم کرده است. فولاد مبارکه تا حدود زیادی بازار را غافلگیر کرد. گرچه عمده تحلیلگران بازار از تعدیل مثبت سودآوری فولاد تا حدودی آگاه بودند اما رشد اینچنینی سودآوری بالاتر از انتظارات بسیار بود.
فولاد مبارکه با تعدیل مثبت ۷۸درصدی سود هر سهم در پیشبینی جدید را معادل ۵۳۸ ریال عنوان کرده است. در حالیکه مفروضات کنونی برای نیمه دوم با واقعیتها فاصله داشته و همچنین میزان پوشش سودآوری (۵۵ درصد در نیمه نخست) نیز راه را برای رشد سودآوری این شرکت باز نگه داشته است.
آزمون سازمان در دستورالعمل خودخوانده
پس از تعدیل مثبت بیش از ۲۰ درصدی در دو نماد فولادی، مطابق قوانین باید نماد معاملاتی این شرکتها متوقف شود. در شرایط کنونی نکته مهمی که وجود دارد، واکنش سازمان بورس به این توقفها است.پس از نقدهای بسیاری که به توقف طولانیمدت نمادها در سال گذشته به سازمان بورس وارد شد، دستورالعملی درخصوص مدت زمان توقف نمادها تنظیم شده است.
بر اساس این دستورالعمل نمادها در مدت یک ساعت پس از توقف بازگشایی میشوند. فضای کنونی و تعدیلهای مثبت بالاتر از ۲۰ درصد، آزمونی برای مقام ناظر درخصوص میزان جدیت در اجرای دستورالعملی است که خود وضع کرده است..بر این اساس در معاملات امروز نماد معاملاتی «هرمز» و همچنین «فولاد» با وجود تعدیل مثبت بالاتر از ۲۰ درصد باید در فرابورس و بورس بازگشایی شوند. در این شرایط واکنش بازار به تعدیل مثبت قابل توجه سودآوری این شرکتها به خصوص «فولاد» جذاب به نظر میرسد.
همانطور که اشاره شد تعدیل مثبت فولاد مبارکه ورای انتظارات بود. ارزش بازار این شرکت تا پایان معاملات چهارشنبه به بیش از ۱۵ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان رسید (معادل ۶/ ۴ درصد از کل ارزش بورس تهران). در نتیجه رشد قیمت احتمالی میتواند محرک قدرتمندی برای شاخص کل باشد. در این میان جدال میان نسبت قیمت به درآمد کمتر از ۴ «فولاد» و همچنین فشار فروش احتمالی پس از رشدهای اخیر با توجه به درصد شناوری بالای این سهم است.
نقدی بر دو نگاه غلط در عرضههای اولیه
عرضههای اولیه بورس و فرابورس در هفتههای اخیر بازاری بسیار جذاب را برای ورود سرمایهگذاران جدید به بورس ایجاد کرده است. گرچه در گزارشهای بسیاری «دنیای اقتصاد» به بررسی فوایدی که عرضه اولیه برای بازار سهام دارد پرداخت، با این حال همچنان اظهارنظرهای عجیبی در این خصوص مشاهده میشود.
همچنان برخی فعالان بازار با این ذهنیت به عرضههای اولیه نگاه میکنند که عرضه سهام جدید در بورس نقدینگی را از دیگر نمادها به سمت خود میکشد و این باعث ایجاد زیان در بورس میشود. با این حال بارها این موضوع از سوی کارشناسان مورد اشاره قرار گرفته که جنس نقدینگی که به عرضههای اولیه وارد میشود با نقدینگی در گردش بورس متفاوت است. در این میان نکته مهم دیگر تعداد بالای کدهایی است که در عرضههای اولیه اقدام به خرید سهام میکنند. آمار روزافزون تعداد کدهای حقیقی که در عرضههای اولیه شرکت میکنند، اشاره دارد.
در این میان بعضا اظهارنظرهای عجیبی در این خصوص شنیده میشود. برخی به این موضوع اشاره میکنند که کدهای جدید باعث شده قدیمیهای بازار که به زعم خود سهم بیشتری از این بازار دارند، نتوانند به اندازه کافی از این عرضهها بهره ببرند. در صورتیکه نقد این افراد بر احتمال ایجاد حباب قیمتی در عرضههای اولیه و حذف فضای تحلیلی از معاملات با رشد روزافزون حضور افراد تازهکار در معاملات باشد، این موضوع تا حدودی قابل درک است. اما بعضا در اظهارنظرهای عجیبی به روش غلط عرضههای اولیه اشاره میشود.
به نظر میرسد این افراد همچنان در حسرت ایام نهچندان قدیم و پیش از آنکه روش کنونی عرضه اولیه اجرا شود، هستند. در آن ایام مشتریان کارگزاری با توجه به روابط خود با کارگزاریها میتوانستند سهم بیشتری از عرضه اولیه کسب کنند. بر این اساس در شرایط کنونی که تعداد سهام در عرضههای اولیه بهصورت یکسان میان فعالان هر چند تازهکار تقسیم میشود تا حدودی منطق معاملاتی قدیمیترها به هم ریخته است.
در این خصوص باید گفت که قدیمیهای بازار بیش از آنکه به دنبال حضور پررنگ در عرضههای اولیه باشند باید در صدد افزایش دانش خود در بورس بوده تا در مواجهه با موج فعالان تازهکار در حسرت گذشته نمانند. نکته دیگر این است که بر عرضههای اولیه در شرایط کنونی نقد وارد است. اما این نقد بر چرایی انجام عرضه اولیه نیست زیرا همانطور که بارها «دنیای اقتصاد» تاکید کرده در بازار آزاد مالی نباید با ایجاد محدودیت در صدد تقویت دیگر نقاط بازار بود و این موضوع کاملا مسیر نظارت ناظر را به بیراهه میکشد. بر این اساس توسعه عرضی بازار شاید در شرایط کنونی به کام عدهای که از کسب بازدهی در بورس جاماندهاند، خوش نیاید اما اثرات مثبت خود را در حال و آینده بورس خواهد گذاشت.
بر افزایش تعداد کدهای حقیقی خریدار نیز نقدی نیست زیرا این موضوع نیز به جلب توجه بورس در افکار عمومی دارد و تا حدود زیادی خبر خوبی محسوب میشود. سرانجام دولت این ابزار را خواهد داشت که با سرکوب سفتهبازی در بازارهایی مانند ارز و مسکن فضا را برای رونق بخشیدن به بورس و امکان تامین مالی برای شرکتها را از این محل جذاب فراهم آورد.
با این حال نکته قابل توجه در عرضههای اولیه اخیر تا حدودی گران بودن قیمت عرضه اولیه سهام است. در عرضههای قبلی بعضا این موضوع عنوان میشد که سهام فلان شرکت در دسته فناوری اطلاعات است و بهعنوان یک سهام رشدی عنوان میشد. در شرایط کنونی اما در گروههایی که سهام شرکتها با زمینه کاری کاملا مشابه، با نسبت قیمت به درآمد بسیار جذابتر در بورس تهران در حال معامله هستند، ناگهان با فشار سهامدار عمده، قیمت عرضه در نسبتهای عجیب قیمت به درآمد در بازار عرضه میشود.
در این شرایط باید از آینده بازار و حباب عرضههای اولیه هراس داشت. با توجه به این موضوع که تعداد تازهکارانی که به عرضههای اولیه وارد میشوند بسیار زیاد است و حتی کمترین اطلاعی از عملیات شرکت ندارند. این وظیفه مقام ناظر است که با تنظیم قوانین به دنبال حذف این فضا باشد. در این میان بار دیگر باید توجه کرد که این نقد به ذات عرضه اولیه وارد نیست بلکه به قوانین دست و پاگیری مرتبط است که مقام ناظر بازار همچنان بر آن اصرار دارد.
دامنه نوسان قیمتی یکی از مشکلات عمیقی است که راهکار سادهای برای مقابله با آن وجود دارد. کاملا مشخص است که محدودیت نوسان قیمتی نه تنها از شدت هیجانات و نوسانات شدید قیمتی جلوگیری نمیکند بلکه تنها تشدیدکننده این موضوع با تشکیل صفهای خرید و فروش در کف و سقف بازه نوسان قیمتی است. در حالیکه این صفهای خرید و فروش بر حرفهایهای بازار نیز اثر سوء دارد، از تازهواردها نمیتوان انتظار داشت که تحت تاثیر فضا قرار نگیرند.
دومین مورد نیز محدودیت در بازه قیمتی عرضه اولیه است. در حالیکه روش جدید بر این اساس استوار بود که کشف قیمت منطقی در سهام انجام شود در عرضههای اولیه اخیر دامنه نوسان قیمتی به حدی کم بود که اعتراض تمامی کارشناسان را به دنبال داشت. به نظر میرسد برای عرضه اولیه با یک ارزشگذاری تقریبی بازه عرضه اولیه باید حتی تا ۵۰ درصد قیمت مورد نظر عرضه باشد. باید توجه کرد که ذات عرضه اولیه نهتنها ضرری برای بورس ندارد بلکه در آینده بازار سهام بسیار اثرگذار است. در این میان این قوانین محدودکننده هستند که با تشدید هیجان اثر مفید آن را کاملا از بین میبرند.
- 13
- 5