وضعیت بازار آلومینیوم با جهتگیری از معاملات بورس کالا نشاندهنده شرایط شکنندهای است؛ اگرچه انتظار تغییر فاز در این بازار مهم وجود دارد. مهمترین ویژگی مهم در این بازار را میتوان وجود تقاضای موثر گستردهای به شمار آورد که موجب میشود بخش بزرگی از تولیدات داخلی، به مصرف صنایع داخلی برسد.
رخدادی که از یکسو پتانسیل ایجاد اشتغال و فراهم آمدن زمینه ایجاد ارزش افزوده در صنایع داخلی را پدید آورده و از سوی دیگر بازار مصرفی امن و دائمی را ایجاد کرده است. این در حالی است که برآوردها از افزایش فعالیتهای اکتشافی در زمینه کشف معادن جدید بوکسیت و همچنین افزایش ذخیره قطعی معادن با تکمیل اکتشافات مقدماتی خبر میدهد که نکته مهمی در زنجیره تولید این فلز نقرهای به شمار میآید.
با توجه به این موارد و خوشبینی به در دسترس بودن مواد معدنی موردنیاز در سالهای آینده از ذخایر داخلی و حتی معادنی مهم در کشورهای دیگر، حمایت از بازار مصرف داخلی یک ضرورت به شمار میآید که توجه به آن میتواند بخش بزرگی از مشکلات آینده بر سر راه این صنعت را از هماکنون از بین برده و همچنین زمینه را برای توسعه صنایع بالادستی در صنعت آلومینیوم فراهم سازد.
با توجه به موارد فوق و همچنین جایگاه بورس کالا در تغذیه بازار داخلی، حجم عرضه و معاملات آلومینیوم در بورس کالا از اهمیت بسزایی برخوردار است و با رصد و رهگیری حجم معاملات میتوان واقعیتهای این صنعت را با نگاهی فراگیر دید. آمارها نشان میدهد حجم معاملات آلومینیوم در مهرماه سال جاری در بورس کالای ایران ۵۰۴۰ تن بوده که نسبت به مدت مشابه در ماه قبل از آن ۲۸/ ۵۷ درصد کاهش را نشان میدهد. همین سیگنال کافی است تا بتوان واقعیتهای این صنعت را مورد بحث و بررسی قرار داد. در مهرماه حجم کل عرضهها حتی با احتساب عرضههای نقدی- مچینگ رقمی نزدیک به ۵۶۸۰ تن بوده که در مقایسه با حجم معاملات کل در شهریور ماه و رقم ۱۱ هزار و ۸۰۰ تن از عقبنشینی جدی حجم معاملات حکایت دارد.
نگاهی به حجم معاملات آلومینیوم در بورس کالا نشان میدهد که این نرخ بهصورت هفتگی و ماهانه فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده یعنی نمیتوان نظم مشخصی را برای آن بیان کرد این ویژگی موجب میشود تا صنایع پاییندستی و مصرفکننده آلومینیوم نتوانند برای تولید خود برنامهریزی مدونی را تعیین کنند که موجب خواهد شد از یکسو بازارهای داخلی و صادراتی خود را از دست داده و از سوی دیگر نتوانند برای وضعیت تولید، درآمدزایی و پرداخت حقوق و دستمزد خود چشمانداز دقیقی را ترسیم کنند.
این موارد موجب خواهد شد تا در نهایت صنایع پاییندستی در این صنعت متضرر شده و همچنین آینده امنی برای بازارهای مصرف صنایع بالادستی تعیین نشود. بهعنوان مثال حجم معامله آلومینیوم در بورس کالا در خردادماه ۱۰۰۰ تن بوده که این رقم در شهریورماه به ۱۱ هزار و ۸۰۰ تن افزایش یافته ولی باز هم در مهرماه به ۵۰۴۰ تن رسید. این شرایط نامنظم را باید واقعیتهای معاملاتی در بورس کالا به شمار آورد اگرچه انتظارات از نهادهای نظارتی و مدیریتی در این باره بیش از چیزی است که تاکنون محقق شده است.
در روزهای اخیر خبرها از تشکیل جلسهای در ایمیدرو برای بررسی این بازار حکایت دارد که امید است بر آینده این بازار تاثیرگذار باشد. در هر حال فعالیتهای رسانهای مختلفی در ماهها و سالهای گذشته بر صنعت و بازار آلومینیوم تمرکز کرده بود ولی گویا هنوز هم این بازار به توجهات بیشتری نیاز دارد.
بازار جهانی فلز نقرهای
قیمت ۲۰۱۵۹ دلار در هر تن را میتوان آخرین قیمت اعلامی در بورس فلزات لندن به شمار آورد که نشاندهنده رشد نسبی بهای این فلز در روزهای اخیر بوده و از جذابیت خرید آن در بازارهای جهانی حکایت دارد.نوسان بهای آلومینیوم در بازارهای جهانی نشاندهنده یکی از بهترین کارنامههای رشد قیمتی در بازارهای کالایی است تا جایی که توانست از رقمی نزدیک به ۱۴۵۰ دلار در اواخر سال ۲۰۱۶ میلادی، نهایتا تا ۲۱۶۳ دلار در ۲۰ سپتامبر سال جاری رشد قیمت را ثبت کند.
همین ویژگی ساده احتمال بازگشت قیمتی را مطرح میسازد؛ اگرچه این نگرانی تاکنون باعث شده تا از شتاب رشد قیمتها کاسته شود اما مسیر افزایشی بهای آلومینیوم در بورس فلزات لندن متوقف نشده است که نکته مهمی محسوب میشود. در آخرین معاملات بورس فلزات لندن بهای هر تن آلومینیوم برای داد و ستد نقدی و تحویل فیزیکی فوری ۲۱۵۹ دلار به ثبت رسید ولی برای معاملات سلف سه ماهه، این رقم ۲۱۶۶ دلار به ثبت رسیده که نشاندهنده خوشبینی بازار به رشد بیشتر قیمتهاست.
بورس کالا
نگاهی به وضعیت قیمتهای سلف در مقایسه با بهای نقدی در بورس فلزات لندن نشان میدهد که ذهنیت بازار با تکیه بر معاملات فیزیکی و دادوستد واقعی کالاهای مختلف هنوز هم از تمایل به تداوم رشد قیمتها خبر میدهد اگرچه این ذهنیت برای قلع و روی دگرگون است. به عبارت سادهتر بهای مس، آلومینیوم، نیکل و سرب به سمت رشد متمایل بوده ولی بازار روی و قلع گویی از کاهش نرخهای پیش رو نگران است؛ اگرچه اوج بدبینی را میتوان در بازار فلز روی و اوج خوشبینی را در بازار آلومینیوم آلیاژی و سپس نیکل رهگیری کرد. در هر حال برتری قیمتهای سلف بر نرخهای نقدی در بازار آلومینیوم نشان میدهد که سادهترین دورنمای نوسان قیمت فلز نقرهای را میتوان افزایشی به شمار آورد.
البته باید به این نکته نیز توجه کرد که قیمت آلومینیوم در روزهای گذشته وارد یک فاز رفت و برگشت شده؛ یعنی رشد قیمتها و افت نرخ بهصورت مداوم و بهدنبال یکدیگر خودنمایی کردهاند، یعنی پس از افزایش قیمتها یک فاز کاهشی محدود ثبت شده تا جایی که شاهد رشد مستمر قیمتها نبودیم.
این در حالی بود که در اواخر هفته گذشته میلادی باز هم روند افزایشی به بازار آلومینیوم بازگشت که نشان میدهد هنوز هم میتوان به رشد قیمتها امیدوار بود.در کنار این سیگنالهای مهم شاهد تداوم افت موجودی انبارها در اقصی نقاط جهان در بورس فلزات لندن هستیم که نشاندهنده برتری تقاضا بر عرضه است تا جایی که موجودی انبارهای سال ۲۰۱۳ رقمی نزدیک به ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تن بوده که این رقم با یک روند کاهشی متمادی، هم اکنون به یک میلیون و ۲۰۷ هزار و ۸۰۰ تن کاهش یافته است و به نظر میرسد این روند کاهشی باز هم ادامه داشته باشد. همین سیگنال نیز دادهای مهم برای حمایت از رشد قیمتها به شمار میرود.
در گزارشهای پیشین درخصوص بازار آلومینیوم به تقویت جذابیت مصرف این فلز در صنایع مختلف پرداختهایم و تاکنون این روند نه تنها تغییر نکرده بلکه با صراحت بیشتری در حال خودنمایی است. حجم تقاضای آلومینیوم در اقصی نقاط جهان در حال افزایش بوده ولی حجم تولید آن بهصورت کلی کمتر از حجم تقاضای آن رشد کرده که این شرایط در نهایت به تداوم کاهش موجودی انبارها منجر خواهد شد.
از سوی دیگر واقعیتهای تولید آلومینا در بازارهای جهانی تغییر چندانی نداشته ولی رویکردهای اجرایی در معادن استرالیا از پتانسیل تغییر بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر در اقصی نقاط جهان و حتی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شاهد رشد جدی ظرفیت تولید نیستیم اگرچه بهصورت کلی ظرفیت نصب شده برای استحصال آلومینیوم خالی در جهان در مسیر رشد قرار دارد. این در حالی است که سختگیریهای زیست محیطی در چین برای تولید آلومینیوم خالص باز هم افزایش یافته که سیگنال مهم دیگری در برابر رشد عرضهها به شمار میرود. با توجه به تمامی موارد ذکر شده باز هم ادعای برتری تقاضا بر عرضه در بازار آلومینیوم را میتوان مطرح کرد اگرچه ارائه شواهد فنی آن به گزارشهای دیگری نیاز دارد.
به نظر میرسد بازار آلومینیوم وارد یک فاز تجدید قوا شده باشد تا بتواند به روند افزایشی خود ادامه دهد و قلههای بزرگتری را فتح کند اما این نکته نیز حائز اهمیت است که در رشد قیمتها قطعا بخشی از تقاضای موثر به آینده موکول خواهد شد اما بهرغم رشد تولید در جهان، باز هم نمیتوان از برتری تقاضا بر عرضهها چشمپوشی کرد.بررسی دورنمای قیمت آلومینیوم در بازارهای جهانی بسیار دشوار است زیرا از یکسو افزایش ممتد قیمتها موجب شده تا نرخهایی بسیار بالا به ثبت برسد، از شتاب رشد قیمتها کاسته شده و نگرانی از عقبنشینی تقاضا جدیتر شود. این در حالی است که تداوم کاهش موجودی انبارها در بازارهای جهانی و رشد بهای پرمیوم معاملات (به دلیل کاهش موجودی انبارها و سرشکن شدن هزینهها بر محمولههایی کمتر) همچنین تداوم وضعیت کونتانگو (برتری قیمتهای سلف بر نرخهای نقدی) از احتمال ادامه رشد نرخ خبر میدهد.
از سوی دیگر قلههای اوج بهای آلومینیوم در سالهای گذشته نشان میدهد که بهای این فلز در سال ۲۰۱۱ به نزدیکی ۲۶۵۰ دلار و در سال ۲۰۰۸ و قبل از آغاز بحران جهانی اقتصاد به بیش از ۳۰۰۰ دلار در هر تن رسیده بود که تجمیع این موارد باز هم احتمال رشد قیمتها را برجسته میسازد. با توجه به تمامی این موارد احتمال تداوم رشد قیمتها وجود دارد ولی شاید بازار به یک فاز برای تجدید قوا نیاز داشته باشد که البته در روزهای گذشته شاهد این روند بودیم. با توجه به این موارد چشمانداز افزایشی قیمتها متصور است ولی نمیتوان به صراحت از فراز و فرود آن سخن گفت.
محمدحسین بابالو
- 18
- 2