اشم آردمدنیای اقتصاد : شاخص کل بورس تهران روز گذشته در ادامه روند رکودی خود در روزهای اخیر، با افت نسبتا ناچیز ۵۰واحدی مواجه شد و به سطح ۸۷هزار و ۷۴۵ واحد رسید. با احتساب وضعیت روز گذشته شاخص، حالا این نهمین روز متوالی است که نماگر بازار سهام در محدوده بالای کانال ۸۷هزار واحدی متوقف شده است.
علاوه بر آن ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم در نمادهای عادی این روزها به محدوده کمتر از روزانه ۱۰۰ میلیارد تومان رسیده است. امری که حکایت از رکود قابل توجه بازار سهام دارد.
در هفتههای اخیر (به ویژه از هفته گذشته) مخاطرات سیاسی بورس تهران را بیش از هر چیز دیگری تحت تاثیر قرار داده است. به رغم آنکه عوامل پرتعدادی، به نفع بورس تهران به ویژه شرکتهای کالایی رقم خورده است، اما فعلا متغیرهای سیاسی و ابهامات ژئوپلیتیک فنر ارزندگی سهام را فشرده میکند.
با رفع ابهامات سیاسی میتوان انتظار داشت که فنر ارزندگی بورس رها شود، اما تا زمانی که امنیت سرمایهگذاری به کلیت فعالان بازار اثبات نشود، احتمالا معاملات سهام با همین رخوت ادامه خواهد یافت. در این میان به نظر میرسد فعالان بازار سهام باید تصمیم مهمی درباره معاملات خود بگیرند. ریسکپذیرترها که در شرایط فعلی اقدام به خرید سهام میکنند، میتوانند بزرگترین برندهها یا بازندههای بورس در ماههای آینده باشند.
فنری که هر روز فشردهتر میشود
بورس تهران از اوایل تابستان سال جاری روند صعودی قابل توجهی به خود گرفت. شاخص بورس تنها در تابستان هشت بار کانالشکنی کرد و از کانال ۷۸هزار واحدی به کانال ۸۵هزار واحدی رسید. اصلیترین بهانه رشد بورس در نیمه اول امسال، رشدقیمتهای جهانی فلزات اساسی و کانههای فلزی بود.
پس از مدتها (پس از سال ۹۲) عاملی بنیادی و واقعی بهعنوان محرک بازار سهام فعال شده بود. پس از گذشت تابستان نیز چشمانداز بورس به اندازهای مثبت بود که انتظار اغلب فعالان بورس برای شکست قله تاریخی شاخص کل (۸۹هزار و ۵۰۰ واحد که در دیماه ۱۳۹۲ ثبت شده بود) هر روز بیشتر تقویت میشد. به ویژه آنکه در شهریورماه سال جاری، عزم بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود در بازار پول که بهعنوان مهمترین رقیب بازار سرمایه مطرح است، جزم شد.
انتظار میرفت که با اجرا شدن دستورالعمل بانک مرکزی توسط بانکها، رفتهرفته درصدی از نقدینگی ساکن در بازار پول به سمت بازار سرمایه (به ویژه بخش سهام) سرازیر شود. اگرچه حالا به نظر میرسد که این انتظار تا حدود زیادی خوشبینانه بوده است، چرا که با گذشت تقریبا دو ماه از کاهش دستوری سود سپردههای بانکی، هنوز خبری از کوچ نقدینگی تازهنفس به بورس نیست.
اما باید توجه داشت که قرارداد سپردههای مدتدار نزد بانکها احتمالا تا شهریور سال ۹۷ ادامه خواهد داشت و تا آن زمان، همچنان این انتظار میتواند به قوت خود باقی بماند. در همین مدت نه تنها قیمتهای جهانی در محدودههای مطلوب برای بورس تهران باقی ماندهاند، بلکه نرخ ارز نیز رشد آهسته و پیوستهای داشته است. اگرچه افزایش نرخ آزاد و مبادلهای ارز اثر دوگانهای بر بورس تهران دارد اما از آنجا که سهم شرکتهای صادراتی در سبد بورس بیشتر است، میتوان ادعا کرد که رشد نرخ ارز در نهایت منجر به افزایش سودآوری شرکتها خواهد شد.
نرخ آزاد دلار از ابتدای سال جاری تا کنون رشدی ۶/ ۸ درصدی را تجربه کرده است. همچنین با گذشت ۸ماه از سال، نرخ میانگین دلار (از ابتدای سال تا کنون) حالا به ۳هزار و ۸۳۸ تومان رسیده است. در این باره باید اشاره کرد که اغلب شرکتهایی که درآمد صادراتی دارند، نرخ تسعیر دلار را در بودجههای خود حولوحوش ۳هزار و ۸۰۰ تومان در نظر گرفتهاند. به عبارت سادهتر حالا برای افزایش میانگین دلار و انحراف بیشتر آن از بودجه شرکتهای بورسی تقریبا ۵ماه فرصت هست.
با توجه به الگوی روند دلار در سالهای اخیر، انتظار میرود که نرخ این ارز مهم در دیماه به اوج خود برسد. درست مانند همان اتفاقی که در سال گذشته در بازار ارز رخ داد. با این تفاوت که حالا دولت دلیلی سیاسی (از جمله نزدیک بودنانتخابات ریاست جمهوری) برای سرکوب ارزی ندارد. به عبارت سادهتر انتظار میرود که در سال جاری دلار آزادانهتر از سال گذشته رشد کند. روز گذشته نیز نرخ دلار پس از مدتها، چراغ خاموش به محدوده ۴هزار و ۱۰۰ تومان نزدیک شد.
بر این اساس، متغیرهای اقتصادی اثرگذار بر بورس تهران (حتی با در نظر نگرفتن کاهش نرخ سود سپردههای بانکی و احتمال انتقال نقدینگی از بازار پول به بازار سرمایه) به نفع سرمایهگذاران در سهام شرکتها رقم خورده است. این در حالی است که سهام شرکتهای بورسی در حال حاضر اگر نگوییم روبه اصلاح قیمتی است، اصلاح زمانی را تجربه میکند. با وجود آنکه انتظار میرود شرکتهای فلزی و معدنی پس از انتشار گزارشهای ۹ماهه خود نیز جا برای تعدیل مثبت در پیشبینی سود هر سهم خود داشته باشند، قیمتهای سهام یا درجا میزنند یا بر مدار نزولی قرار گرفتهاند.
به نظر میرسد این روزها آنچه بیش از هر چیز دیگر مانع رشد بورس تهران است، نگرانی از آینده سیاسی منطقه خاورمیانه است. در مهرماه اظهارات دونالد ترامپ خریداران بالقوه سهام را وادار به عقبنشینی کرد و حالا همزمان با آن که احتمال ادامه کارشکنیهای ایالات متحده آمریکا وجود دارد، جهتگیریهای زاویهدار پادشاهی سعودی عربستان با مواضع ایران مزید بر علل احتیاط در بورس تهران شده است.
اگرچه به نظر میرسد عقلانیت سیاسی سران کشورهای منطقه هنوز آنقدر دچار کوتهنگری نشده که خاورمیانه را به آتش بکشد، اما روح حساس سرمایهگذاری نیز هنوز آنقدر بیپروا نشده که به تحولات اخیر منطقه واکنش نشان ندهد. همین موضوع سبب شده است که فنر ارزندگی بورس تهران فشرده شود و هر روز پتانسیل بیشتری برای جهش در خود ذخیره کند. در واقع مخاطرات سیاسی منطقه ریسک سرمایهگذاری را افزایش داده و به محض آنکه برطرف شوند، میتوان انتظار داشت که فنر ارزندگی بورس رها شود.
با توجه به رابطه مستقیم ریسک و بازدهی، خریداران فعلی سهام میتوانند بزرگترین برندهها یا بزرگترین بازندههای بورس در ماههای آینده باشند. چنانچه مخاطرات منطقه از شرایط نامطلوب فعلی به شرایط نامطلوبتری تغییر حالت دهد، خریداران فعلی سهام متحمل بیشترین زیانها خواهند شد. در غیر این صورت بزرگترین برندههای بورس در ماههای آینده همین تعداد قلیلی هستند که از قله نمودار توزیع فراوانی ریسکپذیری فاصله زیادی دارند و این روزها اقدام به خرید سهام میکنند.
پارادوکس نفتی
علاوه بر قرار گرفتن قیمتهای جهانی فلزات اساسی در محدودهای مطلوب و همچنین رشدهای اخیر نرخ ارزهای خارجی، روندنفت نیز میتواند به کمک شرکتها برای رشد دادن به درآمدشان بشتابد. رابطه مستقیم درآمد نفتی با شاخص بورس تهران از دیرباز توسط تحلیلگران بازار سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. رشد قیمت نفت از طرفی در بازارهای جهانی شاخص دلار را کاهش میدهد و با اختلاف زمانی روی سایر کامودیتیها اثر مثبت میگذارد.
از طرف دیگر با افزایش بهای نفت، درآمدهای ارزی کشور رشد میکند و زمینه برای افزایش هزینههای عمرانی دولت فراهم میشود. اگرچه این موضوع با ارتقای پایه پولی منجر به رشد سطح عمومی قیمتها و ایجاد تورم میشود، اما عموما برای اقتصاد ایران و فعالان آن که همواره رشد قیمتهای اسمی را به منزله رشد حقیقی در نظر گرفتهاند، میتواند آثار روانی مثبتی داشته باشد و حتی منجر به رونق دورهای اقتصادی شود.
از هفتههای گذشته بهای هر بشکه نفت برنت به دلیل تصمیم تولیدکنندگان مبنی بر کاهش عرضه نفت، برای اولین بار پس از دو سال وارد محدوده ۶۰دلاری شد. حالا نیز با توجه به افزایش قراردادهای آتی در بازار نفت، به نظر میرسد بازارها رفتهرفته خود را برای نفت ۸۰دلاری آماده میکنند. روز گذشته بلومبرگ نوشت: با توجه به قراردادهای منعقد شده در روزهای اخیر، پیشبینی میشود قیمت نفت تا قبل از کریسمس به ۸۰ دلار در هر بشکه افزایش یابد.
رشد نفت در وهله اول انتظارات در گروه پالایشی را ارتقا میدهد و پس از آن بهطور غیرمستقیم امیدها برای ایجاد رونق در کل اقتصاد را زنده میکند. اما باید به این نکته توجه داشت که بخشی از رشد قیمت نفت متاثر از تحولات مخاطرهآمیز خاورمیانه شکل گرفته است. همان ریسک سیستماتیکی که بورس تهران را وارد رکود کرده باعث رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی شده است. بنابراین به نظر میرسد بالاماندن قیمت نفت و از بین رفتن مجادلات منطقه دو موضوعی هستند که نمیتوانند بهطور همزمان رخ دهند.
مروری بر آمار معاملات دیروز
در معاملات روز گذشته سرمایهگذاران بورسی بیش از ۵۱۶ میلیون برگه سهم، حق تقدم و سایر داراییهای مالی را به ارزش ۱۳۰میلیارد تومان و در ۴۸هزار نوبت دست به دست کردند. از این میزان ۹۰ میلیارد تومان به معاملات خرد سهام و حق تقدم در نمادهای عادی اختصاص یافت. همچنین در روز گذشته گروههای فلزات اساسی، خودرو و شیمیایی با بیشترین حجم و ارزش معاملات در صدر برترین گروههای صنعت قرار گرفتند.
همانطور که اشاره شد، شاخص کل دیروز ۵۰ واحد افت کرد و به رقم ۸۷ هزار و ۷۴۵ واحد رسید.نمادهای سایپا، ملی مس و پتروشیمی مبین با بیشترین تاثیر منفی بر شاخص باعث افت این متغیر شدند. این در حالی بود که نمادهای پالایش نفت اصفهان، مپنا، صنایع پتروشیمی خلیج فارس و پتروشیمی جم با بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص، مانع افت بیشتر این متغیر شدند.
صدرنشینی بازار نیز با بیشترین رشد قیمت متعلق به نمادهای تراکتورسازی ایران، معادن منگنز ایران، تکنوتار، زغالسنگ نگین طبس، سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی، پتروشیمی شیراز و لیزینگ ایران بود. در مقابل نمادهای پشم شیشه ایران، آبادگران، لبنیات کالبر، بیمه ما، حمل و نقل بینالمللی خلیج فارس، داروسازی کوثر و سیمان صوفیان با بیشترین کاهش قیمت در انتهای جدول معاملات نشستند.
هاشم آردم
- 10
- 1