مدارس از ۱۴فروردین بهصورت سراسری بازگشایی شد. از همان موقع مسئولان آموزشی تأکید کردند که دیگر خبری از آموزش آنلاین نیست و تمام کلاسها حضوری خواهد بود؛ اتفاقی که البته مورد استقبال بیشتر خانوادهها قرار گرفت و تنها ۱۶درصد مخالفان در روزهای ابتدایی فرزندانشان را سر کلاس نفرستادند. اما این تازه اول ماجرا بود و زخم ۲سال دوری از مدرسه از همان ساعات اول در کلاسهای حضوری سر باز کرد.
با شروع مدارس حضوری، معلمان این بار با چالش جدیدی مواجه شدهاند؛ تربیت کودکان! آنها که کلاس اولشان را در دوره کرونا گذرانده بودند، تصور درستی از کلاس درس و نیکمت و تخته و حیاط مدرسه ندارند و آنها هم که در پایههای بالاتریاند، قوانین مدرسه را از یاد بردهاند؛ در کلاسها بدون اجازه معلم راه میروند، خوراکی میخورند، حرف میزنند، روی زمین آشغال میریزند، آویزان معلم میشوند و یک لحظه آرام و قرار ندارند. یکی روی میز راه میرود و آن یکی از آخر کلاس، معلماش را «خاله» صدا میزند. اتفاقی که صدای خندههای سایر دانشآموزان را بلند میکند. هیچکس به هیچ قانونی پایبند نیست، هر آنچه دانشآموزان در پایههای قبلی از نظم و انضباط یاد گرفته بودند، حالا نقطه سر خط شده است!
معلمان در همین یک هفته گذشته، آشفته شدهاند، از یک طرف باید اصول اولیه نظم سر کلاس را به این کودکان یاد دهند و از سوی دیگر، سواد فراموش شدهشان را یادآوری کنند. املا گفتن سر کلاسهای سوم و چهارم، شبیه کلاس اولیها شده است. خلق و خوی کودکان تغییر کرده، عصبیتر شدهاند و کمطاقتتر. اینها روایت عجیب و سخت معلمان از ۱۰روز آموزش حضوری است. تعدادی از این معلمان در گفتوگو با همشهری توضیح بیشتری درباره شرایط آموزش و تربیت دانشآموزان برگشته از کلاسهای آنلاین میدهند.
«خاله» صدایم میکنند
«همان بچههای کلاس اولی که تنها چند ماه بعد از حضور در مدرسه با شیوع کرونا خانهنشین و دانشآموزان آنلاین شده بودند، حالا دانشآموزان کلاس من در پایه سوم شدهاند اما وای از این روزهایی که تجربه میکنم!» اینها صحبتهای «فهیمه مصطفایی»، معلم کلاس سوم دبستان است که بهگفته خودش بعضی از بچهها این روزها به جای «خانم معلم»، «خاله» صدایش میزنند، مثل مهدکودکیها: «تمام پایه سال تحصیلی دوم و بخش زیادی از پایه سوم این بچهها، بهصورت مجازی سپری شده و از قوانین مدرسه چیزی نمیدانند. همین مدت کافی بود که همه آنها از محیط مدرسه دور شوند و حالا این شرایط وضع را برای ما سختتر کرده است. نه نظم دارند و نه حرف گوش میکنند. یکی آشغالش را زمین میاندازد و یکی بیدلیل در کلاس راه میرود. همه با هم حرف میزنند.»
عقبماندگیهای تحصیلی هم چالش دیگر اوست:«بچهها از نظر درسی اصلا حروف را نمیشناسند و حتی نمیتوانند به راحتی بخوانند. انگار برای دانشآموزان کلاس اولی املا میگویم و تمام حرکتگذاریها را باید تأکید کنم. کارگروهی هم در بچهها صفر است.» او معتقد است که در این مدت کلاسهای آنلاین هیچ بازدهی نداشته است:«ما در کلاسهای آنلاین اصلا وقت نداشتیم که به چنین مسائلی بپردازیم. در لحظه درس میدادیم و دانشآموز پاسخ میداد. دسترسی به بچهها نداشتیم و ممکن بود یک دانشآموز حتی یک هفته سر کلاس حضور نداشته باشد. هیچ کاری هم از دست ما برنمیآمد. مدیر مدرسه تنها میتوانست تذکری به اولیا بدهد. مشکل دیگر ما این بود که برخی از والدین به جای بچهها درس مینوشتند و امتحان میدادند. ما این مسئله را میدانستیم اما قابل اثبات نبود و کاری از دستمان برنمیآمد. از دانشآموزان امتحان میگرفتیم و نمره خیلی خوب میگرفتند اما میدانستیم که سطح درسی آنها بسیار کم است و خودشان امتحان ندادهاند.»
نظم زندگی معلمان در دوره آنلاین به همریخت
بهگفته این معلم، با همه سختیها باز شدن مدارس اتفاق خوبی است، چرا که در این ۲سال و در کلاسهای آنلاین، حتی خود معلمان زندگی منظمی نداشتند و گاهی تمام روزشان برای برگزاری کلاسها میگذشت: «تنظیم ساعت کلاس دست خودمان بود و مجبور بودیم در زمان ارزانی اینترنت کلاسها را برگزار کنیم که برای خانواده هزینه کمتری داشته باشد. از مهر۱۴۰۰ هم قرار شد ۲روز در مدرسه باشیم و روزهای باقیمانده هم آنلاین. مصیبت دیگر اینجا بود، چون حضور دانشآموزان اجباری نبود و تنها بخشی از آنها میآمدند. به همین دلیل صبحها باید به آنهایی که در کلاس بودند درس میدادیم و در برگشت به خانه هم تازه آغاز کلاس آنلاین برای کسانی که نیامده بودند. همه وقتمان درگیر مدرسه بود. زندگی نداشتیم.»
زنگ تفریح هم یادشان رفته!
در کلاس ۴۸نفره «سمیرا حامدی» هیچ خبری از نظم و انضباط نیست و کنترل این همه دانشآموز با این وضعیت برایش بسیار سخت است. او معلم پایه چهارم است و بهگفته خودش این روزها به جای آموزش درسها، بیشتر وقتش به یاد دادن قوانین حضور در مدرسه و کلاس درس به بچهها میگذرد: «شاید باور کردنی نباشد که بچهها حتی نمیدانند زنگ تفریح چیست. دانشآموز کلاس چهارم تا حدودی از شرایط کودکانه جدا میشود اما همین حالا هم دانشآموزی دارم که مدام در کلاس و روی میزها راه میرود.»
او هم معتقد است که دانشآموزان فعلی با دوران قبل از کرونا کاملا متفاوت هستند: «من حتی در منطقه عشایری هم معلم بودم اما سختیای که اکنون داریم را هیچ زمانی ندیدهام. تمام کلاسها همین وضعیت را دارند و بینظمیهای بچهها بیشترین انرژی را میگیرد. جایگاه معلمی خودم را در کلاس گم کردهام و بچهها تصور میکنند که من هم باید مانند مادرشان رفتار کنم و در انحصار آنها باشم. این مسئله بهخاطر این است که در این ۲سال بچهها مستقیم با مادران خود درس میخواندند و مخاطب آنها یک نفر بود. کنترل همزمان این وضعیت برای ۴۸نفر واقعا سخت است.»
او درباره اینکه آیا بهنظرش معلمان نتوانستهاند از پس کلاسهای آنلاین برآیند و این شرایط حاصل همان وضعیت است، توضیح میدهد:« مگر در کلاسهای آنلاین چقدر میتوانستیم فعالیت کنیم؟ نمیتوانیم که بهصورت ۱۰۰درصدی بچهها را دائم پشت گوشی نگه داریم. نهایت میتوانستیم درس بدهیم و از آنها جواب بخواهیم. همین حالا مجبورم به بچهها الفبا آموزش بدهم. آنها حتی فراموش کردهاند که ما چند شکل از حرف «ز» داریم. املا و روخوانی آنها بسیار ضعیف است و این وضعیت در کلاسهای پنجم و ششم هم وجود دارد.
یک کلمه خارج از کتاب که میگویم، دانشآموز دچار سردرگمی میشود.» بهگفته حامدی در این مدت مادرها بیشتر آموزش دیدند و به بچهها منتقل کردند اما گاهی هم به جای بچهها امتحان میدادند و تکلیف مینوشتند: «این مسئله بهویژه با بررسی کارنامه تحصیلی دانشآموزان به خوبی مشخص میشود که در دوران پیش از کرونا یعنی سال اول و دوم ضعیف بودند اما در دوره آنلاین نمرات خوب میگرفتند. حالا در بازگشت دوباره به مدرسه باز هم همان ضعف آموزشی را دارند. من میدانم این مسئله از سر دلسوزی خانوادهها بوده اما ایکاش میدانستند که با این کار چه لطمه بزرگی به فرزندانشان زدند.»
بچهها به هم خوراکی رشوه میدهند!
«کودکان در دوران کرونا بهشدت تنبل شدهاند و اضافه وزن پیدا کردهاند، تا جایی که حتی نوشتن تکالیف سر کلاس هم برایشان سخت شده.» اینها را «هدایتی» معلم کلاس دوم ابتدایی میگوید و ادامه میدهد: «چند روز پیش به بچهها گفتم تمرینات را سر کلاس حل کنند. یکی از آنها به دیگران پیشنهاد میداد که در ازای دریافت خوراکی تکالیف او را هم انجام دهند. وقتی پرسیدم که چرا خودت انجام نمیدهی، گفت در خانه هم خوراکیهایم را به برادر بزرگترم میدادم و او مشقهایم را مینوشت. جالب است که این دانشآموز حتی نمیتواند مداد دستش بگیرد و روخوانیاش هم بسیار ضعیف است. در کلاسهای آنلاین هم عمدتا غیبت داشت و زمانی که از مادر او توضیح میخواستیم میگفت فرزندش حاضر نیست پشت گوشی بنشیند و مجبور است خودش سر کلاس بنشیند و بعدا درس را به فرزندش توضیح دهد.» بهگفته هدایتی، این شیوه برای انتقال درس به دانشآموزان درست نیست، چون کتابهای درسی تغییر کردهاند و والدین از برخی مفاهیم آگاهی ندارند.
بچهها بداخلاق و عصبی شدهاند
در شهرهای دیگر، وضعیت بهتر است، کودکان تا حدودی کلاسهای حضوری را هم تجربه کردهاند و قانون مدرسه یادشان نرفته است. اما مشکل اینجاست که رفتارشان نسبت به گذشته تغییر کرده. «حسین اربابی»، مدیر مدرسه متوسطه در هیرمند اینها را میگوید و بداخلاقی و کمطاقت شدن بچهها را یکی از مهمترین نکتهها میداند که به تازگی ایجاد شده: «بسیاری از دانشآموزان از نظر تربیتی و رفتاری مشکل دارند و خلق و خوی آنها تغییر کرده است. خشن و عصبی شدهاند و زود خسته میشوند. نیاز داریم که بهشدت از نظر پرورشی روی آنها کار کنیم اما در مناطق ما مشاور خیلی کم است و به ازای هر ۲۰۰دانشآموز ۶ساعت کارهای پرورشی و مشاورهای انجام میشود. پیگیری این اختلالات یکی از مهمترین اقداماتی است که باید برایشان انجام شود.»
آفت جستوجوهای اینترنتی
معلم زبان انگلیسی شهرستان دلفان استان لرستان هم کپی- پیست کردنهای دوران تحصیلی را مهمترین آفت آموزشهای آنلاین میداند که باعث شده بچهها نسبت به آنچه یاد میگیرند تمرکز نداشته باشند و البته سختی درس خواندن و پاسخدهی از روی یادگیریهایشان هم کمتر شود.
«دلفان هوشنگ» میگوید: «در ۳مقطع هفتم، هشتم و نهم تدریس میکنم و حالا در بازگشت حضوری بچهها انگار همهچیز به نقطه اول برگشته است. بچهها در تلفظ، معنا و گرامر واقعا مشکلات زیادی دارند. جالب است که همینها در کلاسهای آنلاین وضعیت بهتری داشتند که احتمالا بهدلیل خواندن از روی کتاب بوده است. درباره امتحانات و سؤالاتی هم که باید پاسخ میدادند، منابعشان جستوجوهای اینترنتی بوده که واقعا آفت آموزشی است. چیزی که در میان بیشتر دانشآموزان مشترک بود استفاده از مثالهای موجود در اینترنت برای تمام سؤالات بود که بدون تغییر برای من ارسال میکردند.» او درباره تغییر خلق و خوی این دانشآموزان هم میگوید: «در شهرستانها بچهها ارتباط بیشتری باهم داشتند و چندان از هم دور نبودند اما یکی از آسیبها استفاده از گوشی بود و اینکه تمام استفاده آنها آموزشی نبوده و از گوشیها بیشتر بهعنوان سرگرمی استفاده کردهاند.»
نمیشود دانشآموزان را مردود کرد
« در این که دانشآموزان از نظر تحصیلی، افت شدیدی را تجربه میکنند، تردیدی نیست اما نمیشود همه دانشآموزان را مردود کنیم و احتمالا با همین وضعیت به مقاطع تحصیلی بالاتر میروند.» اینها را «محمد» معلم پایه پنجم دبستان میگوید و ادامه میدهد: «حقیقت ماجرا این است که ما تا حد امکان نباید مردودی داشته باشیم، چراکه براساس یک قانون نانوشته در آموزش و پرورش، مردودی نشانهای از کمکاری دانشآموز نیست بلکه این معلم است که باید او را برای رسیدن به حداقل نمره آموزش داده باشد. پس همینجا هم بار کمکاری دانشآموز را به دوش ما میاندازند. هیچ مسئولی این مسئله را تأیید نمیکند اما این چیزی است که درباره ما وجود دارد و باید به آن عمل کنیم. همین حالا در مدرسه به ما اعلام کردهاند که نمره دانشآموزان را برای قبولی ثبت کنیم و در اردیبهشت هم یک امتحان بگیریم.» او نگران شرایطی است که سال آینده برای معلمان و دانشآموزان ایجاد میشود: «وای به حال سال آینده که تمام کلاسها حضوری است. تمام تلاش معلم باید رفع ضعفهای تحصیلی در پایههای قبلی باشد. اگر مشکل بچهها حل نشود، تبدیل به آسیب میشود. البته با همه اقداماتی که ما انجام میدهیم اگر بچهها تلاششان را مضاعف نکنند و خودشان برای جبرانی این عقبماندگی سختی نکشند تا پایان تحصیلاتشان با چالش بیسوادی مواجه خواهند بود.»
اطلاعی از میزان افت یادگیریها نداریم
افت یادگیری و عقبماندگیهای تحصیلی را «بهنام بهراد»، عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در گفتوگو با همشهری تأیید میکند، اما میگوید: «هنوز نمیدانیم وضعیت دانشآموزان چگونه است. بیشک با آموزش مجازی در کشور با افت یادگیری در این ۲سال روبهرو بودهایم. اما از آنجایی که نظام سنجش ملی نداریم نمیتوانیم ارزیابی درستی از دانشآموزان داشته باشیم. در این زمینه هنوز آمار دقیقی در دست نیست.» او ادامه میدهد: «حتی دانشآموزانی که حالا با افت یادگیری مواجه شدهاند در گروههای در معرض خطر قرار میگیرند، چون مشخص نیست ۶ماه دیگر یا سال بعد، این دانشآموز هم به گروه ترک تحصیل اضافه شوند یا نه. در اینجاست که با ۲وضعیت روبهرو میشویم یا معلم باید نمره غیرواقعی به دانشآموز بدهد یا دانشآموز در گروه افراد با افت یادگیری قرار بگیرد تا خدمات آموزشی بیشتری بگیرد.» البته بهگفته بهراد، در وضعیت اول مشکل این خواهد بود که تورم نمره ایجاد میشود بدون اینکه یادگیری صورت گرفته باشد؛ وضعیتی که معاونت ابتدایی آموزش و پرورش نیز به آن اشاره کرده است.
نکتهها
مشکلات و راهکارهای بازگشت دانشآموزان به مدرسه
ترس از ابتلا به کرونا در مدرسه
راهکار: برای کودکان تصویرسازی کنید که با وجود همهگیری ویروس کرونا، زندگی همچنان در کشور جاری است و بسیاری از افراد با رعایت شیوه نامهها در محل کار خود حاضر میشوند، به خرید میروند و با دیگران معاشرت میکنند.
افت تحصیلی
راهکار: اگر شرایطش را دارید از معلم خصوصی و اگر هم نمیتوانید از نرمافزارهای موجود در بازار و کتابهای کمک درسی استفاده کنید. به طور کلی به هر شکلی که میتوانید و توانایی دارید، تلاش کنید این مشکل ریشهای حل شود و تابستان را هم از دست ندهید.
گوشه گیری
راهکار: اگر فرزندتان اولین سالی است که به مدرسه میرود، محیط مدرسه را برای او شبیهسازی کنید و به او بگویید در محیط مدرسه دانشآموزان و اولیای مدرسه به او کمک خواهند کرد. لزوم داشتن دوست را برای او توضیح دهید و به او یاد بدهید که چگونه سلام و با دیگران ارتباط دوستانه برقرار کند.
وسواس رفتاری
راهکار: بهتر است به کودکتان روشهای کاهش اضطراب را آموزش دهید. به او بگویید نفس عمیق بکشد. تنظیم ریتم تنفسی به آرامش آنها کمک میکند و کم کم رفتارهای وسواسگونه خود را ترک کند. یکی دیگر از دلایل وسواس رفتاری دانشآموزان استرس است.میتوانید استرس او را با انجام بازیهایی مثل ترکاندن نایلونهای حبابدار، خمیربازی یا توپهای ضد استرس کم کنید.
تنبلی از حضور در مدرسه
راهکار: میتوانید در منزل از روشهای تنبیه و تشویق استفاده کنید. به عنوان مثال اگر یک برنامه تلویزیونی را دوست دارد، به او بگویید تا زمانی که درسش را تمام نکرده است حق تماشای برنامه مورد علاقه خود را ندارد. حتی میتوانید فرزندتان و تعدادی از همکلاسیهایش را به اردو ببرید و اجازه دهید در محیطی دور از منزل با یکدیگر درس بخوانند.
- 13
- 4