روزنامه جوان نوشت: حدود ۲۰ سال است که نمایندگان مجلس، شورای انقلاب فرهنگی و وزیران آموزش و پرورش در ادوار مختلف وعده حذف کنکور را میدهند و هر بار با اظهارنظرات جدید خود برای دانشآموزان و خانوادههایشان بار روانی ایجاد میکنند. این یک فریبکاری محض است. ۲۰ سال زمان زیادی است. در تمام این سالها، زندگی خیلی از دانشآموزان و حتی آینده آنها تحتتأثیر قرار گرفتهاست. هر کدام از دانشآموزان در این ادوار، با هزار امید و آرزو درس خواندند و در حالی که میخواستند سراغ رشته تحصیلی مورد علاقهشان در دانشگاههای مطرح کشور بروند، با تصمیمات ضد و نقیض آقایان مسئول، دچار شوک شدند، چراکه هر کدام از مسئولان حوزه آموزشی پشت تریبون رفتند و حرف جدیدی زدند. یکبار گفتند کنکور حذف میشود و بار دیگر، اما و اگرهایی به میان آمد، اما تنش این، اما و اگرها به مدارس و دانشآموزان و خانوادههایشان رسید و سرنوشت هر کدام از محصلان را دچار تغییر کرد. دلیل این تعلل چیست؟ کسی نمیداند، اما گمان زده میشود یکی از دلایل آن نفوذ مافیای کنکور باشد که هر بار توانسته است مسئولان را از تصمیم خود برگرداند.
سال گذشته بود که تصمیمات جدیدی برای کاهش تأثیر کنکور برای ورود به دانشگاه گرفته شد، اما همین تصمیمات جدید هم با فراز و نشیب زیادی همراه بود. از همان لحظه اعلام اجرای طرح «تأثیر سوابق تحصیل در کنکور» کارشناسان زیادی موافقت و مخالفت خود را اعلام کردند. مسئولان و مدیران آموزشی کشور هم، نظرات متفاوتی در این زمینه داشتند، در نهایت تصمیم به اجرای این طرح گرفته شد تا تأثیر کنکور را در چهار سال آینده به حداقلترین میزان ممکن برساند. این تصمیم نوید حذف کنکور در سالهای آینده را میداد، اما به تازگی وزیر علوم در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرده و آب پاکی را روی دست دانشآموزان و خانوادههایشان را ریخته و گفته که «امکان حذف کنکور وجود ندارد»!
آنقدر حرفهای مسئولان درباره حذفشدن یا نشدن کنکور تغییر کرده که هنوز کسی نمیداند اظهارنظر اخیر وزیر علوم چقدر دقیق و درست است. میتوان حدس زد که دانشآموزان هنوز هم چشم انتظار تصمیم نهایی مسئولان ماندهاند، مسئولانی که یکبار میگویند کمر کنکور را میشکنند و بار دیگر میگویند امکان حذف کنکور وجود ندارد! در میان این اظهارات ضد و نقیض اما، دانشآموزان در میان دو راهی ماندهاند؛ اینکه مفاهیم درسی را یاد بگیرند و از عهده پاسخ به سؤالات امتحانات نهایی که عمدتاً مفهومی طرح میشود بربیایند یا اینکه سراغ مهارت تستزنی بروند و در انتخاب گزینه درست کنکور، سرعت عمل پیدا کنند.
کش و قوسهای چندین ساله
سال ۸۶ بود که طرح «نحوه پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی» در مجلس تصویب شد؛ قرار بود این قانون نقش کنکور در پذیرش دانشجو را کم کند و در نهایت تا سال ۹۰ به طور کلی کنکور از میان برداشته شود. در حالی که حدود ۱۷ سال از تصویب این قانون میگذرد، اما هنوز کنکور حذف نشدهاست، در تمام این مدت نیز برخی از مسئولان کشور از مافیای کنکور و عوامل دخیل در آن صحبت کردند و گفتند که این مافیا با قدرتی که دارد، اجازه حذف کنکور را ندادهاست! پس از آن سال ۱۳۹۲ بود که مصوبه جدیدی بر اساس ویرایش مصوبه قبلی، تصویب شد و عجیب اینکه تا حدود زیادی، حذف قطعی کنکور را منتفی کرد! البته در این بین، روشهای مختلفی برای جایگزینکردن کنکور هم مطرح میشد؛ مثل برگزاری چهار آزمون طی یک سال، تا به کمک آن دانشآموزان در استرس و فشار کمتری قرار بگیرند، اما هیچ کدام از این روشها به سرانجام نرسید.
عمده وزیران آموزش و پرورش که بر سر کار آمدند و وعده حذف کنکور را دادند، در عمل خلاف وعدههایشان عمل کردند، به همین دلیل است که اجرای یک طرح قدیمی تا به حال طول کشیدهاست. وزیر فعلی آموزش و پرورش، بارها نسبت به ضرورت حذف کنکور تأکید کردهاست، آذرماه سال گذشته، رضا مراد صحرایی به «جوان» در رابطه با آسیبهای کنکور گفت: «اتفاق بدی که در کشور ما در طول دو دهه اخیر افتاد، این است که سنجش آموزشوپرورش از نظام تعلیم و تربیت عمومی به خاطر کنکور منفک شد و رفتهرفته کنکور، خودش استانداردهایی را بر آموزش ما تحمیل کرد، به گونهای که کنکور اهدافی غیر از برنامه درسی ملی را دنبال میکند، در نتیجه کتاب، معلم و مدرسه که تنها مؤلفههای مشترک در تمام مدارس کشور هستند، به مرور زمان رنگ باختند و مؤسسات کنکوری و کتابهای کمکدرسی مبنای پذیرش در دانشگاهها شد.
این ماجرا به حدی پیش رفت که در مقاطع پایینتر مثل متوسطه اول و حتی دوره ابتدایی نفوذ کرد و خطر کنکور به عنوان عاملی که نظام آموزش کشور را تحتالشعاع قرار دادهاست، به یک خطر جدی و ملی تبدیل شد.» او درباره راهکار مقابله با این آسیب نیز اظهار داشت: «مصوبه ضریب تأثیر قطعی امتحانات نهایی داوطلبان در کنکور سراسری را اجرا کردیم؛ مصوبهای که دو مجلس آن را تصویب کرد و دو دولت را به خود دید، اما به دلیل حواشی و پیامدهایی که این جراحی به دنبال داشت، از اجرای آن صرفنظر شده بود، اما با اجرای مصوبه تأثیر سوابق تحصیلی بر کنکور درهای دانشگاههای بزرگ کشور به روی همه دانشآموزان باز میشود.».
اما در شرایطی که امید به کاهش تأثیر کنکور و به مرور زمان حذف آن بود، روز شنبه محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در یک گفتوگوی تلویزیونی گفت: «در شرایط فعلی حذف کنکور مقدور نیست.» او درباره دلیل حذفنشدن کنکور توضیح داد: «خانوادهها در پی آن هستند که ۲۰ هزار رشته مطرح در دانشگاههای برتر کشور که آینده کاری بهتری دارند، سهم فرزندشان شود، در چنین شرایطی باید دانشآموزان گزینش شوند، چراکه تعداد دانشآموزانی که معدلشان ۲۰ یا ۹/۱۹ است و میخواهند «پزشکی» دانشگاه علوم پزشکی تهران یا «برق» دانشگاه شریف یا «حقوق» دانشگاه تهران را بخوانند، بیشتر از تعداد صندلیهای این رشتههاست.» همچنین زلفیگل روز ۸ فروردین ماه نیز گفته بود: «اگر روزی بحث اشتغال در کشور حل شود شاید امکان حذف کنکور وجود داشته باشد، اما هم اکنون این امر میسر نیست.»
دغدغه تستزنی به جای یادگیری مفاهیم
یکی از مهمترین آسیبهایی که کنکور در سیستم آموزشی کشور دارد، این است که آموزش را تحتتأثیر خود قرار میدهد، تا جایی که دانشآموزان به جای یادگیری مفاهیم مهم و ضروری در مدرسه درگیر آزمونهای تستی چهارگزینهای میشوند. البته این مسئله تنها در مقاطع تحصیلی متوسطه اول و دوم نیست، بلکه آزمونهای چهار گزینهای به مقطع ابتدایی هم راه یافتهاست.
متأسفانه «کنکور» که مانند پلی میان «مدرسه» و «دانشگاه» قرار گرفته، طی سالیان متمادی هر دوی آنها را به شدت ضعیف کردهاست. از سوی دیگر بسیاری از معلمان معتقدند که کنکور مانع خلاقیت و ابتکار دانشآموزان شدهاست. در مقابل اما، خانوادههای زیادی هستند که حاضرند میلیونها تومان پول خرج کنند تا فرزندشان در کنکور قبول شود و به قول معروف مدرکش را از یک دانشگاه خوب بگیرد. در نتیجه اینها روز به روز به تعداد مؤسسات کمک آموزشی برای کنکور اضافه و کلاسهایی تشکیل شده که در ازای گرفتن مبالغ بسیار بالا، مهارتها، تکنیکها و فنهای تستزنی را به متقاضیان آموزش میدهند، آن هم بدون در نظر گرفتن توان آموزشی جدی افراد! چراکه روشهای تستزنی نوعی مهارت است که هیچ ارزش علمی ندارد. این در شرایطی است که بارها و بارها کارشناسان آموزشی اعلام کردهاند آن دسته از دانشآموزانی که ذهنهای خلاقتر و فعالتری دارند باید به دانشگاهها راه پیدا کنند و درس بخوانند تا بعد از فارغالتحصیلی هم تأثیر بیشتری بر جامعه بگذارند، اما چنین مسئله مهمی در کنکور نادیده گرفت میشود.
چرا کنکور حذف نشد؟
بازیگران متعددی، چون «آموزش و پرورش»، «آموزش عالی»، «دستگاههای قانونگذار»، «دانشگاهها»، «خانوادهها» و حتی خود «داوطلبان» که در زمینه بودن یا نبودن کنکور اثرگذار هستند، اما آنها به طور هماهنگ در اجرای قانون حذف کنکور همکاری نداشتهاند.
بدتر اینکه در تمام این سالها کشمکشهایی میان مسئولان بر سر حذف کنکور اتفاق افتاد و این کشمکشها نیز هیچگاه تمام نشد؛ حتی گاهی متولیان امر چه در آموزشوپرورش و چه در سازمان سنجش در رسانهها علیه یکدیگر صحبت کردند و دیگری را متهم به کوتاهی در این زمینه میدانستند. شاید یکی از مهمترین دلایلی که زور مسئولان به مافیای کنکور نرسیدهاست، همین یکدست نبودن آنها در اجرای طرح کاهش تأثیر کنکور باشد. در صورتی که برای نجات دانشآموزان و ساخت آیندهای بهتر برایشان باید هر چه زودتر دست به کار شوند و این طرح ۲۰ ساله را با جدیت تمامتری اجرا کنند. بدون شک اجرای طرح کاهش تأثیر کنکور و به مرور زمان حذف این غول استرسزا، طرحی مهم است که به سرانجام رسیدن آن همت همه مسئولان را میطلبد.
- 18
- 3