یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۱:۰۶ - ۱۳ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۳۴۱
آموزش و پرورش

سخنی با وزير جديدآموزش و پرورش

نهاد های آموزشی,اخبار آموزش و پرورش,خبرهای آموزش و پرورش,الياس حضرتي نماينده مردم تهران

هدف اصلي آموزش و پرورش مطابق «سند تحول بنيادين آموزش و پرورش» چنين ترسيم شده است:

«تربيت انساني موحد و مومن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسووليت‌ها و وظايف در برابر خدا، خود، ديگران و طبيعت، حقيقت‌جو و عاقل، عدالت‌خواه و صلح‌جو، ظلم‌ستيز، جهادگر، شجاع و ايثارگر و وطن‌دوست، مهرورز، جمع‌گرا و جهاني‌انديش، ولايتمدار و منتظر و تلاشگر در جهت تحقق حكومت عدل جهاني، با اراده و اميدوار، خودباور و داراي عزت نفس، امانتدار، دانا و توانا، پاكدامن و با حيا، انتخابگر و آزادمنش، متعلق به اخلاق اسلامي، خلاق و كارآفرين و مقتصد و ماهر، سالم و بانشاط، قانونمدار و نظم‌پذير و آماده ورود به زندگي شايسته فردي، خانوادگي و اجتماعي براساس نظام معيار اسلامي.»

 

ولي خروجي آموزش و پرورش كنوني ما اكنون با آنچه ترسيم شده، تفاوت جدي و ماهوي دارد. رسيدن به اين هدف هم با وضعيت كنوني وزارت آموزش و پرورش ناشدني است زيرا:

اول- نظام آموزش و پرورش مقدم بر همه اجزا و عناصر دخيل است حتي از عنصر معلم هم مهم‌تر است، يعني قادر است معلم را به صحنه بياورد يا از روند آموزش و پرورش حذف كند.

 

١- نظام آموزش و پرورش ما بر «آموزش» تكيه دارد و نه به فعاليت در حالي كه هميشه فعاليت بهتر از آموزش جواب مي‌دهد. افزايش محفوظات اساسا هدف نيست و مباحث مرتبط با موضوعات تخصصي را علاقه‌مندان هنگام طي دوره‌هاي تخصصي در مراحل بالاتر خواهند آموخت. مهم اين است كه فرزندان اين ملت براي زندگي در جامعه توانمندي و آمادگي كسب كنند. اين هدف در نظام كنوني آموزش و پرورش تامين نخواهد شد.

 

٢- تمركززدايي بايد در دستور كار قرار بگيرد. اكنون مدارس فاقد اختيارات كافي هستند و ادارات و حتي وزارتخانه در بسياري از مسائل تصميم مي‌گيرد. واگذاري امور از جمله تصميم‌گيري‌ها موجب ظهور ابداعات و نوآوري‌ها مي‌شود و احساس اشتراك در هدف را به همه اجزاي يك سيستم منتقل مي‌سازد.

 

٣- معلم‌محوري و مدرسه‌محوري و حتي دانش‌آموز‌محوري شعارهايي است كه طي اين چند سال از افراد زيادي شنيده شد و جزيي از برنامه‌هاي برخي از وزرا هم بوده است اما در عمل شاهد تحقق آن نيستيم. براي آنكه معلم واقعا محور باشد حتما بايد منزلت و شأن والاي اجتماعي معلم را به او داد و مشكلات معيشتي وي را حل كرد و نقش معلم را حتما از كتاب درسي برجسته‌تر ديد. تجربه كشورهاي موفق در تعليم و تربيت را در اين زمينه بايد مبناي عمل قرار داد.

 

٤- حجم نيروي انساني شاغل در دستگاه آموزش و پرورش هم زياد است و هم تناسب ندارد و هم خوب سازماندهي نمي‌شود. اكنون نسبت كاركنان به دانش‌آموزان ظاهرا از استانداردهاي جهاني وضعيت بهتري دارد اما نسبت كادر آموزشي به دانش‌آموزان پايين‌تر از سطح جهاني است و اين يعني نسبت كاركنان اداري و ستادي به كاركنان آموزشي در ايران بالاست. مطابق آمار تعداد ادارات آموزش و پرورش در كشور به نسبت قبل از انقلاب از ٣٥٠ اداره به عدد باورنكردني ٨٠٠ اداره رسيده است و اين همه نيروي تلنبار شده در ادارات اصلا به نفع آموزش و پرورش نخواهد بود.

 

٥- بودجه آموزش و پرورش به نسبت اهميت آن ناچيز است. درست است كه اكنون حدود ٤٥ درصد كارمندان دولت در آموزش و پرورش هستند و حدود ٩٨ درصد بودجه اين وزارتخانه هم صرف حقوق پرسنل مي‌شود اما دولت بايد بودجه متفاوتي به اين وزارتخانه اختصاص دهد. اكنون بابت مطالبات معوقه كاركنان، وزارت آموزش و پرورش در حدود ٦هزار ميليارد تومان بدهكار است يعني هر وزيري كه سر كار بيايد اين ميزان بدهي دارد.

 

دولت نه‌تنها بايد اين بدهي را بپردازد بلكه در زمينه افزايش حقوق فرهنگيان هم بايد اقدام متفاوتي انجام دهد.

تا زماني كه جايگاه و اهميت اين نهاد به درستي درك نشود و هزينه كردن در زمينه معلمان را يك سرمايه‌گذاري خوب ندانند نمي‌توان انتظار ايجاد تحولات جدي در حوزه‌هاي ديگر از جمله اقتصاد و فرهنگ و اجتماع را داشت. تغيير نگرش نسبت به اهميت اين نهاد مسوولان را به سوي انتخاب روش‌ها و راهكارهاي كارآمدتر سوق خواهد داد.

دوم- مهم‌ترين عامل در تعليم و تربيت «معلم» است. اين عنصر در شرايط كنوني در وضعيتي نيست كه بتواند نقش درست خود را در تربيت اين نسل ايفا كند.

 

١- مشكلات معيشتي معلمان و فرهنگيان آنقدر زياد است كه قادر نيستند زندگي معمولي و عادي خود را داشته باشند. گفته مي‌شود در شرايط كنوني غالب فرهنگيان در حد خط فقر حقوق مي‌گيرند و در شهرهاي بزرگ زير خط فقر قرار دارند.

 

٢- معلمان و فرهنگيان در جامعه از آنچنان منزلتي برخوردار نيستند كه بتوانند نقش جدي و موثري در تعليم و تربيت دانش‌آموزان داشته باشند. جايگاه معلم در كشورمان آنگونه نيست كه همگان به آنان احترام بگذارند و بر همه مشاغل ديگر از نظر شرافت و شأن اجتماعي مقدم بدارند.

 

٣- عنوان «معلم» و «مربي» در واقع تفكيك ميان «تعليم» و «تربيت» را تداعي مي‌كند و جدايي ميان «آموزش» و «پرورش» را و اين خودش يك ضايعه است. تعليم و تربيت يك كل و يك فرآيند مرتبط با يكديگر و يكپارچه محسوب مي‌شوند و به همين دليل معلمان رسالت خود را عمدتا آموختن مفاهيم خاص مي‌دانند و نه تربيت و هويت‌بخشي و ايجاد حس مسووليت و رشد خلاقيت و...

 

٤- فرآيند موجود در آموزش و پرورش عملا معلم را هم حذف كرده است زيرا با ايجاد تقدم براي كتاب درسي و محتواي آنها كه به هر صورت بايد در ساعات درسي آموخته شود، هيچ فرصتي براي معلم باقي نگذاشته است تا بتواند از قدرت ابتكار و ابداع و ايجاد رابطه عاطفي و دوستانه با دانش‌آموز براي تعليم و تربيت بهره بگيرد. معلم در واقع كسي است كه بايد دو چيز را بداند: اول نحوه ساكت كردن دانش‌آموزان و دوم نحوه آموزش كتاب و محتواي درس را و با اين حساب معلم به معناي واقعي در فرآيند تعليم و تربيت حضور ندارد.

 

٥- حجم بالاي كتاب‌هاي درسي و تنوع عناوين درسي عملا براي معلم و دانش‌آموز دردسرساز شده و آنان را به سمت مناسبات نامتعارف متقابل سوق داده است. معلم با هر ابزار و اهرم فشاري درصدد آموزش مفاهيم درسي است و در بستر همسويي با دانش‌آموز قرار ندارد و دانش‌آموز هم به ضرورت يادگيري محتواي درسي واقف نيست و احساس نياز نمي‌كند و معلم را در مقابل خود مي‌بيند. اين وضعيت تاثير آموزشي و پرورشي معلم در نظام تعليم و تربيت را به‌شدت كاهش مي‌دهد.

 

سوم- پرورش در مسير درستي قرار ندارد. نگرش به تربيت خلاصه در ظاهر و آمار شده است. تربيت درست هنگامي جواب مي‌دهد كه همه محورها را با هم پي بگيريم.

 

١- مطابق سند تحول بنيادين بايد ٦ ساحت تربيت را با هم مورد توجه قرار داد. اين ساحات ششگانه عبارتند از: تربيت ديني و اخلاقي، تربيت سياسي و اجتماعي، تربيت زيستي و بدني، تربيت هنري و زيباشناختي، تربيت اقتصادي و حرفه‌اي، تربيت علمي و فناوري.

 

٢- همه اين ساحات تربيت را بايد با هم ديد و داراي اهميت يكسان فرض كرد هر چند برخي بر ديگري ممكن است اولويت ذاتي داشته باشند و برخي اولويت زماني اما همه اين ساحات تربيت را بايد در كنار هم ديد و به تضعيف هيچ كدام از آنها رضايت نداد.

 

٣- تاكنون در تمامي دوره‌ها كمابيش شاهد حاكميت كميت بر كيفيت بوده‌ايم و تقدم عدد و آمار را بر واقعيت فعاليت‌هاي پرورشي شاهد هستيم. مطابق آمار ما خيلي كار كرديم اما با مراجعه به نتيجه كار يعني خروجي آموزش و پرورش بايد بگوييم كه اقدامات ما لزوما با دستاورد قابل دفاع نبوده است.

 

٤- رويكرد موجود در تربيت بايد از فردي به جمعي و از نگاه روانشناسانه به جامعه‌شناسانه تغيير كند. بنابراين بايد به سمت فعاليت‌هاي گروهي داوطلبانه دايمي و حتي‌الممكن غيررسمي برويم تا تاثير كار مربيان و معلمان افزون شود. ما نبايد از حضور تشكل‌هاي هويت‌بخش دانش‌آموزي در مدارس نگران باشيم زيرا همه تشكل‌هاي دانش‌آموزي فعال و بانفوذ مي‌توانند نقش جدي در هويت‌بخشي به نسل جوان بازي كنند.

 

٥- متاسفانه تربيت سياسي اجتماعي در مدارس بسيار ضعيف است در حالي كه دانش‌آموزان بيش از هر زماني در اين سن و سال نياز به فعاليت براي كسب آگاهي و كسب هويت جمعي دارند. معني ندارد كه ما از ترس سياسي شدن فضاي عمومي مدارس از تربيت سياسي- اجتماعي دانش‌آموزان جلوگيري كنيم. كار حزبي و جناحي در مدارس سم است اما تربيت سياسي- اجتماعي امري ضروري و واجب است كه نبايد تعطيل شود.

 

٦- مهم‌ترين سرمايه آموزش و پرورش معلمان،  مربيان و مشاوران هستند كه بايد براي تقويت جايگاه آنان در مدارس و در ميان دانش‌آموزان تلاش شود. بحث بازآموزي مربيان تربيتي و دخيل كردن همه عناصر مدرسه اعم از مدير و معلمان و دبيران در كار پرورشي يك ضرورت است.

 

٧- حتما شاخص‌هاي تربيتي را بايد تغيير داد و متناسب با نياز روز آنها را تعيين كرد. وضعيت جامعه و دانش‌آموزان تغيير جدي كرده و ملاك موفقيت ما در كار تربيت هم بايد بازآفريني شود. مربياني كه فضاي جديد رسانه‌اي را نشناسند و روانشناسي جوانان را درك نكنند و روش‌هاي تازه براي كار با دانش‌آموزان را ندانند قطعا نمي‌توانند موفق باشند.

 

اهم كارهايي كه اولويت دارد:

 

١- حل مشكلات معيشتي فرهنگيان اعم از مطالبات معوق تا افزايش حقوق و بيمه طلايي و...

 

٢- تامين منزلت و جايگاه معلمان و فرهنگيان در قياس با اقشار ديگر جامعه و ديگر كارمندان دولت

 

٣- تمركززدايي و سپردن كارها به مدارس و مبنا قرار دادن مدير به عنوان متولي اصلي و پاسخگوي نهايي هم در حوزه تعليم و هم در ساحت تربيت.

 

٤- تامين بودجه مورد نياز وزارت آموزش و پرورش با هدف به روز رسانيدن مطالبات فرهنگيان و ايجاد فرصت براي توسعه فعاليت‌هاي آموزشي و پرورشي

 

٥- مشاركت دادن فرهنگيان در اداره مدارس از جمله با انتخابي شدن گزينش مديران مدارس و شركت در تمامي فعاليت‌هايي كه مسووليت انجام آن به مدارس سپرده شده است.

 

٦- به رسميت شناختن تشكل‌هاي سياسي، فرهنگي و صنفي فرهنگيان و تعامل با آنان براي حل مسائل مدارس و فرصت تلقي كردن فعاليت اين تشكل‌ها به شكلي كه وزير آموزش و پرورش با انتخاب يك نماينده فعال براي اين تشكل‌ها، ارتباط خود را با سازمان‌هاي سياسي و صنفي جدي‌تر كند.

 

٧- پاسخگويي شفاف و روشن درباره عملكرد صندوق ذخيره فرهنگيان و مباحثي كه اين روزها مطرح شده است. اين وقايع ضربه جدي به اعتماد فرهنگيان زده است و خود وزير بايد در اين زمينه پيگيري و روشنگري كند و سازوكاري را پديد آورد كه زمينه تكرار اينگونه تخلفات كاملا از بين برود. مجلس در اين زمينه بحث تحقيق و تفحص را در دستور دارد اما خود وزير هم بايد تلاش خود را معطوف به ساماندهي وضعيت صندوق ذخيره فرهنگيان كند.

 

٨- ايجاد نشاط در مدارس و در ميان معلمان و دانش‌آموزان با دامن زدن به فعاليت‌هاي علمي، سياسي، ورزشي، فرهنگي و جلوگيري از مداخله نابجاي حراست و نهادهاي امنيتي در كار مدارس.

 

الياس حضرتي نماينده مردم تهران

 

 

etemadnewspaper.ir
  • 17
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش