با شروع مدارس شور و هيجان عجيبي در سر داشت. از خوشحالي صبح زود از خواب بيدار ميشد و لباس فرم نيلوفريرنگش را بر تن ميکرد و در چند دقيقه صبحانهاش را نوش جان ميکرد و حدود ساعت هفت جلوتر از من راهي مدرسه ميشد. با همه نق و نوقهايش از برخورد معلم و معاون و فشار درسها و همکلاسيهايش براي هميشه از مدرسهرفتن راضي بود.
روزها از پي هم گذشتند و سال تحصيلي با تمام تلخيها و شيرينيها و سختيها و فشارهايش به پايان رسيد. تابستان نزديک شده و پسربچه سحرخيز، اکنون در گوشهاي نشسته يا مشغول بازيکردن با موبايل والدينش است يا مشغول تماشاي تلويزيون و ديدن برنامه کودک و البته مدام زير لب در حال غرزدن و تکرار جمله «حوصلهام سر رفته» است. اينجاست که خانوادهها به فکر کلاسهاي تابستاني براي بچهها ميافتند تا اينکه نه استعدادشان هدر رود و نه با غرزدنهاي مدامشان خانوادهها را تحت فشار قرار دهند. کلاسهاي تابستاني معايب و مزايايي دارد.
متأسفانه بعضي از خانوادهها بيش از اينکه در فکر جلوگيري از هدررفتن زمان و استعداد بچههايشان باشند، بهخاطر چشم و همچشمي و به رخ هم کشيدن کلاسهاي فرزندانشان آنها را تحت فشار قرار ميدهند. آنها براي اين کار به زور و اجبار متوسل ميشوند. بچههاي اين خانوادهها ممکن است بهخاطر فشار خانواده چيزي ياد بگيرند اما از لحاظ روحي دچار آسيبهاي فردي و اجتماعي ميشوند. اثرات اين آسيبها حتي در بزرگسالي گريبانگير خود بچه و خانواده خواهد شد؛ حتي گاهي باعث ترک تحصيل بچهها در سن راهنمايي يا دبيرستان ميشود.
براي پرکردن اوقات فراغت بچهها بايد بهدنبال راهحلهاي اساسي بگرديم. بيشترين مزيت کلاسهاي تابستاني ميتواند جلوگيري از قطعشدن سير آموزش و يادگيري بچهها و آماده نگهداشتن توانايي ذهني، همچنين جلوگيري از کسالت، انزواي اجتماعي، بيتحرکي، چاقي و تنبلي و... باشد. علاوه بر اينها اگر در انتخاب کلاسهاي تابستاني دقت شود اين کلاسها ميتوانند باعث افزايش اعتمادبهنفس و بهبود روابط اجتماعي، رشد استعداد ذهني و جهتدهي مثبت و تشخيص تواناييهاي بچهها و زمينهسازي و توانافزايي در نيازهاي جديدي مانند آموختن زبان دوم و بالابردن آمادگي در حيطههاي حسي- حرکتي و هماهنگي ذهن و عمل در بچهها و... شود اما بايد توجه داشت که کلاسهاي تابستاني بايد طبق نيازها و علايق و احساس بچهها باشد. در غيراين صورت تأثير نامطلوبي بر روحيه و روان آنها خواهد داشت.
يکي از رسمهاي مخرب دراينزمينه فرستادن بچهها به کلاسهاي آمادگي درسهاي سال بعد است. در اين کلاسها بچهها همه يا بخشي از کتابهاي درسي، بهويژه در درسهايي مانند رياضي يا علوم يا... ، سال آينده را مرور ميکنند. اين کلاسها که معمولا شهريههاي سرسامآوري هم دارند علاوهبر اينکه اجازه نميدهند دانشآموز در دوره فراغت تابستان استراحت کند، باعث ميشوند تازگي و جذابيت درسهاي جديد در سال آينده از بين برود و او انگيزه لازم براي حضور در کلاسهاي رسمي را نيز نداشته باشد.
به جرأت مخربترين چيز براي سير آموزش يک دانشآموز بيانگيزگي است. از طرف ديگر چون معمولا بچهها خيلي علاقهاي براي رفتن به چنين کلاسهايي ندارند تنش در خانواده زياد شده و فشار بر روح و روان بچه و خانواده افزايش مييابد. خانوادهها نبايد فشار رواني روي بچهها وارد کرده يا اينکه دراينزمينه بچههايشان را با بچههای ديگر يا دوستانشان مقايسه کنند. در اين شرايط کلاسهاي تابستاني نهتنها مؤثر نيست بلکه بچهها را دچار آسيبهاي فردي و اجتماعي ميکند. پس در حالت کلي تلاش و فعاليت بچهها در کلاسهاي تابستاني اگر براساس خواستهها و علايق خود آنها باشد مثمرثمر و مفيد خواهد بود؛ در غيراين صورت بيشترين آسيب را به کودکاني که اين دوران، دوره رشد و شکوفايي آنهاست، وارد کرده و در درازمدت و در سن بالاتر نهتنها آنها را نسبت به يادگيري بيعلاقه ميکند که دچار پيامدهاي روحي و رواني خواهد کرد.
زيبا عزيزي،کنشگر صنفي معلمان
- 12
- 4