این نماینده مجلس همچنین با اعتقاد به این که کلاسهای تستزنی و کنکور برای برخی دکان شده است، میگوید در میدان انقلاب تهران بزرگترین بنر خاورمیانه برای تبلیغ کلاسها و کتابهای کنکور نصب میشود و کسی هم اعتراضی ندارد، رابطهای بین اینها باید پیدا کنیم؛ در واقع حلقه سومی باعث شده که این تجارت آن قدر پر درآمد شود و بازارش رونق بگیرد.
وی با بیان این که در آموزش و پرورش باید تحول و تغییر جدی به وجود آید، تاکید میکند اکنون کلاسهای کنکور و موسسات آموزشی به یک تجارت تبدیل شده و موسساتی وجود دارند که غول و یا مافیا هستند.
متن گفتوگوی ایسنا با فاطمه سعیدی نماینده مردم تهران در مجلس و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات به شرح زیر است؛
پرسش: موضوع تحصیلات تکمیلی تا چه اندازه مهم، ارزشمند و موثر است؟
پاسخ: همواره در حوزه آموزش، تحصیلات تکمیلی مهم بوده و است، تنها راهی که در حال حاضر دانش آموزان و جوانان ما پیش رو دارند، بحث تحصیلات است که همه خود را به نوعی مشغول این کار کردهاند.
در تحصیلات تکمیلی نیاز به جوانان با سواد و آکادمیک داریم و اگر دانش آموزان در این زمینه توانمندتر شوند، استفاده از این توانمندیها در مسائل اجرایی و سایر کارها هم موثر خواهد بود. این بحث یک طرف قضیه است و به کارگیری افرادی که از تحصیلات برخوردار باشند بحث دیگری است و باید این دو زمینه را متوازن با یکدیگر پیش برد.
لذا فکر میکنم دولت و مجلس باید در جهت بکارگیری جوانان توانمند و تقویت آنها از نظر تعهد و تخصص به یکدیگر کمک کنند.
در این چند سال اخیر با توجه به قولهایی که آقای روحانی در دولت یازدهم دادند و همچنین در انتخابات دولت دوازدهم نیز بر بکارگیری جوانان توانمند تاکید داشتند، با توجه به اینکه هنوز فرصت کوتاهی نگذشته نمیتوان در مورد به کارگیری و استفاده از افراد توانمند قضاوت کرد، امیدوارم جوانان اگر تحصیلاتی نداشته و یا با داشتن تحصیلات هنوز به کار گرفته نشدهاند ناامید نشوند بلکه این تحصیلات و توانمندیهایشان را افزایش دهند و ان شاء الله دولت هم با ظرفیتی که دارد از آنها استفاده خواهد کرد.
باید دوره دبیرستان را که منتهی به دانشگاه است اصلاح کنیم
پرسش: چرا دوره دبیرستان را از نظام آموزش و پرورش حذف نمیکنیم تا دانش آموزان پس از گذراندن دوره دبستان از طریق موسسات آموزشی بتوانند وارد دانشگاه شوند؛ زیرا در عمل هم چنین اتفاقی میافتد؛ یعنی یک دانش آموز حتی پس از دوره دبستان در این موسسات آموزشی شرکت کرده و هزینههایی را هم میپردازد تا بتواند وارد دانشگاه شود.
پاسخ: با حذف موافق نیستم،درست است که نظام آموزش و پرورش ما غلط است و اشکال دارد اما با حذف کردن این نظام اصلاح نخواهد شد.
بنابراین، فکر میکنم باید دوره دبیرستان را که منتهی به دانشگاه میشود حذف نکنیم بلکه آن را اصلاح کنیم. اینکه میبینید دانش آموزان پس از اتمام ساعت رسمی در مدارس به سراغ کلاسهای فوق برنامه میروند و یا این که به دنبال معلمهای خصوصی و کلاس های تستزنی هستند پس این اشکال از سیستم آموزشی و کتابهای درسی است، این باید اصلاح شود؛ در غیر این صورت حذف دردی را دوا نمیکند.
اگر آموزش و پرورش توانمندی لازم را دارد و ادعا می کند کتابهایش برای ورود به دانشگاه کفایت میکند و معلمان تا اندازهای توانمند هستند که دانش آموزان نیازی به آموزشگاههای خصوصی نداشته باشند، پس چرا این اتفاق میافتد؟ بنابراین فکر میکنم آموزش و پرورش باید این موضوع را حل کند.
اگر فکر میکند نقص در کتب درسی است آن را اصلاح کند، اگر فکر میکند نقص در این است که معلمان و دبیران توانمندی را نتوانسته تربیت کند، آن بخش را اصلاح کند وگرنه حذف دردی را دوا نمیکند.
کلاسهای کنکور و موسسات آموزشی تبدیل به تجارت شدهاند
موافق هستم که اکنون کلاسهای کنکور و موسسات آموزشی به یک تجارت تبدیل شده و در واقع تجارت استفاده از کلاسهای کنکور، تست زنی و فوق برنامه است. موسساتی وجود دارند که غول شده و یا مافیا هستند.
بنابراین در انجام اصلاح نیز باید سیستم آموزش و پرورش برنامهریزیهایش را چه در داخل این وزارتخانه و چه با پژوهشگران، نویسندگان و برنامه ریزان و آنهایی که علم لازم را دارند، انجام دهد و برای سیستم بیمار آموزش و پرورش فکری کنند.
در مقطعی تغییر دورهها مانند اجرای نظام ۳-۳-۶ یا حذف دوره پیش دانشگاهی انجام شد اما امکان حذف این تجارت را متاسفانه نداریم؛ یا نقص در کتابها است یا نقص در نیروهایی است که تخصصی ندارند و این دو تا نقص را آموزش و پرورش باید برطرف کند.
پرسش: با بخشی از صحبتهای شما موافق هستم دانش آموزی در دوران مدرسه چند سال زبان خارجی یا زبان عربی را میخواند در حالی که در خارج از مدرسه و کلاسهای زبان طی شش ماه یا دو سال به راحتی میتواند این زبانها را یاد بگیرد اما در دبیرستان این اتفاقات نمیافتد.از طرف دیگر شاید ایراد از نظام تست زنی یا برگزاری آزمونهاست که به شکلی دانش آموز مجبور است برای این که تستها را درست بزند، جذب موسسات آموزشی میشود. به نظر میرسد صرفا آموزش و پرورش اینجا مقصر نیست شاید وزارت علوم و سازمان سنجش هم نقش موثری داشته باشند، چگونه میتوان این موضوعات را به تعادل رساند و مجلس چه نقشی می تواند داشته باشد؟
تمام آموزش از پیش دبستانی تا دبیرستان حفظی شده است
پاسخ: شما دو درس زبان و عربی را مثال زدید که برای همه محرز و آشکار است؛ فارغ التحصیلان ما اگر کلاسهای خصوصی نروند یعنی در چند سالی که در مدرسه زبان خواندهاند چیزی نمیدانند. این یک نقص در سیستم آموزشی است، شما حتی به درس عربی اشاره کردید من ادعا می کنم که ادبیات فارسی، شیمی، فیزیک، اجتماعی و ... هم همینطور است.
در واقع آموزش ما صحیح نیست، کتابهای ما محتواهای خوبی برای آموزش ندارند و تمام آموزش از پیش دبستانی تا انتهای دبیرستان حفظی شدهاند.
در مورد طرح سوالات، تست زنی و حتی برگزاری کنکور هم درست میفرمایید باید هماهنگی بین سازمان سنجش و آموزش و پرورش وجود داشته باشد. بحث حذف کنکور هم چند سال است که مطرح شده و هنوز به هیچ نتیجهای نه مجلس و نه وزارتخانه رسیده است.
موافق هستم که ارتباطی بین طراحی سوالات، تستها و آموزشی که آموزش و پرورش به دانش آموزان می دهد باید برقرار شود. اگر این ارتباط برقرار و هماهنگی وجود داشته باشد، ۱۰۰ درصد آموزشگاههای خصوصی،کلاسهای فوق برنامه و ... که مردم هزینه میکنند به حداقل میرسد اما در نظر بگیرید که بحث تستزنیهاو کنکور برای بعضیها دکان شده است.
اعتراضی حتی به بزرگترین بنر خاورمیانه در میدان انقلاب برای تبلیغ کلاس های کنکور نمیشود!
میبینید در میدان انقلاب تهران بزرگترین بنر خاورمیانه برای تبلیغ کلاسها و کتابهای کنکور نصب میشود و کسی هم اعتراضی ندارد، رابطهای بین اینها باید پیدا کنیم؛در واقع حلقه سومی باعث شده این تجارت آنقدر پر درآمد شود و بازارش رونق بگیرد.
فکر میکنم تا زمانی که آموزش و پرورش در برگزاری کنکور، نحوه تست زدن و سازمان سنجش با هم هماهنگی نداشته باشند دیگران از این ناهماهنگیها سود خواهند برد. سوال می کنم که آیا فکر نمیکنیم که این ناهماهنگیها هم هماهنگ شده است.
پرسش: یک محصل راهی جز ادامه تحصیل و گذراندن دوره دبیرستان ندارد.زمانی که وارد دبیرستان میشود دروسی را که وزارت آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد دولتی ورسمی تعیین کرده مطالعه میکند. اگر این دروس کم و کاستی هم داشته باشد تقصیر محصل نیست. سازمان سنجش هم تا زمانی که این نظام آموزش و پرورش با این کتب درسی است باید موظف به برگزاری آزمون براساس کتب درسی آموزش و پرورش باشد.
این که بگوییم کتابهای آموزش و پرورش یا نوع آموزش ناقص است محصل چه گناهی دارد؟ البته فقط بحث هزینه نیست که پدر و مادر باید از خیلی چیزها بگذرند تا این هزینهها را پرداخت کنند. چندی پیش اعضای کمیسیون امنیت مجلس از مرکز اتمی در کرج که دستاوردهای خوبی در زمینه دارویی یا انرژی هستهای دارد، بازدید کردند. وقتی از دانشمندان این مرکز سوال شد که چرا صدا و سیما این دستاوردها را پخش نمیکند، گفتند صدا و سیما این ها را بهعنوان تبلیغ تلقی کرده و در قبال آن از ما پول میخواهد. این در حالی است که صدا و سیما روزانه تبلیغات گستردهای را در زمینه موسسات آموزشی پخش میکند. موسسات آموزشی از جیب خانوادهها درآمدزایی کرده وهزینه میکنند. هزینه مالی بخش کوچکی از ماجرا است، اما بزرگترین هزینه آنجاست که یک دانش آموز بعد از ساعت مدرسه به جای تفریح و ورزش باید به کلاس های آموزشی خصوصی برود.
آیا در این زمینه مجلس اقدامی انجام نخواهد داد؟
پاسخ: با صحبتی که مطرح کردید سازمان سنجش، تستها را براساس دادههای آموزش و پرورش و خروجیهای آن هماهنگ کند با این زیاد موافق نیستم، زیرا آموزش و پرورش کم و کاستیهایی هم دارد.
قربانی اصلی در آموزش، محصّل است
پرسش: محصل چه کرده اگناهی ست؟
پاسخ: محصل گناهی نکرده و قربانی اصلی محصل است. نمی توانیم کیفیت کنکور وسوالات را به سطحی برسانیم که بگوییم آموزش و پرورش کامل نیست. سیستم آموزشی و معلم خوب عمل نمی کنند، کتابها محتوای خوبی ندارد. این را قبول ندارم که سازمان سنجش براساس بی کیفیتی آن، خودش را بی کیفیت کند.
اگر در رابطه با طرح سوالات، تستها یا برگزاری آزمونها بخواهیم در مورد سازمان سنجش صحبت کنیم بحث جداگانه و مفصلی است، البته اعتقاد ندارم که آنها آزمونها را خوب برگزار میکنند، اما بحث الآن آموزش و پرورش است.
آموزش وپرورش باید با کیفیت باشد. چندی پیش هم به وزیر آموزش و پرورش گفتم شما اگر فکر میکنید معلمتان خوب است، کتابهایتان خوب است، تجهیزات مدرسهتان و فصای فیزیکی خوب است، آموزش با کیفیت در این چهار محور باید انجام شود، پس چرا وقتی ساعت یک مدرسه تعطیل میشود بعد از ناهار و نماز بلافاصله کلاسهای فوق برنامه برگزار میشود؟ بنابراین اینجا نقص و خللی وجود دارد که کلاسهای فوق برنامه باید آن را پر کند، این خلل چگونه پر میشود.
مردم خسارت بد آموزش را میپردازند
تغییر و تحول در آموزش و پرورش باید به وجود آید
گفتید موضوع مالی مهم نیست، چرا اتفاقا موضوع مالی مهم است؛برای پر کردن این خلاء در جیب مردم دست میبرند. یعنی شما آموزش را انجام میدهید براساس این که قانون اساسی گفته آموزش رایگان است. اما آموزش را خوب انجام نمیدهید مردم دارند خسارت بد آموزش را می پردازند.چون مردم بلافاصله باید هزینه کنند که کتاب خوب نیست یا معلم آموزش ندیده است.
معلمی را میشناسم که برای آموزش تست جلسهای ۵۰۰ هزار تومان میگیرد و یا معلمی را هم میشناسم که ۵۰ هزار تومان دریافت میکند و این به درآمدها، سطح خانوادهها، شهرها و شرایط جغرافیایی بستگی دارد. بنابراین جبران خسارت را مردم میدهند، یا آموزش و پرورش کار خود را بلد نبوده یا سیستم کتابهای ما غلط است.
اعتقاد دارم به این که در آموزش و پرورش باید تحول و تغییر به وجود آید. می گویید مجلس باید پا پیش بگذارد.
تغییر و تحول در آموزش و پرورش فعلا اصل نیست
آموزش و پرورش از سیاسیترین وزارتخانههاست
گاهی اوقات بعضی چیزها اصل هستند، گاهی اوقات نیستند. تغییر و تحول در آموزش و پرورش فعلا اصل نیست، محتوا و کیفیت بخشی به محتوا اصل نیست، بهسازی، نوسازی و تجهیز مدارس اصل نیست. وزارت آموزش و پرورش وزارت سیاست زده شده است. شاید یکی از سیاسیترین وزارت خانههایی که وجود دارد آموزش و پرورش است، برخلاف دید دیگران که فکر می کنند وزارت کشور یا امور خارجه سیاسی هستند اما ادعای من این است که سیاسیتر از همه اینها آموزش و پرورش است.
زیرا یک میلیون معلم، ۱۳ میلیون دانش آموز و بیش از ۲۶ میلیون اولیاء دارد. بیش از نیمی از جمعیت را آموزش و پرورش پوشش میدهد، آن ۱۳ میلیون دانش آموز که غصهشان را میخوریم، هیچ فکری به حالشان نشده است.
فضای آموزشی و مدارس ما هیچ چیز آن شبیه مدرسه نیست. مدارس غیرانتفاعی یک ساختمان دو یا سه طبقه بدون حیاط است که جایی برای این که بچهها یاد خاطرات دوران مدرسه بیفتند، وجود ندارد و یا مدارس دولتی از نظر فیزیکی تا حد زیادی مخروبه و کهنه هستند؛ بنابراین هزینه آموزش را غیرمستقیم خانوادهها میدهند و چهار ساعت بدون خروجی را دولت میپردازد.
وقتی به آموزش اصلی میرسیم، خانوادهها پول میدهند اما وقتی میگویید پول زیاد مهم نیست در یک جامعه پر درآمد مهم نیست، اما وقتی در یک جامعه مانند ایران که درآمدها پایین بوده و بیکاری زیاد است و امرار معاش سخت شده پول هم مهم است.
اما بچههای ما تقصیر ندارند، آنها کم مقصرتر و بی تقصیرترین هستند و آن چیزی که تلف می شود اوقاتی است که بچهها باید به بچگی بگذرانند، نوجوانی به نوجوانی و جوانی به جوانی. وقتی فردی تحصیل کرده می شود به خاطرات کودکیاش برمی گردد دوره ای به این نام ندارند، فقط یاد کلاسهای تست زنی، کلاسهای فوق برنامه یا معلم خصوصی میافتند.
به همین خاطر ما بچههای عادی ونرمالی نداریم، خروجیهای دانشگاهها وقتی وارد اجتماع میشوند، افراد نرمالی نیستند در واقع دوران طبیعی زندگیشان را طی نکرده و مهارتهای زندگی را نیاموختهاند، آنچه که آموختهاند یکسری حفظ کردنی ها یا تست زدنها و مطالعاتی که است که جوابگوی سازمان سنجش باشد.
به خاطر این است که هر چه جلوتر میرویم به این نقصها بیشتر برمی خوریم که تحصیل کردههای ما از واقعیات اجتماعی دور هستند و آنهایی که مدارک عالیه میگیرند، خلاءهای جوانی و نوجوانی را حس میکنند.
اقبالی در مجلس یا کمیسیون آموزش نمیبینم که این مسائل پی گیری شود
در مجلس یا در کمیسیون آموزش اقبالی نمیبینم که سراغ این مسائل بروند، اما گروهها و نمایندههایی هستیم که هر کاری از دستمان بر بیاید انجام میدهیم.
در نشستی که با آقای روحانی داشتم، بهعنوان یک فرد و عضو خانواده آموزش و پرورش از او تقاضا کردم که اولویت اول دولت دوازدهم را آموزش و پرورش قرار دهد اما آیا این کار را کرد؟
نه.
وقتی که آموزش و پرورش نه به عنوان یک اداره و یک وزارتخانه بلکه به عنوان اینکه ۱۳ میلیون جوان در آن تحصیل میکنند و اینها باید جامعه فردای ایران را بسازند، دغدغه اول دولت و حکومت نیست، چه توقعی میتوانید داشته باشید از مجلس و نمایندگان؟ اما باز هم ناامید نمیشویم و به خاطر برخی از مسائل و فراز و فرودها و چوب لای چرخ گذاشتنها حداقل امیدهای کمیسیون آموزش و سایر دوستان برای بهبود وزارت آموزش و پرورش سعی میکنیم و اینکه این وزارتخانه واقعا نیاز به کمک سایر دستگاهها و وزارتخانهها دارد برای اینکه حالش که همان بودجه است بهتر شود و هر کاری از دستمان بر بیاید انجام میدهیم.
پرسش: به عنوان رسانه میتوانیم به مردم آگاهی دهیم که نسبت به نمایندگان و دولتی که انتخاب کردهاند چه مطالباتی میتوانند از آنها داشته باشند. فرض کنید مجلس قانونی را تصویب کند که به وزارتخانههای آموزش و پرورش و علوم ضربالاجل شش ماهه دهد تا نظام آموزشی به سطحی برسد که بر اساس سطح آموزش و کتب درسی آزمونها برگزار شود. اگر این اتفاق بیفتد چقدر میتواند موثر باشد؟
پاسخ: خیلی.
زمانش نبود ضرب الاجل ۳-۳-۶ اجرا شود
پرسش: در واقع پیش قدم شدن این موضوع با مجلس است. اگر مجلس دهم توانست این قانون را تصویب کند مردم به رأیی که به نمایندگان دادهاند خوشحال میشوند. اگر دولت همکاری کند مردم به رأیی که به دولت دادهاند خواهند بالید، اما اگر این اتفاق نیفتد، ما بهعنوان رسانه به مردم اعلام میکنیم که مجلس و دولت می توانست این کار را انجام دهد و نکرد. البته در مورد کنکور هم قرار گذاشته شد تا حذف شود. چرا قرار میگذاریم اما بعد قرارمان را فراموش میکنیم؟
پاسخ: در مورد حذف کنکور پیشبینی بود تا سال ۹۸ کنکور حذف شود و با تغییر نظام آموزشی و ضربالاجلی که آقای حاجی بابایی در اجرای نظام ۳-۳-۶داشت و اینکه این نظام خوب است یا نیست اما زمانش نبود ضربالاجل تمام کشور را پوشش دهد. متاسفانه یک ضربه جبرانناپذیری به بحث آموزش کشور وارد شد. اینکه میگویید با آموزش عالی نشست داشته باشیم و با یکدیگر همکاری کنیم هم خوب است.
پرسش: وزارت علوم معتقد است آزمونی که برگزار میکند علمی و آکادمیک است.
پاسخ: از طرفی سازمان سنجش هم بارها این موضوع را اعلام میکند و ما هم حتی همین امسال که نسبت به سوالات کنکور اعتراض شد در کمیسیون آموزش مطرح کردیم. سازمان سنجش ادعا دارد که سوالاتش استاندارد و کیفی است و آنگونه نیست که خارج از محتوای مطالب درسی و آموزشی باشد.
زمینه برای حذف کنکور فراهم است
صندلی خالی در دانشگاهها وجود دارد
اما مساله حذف کنکور فکر میکنم زمینهاش فراهم است. ما حتی در دانشگاههای درجه یک کشورمان صندلی خالی داریم و روسای دانشگاهها اعلام کردند که صندلی خالی وجود دارد. دانشگاههای آزاد، علمی و کاربردی و پیام نور که جای خود دارند.
فکر میکنم زمان آن رسیده که کنکور را حذف کنیم اما باز هم میگویم، انگار که بعضیها آمادگی حذف کنکور را ندارند. اینکه علتش چیست نمیدانم، اما فکر میکنم یکی از آنها بحث تجارت است؛ یعنی به دانشآموزان به عنوان یک منبع درآمد نگاه میکنند. شما در مدارس غیرانتفاعی میبینید که اینطور نگاه میشود که این دانشآموز چند میلیون سود دارد و باید آن را حفظ کند.
اگر کنکور حذف شود منبع درآمد خیلیها قطع میشود
بحث کنکور هم همینطور است. اگر کنکور حذف شود منبع درآمد خیلیها قطع میشود، بنابراین شاید دستهایی برای حفظ برگزاری کنکور در کار باشد، اما در مورد عدم برگزاری به نظر میرسد که تعدادی از دانشگاههای مطرح و درجه یک حتما آزمون برگزار کنند اما در سطح دانشگاههایی مانند آزاد، پیام نور و یا علمی کاربردی میتوان کنکور را حذف کرد.
در نتیجه زمینه برای حذف کنکور وجود دارد تا فشار روانی که به خانوادهها وارد میشود و بزرگترین فشار روحی و روانی است حذف شود.
مواردی هم وجود دارد که از دبستان به دانشآموزان تستزنی را آموزش میدهند و این برای سیستم آموزشی خطرناک است، معتقدم زمینه برای حذف کنکور مهیا شده و انتخاب دانشگاههای سطح بالا باید با آزمون باشد. البته بنده با در نظر گرفتن شرط معدل موافق نیستم زیرا توزیع سطح آموزشی ما عادلانه نیست. در بعضی از مناطق سطح آموزشی پایین است و به نظر میرسد در نظر گرفتن ضریب معدل برای حذف کنکور درست نباشد مگر زمانی برسد که بگوییم عدالت آموزشی برقرار شده و این راه ما تا عدالت آموزشی خیلی طولانی است.
موضوع حذف کنکور و در نظر گرفتن شرط معدل در کمیسیون آموزش مجلس هم مطرح شده و در آنجا هم بنده با در نظر گرفتن شرط معدل مخالفت کردم زیرا عادلانه نیست حتی برخی از مدارس غیرانتفاعی ما از استاندارد کافی برخوردار نیستند.
حذف کنکور باید با برنامه انجام شود
پرسش: آیا این بستر قانونی وجود دارد که وزارت علوم بخواهد خودسرانه نسبت به حذف کنکور اقدام کند؟
پاسخ: این جزو پیشنهادات مجلس و کمیسیون آموزش بوده؛ در واقع جزو مصوبات کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس است. اما حذف کنکور باید با برنامه انجام شود تا از نظر علمی افت نکنیم. ما کیفیت آموزشی و توانمندیهای علمی دانشآموزان را نباید پایین بیاوریم به بهانه اینکه میخواهیم کنکور را حذف کنیم.
- 12
- 2