کنکور همیشه در ایران مسئله ساز بوده و خواهد بود. بسیاری از مدارس و موسسات آموزشی ادعا دارند که بهترین روشها را برای کنکوریها ارائه میدهند؛ حال اینکه بخش زیادی از رتبههای برتر کنکور در ابتدا میگویند بدون هیچ کمکی از کلاسهای کنکور و شرکت در آزمونهای کمکی در کنکور موفق بودهاند. سپس نوبت به موسسات میرسد که برای تبلیغات در جذب کنکوریهای سالهای بعد از همان افراد استفاده میکنند! افرادی که پیش از این رو به دوربین نگاه کردهاند و مدعی شدهاند تنها با خواندن کتابهای درسی به این نقطه رسیدهاند. چه کسی در این بین دروغ میگوید؟ کنکوریهای پذیرفته شده در دانشگاه با رتبههای خوب یا موسسات دانشگاهی؟ یا شاید هم صدا وسیما به دنبال آن است که همه چیز را عادی جلوه دهد؟
سالانه آزمونهای بسیاری در ایران برگزار میشود که مهمترین آنها کنکور سراسری است. کنکوری که فرد یک سال برای موفقیت در آن زمان میگذارد. مرجع کتابهای درسی است اما در این بین موسسات آموزشی و کنکوری کمک شایانی به این افراد میکنند. بخش زیادی از دانشآموزان بلافاصله بعد از پایان دوره دبیرستان و حتی در هنگام تحصیل به این مراکز میروند. از برنامهریزیهای آنها استفاده میکنند، در آزمونهای دوهفتگی و ماهانه آنها شرکت میکنند، به امید روزی که در کنکور قبول شوند چرا که در ایران این یک رقابت برای کسب آیندهای روشن است!
زمان اعلام نتایج فرا میرسد؛ صدا و سیما همان ابتدا و پیش از اعلام سراسری نتایج به سراغ رتبههای برتر میرود.بیشتر ما اظهارات نفرات برتر کنکور را در سالهای مختلف شنیدهایم. حرف مشترک آنها این است که تنها با مطالعه کتابهای درسی و برنامهریزیهای شخصی به این مهم دست پیدا کردهاند. تا اینجای کارهمه چیز ایدهآل به نظر میرسد؛ درود بر این افراد! در ادامه و با گذشت تنها چند روز تبلیغات موسسات کنکوری آغاز میشود.
این تصویر نفرات برتر کنکور است که در بَنرهای سراسر کشور به چشم میخورد. موسسات مختلف با استفاده از نام آنها شروع به تبلیغات میکنند. این تبدیل به یک فساد در سیستم آموزشی شده است؟ خیر! یعنی تا حدودی خیر چرا که تبلیغات ویدئویی نیز آغاز میشود و نفرات برتر به دوربین زل میزنند و موفقیت خود در کنکور سراسری را مربوط به شرکت در آزمونها و کلاسهای موسسهای خاص میدانند؛ معادلات بهم میریزد.
بسیاری معتقدند که در سالهای مختلف کنکوریهای موفق برای حضور در تبلیغات موسسات کنکوری مبالغی را دریافت میکردند. مبالغی که آنها را از فردی که تنها با خواندن کتب درسی به موفقیت رسانده بود، اکنون آنها به یکی از تابعان بلامنازع موسسات آموزشی تبدیل کرده است. اقدامی که هم موسسات آموزشی و هم افراد خاطی را میتواند به فساد اخلاقی و در ابعاد بزرگتر فساد آموزشی تبدیل کند.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزشی در گفتوگو با «ابتکار» از وجود مافیایی با قابلیت میلیاردی سخن به میان میآورد. او در این باره میگوید: «این یک مافیای تجاری است که چندین سال میشود در کشور به راه افتاده و نهادینه شده است. این موسسات با نفوذ در بدنه آموزش و پرورش دست به اقدامات اینچنینی میزنند و از قابلیتهای مالی و سیاسی خود برای پیشبرد منافع خود قدم برمیدارند.»
وی با اشاره به اینکه بسیاری از کنکوریها و خانوادههایشان با دریافت مبالغی هنگفت روبهروی دوربین میآیند و خود را زیرمجموعه یک موسسه کنکوری عنوان میکنند، میافزاید: «این موسسات با قدرت مالی به بدنه آموزش و پرورش، مجلس و به طور کلی نظام آموزشی کشور نفوذ کردهاند. بارها شنیدهشده است که فلان مدیر و یا فلان کارمند با دریافت مبلغ اندکی، لیست دانشآموزان یک منطقه با تمام مشخصات را در اختیار این موسسات قرار داده است. این به وضوح یک فساد است. خانوادهها نیز با دریافت مبالغی خاص به چشم یک درآمد به این ماجرا نگاه میکنند و فرزندشان را جلوی دوربین میفرستند. برای این موسسات نیز این مبالغ ناچیز است.
شما ببینید که چگونه در پیک برنامههای تلویزیونی و رادیویی به کرات دست به تبلیغ میزنند. من از یک مافیای چندین هزار میلیاردی در موسسات کنکوری حرف میزنم حال اینکه بودجه کل آموزش و پرورش کشور تنها ۳۶ هزار میلیارد تومان است!»
این تنها نفرات برتر کنکور نیستند که به این طریق در آزمونهای موسسات شرکت کردهاند. در شهرستانها نیز وضعیت مشابهاست. بسیاری از دبیران کنکوری در شهرستانها با ارسال مدارکی ثابت کردهاند که فلان دانشآموز برتر در درسی مشخص به کلاسهای آن دبیر میآمده! حال اینکه موسسات در شهرستانها نیز دست به این عمل زده و بدین شکل برای موسسه خود اعتبار خریدهاند. حال اینکه بخش زیادی از آنها حتی به فرد اطلاع نمیدهند و با سرقت عکس هایی از نفر برتر کنکور در آن استان به تبلیغات خود میپردازند. حال اینکه مانند بسیاری از مسائل کشوری در ایران فرآیند قانونی شکایت پیچیده است و غالبا زمانبر و بینتیجه رها میشود.
نیکنژاد در این باره میگوید: «همانطور که پیش از این گفتم این موسسات بر دو پایه نفوذ سیاسی و توان مالی استوار هستند. در نتیجه شکایت و شکایتکشی از این موسسات نیز راه به جایی نخواهد برد و بیشتر والدین و خانوادهها کوتاه میآیند. به عنوان یک مثال کوچک عرض میکنم، اگر یادتان باشد چندی پیش قرار بود کتب کمکدرسی دوران ابتدایی جمعآوری شود. نتیجه چه شد؟ با نفوذی که موسسات و انتشارات این کتب داشتند، وزیر آموزش و پرورش کوتاه آمد! حال شما بیا و وارد فرآیند شکایت شو!»
وزیر با وزیر بودنش کوتاه آمد؛ دانشآموز کنکوری که جایخود دارد! نفوذ لایهای برخی از این موسسات به اندازهای است که میتواند مسئولان را وادار به عقبنشینی کند. اکنون تلویزیون را روشن کنید، یک شبکه داخلی را بگیرید و یا به خیابان بروید و در بنرهای رنگارنگ به چهره جوان و خندان پذیرفتهشدگان نگاه کنید. چه چیزی میبینید؟ این فقط یک تبلیغات نیست! بسیاری از خانوادهها محو اینآمارها میشوند.فرزندان خود را به موسسات نوپا و قدیمی کنکور میفرستند و پس از اعلام نتایج کنکور نتیجهای از این کار نمیگیرند و سال بعد دوباره همان تبلیغات با افرادی جدید.
تنها آوردی که این فرآیند برای دانشآموزان دیگر دارد، اصطلاحاتی چون بیاستعدادی و بیعرضهگی است که والدین نصیبشان میکنند. حال اینکه دیگر نفرات که زیر بار نفوذ مالی و سیاسی موسسات آموزشی رفتهاند اولین گام آشنایی با فساد سیستماتیک را فرا گرفتند؛ تبریک!
پویان خوشحال
- 33
- 6
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۶/۲۲ - ۰:۵۹
Permalink