امیر حسین قاضی زاده هاشمی، یکی از کاندیداهای جریان اصولگرا گفته است همه نامزدهای اصولگرا باید به نفع کاندیدای اصلح کنار بروند و بعد از تشکیل دولت هم به او کمک کنند.
بنابر گزارش عصرایران، در این باره ۴ نکته قابل ذکر است:
۱ - آیا جریان اصولگرا تا کنون نفهمیده است کاندیدای "اصلح"اش کیست و فقط چند روز مانده به انتخابات "اصلح" خود را میشناسد؟ یعنی این جریان، تا بدین اندازه دچار نابینایی شناختی به چهرههای خویش است؟!
شاید بگویند میخواهند رأی آورترین کاندیدا را انتخاب کنند اما همه می دانند که "اصلح" مفهومی متفاوت با "رأیآور" دارد و بهتر است بگویند: "میخواهیم ببینیم کدام چهره اصولگرا رأی بیشتری دارد ولو این که اصلح هم نباشد چرا که در مسابقه کسب مناصب سیاسی، قدرت بیش از صلاحیت، ارزش دارد!"
۲ - بازی زشت کاندیداهای پوششی، یکی از آفتهای شرم آور انتخابات ریاست جمهوری در ایران است که در دورههای اخیر باب شده است. بدین ترتیب که عدهای قصد رئیس جمهور شدن ندارند ولی با برخی چهرهها و جریانها، اصطلاحا می بندند تا بخشی از بار آنها را در جریان انتخابات به دوش بکشند و بعد از پیروزی، سهمی از قدرت بگیرند.
حال که قانون در این باره ساکت است، مردم باید رأساً به این بازی ضد دموکراسی پایان دهند و در اعتراض به "پوششی بازی"، از دادن رأی به کاندیداهای مد نظر پوششی ها، اجتناب کنند. سیاست بازها باید بدانند که مردم علاف آنها نیستند که یک ماهی از امکانات عمومی به ویژه صدا و سیما به طور رایگان برای برندسازی شخصی و سهم خواهی از دولت بعدی سوء استفاده کنند و چند روز مانده به انتخابات یادشان بیفتد که اصلح نیستند و دو سطر نامه بنویسند و اعلام انصراف کنند!
۳ - یکی از خوش بینی های جریان عقلگرا در انتخابات اخیر این است که چون کاندیداهای جریان اصولگرا متعدد است و از این سو تنها یک نفر (پزشکیان) حضور دارد، پس آرای طیف مقابل تقسیم می شود و پزشکیان یا در مرحله اول به صورت مستقیم برنده خواهد شد یا به مرحله دوم می رود و از آنجا به پاستور خواهد رفت.
واقعیت اما چیز دیگری است. هر چند بخش عمده ای از تحلیلگران پیش بینی می کنند خود قاضی زاده هاشمی و نیز زاکانی بعد از مناظره ها کنار بروند ولی در سطحی کلان تر، حتی احتمال انصراف سعید جلیلی به نفع محمدباقر قالیباف وجود دارد.
به عبارت دیگر، احتمالاً طرح اصولگرایان این است که هر کدام سبدی از رأی را جمع کنند و در مناظره ها به طور هدفمند در خدمت کاندیدای نهایی شان باشند و سر بزنگاه، به نفع کاندیدای واقعی شان که احتمالاً قالیباف است، کنار بروند. در این میان برخی نیز می گویند این قالیباف است که باید نفع جلیلی کنار برود.
بنابراین نباید خیال رای دهندگان به پزشکیان از این بابت راحت باشد.
۴ - البته تا بدین جای کار، زاکانی شخصاً گفته است که کنار نمی رود و رئیس ستاد جلیلی هم گفته که او تا آخر می ماند. منتظر می مانیم تا ببینیم که تا چه اندازه راستگو بوده اند؟
بعد از تحریر:
الان عده ای می گویند این ها را نوشتیم که کاندیداهای اصولگرا را ترغیب به ماندن کنیم تا بمانند و رای شان پخش شود و پزشکیان ببرد.
در این که ترجیح ما پزشکیان است تردیدی نیست ولی اگر اصولگراها می خواهند رای شان مجتمع شود، از اول با یک کاندیدا بیایند؛ چرا سنت سیئه کاندیدای پوششی را باب می کنند و مردم را سرکار می گذارند؟ کار زشتی نیست؟!مسعود پزشکیان در دانشگاه تهران به بیان دیدگاهها و دغدغههای خود پرداخت.
وی گفت: در جریان مهسا امینی، من تنها کسی بودم که صحبت کردم و چیزی نگفتم که اعتقاد خود را زیر سوال ببرم. این اعتقاد واقعی من است که باید حق و حقوق همه افراد حفظ شود.
- قطعا نوع برخورد با دانشجویان را تغییر خواهم داد.
- نوع برخورد با اساتید را نمیپذیرم و اجازه نخواهم داد که با آنها برخورد شود. حتی اگر اعتقادشان با من نخواند به آنها احترام میگذارم.
- دست کسانی را که در ایران میمانند و خدمت میکنند میبوسم.
- وقتی که رئیس دانشگاه بودم، روزی شنیدم معاون من به خوابگاه رفته و از خوابگاه بازرسی کردند، همان صبح تمام آنها را تغییر دادم من حرفهایم را در مدیریت هم نشان دادم. اما آنچه از شما طلب دارم احترام و جایگاه را نگه دارید و آزادانه حرف بزنید و احترام بگذارید. آزادی از نظر من یعنی نباید باور و اعتقاد را زیر سوال ببریم.
- من رهبری را قبول دارم. حق ندارید به کسی که قبول دارم، توهین کنید. جو آزاد گفتگو این است که توهین صورت نگیرد.
طرح نور و گشت ارشاد به جایی نمیرسد. با زور نمیتوان تفکری را را اجرا کرد. آن چیزی که من به عنوان انسان اعتقاد دارم، خدمت به مردم است.
این روش به جایی نمیرسد و نباید از هم متنفر بشویم. ما کاری میکنیم زنان و دختران از ما متنفر میشوند و با رفتار خود آنها را در مقابل خود قرار میدهیم.
تا جایی که بتوانم، جلوی گشت ارشاد را خواهم گرفت. البته اگر وعده بدهم، دروغ گفته ام باید با آنها صحبت کنم تا قانع شوند.
ما در یک چارچوب پیچیده اجتماعی قرار داریم. حل معضل اجتماعی وسیله مختلف می خواهد؛ با شعار کار پیش نمی رود.
- 13
- 4