روزنامه توسعه ایرانی نوشت: انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت چهاردهم، موجی از امید و شور سیاسی را ایجاد کرده است و تحلیلگران با توجه به انتظارات پرشماری که از دولت چهاردهم وجود دارد، یک به یک در حال برشمردن اولویتهایی هستند که دولت جدید باید در دستور کار خود قرار دهد؛ اولویتهای اقتصادی، سیاست خارجی، حل و فصل موضوعات اجتماعی از قبیل گشت ارشاد، دور کردن سهمخواهان و رانتطلبان و بسیاری مطالبات دیگر.
او برای حل اینها با موانع و چالشهای متعدد رو به روست. بزرگترین چالش او اما امتداد همان دوقطبی است که در جریان انتخابات برقرار بود؛ دوقطبی سیاسی که کارکردش در ایام انتخابات، ایجاد شور انتخاباتی و بخشیدن قدرت انتخاب به مردم بود؛ اما امتدادش پس از روی کار آمدن دولت جدید، صرفا عامل آشفتگی و درجا زدن و بعضا عقبگرد کشور در حوزههای یادشده است.
از همین روست که بسیاری نگران عملکرد دولت در سایه جلیلی در چهار سال پیشرو هستند؛ به ویژه که دولت سایه از هماکنون خط و نشان کشیدن برای دولت چهاردهم را آغاز کرده و مکرر وجود خود را یادآور میشود.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات سابق که در تبلیغات انتخاباتی مسعود پزشکیان نقش بسزایی داشت، در روز انتخابات پس از رأی دادن به این موضوع اشاره کرده و گفته بود: «نباید اعتماد مردم را خراب کنیم؛ اینگونه نباشد که فردا یک دولت سر کار بیاید و اگر دولت مطلوب بنده نبود من هر روز یک چوبی لای چرخ بگذارم که باعث نارضایتی مردم شود. ما در ۸ سال دولت روحانی تجربه این را داشتیم. آقای پزشکیان که در اصل انتخابات این را گفته و من از آقای جلیلی هم چنین روندی ندیدم اما اطرافیان جلیلی چنین دیدگاهی دارند.»
از جمله این اطرافیان یاسر جبرائیلی است که یک روز پس از انتخابات با اعلام پیروزی مسعود پزشکیان در توئیتی نوشت: «از خدای متعال توفیقات ایشان را در پیروی از سیره مولا علی و محقق ساختن سیاستهای کلی نظام، مسئلت دارم. امیدوارم سرنوشت دولتهای گذشته برای ایشان آینه عبرت باشد و از سیاستهای خانمانسوز نئولیبرال فاصله بگیرند.»
این دست مواضع که موید همان دوقطبی مذکور است، برای اصلاحطلبان و نزدیکان رئیسجمهور منتخب، لحنی حاکی از هشدار و تهدید را در خود مستتر دارد و یادآور تقابلهایی است که در چند دهه گذشته کشور را اسیر منازعات سیاسی و ایدئولوژیک گروهها کرده است.
هشدار صریح
خود سعید جلیلی اما دیروز بیپردهتر و صریحتر به مسعود پزشکیان و طرفداران او متذکر شد که دولت سایه همچنان برقرار است و اتفاقا بنا هم ندارد که رویهاش را تغییر دهد.
او دیروز با حضور در مراسم گردهمایی و عزاداری آغاز ماه محرم در مسجد امام صادق فلسطین، در جمع حضار، گفت: «ما وظیفه خود میدانیم که در مسیر انقلاب، مسیر کشور و قوای سهگانه کمک کنیم؛ اگر بگویند کارهایی که شما میگویید انجام میدهیم، ما هم پشتیبانی میکنیم اما اگر جایی غفلت واقع شود و کار ناقص ادامه پیدا کند، ما وظیفه خود میدانیم این را متذکر شویم.»
وی ادامه داد: «اگر جایی دیدیم که خطایی اتفاق میافتد در جایگاه خودمان مسئول هستیم کمک کنیم تا آن خطا اصلاح شود. نباید سکوت کنیم و بگوییم رقیب ما بوده است.»
در نهایت نیز جلیلی تاکید کرده «ما باید کمک کنیم تا خطایی شکل نگیرد و یا آن خطا تصحیح بشود، زیرا ما مسئول هستیم.»
این اظهارات با واکنش تحلیلگران سیاسی مواجه شده و بسیاری آن را خطرناک میدانند.
دولتهای قبل خاطرات خوشی از «کمکهای»! دولت سایه ندارند؛ خاطراتی که در جریان مناظرات انتخاباتی نیز سربسته گریزی به آن زده شد؛ از نقش دولت سایه در شکست قرارداد کرسنت تا حضور ایران در لیست سیاه FATF و احیا نشدن برجام و قس علیهذا.
از سوی دیگر بیشترین سوالی که پس از انتشار فایل اظهارات جلیلی مطرح شد، این بود که اساسا مبنای تشخیص درست و غلط عملکرد دولت چیست و جلیلی با چه متر و معیاری قرار است تعیین کند که فلان اقدام دولت خطا و غلط است و باید جلوی آن را بگیرد؟
دولتی که مستقر میشود منتخب مردم است و مردم به او رأی دادهاند. اگر رأی مردم بر این بود که کشور با سلیقه و صلاحدید جلیلی یا هر گروه دیگری اداره شود، به پزشکیان رأی نمیدادند و جلیلی را انتخاب میکردند. اظهارات سعید جلیلی اما به معنای این است که رئیسجمهور منتخب نیز باید در مسیر همان سیاستی که مد نظر اوست، حرکت کند!
حسامالدین آشنا یکی از چهرههایی بود که به گفتههای جلیلی واکنش نشان داد و در ایکس نوشت: «با چه سنجهای تشخیص میدهید که دیگران خطا کردهاند و چگونه با قدرت جلوی آنها را میگیرید؟ وقتی یافتههای تفصیلی خود را منتشر نمیکنید و حاضر به مناظره با منتقدانتان نیستید، دیگران چگونه میتوانند خطای شما را تشخیص دهند و با چه ابزاری میتوانند جلوی شما را بگیرند؟»
دشواریهای انسجام ملی
سوال دیگر این است که وقتی جلیلی میگوید «ما» باید کمک کنیم تا خطایی شکل نگیرد، منظورش از «ما» کیست؟ او نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی، عضو شورای راهبردی روابط خارجی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. در عین حال او اما لیدر یک دولت در سایه نیز هست و به نظر میرسد این «ما»یی که میگوید بیش از آنکه از منظر مسئولیتهایش در بدنه حاکمیت باشد، اشاره به همان گروه تندرو با ایدئولوژیهای ویرانکننده دارد که در سایه، مدام در حال تدارک دستانداز بر سر راه کشور است.
نکته قابل تامل اما بزرگ شدن این «ما» است. جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در سال ۹۲ نیز شرکت کرد. در آن انتخابات چهار میلیون و ۱۶۸ هزار رأی آورده بود. با گذشت ۱۰ سال، در این انتخابات جلیلی اما در دور اول ۹ میلیون و ۴۷۰ هزار رأی و در دوم ۱۳ و نیم میلیون رأی آورد.
اخلاف رأی او با پزشکیان کمتر از سه میلیون رأی بود. تحلیلگران سیاسی عنوان میکنند که پایگاه رأی او به وضوح تقویت شده و جمعیت قابل توجهی است. از این رو دولت منتخب ناگزیر از تعامل با این طیف به ویژه با رویکرد شکلگیری انسجام ملی است.
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس در همین باره به ایلنا گفته است: «آقای پزشکیان در ماههای آینده باید یک گام دیگر بردارد و آن تحکیم بنیانهای داخلی سیاست خارجی است. در این گام ایشان باید بداند با یک رنگین کمان خاص جمعیت ایرانی مواجه است و سیاست این گروه جمعیتی را باید پشت سرش بیاورد تا بتواند با قدرت بیشتری اهداف سیاست خارجی را پیش ببرد. یک بخش کسانی هستند که به ایشان رأی دادند این افراد به طور طبیعی دلبند شعارهای ایشان شدند و ایشان در این راستا باید بکوشند. گروه دوم هم رقبای ایشان هستند؛ سیزده و نیم میلیون نفر افرادی بودند از آقای جلیلی حمایت کردند و نباید در دولت آقای پزشکیان نادیده گرفته شوند.»
دولت منتخب اما برای در پیش گرفتن چنین رویکردی با چالش دولت سایه مواجه است؛ دولتی که در طول حیات خود نشان داده اهداف ایدئولوژیک آن بر انسجام و وحدت ملی مقدم است و از هماکنون دولت چهاردهم را با این بحران مواجه کرده که قرار است چگونه از گزند سایه در امان بماند!
محبوبه ولی
- 9
- 3