مسائلی درمناظرهها مطرح میشود که منجر به ایجاد گفتمانی همراه با خشونت و طنز شده است اردشیر گراوند، جامعهشناس در گفتوگو با «شهروند»: برخی موضوعات مطرحشده ازسوی کاندیداهای ریاستجمهوری درجامعه ابهام ایجاد میکند. مردم دو راه بیشتر ندارند یا عاقلانه رفتار کنند یا به سُخره بگیرند
کاندیداها حرف میزنند و هرجمله بحثبرانگیزی که از زبانشان بیرون میآید، هر واژهای که میتواند اما و اگر ایجاد کند، در کسری از ثانیه، یا توییت میشود یا با عکس آپلودشدهای روی صفحههای شخصی و عمومی اینستاگرام و کانالهای تلگرامی قرار میگیرد یا کامنت میشود و زیر پستهای فضای مجازی قرار میگیرد. کاندیداهای دوازدهمین دوره ریاستجمهوری، این روزها بحثبرانگیزترین و پُرابهامترین مسائل را مطرح میکنند. موضوعاتی که هرکدام یا سوژهای میشود برای خنده و شوخی و بگو و بخندها درفضای مجازی یا میدانی برای بحث و جدل و درگیری. سومین مناظره کاندیداهای ریاستجمهوری اینبار اما دایره بزرگتری از شوخی و جدیهای فضای مجازی را ایجاد کرد. کامنتها، توییتها و پستها، همه حکایت از به استهزاکشیدن جدیترین حرفها و استدلالهای کاندیداهای ریاستجمهوری داشت. هرچند که درکنار آن حرفهای جدی هم ردوبدل شد و گاهی هم به درگیریهای لفظی میان غریبههای دنیای مجازی کشیده شد.
نگاه به ماشینمون نکن، خونه میلیاردی داریم تو ولنجک
از بعدازظهر جمعه، «رفتگرها» تبدیل به یکی ازهمین سوژهها شدند، سوژهای برای خنده، شوخی و حتی تاسف. رفتگرهایی که بنا بر ادعای یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری، ظاهرا، «املاک نجومی به آنها تعلق گرفته است.» خودروی نارنجیرنگ شهرداری، ایستاده و دوکارگر شهرداری با لباسهایی همرنگ خودرو ایستادهاند و به هم نگاه میکنند: «نگاه به ماشینمون نکن، خونه میلیاردی داریم تو ولنجک.» این تصویری است که دیروز در اینستاگرام زیاد به اشتراک گذاشته شد و کنایهای شد به حرفهای کاندیدای مورد نظر ریاستجمهوری: «پورشه و بنزاشون را گذاشتن تو خانه ریا نشه.» این را مرتضی ٦٨، در کامنتی زیر یکی از این عکسها نوشته و پایینتر از آن لیلا نوشته: «واقعا مردم را چی فرض کردند با این حرفهایشان. از ناآگاهی مردم و گرفتاریشان سوءاستفاده میکنند.» آن یکی هم نظر دیگری نوشته: «پس باید خانههایی که ایشان بخشیده به رفتگرها خیلی زیاد باشد، چون تعداد این رفتگرها خیلی زیاد است و بیشترشان هم زیر خط فقر زندگی میکنند.» «سعید» هم کمی پایینتر این را به کامنت بقیه اضافه کرده و به کنایه نوشته: «رفتگر شهرداری تهران هم نشدیم.» و استیکر خندهای به آن اضافه کرده است. پسر ایرانی هم در ادامهاش گفته: «احتمالا املاک نجومی را دادن بعدش پسگرفتن.»احمد بخارایی، جامعهشناس و مدیر گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران است. او درگفتوگو با «شهروند»، نسبت به گفتمان موجود درفضای مجازی و بهطورکلی جامعه، انتقاد میکند و برخی مسائل مطرحشده ازسوی کاندیداها و بازخوردهای آنها درجامعه را نشان از نابلدی درگفتمان در سطوح کلان، میانه و خرد میداند. به اعتقاد این جامعهشناس، زمانی که یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری، میگوید که «املاک نجومی را به رفتگرها داده است» این نشان میدهد که ما مشکل پیچیدهای درگفتمان داریم: «مطرحکردن این موضوع نشان میدهد که یک بخش از واقعیت کتمان شده است، چراکه نظارت درستی وجود نداشته و افراد حاشیهای از امنیت را احساس کردهاند و به خودشان اجازه میدهند که تنها بخشی از واقعیت را بگویند. ممکن است یک زمانی خدمترسانی به رفتگرها انجام شده باشد، اما از آنطرف، چقدر از رانت استفاده شده و چقدر رشوه در سازمان مربوطه دریافت شده است.» اردشیر گراوند هم جامعهشناس است و این حرفها را دروغ و تهمت میداند: «مطرحکردن این مسائل درجامعه ابهام ایجاد میکند. دراین میان مردم دو راه بیشتر ندارند یا عاقلانه رفتار کنند یا به سخره بگیرند.» او میگوید؛ جو خنده و شوخیای که نسبت به حرفهای کاندیداها درفضای مجازی شکل گرفته، نشان میدهد که مردم دستشان به جایی نمیرسد و به شوخی و طنز متوسل شدهاند: «این بدترین شیوه واکنش است و مردم جدیترین موضوعها را هم به مسخره میگیرند.»
زبان کردی را با خرمشهر اشتباه گرفتهاند
پس ازسومین مناظره، این تنها رفتگرها نبودند که دستمایه کنایه شدند. آنجا که یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری، حرف از «آزادشدن زبان کردی به دست خدا»، زد هم واکنشهای زیادی همراه داشت. واکنشهای تندی که توییت شد و درصفحههای مجازی و کانالها قرار گرفت: «ولی هرچی با خودم دو دو تا چهارتا میکنم، به این نتیجه میرسم که... زبان کردی را با خرمشهر اشتباه گرفته است.» این شاید نرمترین توییتی است که در واکنش به این موضوع منتشر شده است. بخارایی، جامعهشناس هم درجریان این کامنتها و توییتهاست: «مطرحکردن این موضوع که مثلا فلان چیز را خدا آزاد کرده است، نشان ازیک نوع سادهاندیشی و دوری ازیک گفتمان عمیق دارد. یک بیان معمولی و ساده از موضوعی عمیق است. به هرحال زبان، بیانگر نوع تفکر و قدرت تحلیل است. درتحلیل رفتارها و گفتمان برخی کاندیداها هم شاهد پارادوکسهایی هستیم. یکی خودش را اجرایی میداند و ادعای مهندسی دارد و آن یکی، هیچ اصراری به این موضوع ندارد. اما هر دو میخواهند مشکلات ساختاری را حل و فصل کنند.»
برای عذرخواهی ١٠سال دیره
شوخیهای توییتی و اینستاگرامی اما زمانی به اوج خودش رسید که ماجرای «لوله کردن» مطرح شد. یک کاندیدا، خاطرهای قدیمی را تعریف و استفاده از «لوله کردن» دانشجوها از سوی کاندیدای دیگر را برملا کرد. فرصت برای انکار هم کم بود. چند ساعت پس از رسانهای شدن این ماجرا، اعترافات چندسال گذشته همان کاندیدای مورد نظر در کانالهای تلگرامی و اینستاگرام بازنشر شد که اعتراف کرده بود: «در جلسه شورای امنیت بیادبانه حرف زدم و شأن جلسه را رعایت نکردم و گفتم دانشجوها را لوله میکنم.» این هم شد سندی بر گفتههای کاندیدای اولی: «ای ول به شما که این سند را رو کردین تا ملت با گوش خودشان بشنوند.» این را مجید، زیر یکی از پستهای اینستاگرامی که صدای کاندیدای «لوله کُن» را منتشر کرده بود، نوشت و در ادامه آن، نسیم نوشت: «اینجوری دست آدم رو میشه.» الناز هم کمی پایینتر، کامنت گذاشته: «خودش لوله شد.» و آن یکی نوشته: «ادب مرد به ز دولت اوست.» وحیده هم پایینتر، نظرش را داده: «عه؟ خب من به تو رأی میدم اما از این به بعد ادبو رعایت کنیها ... آفرین پسر گلم.» یکی دیگر هم کامنت نوشته: «برای عذرخواهی ١٠سال دیره.» بخارایی، جامعهشناس درباره این «لوله کردن» هم حرفهایی میزند: «گاهی در جامعه طنزی ایجاد میشود که در حد متعادل آن قابل قبول است اما گاهی این طنزها از حد میگذرد و تبدیل به یک عنوان میشود ودر جایگاه مرجع استدلال قرار میگیرد. آنموقع است که زنگ خطر به صدا درمیآید.» به اعتقاد این جامعهشناس، شبکههای مجازی ما مروج شعارهای پوپولیستی شدهاند، یعنی خودشان قربانی همان چیزی شدهاند که با آن مخالفند. متاسفانه اهل نقد نیستند و به کپی کردن اکتفا می کنند.
باید به کمیته امداد معرفیاش کنیم
از آن طرف، لیست اموال منتشر شده از سوی یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری و در ادامه آن انتشار لیست اموال پسرش، سوژه دیگری شد. تا جایی که بعضیها توییت کردند: «باید آقای .... را به کمیته امداد معرفی کرد.» مهدی هم در جای دیگری پست گذاشته: «کسی که اینقدر پول دارد، بدبخته، این خودش را نتونسته اداره کنه، چطوری میخواد کشور را اداره کنه.» یا آن یکی نوشته: « ... فقط اینقدر پول تو جیبی به پسرش داده؟» مجتبی هم اضافه کرده: «... یک مگنا قرمز خرید، موجودیش از ٣میلیون تومان به ٢میلیون و ٩٩٥هزار تومان رسید.»گراوند، جامعهشناس درباره لیست اموال یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری هم حرفهایی دارد: «با انتشار این لیست من متوجه شدم که اموال من از آقای ... بیشتر است. درحالیکه ایشان سالها در سمتهای مختلف مشغول به کار بودهاند و به صورت رایگان خانه و خودرو در اختیارش بود، در تمام این سالها با حقوقش چه کرده؟» این جامعهشناس، فضای مجازی را فرصتی برای شفافسازی میداند: «خوشحالم که فضای مجازی به وجود آمده، چرا که مطالباتی را در میان مردم ایجاد کرده است.»
مرد اخلاق
در کنار همه این کنایهزدنها به کاندیداهای ریاستجمهوری، راستگویی برخی از کاندیداها هم دیده شد. مصطفی هاشمیطبا یکی از آنها بود. کسی که به نظر میرسد کاندیدای در حاشیه است اما پس از سومین مناظره، حرفهایش با استقبال زیادی مواجه شد: «مردی که شرفش را نفروخت، مردی که نامش در تاریخ به نیکی یاد میشود. واقعا مرد اخلاقه.» تنها بخشی از کامنتهای اینستاگرامی و توییتها از جمعه بعد از ظهر است. برخی هم خطاب به روحانی نوشتهاند که باید او را به عنوان مشاور خودش انتخاب کند: «انشاءالله مشاور دولت آینده روحانی.» محسن این را نوشته. از آنطرف، خیلیها در حمایت از حسن روحانی، یکی دیگر از کاندیداهای ریاستجمهوری حرفها زدند: «تسلط فوقالعاده و چشمگیر روحانی و جهانگیری در مناظره سوم نشاندهنده این بود که در چهار سال گذشته بیش از هر موضوعی به اقتصاد توجه کردهاند.»
نابلدی در گفتمان، فضا را دو قطبی کرده است
احمد بخارایی، جامعهشناس، یک تحلیل کلی بر این گفتوگوها در فضای مجازی دارد. او میگوید که نابلدی در گفتمان انتخاباتی فضا را دو قطبی کرده است. به گفته او، این نابلدی در گفتمان، حلقه معیوب و دور باطلی را در جامعه ایجاد کرده که یک جا خودش را در مناظرات کاندیداها نشان میدهد و در جای دیگر در گفتوگوی نمایندهها در مجلس شورای اسلامی و حتی میان والدین: «مسائلی که در مناظرهها مطرح میشود، گفتمانی را بازتولید و بازنشر میکند که در سطح میانی، منجر به ایجاد گفتمانی همراه با خشونت و طنز و ... در شبکههای مجازی میشود. اما باید عناصر ساختاری وجود داشته باشد که گفتمان به درستی شکل بگیرد.»
او به خوبی در جریان نظرهای مردم در فضای مجازی است: «جامعه ما دچار مشکلی در گفتمان است و این مشکل در سه سطح خرد، میانه و کلان خودش را نشان میدهد. حالا گفتمانهایی که در فضای مجازی مطرح میشود از همان گفتمانهای سطح میانه است که پشت آن، سطح خُردی از گفتمان شکل گرفته است. یعنی شبکههای مجازی در مقام یک رسانه جمعی به سطح یک رسانه فردی، تقلیل می یابد و ظرف گفتمان فردی در شبکهها بازنشر می شود، زمانی که به چرایی این گفتمانها اندیشه می کنیم، به همان سطح کلان میرسیم.» ساختارها اما به گفته این جامعهشناس، در جامعه ما نقش مهم و تاثیرگذاری ایفا میکند: «ساختارها هستند که تعیینکننده زیرمجموعههایشان هستند.» به اعتقاد او، در جامعه ما هیچوقت در سطح کلان یک گفتوگوی چالشی و نقادانه انجام نشده است: « ما می دانیم که بالناس علی دین ملوکهم. یعنی مردم دنبالکننده راه و روش و منش صاحبان قدرت و بزرگان خود هستند. در جامعه این گفتمان به ما آموزش داده نشده است. همیشه گفتوگوها یکسویه بوده، بویژه از سوی رسانه ملی گفتمانی صورت نگرفته که مردم یاد بگیرند یا تمرین کنند. این زخمی است که کهنه شده.»
- 12
- 5