ارتزاق صداوسیما از بودجه ملت بدین معنا می باشد که یک نهاد خصوصی نیست. یعنی اینکه نمی تواند خارج از اصول برای خود چارچوب تعریف نماید، لیکن دوباره از بی طرفی خارج شده و با حمایت از اشخاص و گروه های مورد پسند خود که عده قلیلی هستند از بی عدالتی خارج شده است.
تبلیغات نامزدهای محترم دوازدهمی/ن دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران به روزهای اوج خود نزدیک شده است. شش نامزد محترم این دوره از انتخابات با حضور در برنامههای مختلف به بیان دیدگاههای خود در زمینههای گوناگون میپردازند. تاکنون سه دور مناظره زنده با حضور تمامی نامزدها در شبکه یک سیمای جمهوری برگزار گردیده است.
صدا و سیما رسانهای که ازجیب ملت ارتزاق میکند و مالکیت آن به عموم مردم ایران تعلق دارد و به همین دلیل آن را «رسانه ملی» نام نهادهاند. بدیهی است در بازتاب فعالیت کاندیداهای محترم بایستی از هرگونه اقدام و حرکتی که میتواند بیطرفی آن را زیر سوال ببرد؛ به طور جدی پرهیز نماید. تاملی بر برخی از برنامهها و نحوه بازتاب خبرها در ایام تبلیغات کاندیداهای محترم این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد که در بخشهایی از آنها نوعی سوگیری قابل دریافت است که ذیلا به چند مورد آن اشاره میشود:
۱- در عرصه رقابتهای ریاست جمهوری چندین مدیر بلندپایه کشور حضور دارند. اما گویا فقط باید حوزه کاری و مسوولیت یکی از قوای مملکت مورد کنکاش خبرنگاران و برنامهسازان رسانه ملی قرار گیرد. لذا میبینیم موضوع حقوقهای نجومی که ریشه در دولت گذشته داشته و هنر دولت تدبیر و امید آن است که این غده را جراحی و تمامی ۲۳ میلیارد تومان را به خزانه بازگردانده؛ بارها در رسانه ملی بازتاب یابد. بحث بیکاری؛ گرانی؛ فقر و... در دستور کار این رسانه قرار گرفته است بدون آنکه وضعیت به ارث مانده چهار سال قبل مورد اشاره قرار گیرد. طبیعی است که در چنین موقعیتی انگشت اتهام به سمت دولت مستقر که دو تن از مقامات آن کاندیدا هستند؛ نشانه میرود.
۲- علیالظاهر مدیران محترم بخشهای مرتبط صدا و سیما فراموش کردهاند که شهردار محترم تهران هم در عرصه رقابتها حضور دارند. لذا به جرات میتوان گفت که از زمان شروع تبلیغات ریاست جمهوری تاکنون هیچگونه سوال و برنامهای در حوزه کاری این کاندیدای محترم روی آنتن صدا و سیما نرفته است. آیا واقعا هیچ یک از مردم تهران در حوزه عمران؛ مبلمان؛ رفت و روب و خدمات شهری؛ اخذ عوارض؛ بلندمرتبهسازی و... هیچ اعتراض و انتقادی نسبت به شهردار پایتخت نداشته و ندارند؟ آیا هیچ یک از اعضای شورای اسلامی شهر منتقد مدیریت شهردار محترم پایتخت نیستند تا برنامهسازان رسانه ملی به اندازه تنها یک درصد از آنچه به دولت میپردازند؛ بدان بپردازند؟
۳- کسانی که وارد عرصه رقابتها شدهاند رجل سیاسی محسوب و سالها مناصب بالای نظام را عهدهدار بودهاند و آقای رییسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. آیا جناب آقای رییسی که ظاهرا در سن بیست سالگی دادستان بودهاند در طول ۳۷ سال تصدی مسوولیتهای متعدد در جمهوری اسلامی کمترین منتقدی ندارد؟ یعنی از نظر برنامهریزان صدا و سیما ایشان در تمامی برنامههایشان موفق و بدون مشکل و ایراد بودهاند؟ آیا در این کشور پهناور کسی از نحوه عملکرد و مدیریت ایشان انتقادی و گلهای ندارد تا صدا و سیما نیمدرصد رویهای که درباره دولت مظلوم روحانی در پیش گرفته؛ را شامل وی نیز نماید؟!
۴- مدتی است در پیک بامدادی که بعد از اخبار سراسری ساعت هشت صبح پخش میشود؛ چنین به جامعه القا میشود که گویا دولت دکتر حسن روحانی بانی و باعث تمامی مشکلات کشور است. مثلا یک روز از تعطیلی شرکتهای دانشبنیان؛ روز دیگر از وضعیت نابسامان فارغالتحصیلان رشتههای کشاورزی؛ روزی دیگر با فردی که مدرک لیسانس دارد و کارگری میکند مصاحبه و... برنامه تولید و به سمع شنوندگان رسانیده میشود. تاسف اینجاست که به هنگام پخش این برنامهها معمولا از هیچ یک از مدیران دولتی برای پاسخگویی دعوتی به عمل نمیآید. یعنی متولیان این برنامه یک طرفه به قاضی میروند.
۵- جالبتر از موارد فوق؛ نحوه بازتاب برنامههای تبلیغاتی کاندیداهای محترم است. به عنوان مثال روشن؛ هنگامی که سخنرانیهای دکتر حسن روحانی در ارومیه و همدان و... را نمایش میدهند؛ معمولا دوربینهای سیما بیشتر به جایگاه سخنران متمایل بوده و ظاهرا توان نمایش جمعیت حاضر را ندارند اما همین دوربینها برای نمایش حضور آقای رییسی در اهواز به جای نشان دادن جایگاه؛ احتمالا ناخودآگاه به سمت جمعیت رفته و حداقل ۷۰ درصد از خبر را به نمایش جمعیت اختصاص میدهد؟ به هنگام پخش گزارش حضور آقای روحانی در ورزشگاه شهید شیرودی گویا دو هزار نفر حضور دارند اما هنگام پخش گزارش آقای رییسی در زاهدان انگار چندین برابر جمعیت ورزشگاه شهید شیرودی در آنجا تجمع کردهاند؟
۶- در بازتاب سخنان و مواضع کاندیداها هم؛ جملات گزینشی منتشر میشوند. به عنوان نمونه در برنامه پیک بامدادی روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت به هنگام بازتاب سخنان آقایان قالیباف و رئیسی؛ تندترین انتقادهایشان به دولت را مورد توجه قرار داده و پخش میکنند. از زبان آقای رئیسی درست آن بخش که به مساله حقوقهای نجومی اشاره مینماید؛ بازتاب مییابد. اما وقتی به آقای حسن روحانی میرسد تنها این قسمت از پاسخ ایشان که در کرمانشاه بر زبان جاری کرده است؛ پخش میشود که: حقوق نجومی خودمان مطرح کردیم و آن را به بیتالمال باز گردانیدم.» اما مابقی را زیر تیغ سانسور میبرد که ایشان در ادامه همین مطلب گفتند: اما شما که املاک این مردم را دادید؛ «چیکار کردید؟» «بدینسان مشاهده میشود که انتقادات و پاسخهای یکی از کاندیداهای محترم نسبت به دو رقیب محترم دیگر بازتاب نمییابد.
۷- هنگام پخش مطالب آقای حسن روحانی؛ آن دسته مسائلی که مورد توجه افکار عمومی است و از جمله سوالات صریح و موضعگیری شفاف ایشان در باب مسائل مختلف؛ مورد بیتوجهی قرار میگیرد. من باب نمونه هرگز این جملات آقای روحانی در سفرهای تبلیغاتیاش در مراکز استانها در رسانه ملی پخش نشد که: «شد». – شما دم از محرومیت و بازنشستگان میزنید؟ اعلام کنید در نهادهایی که شما هستید بازنشستگان چقدر میگیرند؟ میخواهند ما را در رسانهای که خود ساختهاند منحصر کنند چه کسانی نامه امضا کردند که صدها میلیون دلار در اختیار این فرد فاسد قرار بگیرد؟ چرا اسامیشان را اعلام نمیکنید؟ چرا آنهایی که شش ماه قبل موظف شدند رسیدگی کنند، آنهایی که دو میلیارد دلار پول ما را به حلقوم آمریکا ریختند چرا این کار را انجام دادند؟ شما چند درصد مردم هستید که فکر میکنید باید مالیات بدهید، ولی کسی نمیپرسد در و... کنید قیم مردم هستید؟ ما دولت ادعا و خیالبافی نیستیم آنجایی که شما مدیریت میکنید، مالیات دادهاید؟...»
۸- مگر نباید صدا و سیما مطالب و سخنان نامزدها را به سمع و نظر مردم برساند؛ پس چرا جایی که تندترین انتقادها به آقای روحانی و دولتش مطرح میشود و حتی گاها آمارهای کاملا اشتباه بیان میگردد بلافاصله مورد توجه رسانه ملی قرار میگیرد؟! اما زمانی که دکتر حسن روحانی پاسخ رقبا را میدهد و یا مواضع سیاسی و مدیریتی آنها را به چالش میکشد؛ در هیچ یک از برنامههای رسانه ملی روی آنتن نمیرود؟!
واقعیت این است که برخلاف گذشته؛ لحظه به لحظه اخبار و گزارشهای مربوط به حوزههای مختلف و به ویژه تبلیغات ریاستجمهوری و مواضع کاندیداهای محترم به همراه صدا و فیلم آنها به افکار عمومی منتقل میشود و صداوسیما آن انحصار قبلی را ندارد. در دنیایی که مدتهاست انقلاب اطلاعات رخ داده و در پرتو فنآوریهای روز؛ شبکههای دیداری؛ شنیداری و نوشتاری در کمترین زمان ممکن در دسترس قرار میگیرند و دنیا به یک دهکده کوچک مبدل شده است؛ ادامه رویه و روند گذشته توسط رسانه ملی به صلاح حال و آینده این رسانه نیست.
برای جایگاه رسانهای که «ملی» است خوب نیست حتی اعتماد بخش کوچکی از جامعه را نسبت به خود از دست بدهد. بیطرفی کامل و بازتاب یکسان و به موقع و مناسب دیدگاه کاندیداهای ریاستجمهوری در رسانههایی که از بیتالمال ارتزاق میکنند و مخصوصا صداوسیما کمترین انتظاری است که افکار عمومی از مدیران این مجموعهها دارند.
روزنامه مردم سالاری
- 17
- 3