کدام اتفاق مهمتر و تاسفبرانگیزتر بود که بنشانیمش اولِ این دستنوشته؟ از جوسازیهای مدیران سپاهان بر سر سهمیهبندی سکوها بگوییم که امنیت بازی نیمه نهایی را به خطر انداخت یا از کتک خوردن هواداری که میخواست با پرچم پرسپولیس برود توی ورزشگاه؟ توهین سیاوش یزدانی به شجاع خلیلزاده را کجای این مطلب بگنجانیم که از چشم کمیته اخلاق و کمیته انضباطی پنهان نماند؟
حالا البته چشمهای دیگری هم هستند که نمیبینند دیگر. مثل چشم آن پسر ۱۳ – ۱۴ سالهای که آمده بود فینالیست شدن تیم محبوبش را ببیند اما از این به بعد باید یک گوشهی خانه بنشیند، گوشش را بچسباند به رادیو و فوتبال را برای خودش تصویر کند. راستی از سرباز احمدی چه خبر؟ همانی که یازده – دوازده سال پیش در یکی از همین میزبانیهای سپاهان بیناییاش را از دست داد. هر دو چشمش را. قرار بود ۲۰ روز بعد از بازی سپاهان و پرسپولیس در دهم دیماه ۸۶ کارت پایان خدمتش را بگیرد و برود پی زندگیاش. در فولادشهر اما چشمهایش را از او گرفتند. چشمهایی که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ۷۰ میلیون تومان ناقابل روی آنها قیمت گذاشته بود اما نه تنها از این پول چیزی دست جوانک را نگرفت، بلکه هیچ محرومیتی هم شامل حال سپاهان نشد.
این بار هم دو نفر دیگر چشمهایشان را در اصفهان از دست دادند. در نقش جهان که میگفتند امنیتش را حضور ۹۰درصدی هواداران سپاهان تامین خواهد کرد. یکی همان پسرک ۱۳ – ۱۴ ساله بود و دیگری، هواداری که از هلند برای حمایت از پرسپولیس آمده بود و پیش از بازی زیر مشت و لگد طرفداران سپاهان دستش شکست و پس از بازی در حالی که چشم راست خود را از دست داده بود، با سر و صورت خونین به بیمارستان منتقل شد. به همین سادگی، همینقدر بیاهمیت.
عکسهای آن هوادار پرسپولیس را که رد خونین زنجیر روی کمرش نقش بسته بود کجای دلمان پنهان کنیم وقتی میخواهیم از فوتبال حرفهای ایران حرف بزنیم؟ هر چند عادت کردهایم به تماشای گاه و بیگاه این تصویرها. حرفهایگری را اما هنوز یاد نگرفتهایم. حرفهایگری هم نه، انسانیت را ای کاش آموخته بودیم که حرصمان را اینطور روی جان انسانها خالی نمیکردیم و هرگز نمیدیدیم صحنهای را که هوادار تیم بازنده برای کتک زدن مربی حریف به نشست خبری او حمله کردهاند.
آنوقت دیگر با ترس و لرز سراغ خبرها نمیرفتیم که ببینیم آیا این بار هم شیشهی اتوبوس پرسپولیس را شکستهاند یا نه. این بار البته نه فقط اتوبوس پرسپولیس، بلکه اتومبیلهای خبرنگاران هم از خشم تماشاگران آماتور فوتبال ایران در امان نماند. یکی را آتش زدند و چند تای دیگر را به روزی انداختند که اصلا قابل استفاده نبود. آنها کار به جایی رساندند که خبرنگاران و عکاسان تهرانی برای در امان ماندن جانشان با اتوبوس یگانویژه از ورزشگاه خارج شدند.
حالا پرسشمان از کمیتهی اخلاق و کمیتهی انضباطی این است که از آن همه اتفاقی که ما فقط چند موردش را به چشم دیدهایم، چند تا را برایشان گزارش کردهاند؟ و سوال مهمتر اینکه اتفاقات نقش جهان را قرار است از چه زاویهای ببینند؟ آن چشمهای از دست رفته، آن سر و تنهای خونین و آن همه ناسزا چگونه پاسخ داده خواهند شد؟ آیا این بار هم کتکخوردهها مثل آن مامور نیروی انتظامی که یک ماه پیش در آزادی از سکوی تماشاگران سپاهان به پایین پرتاب و بعد هم فراموش شد، نادیده گرفته میشوند؟ آن چشمها سرنوشتشان چه میشود؟
این بار دیگر قصوری پذیرفتنی نیست چرا که حتی اگر یکی از اتفاقات ورزشگاه از چشم ناظران دور مانده باشد، دوربینهای مداربستهای که پیش از بازی به همین منظور نصب شد، همه چیز را ثبت کردهاند و فضای مجازی هم پر است از عکسها و ویدیوهای کتک خوردن پرسپولیسیها و تخریب اتومبیلهای پلاک تهران که اجازهی ورود به پارکینگ به آنها نداده بودند.
فوتبال ایران خیلی وقت است که عادت کرده به این خشونتهای خونبار اما آیا فدراسیون و کمیتههای همیشه فعالش ارادهای دارند برای قطع کردن دستهای آلودهای که این خشونتها را رقم میزنند؟ راستی اصفهان مگر چند تا چشم دیگر میخواهد که دست بکشد از این همه خشونت؟
یک اتفاق عجیب بعد از بازی سپاهان و پرسپولیس
اورژانس اصفهان اعلام کرده طرفداران بعد از بازی سپاهان و پرسپولیس به آمبولانسی حمله کردند که مجروحان را به بیمارستان منتقل میکرد!
به گزارش«خبر ورزشی» : درباره اتفاقات بعد از بازی سپاهان و پرسپولیس چه در آزادی و چه در اصفهان چیزهای عجیب زیادی شنیدید ولی احتمالاً این برایتان بسیار عجیبتر خواهد بود. راستین رئیس اورژانس اصفهان گفته به یکی از آمبولانسهای آنها در حالی که مصدومان را به سمت بیمارستان منتقل میکرد، حمله شد.
او در اینباره گفت: «آمبولانس در مقابل در خروجی بوده و در حال انتقال بیماران که به آن حمله شده و آسیب جدی میبیند.»
به گفته او نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان به دو دستگاه آمبولانس اورژانس اصفهان خسارت وارد شده است.
- 11
- 4