به گزارش خبرورزشی، شبکه مچتیوی روسیه با فرستادن خبرنگار خود به ایران اقدام به مصاحبه با سردار آزمون در خانه این مهاجم کرده است که در ادامه میخوانید. این خبرنگار ابتدا از گرما و زبان بلد نبودن ایرانیها صحبت و از علاقه ایرانیها به فوتبال تعریف میکند. این خبرنگار با اشاره به سقوط ارزش پول ایران میگوید، قیمتها در ایران برای خارجیها خندهدار است. مصاحبه در مسیر خانه آزمون و با پدر این مهاجم آغاز میشود.
*چطور شد سردار وارد فوتبال شد؟
من چندین سال والیبال کار کردم، اما والیبال شرایط خوبی برای من و خانوادهام ایجاد نکرد و فکر کردیم سردار در فوتبال موفقتر میشود و نمیخواستم والیبالیست شود. برای سردار جاسوس گذاشته بودم که والیبال بازی نکند!
(برنامه با ورود خبرنگار به خانه آزمون ادامه دارد و او از مهماننوازی خانواده آزمون تعریف میکند و مصاحبه با سردار آغاز میشود.)
*وقتی گنبدکاووس را به مقصد روسیه ترک کردی، چه حسی داشتی؟
۱۷ سالم بود و ترک خانواده برایم سخت بود. نمیدانستم چطور صحبت و زندگی کنم، اما بعد از یک ماه جا افتادم. زبان روسی برایم خیلی سخت بود. الان تقریباً همه فحشهای روسی را بلدم! در روستوف از کالاچوف یاد گرفتم. میخواستم یاد بگیرم تا اگر کسی حرف بد زد، بتوانم جوابش را بدهم. (میخندد) الان ۸۰ تا ۹۰ درصد حرفها را متوجه میشوم.
*در ۱۳ سالگی از فوتبال خداحافظی کردی که والیبال بازی کنی؟
در ۱۳ سالگی به تیم ملی دعوت شدم، اما بعدها مرا خط زدند. نمیدانم چرا مرا به لیست اضافه نکردند. تصمیم گرفتم دیگر فوتبال بازی نکنم و به والیبال روی آوردم و به تیم ملی والیبال دعوت شدم.
*پس چه شد که فوتبالیست شدی؟
مربی پیش من آمد و بعد از صحبت به تیم دعوت شدم، اما گفتم میخواهم فردا به اردوی تیم ملی والیبال بروم و او گفت امروز بازی کن و فردا برو. در آن مسابقه ۱۱ گل زدم و تصمیم گرفتم در فوتبال بمانم.
*چه حسی داری وقتی همه دوست دارند با تو عکس بگیرند؟
حس خوبی است که اسمت را همه جا بشنوی، اما در عین حال خیلی سخت است، چون انتظارات زیادی وجود دارد، اما دوست دارم بشنوم که بازیکن محبوبی هستم.
*از توجهات خسته نمیشوی؟
مهم حال آن لحظه آدم است. اگر خوب باشی اشکالی ندارد، اما وقتی خستهای یا حالت خوب نیست، دوست داری تنها باشی و این طبیعی است.
*درست است که مردم گلستان برای موفقیت تو دعا میکنند؟
تنها گلستان نیست و میدانم همه مردم ایران برایم دعا میکنند. روابط خوبی با مردم دارم. تنها یک بار به من فحش دادند، اما روابطمان دوباره خوب شد.
*توهینها بعد از جام جهانی بود؟
بله. پدرم با برانکو، سرمربی پرسپولیس مشکل داشت و برانکو از من انتقاد کرد و پدرم جوابش را داد. انتظار حمایت داشتم، اما به من فحش میدادند و از من انتقاد میکردند در حالی که جزو ۵ گلزن برتر تاریخ ایران بودم. میدانم اگر بد بازی کنم از من انتقاد میشود. الان همه چیز خوب شده و هواداران فهمیدند چه اتفاقی افتاده. روابط خوبی با بازیکنان و هواداران پرسپولیس دارم.
*در مورد بازی با فنرباغچه که دو گل زدی صحبت میکنی؟
بردیف بعد از بازی با من تماس گرفت و گفت خوب بازی کردی، اما چرا گل سوم را نزدی؟ گفتم قربان ول کن!
(در ادامه خبرنگار با مدیر برنامههای آزمون صحبت میکند.)
*در طول این سالها صحبتهای زیادی از تیمهای مختلفی که به سردار علاقه دارند منتشر شده. میتوانید نام تیمهایی که واقعاً به دنبال سردار بودند را بگویید؟ تیمهایی که واقعاً با شما مذاکره کردند...
بایر لورکوزن، لاتزیو، مارسی، ویارئال، ولورهمپتون. همه اینها پیشنهاد رسمی دادند، اما به این نتیجه رسیدیم که زنیت تیم بهتری برای سردار است و این شانس را دارد در فصل آینده در لیگ قهرمانان بدرخشد.
*همه این تیمها در زمستان دنبال سردار بودند؟
نه، این تیمها در طول دوران بازی سردار به او علاقه داشتند. آخرین تیم ولورهمپتون بود.
(مصاحبه با سردار ادامه پیدا میکند...)
*وقتی موقعیت از دست میدهی، خیلی ناراحت میشوی؟
بله، چون از این راه پول درمیآورم و دوست دارم مفید باشم. ۹۰ درصد فوتبالیستها همینطور هستند.
*سردار آزمون را چطور توصیف میکنی؟
از لحاظ شخصی مهربان. میخواهم شاد باشم و همتیمیها را خوشحال کنم و با کسی مشکل نداشته باشم. پسر بدی نیستم.
*چند زبان بلد هستی؟
ترکمن، فارسی، ترکی، انگلیسی و روسی.
*چه چیزی در زنیت امسال بهترین بود؟
به زنیت آمدم که قهرمان شدم، چون چند سال در روسیه بودم و قهرمان نشده بودم. سه بازی مانده به پایان فصل انرژیام تمام شد چراکه یک سال و نیم بود استراحت نکرده بودم. اواخر فصل خیلی سخت بود، چون میخواستم قهرمان شوم و بهترین باشم.
*وقتی قهرمان شدی، حالت بهتر شد؟
بله بالاخره فرصت استراحت پیدا کردم. الان نمیخواهم فوتبال بازی کنم و فقط دوست دارم سوار اسبم بشوم.
*زنیت چندین بار قهرمانی را جشن گرفت. کدام برایت بهتر بود؟
هواپیما از همه بهتر بود. واقعاً عالی بود. سه بازیکن دیوانه داریم؛ خودم، ریگونی و نوبوا.
*چه برنامهای برای آیندهداری؟
فرقی ندارد.
*یعنی حاضری به گنگان بروی؟
نه میخواهم تیم خوبی باشد و در لیگ قهرمانان بازی کند یا حداقل لیگ اروپا. اگر در یکی از این دو تورنمنت قهرمان نشوم، از زندگیام ناراضیام.
*اما این هدف بزرگی است...
به نظرم توانایی این کار را دارم. قهرمانی از همه چیز مهمتر است. ممکن است بازیکن رئال باشی، اما هیچ جامی نبری یا در تومسک (تیمی روسی) قهرمان لیگ اروپا شوی.
- 15
- 5