روزنامه توسعه ایرانی: تاخت و تاز بهای دلار و سکه در حالی در بازار ادامه دارد که چشماندازی پیشروی بازار نیست و به نظر میرسد این روند رو به رشد تا رسیدن نرخها به کانالهای بالاتر تداوم خواهد داشت .
حالا دلار در آستانه ۴۰ هزار تومان ایستاده است، جایی که بسیاری آن را نقطه بحرانی اقتصاد بحرانزده ایران میدانستند. این اما پایان ماجرا نیست. بسیاری در پاسخ به این سئوال که دلایل رشد قیمت دلار در بازار چیست؟ به نکاتی اشاره میکنند که ماهیت این رشد را متفاوت از قبل میکند .
این بار نه از هجوم مردم برای خرید دلار خبری است و نه سرمایهداران خرد به بازار سکه حمله کردهاند. قیمتها در سطحی بالاست که بسیاری قادر به خرید نیستند و در نتیجه در غیاب عدم تغییر متغیر تقاضا و کاهش شدید قدرت خرید، رشد اتفاق افتاده است.
قیمت دلار در بازار به آستانه ۳۸ هزار تومان رسیده و سکه نیز در نوسانی محدود در کف کانال ۱۹ میلیون و سقف کانال ۱۸ میلیون تومان قرار دارد .
در این راستا پدرام سلطانی، فعال اقتصادی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشته است: وقتی میگوییم دلار شده ۳۸۰۰۰ تومان عمق فاجعه آشکار نمیشود. باید گفت: ریال شده ۲۶ ده میلیونیوم دلار.
ماجرا را باید در بلندپروازیهای دولتی دانست. دولتی که هیچ کاهشی در بودجه دستگاههای تحت تصدی خود در سختترین روزهای اقتصاد ایران نداده است. ارز ۴۲۰۰ تومانی با هدف مدیریت ارزی ایران با اقتصاد خداحافظی کرد اما نتیجه گرانتر شدن ارز در کشور بود. پیش از این رشد بهای ارز را به تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی مرتبط میدانستند . در این شرایط برخی نیز بیانضباطی بودجه و کسری شدید بودجه را عامل مهم رشد قیمتها میدانند.
چرا دلار ترمز برید؟
کامران ندری، اقتصاددان که دلیل اصلی افزایش قیمت دلار را در کافی نبودن عرضه و البته انتظارات تورمی و سیاستهای نادرست پولی و بانکی میداند، گفت: برابر آخرین گزارش بانک مرکزی، در مهر ماه سال جاری نرخ رشد پایه پولی نسبت به مهرماه سال قبل ۳۴.۵ درصد و نرخ رشد نقدینگی نیز ۳۴.۳ درصد بوده است. ریشه رشد قیمتها در بسیاری از بازارها افزایش نقدینگی است اما از آنجایی که کنترل نقدینگی به اصلاحات اساسی و زمان تقریبا زیادی نیاز دارد باید به دنبال راهحلی کوتاه مدت برای بهبود اوضاع باشیم. البته هم زمان با این راه حل باید اصلاحات را در بخشهایی همچون سیستم بانکی و نظام مالیاتی هم آغاز کنیم.
ندری که تنها راهکار کوتاه مدت دولت برای بهبود وضعیت بازار را افزایش درآمدهای ارزی و فروش بیشتر نفت میداند، میگوید که فروش نفت در شرایط مطلوبی نبوده و چشمانداز مطلوبی هم برای آن وجود ندارد. جدای از این وصول درآمدهای نفتی هم با چالشهای زیادی مواجه است.
در بودجه ۱۴۰۱ قیمت هر بشکه نفت ۷۰ دلار تعیین شده است. حال آنکه قیمت جهانی نفت در ۶ ماهه نخست سال جاری به اعدادی به مراتب بالاتر از این ۷۰ دلار و بین ۹۰ تا ۱۰۰ دلار در نوسان بوده است. به عبارتی دولت توانسته نفت خود را با قیمتی بالاتر از پیشبینیهای قانون بودجه به فروش برساند و این یعنی بخشی از تحقق ۵۶ درصدی درآمدهای نفتی نه حاصل موفقیت دولت در فروش بلکه محصول افزایش قیمت است. جالب است که بدانید آخرین گزارش منتشر شده از سوی اوپک صادرات نفت ایران را حدود ۷۰۰ هزار بشکه نشان میدهد. اگر چه برخی منابع داخلی از فروش حدود یک میلیون بشکه در روز نیز خبر دادهاند.
عدم تحقق درآمدهای نفتی در نیمه نخست سال در شرایطی است که کارشناسان نفتی مدعیاند شرایط فروش نفت در ماههای آینده بدتر خواهد شد و این مساله میتواند درآمدهای ارزی دولت را کاهش دهد.
تغییرات بازارهای بینالمللی تحت تاثیر تعیین سقف قیمتی نفت برای روسیه بهعنوان عاملی مهم؛ بازارهای نفت ایران را تحت تاثیر قرار داده است .
شکست تفکری که منادی ارزانی بود
در عین حال رئیس مجمع عالی واردات در گفتوگو با ایلنا، با بیان اینکه نوسانهای نرخ ارز در نهایت باعث افزایش قیمتها میشود، گفت: نرخ ارز در شرایط بیثباتی قرار گرفته است و فکری برای آن نمیشود و این عدم ثبات مشکلات عدیدهای برای جامعه ایجاد کرده و کسی برای این معضل چارهای نمیاندیشد.
علیرضا مناقبی با اشاره به لزوم تغییر دیدگاهها در تفکر اقتصادی، خاطرنشان کرد: ادامه مسیر فعلی در نهایت به حل مسئله منجر نخواهد نشد و بیش از پیش تغییر در دیدگاهها احساس میشود که افراد جدید با تفکرات سازنده وارد عرصه حاکمیت اقتصادی شوند.
رئیس مجمع عالی واردات با بیان اینکه نمیتوان انتظار داشت در یک بازه زمانی کوتاه مدت شرایط اقتصاد بهبود پیدا کند، گفت: تفکری که در یک سال اخیر در ایران حاکم شده باعث شد نرخ دلار از ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومان به نزدیک ۴۰ هزار تومان رسیده است.
سید کمال سیدعلی، معاون ارزی اسبق بانک مرکزی، نیز درباره دلایل رشد بهای ارز گفته است: تمام فاکتورهای اقتصادی که با مشکل مواجه هستند مانند نقدینگی، کسری بودجه، افزایش پایه پولی موجب تورم شدهاند و سه سال است که با نرخ تورم بالای ۴۰ درصد مواجه هستیم. در این مدت امید بر این بود که برجام به سرانجام برسد تا شاید نرخ تورم کاهش پیدا کند اما برجام به نتیجهای نرسید. در طول سه ماه گذشته هم علائم عدم توافق برجام مشخص شد و پس از آن فعالان اقتصادی دیگر به انتظارات کاهش نرخ ارز توجهی نکردند.
توصیهها تغییر کرد
اگر تا دیروز با افزایش نرخ ارز توصیهها مبتنی بر کاهش خرید و دست نگه داشتن و پیشگیری از ورود سرمایه به بازار ارز و سکه بود، امروز چنین وضعیتی بازار را تهدید نمیکند . حالا همه توصیهها خطاب به دولت است. دولتی که با سیاستهای دفعالوقتی تلاش کرده است با مسائل کلان اقتصادی روزمره برخورد کند و در نهایت تقصیر را بر گردن دولت پیشین بیندازد؛ اما حالا پس از یک سال و نیم حضور در پاستور پاسخ روشنی برای چرایی ماندگاری بحران اقتصاد ایران ندارد.
باران زرین قلم
- 11
- 1