روزیاتو | ما در دنیایی زندگی می کنیم که در آن اصطلاحاتی مانند قرار ملاقات اتفاقی یا تفریحی، مراحل صحبت کردن، موقعیت سنجی، قال گذاشتن و شایعه سازی در مورد روابط عاطفی طوری مورد بحث قرار می گیرند که انگار هیچ معنایی ندارند. و شاید برای بیشتر مردم نیز همینطور باشد. اما شگفت زده خواهید شد اگر بدانید چقدر عادی است که خودتان را به کسی که ساعت ها یا حتی قاره ها دور از شما زندگی می کند، متصل دیده و عاشق او شوید. با شغل های پرکار، زندگی های متضاد و مسئولیت های خانوادگی که ما را بیش از پیش دور و دورتر از هم نگه می دارند، نزدیک نگه داشتن ارتباط در فواصل زیاد، همزمان به یک نعمت و یک نفرین تبدیل شده است. و البته، هالیوود عاشق یک داستان عاشقانه تلخ و تیره روزانه است، زیرا هیچ کمبودی در مورد فیلم هایی که به بررسی دلتنگی ناشی از روابط از راه دور می پردازند، وجود ندارد.
این فیلم ها تلخ و قابل درک هستند و هر دو رویِ جدا بودن و داشتن فاصله ای زیادی را با صداقت به نمایش می گذارند. در این فیلم ها، شخصیت ها را می بینیم که مدام منتظر تماس اسکایپی طرف مقابل هستند یا روزها را می شمارند تا آن دیدار احساسی رخ دهد، اما این امید و انتظار با لحظاتی از تنهایی از هم می پاشند. با این حال تعهد عاشقانه آن ها به نوعی مانند شعله ای آرام سوز در انتظار بازگشت به زندگی است. این فیلم ها، هر چند واقع گرایانه و ویرانگر، به نوع روابطی که عمدتاً از طریق خاطره، حرف های تاییدآمیز و کورسوی امیدی که روزی دوباره به هم بپیوندند، می پردازند. بدین ترتیب در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم عاشقانه آشنا کنیم که به روابط عاشقانه از راه دور و درد دوری عاشقانه اشاره دارند.
۱۰- Going The Distance (2010)
یکی از اورجینال ترین، هوشمندانه ترین و خوشایندترین فیلم ها در زمینه به تصویر کشیدن واقعیت روابط از راه دور، فیلم Going The Distance است که در آن، درو بریمور و جاستین لانگ در یک انتخاب بازیگر بی عیب و نقص در نقش ارین و گرت بازی می کنند. این دو در یک رابطه کوتاه تابستانه یک ارتباط بسیار عمیق بینشان شکل می گیرد، زمانی که ارین برای یک سفر تجاری به نیویورک پرواز می کند. گرت شغل ثابتی در داخل شهر دارد، اما ارین باید به خانه اش در سان فرانسیسکو برگردد و این زمانی است که واقعیت بر ماهیت رابطه آن ها حاکم می شود – آیا جرقه عشق آن ها می تواند در شرایطی که کیلومترها فاصله و کارهای روزمره فراوان آن ها را از هم جدا کرده، زنده بماند؟
هر دوی بازیگران نقش اصلی داستان بسیار جذاب هستند در شرایطی که این متخصصان جوان سعی می کنند با شوخ طبعی و دلشکستگی توأمان، سختی های مسافت طولانی بینشان را پشت سر بگذارند. فیلم تحت کارگردانی صادقانه نانت برستین نشان می دهد که چگونه عشق این دو از طریق تماس های تلفنی آخر شبانه و دیدارهای دوره ای زنده می ماند.
۹- Like Crazy (2011)
مثل دیوانه ها در مورد یک پسر آمریکایی به نام جیکوب و یک دختر انگلیسی به نام آنا است که در حین تحصیل در انگلستان به معشوقه های دانشگاهی تبدیل می شوند، فیلمی که به خاطر تصویرسازی واقع گرایانه و دردناکش از چسبیدن به کسی که دوستش دارید، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اما خوشبختی آن ها زمانی به دردسر می افتد که آنا از دریافت ویزای دانشجویی محروم می شود و این موضوع باعث جدایی طولانی این دو مدت پس از فارغ التحصیلی می شود. جزئیاتی مانند بوسه های خداحافظی عجیب و غریب و انتقال به لحظات نگرانی در مورد زمان که آن ها را از هم جدا می کند، تا سکوت های طولانی و هم آغوشی های پرحرارت، جذابیت متقابل جذاب و آشنایی بین نقش های اصلی فیلم ایجاد می کند.
فلیسیتی جونز و آنتون یلچین در نقش هایشان بی نقص ظاهر می شوند، بازیگرانی که وقتی لازم باشد، ناراحتی را و وقتی احساسش وجود داشته باشد، دلتنگی را به تصویر می کشند. فیلم به هیچ وجه آبکی یا داستانی عاشقانه با احساسی خوب نیست. در عوض، مانند یک سیلی دردناک، شما را با واقعیت آشفته عشقی که خیلی زود به مانع برخورد کرده، آشنا می کند، موضوعی که این فیلم را به گزینه ای مناسب برای تمام افراد بدبین نسبت به فیلم های عاشقانه اینچنینی تبدیل می کند.
۸- Dear John (2010)
نیکلاس اسپارکز به نوشتن ویرانگرترین رمان های عاشقانه شهرت دارد. و هنگامی که این داستان ها در قابل اقتباس های سینمایی به تصویر کشیده می شوند، به نظر نمی رسد که تاثیر عاطفی کتاب ها کاهش پیدا کند، بلکه این تاثیر دردناک بیشتر هم می شود. جان عزیز که در پیش زمینه سواحل وسیع کارولینای جنوبی روایت می شود، به عنوان تصویری از عشق و ارتباط بین یک روح در دو بدن که مجبور به دور شدن از هم هستند، آغاز می شود. جان تایری سربازی در حال مرخصی است که در طول تعطیلات بهاری عاشق ساوانا، دختری اهل زادگاهش می شود.
داستان عاشقانه مهیج و آتشین آن ها دو هفته به طول می انجامد، وقتی که آن ها برای قرارهای عاشقانه بیرون می روند، احساس ناامنی شان نسبت به خود و یکدیگر را دور می اندازند و با خانواده های هم ملاقات می کنند. با این حال، داستان عاشقانه این دو زمانی کوتاه می شود که وظیفه نظامی ایجاب می کند که جان برای ادامه سربازی، به محل خدمتش بازگردد. پس از آن، این دو از طریق نامه با هم در تماس هستند، اما حملات ۱۱ سپتامبر آن ها را بیش از پیش از هم دور کند. این فیلم به خاطر تصویر دلخراشی که از عشق ارائه می دهد به گریه شدید بینندگانش منجر می شود، پس هنگام تماشای آن از بودنِ دستمال کاغذی در کنارتان اطمینان داشته باشید.
۷- Sleepless In Seattle (1993)
با بازی تام هنکس و مگ رایان، پادشاه و ملکه دهه ۹۰ سینمای هالیوود، بی خوابی در سیاتل یکی دیگر از آثار کلاسیکی است که هنوز هم در میان جمعیت سینماروهای دوستدار ژانر رمانتیک، محبوب است. این فیلم با ارجاعی هوشمندانه به فیلم کلاسیک An Affair to Remember ساخته سال ۱۹۵۷، داستان سم بالدوین را دنبال می کند، مرد بیوه میانسالی که زندگی ساده ای را با پسرش جوناه در سیاتل می گذراند. جوناه ۸ ساله که نگران غم و اندوه پدرش است، با یک برنامه رادیویی ملی تماس می گیرد و پدرش را مجبور می کند تا در مورد پیدا کردن یک شری زندگی صحبت کند.
تلاش های او توجه آنی رید، خبرنگار بالتیمور سان را به خود جلب می کند که با وجود نامزد داشتن، احساس می کند چیزی در زندگی اش گم شده است. او نامه ای به سم می نویسد و از او می خواهد که در روز ولنتاین او را در ساختمان امپایر استیت ملاقات کند. این درام رمانتیک عصر جدید اگر جذاب و زیبا نباشد، چیز دیگری هم نیست. به کارگردانی نورا افرون، این فیلم به ما یادآوری می کند که اگر سرنوشت این باشد که دو نفر خاص با هم ملاقات کنند، احتمالاً این اتفاق خواهد افتاد.
۶- The Notebook (2004)
نوح اهل پول نیست و جاه طلبی های زیادی هم ندارد، اما از هفت سال پیش که الی را دیده، عاشق او شده است. اما وقتی جامعه و تفاوت هایشان آن ها را از هم جدا می کند، از پناهگاه کوچکی که برای خودشان ساخته اند، دور شده و قلب هایشان به طرز غم انگیزی از هم جدا می شود. این داستانی است که دوک هر روز از روی یک دفترچه خاطرات قدیمی برای خانم همیلتون می خواند. اگر از قبل این فیلم را تماشا کرده باشید، از افشاگری بزرگ داستان و اینکه چگونه قلب شما را تکه تکه می کند، اطلاع دارید.
فیلم دفترچه خاطرات یک اثر کلاسیک بدون تاریخ مصرف در مورد شخصیت های رایان گاسلینگ و ریچل مک آدامز است که در دهه ۱۹۴۰ عاشق می شوند اما خیلی زود از هم جدا شده و اغلب برای حفظ ارتباطشان دچار مشکل می شوند. زمان می گذرد و ملودرامی خالص شکل می گیرد، جایی که رابطه عاشقانه نوآه و اشلی به لطیف ترین و واقع گرایانه ترین شیوه ها به بوته آزمایش گذاشته می شود.
۵- You’ve Got Mail (1998)
نورا افرون در بحث ساخت داستان های واقع گرایانه، دردناک و دلگرم کننده واقعاً فوق العاده است. او این کار را با When Harry Met Sally… و دوباره با بی خوابی در سیاتل انجام می دهد، جایی که هر دو فیلم دارای شخصیت هایی است که زندگی شان به شیوه های ناشناخته در هم تنیده می شود. در مورد نامه داری، این فیلم قبل از اینکه اینترنت همه جا را فرا گیرد، ساخته شده است. کاتلین و جو دو نفری هستند که از طریق یک وب سایت ملاقات آنلاین با هم آشنا می شوند. آن ها در یک اتاق گفتگو پیام های طنز و دلگرم کننده ای رد و بدل می کنند، در حالی که هویت خود را ناشناس نگه می دارند و به آرامی عاشق هم می شوند بدون اینکه هرگز یکدیگر را ببینند.
وقتی این دو در نهایت تصمیم به ملاقات می گیرند، مشخص می شود که یکی از آن ها صاحب کتابفروشی و دیگری رقیب تجاری اوست. تام هنکس و مگ رایان به عنوان بازیگران نقش های اصلی بسیار جذاب ظاهر می شوند. آن ها در سطحی فراتر از سطح فیزیکی با هم ارتباط برقرار می کنند، پیش از اینکه دریابند پرسوناهای واقعی شا در دو سوی یک جنگ قرار گرفته است.
۴- ۱۰,۰۰۰ KM (2014)
این فیلم اسپانیایی به کارگردانی کارلوس مارکز که عمدتاً در دو آپارتمان جدا از هم با فاصله ای زیاد و با بازی تنها دو بازیگر به نام های ناتالیا تنا و دیوید ورداگور فیلمبرداری شده است، یک فیلم رمانتیک تراژیکِ اشک آور مطلق است. الکس و سرخی در بارسلونا زندگی می کنند، اما وقتی یک فرصت شغلی در لس آنجلس برای الکس فراهم می شود، او این فرصت را می پذیرد و تصمیم می گیرد به این شهر و کشور جدید نقل مکان کند. در حالی که سرخی در بارسلونا می ماند. این دو تصمیم می گیرند با ابزارهای انقلابی – پیام های متنی مداوم و تماس های ویدیویی – این فاصله را از بین ببرند.
این کمدی درام کوچک و جذاب که با تماس های بامزه اسکایپی سعی در کوچک کردن فاصله بین دو شخصیت اصلی دارد، در فیلمبرداری خود بسیار ظریف و جذاب کار کرده است. برداشت هایی که از این دو در طول روز گرفته می شود، در حالی که به لپ تاپ هایشان چسبیده اند، نشان می دهد که عشق واقعی ادامه دارد حتی اگر مدت زمان زیادی از دوری فیزیکی دو طرف گذشته باشد. به طور کلی، فیلم ۱,۰۰۰ کیلومتر عوارض روحی و جسمی خاصی برای مخاطب در پی دارد.
۳- The Japanese Wife (2010)
در این داستان عاشقانه میان سرزمینی هندی-ژاپنی به کارگردانی آپارنا سن، داستان سنهاموی چاترجی (راهول بوز) و میاگی (چیگوسا تاکاکو) را دنبال می کنیم، دو دوست صمیمی که از طریق نامه هایی که برای هم می فرستند، ارتباط عمیقی با یکدیگر برقرار می کنند. آن ها که می دانند ملاقات حضوری با یکدیگر برایشان غیرممکن است، تصمیم می گیرند با رد و بدل کردن قول و قرارهایشان از طریق نامه، با هم ازدواج کنند.
این دو با تکیه بر تکه های متناوب کاغذ و کلماتی که به هم چسبیده اند و در شرایطی که از هم جدا افتاده اند، عشق خود را بدون صمیمیت جسمی یک رابطه عادی پرورش می دهند. اما اوضاع زمانی سخت می شود که سرطان میاگی بدتر می شود و یک بیوه جوان و پسرش شروع به ماندن در خانه سنهاموی می کنند. همسر ژاپنی پایانی بسیار غم انگیز دارد. اما این تصویر انتزاعی و آرام از جذابیت غیر ممکن است که مابین این شرایط ایجاد می شود و در نهایت این فیلم را بسیار جذاب می کند.
۲- Atonement (2007)
بدون شک یکی از زیباترین عاشقانه های تاریخی که تا به حال ساخته شده، اقتباس زیبای جو رایت از رمان سال ۲۰۰۱ به نام Atonement نوشته یان مک ایوان است. در آستانه پایان جنگ جهانی دوم، دروغ یک دختر جوان، زندگی دو عاشق به نام های رابی و سیسیلیا را زیر و رو کرده و آن ها را از هم جدا می کند. بریونی نویسنده ای آینده دار است که پس از اینکه رابی را به همراه خواهرش در موقعیتی بسیار بغرنج می بیند، به بهانه ای عاشقانه، او را به جنایتی که مرتکب نشده است، متهم می کند. این موضوع اوضاع را برای همه پیچیده می کند و رابی به زندان می افتد.
با گذشت دهه ها و تیره شدن زندگی ها و روابطی که روزگاری بسیار واضح بودند، رابی و سسلیا تلاش می کنند تا در میان جنگی که ملت ها را از هم جدا می کند، از طریق نامه با هم در تماس باشند. این فیلم که از نظر وسعت بسیار حماسی و در عین حال جزئیات پیچیده ای دارد، نشان می دهد که چگونه محبت بین دو نفر می تواند سرسختانه و اخلال ناپذیر باشد و با گذشت سال ها و پس از اشتباهات فراوان همچنان ادامه دار باشد.
۱- Nights and Weekends (2008)
گرتا گرویگ و جو سوانبرگ در نوشتن و کارگردانی این فیلم زیبا با یکدیگر همکاری کرده و خودشان نیز نقش دو شخصیت اصلی بازی می کنند. این فیلم زیبا درباره دو نفر است که فاصله باعث شده رابطه عاشقانه آن ها دچار مشکل شود. متی و جیمز عاشق هم هستند، اما یکی از آن ها در نیویورک و دیگری در شیکاگو زندگی می کند. تنها چیزی که آن ها را در کنار هم نگه می دارد، دیدارهای آخر هفته و تماس های شبانه است. اما آیا این ارتباطات از راه دور و محدود برای ارضا کردن دلتنگی ناشی از فاصله گرفتن از کسی که حتی برای یک ثانیه هم نمی خواهید از او دور باشید کافی است؟
شب ها و تعطیلات آخر هفته واقعی ترین فیلم درباره روابط دور و دراز است زیرا درد، شرایط غیرعادی، ناراحتی و دلتنگی که با آن همراه است را به تصویر می کشد. با اشاره به اینکه یک رابطه عاشقانه موفق به چه چیزهایی نیاز دارد، این فیلم هر لحظه ای که متی و جیمز با هم به اشتراک می گذارند را ارج می نهد. و شاید این چیزی است که این فیلم را بسیار تاثیرگذار و دردناک می سازد – برای خاطره سازی.
- 14
- 6