به گزارش فرادید، با توجه به شواهد قبلی از حضور دنیسووانها در این منطقه در ۱۹۰ هزار سال پیش، یافتههای جدید نشاندهنده ماندگاری خارقالعاده آنها در مواجهه با شرایط بسیار دشوار است. در واقع اگر تخمینها درست باشد، دنیسووانها در حدود ۱۵۰ هزار سال یا بیشتر در این منطقه زندگی میکردهاند و در طول این دوران بسیار طولانی انواع شرایط آب و هوایی را تاب آورده بودند.
به طور کلی انسانهای منقرض شده همیشه مرموز هستند، اما دنیسووانها بهخصوص بسیار ناشناختهاند. تنها فسیلهای شناخته شده از آنها از سه غار به دست آمده است، اما خصوصیات ژنتیکی آنها تا حدی در ژنهای افرادی با نسب آسیای شرقی یا استرالیایی شناسایی شده است. (نشانهای از اینکه انسانهای امروزی آسیا زمانی با دنیسووانها مراوده و ارتباط نزدیک داشتهاند).
با وجود اینکه بخش زیادی از تصویر تاریخی دنیسووانها گم شده است، هر کشف فسیلی جدیدی بینهایت ارزشمند است. اما همچنین گاهی اوقات برخی یافتهها به جای فراهم کردن پاسخ، سوالات بیشتری ایجاد میکنند.
در غار بیشیا تا کنون بیش از ۲,۵۰۰ استخوان کشف شده که قدمت آنها به ۱۹۰,۰۰۰ تا ۳۰,۰۰۰ سال پیش بازمیگردد، اما تقریباً همه آنها متعلق به جانوران شکارشده بودهاند و نه انسانتباران. اما یک استخوان دنده متعلق به دنیسووانها نیز در این غار کشف شده که میتواند نشان دهد که شکار این حیوانات کار دنیسووانها بوده است. این اولین کشف استخوانهای دنیسووانها در غاری غیر از «غار دنیسووا» در سیبری بود.
یکی از نویسندگان مطالعه، دکتر جف اسمیت از دانشگاه ردینگ، در بیانیهای توضیح داد: «ما توانستیم بفهمیم که دنیسووانها حیوانات مختلفی را شکار، قصابی و مصرف میکردند. مطالعه ما اطلاعات جدیدی درباره رفتار و سازگاری دنیسووانها با شرایط ارتفاع بالا و تغییرات آب و هوایی فراهم میکند. ما تازه شروع به درک رفتار این گونه انسانی فوقالعاده کردهایم».
بیشتر استخوانهایی که اسمیت و همکارانش مطالعه کردند به حدی شکسته شده بودند که تلاشهای قبلی قادر به شناسایی منابع آنها نبود. اما با استفاده از طیفسنجی جرمی بر روی کلاژن موجود در استخوانها، تیم تحقیق توانست تعدادی از آنها را با یک گونه یا حداقل یک جنس از جانوران تطبیق دهد.
در میان این استخوانها که در کنار استخوان دندۀ دنیسووان کشف شدند، استخوانهای پرندگان کوچک، کرگدنهای پشمالو و حتی انواعی از گوسفندان را میشد تشخیص داد.
یکی از نویسندگان همکار، دکتر جیان وانگ از دانشگاه لانژو میگوید: «شواهد فعلی نشان میدهد که این دنیسووانها بودند، نه گروههای انسانی دیگر، که غار را اشغال کرده و از تمامی منابع حیوانی موجود در طی دوران اشغال خود به طور مؤثری استفاده میکردند».
این کشف تأیید میکند که دنیسووانها از این غار در دوران آخرین عصر یخبندان و همچنین یخبندان قبل از آن استفاده میکردند.
غار بیشیا کارست نسبت به غار دنیسووا (در سیبری) بیشتر به سمت جنوب قرار دارد، اما همچنین ۳,۳۰۰ متر بالاتر از سطح دریا است که باعث سرمای زیاد آن میشود. برای زندگی در آنجا در طول یک عصر یخبندان، دنیسووانها باید به طور فوقالعادهای با سرما سازگار بوده باشند.
از سوی دیگر، این واقعیت که ژنهای آنها امروزه در پاپوآ گینه نو بیشتر یافت میشود، ثابت میکند که آنها میتوانستند گرما را نیز تحمل کنند. شاید بزرگترین میراث آنها برای انسانهای مدرن، ژنهایی هستند که به تبتیهای مدرن اجازه میدهند در شرایط کم اکسیژن در چنین ارتفاعاتی زندگی کنند.
با این حال، دنیسووانها خودشان ناپدید شدهاند و DNA آنها تنها بخش کوچکی از ذخیره ژنتیکی مدرن را تشکیل میدهد. دکتر فریدو ولکر از دانشگاه کپنهاگ گفت: «اکنون این سؤال مطرح میشود که چه زمانی و چرا این دنیسووانها در فلات تبت منقرض شدند». با توجه به اینکه در آن زمان انسانهای مدرن در مناطق اطراف به خوبی مستقر بودند، پاسخ احتمالاً مربوط به درگیریهای خونینی است که بین انسانها و دنیسووانها رخ داده است.
- 10
- 4