سر آرتور ایگناتیوس کانن دویل (Sir Arthur Ignatius Conan Doyle)، پزشک و نویسنده سرشناس انگلیسی در ۲۲ مه ۱۸۵۹ در ادینبورگ (اسکاتلند) بدنیا آمد. کانن دویل شهرت خود را مدیون خلق شخصیت "شرلوک هلمز" در داستان های جنایی – پلیسی به همین نام است.
تاریخ ۲۲ مه (۱ خرداد) همزمان با سالروز تولد کانن دویل به نام روز شرلوک هلمز (Sherlock Holmes Day) نامگذاری شده است.
به همین بهانه قصد داریم از منظر علمی، شخصیت شرلوک هلمز را مورد بررسی قرار دهیم.
ساکن ۲۲۱B خیابان بیکر
در قلب شیفتگی خواننده / بیننده نسبت به نقش شرلوک هلمز، علم قرار دارد؛ هلمز به جای استفاده از هر نوع ابزار یا قدرت ماورایی، از قدرت منطق، تفکر، تخیل و استنتاج برای حل مسئله استفاده می کند و درست مانند اکتشافات علمی، تلاش وی برای کشف حقیقت با دلهره و نگرانی همراه است، نگرانی از نیافتن حقیقت.
(تصویر: BBC)
کانن دویل، نویسنده داستان های شرلوک هلمز عنوان می کند که شخصیت هلمز در اصل، از جوزف بل (Joseph Bell)، جراح درمانگاه سلطنتی ادینبورگ – که دویل مدتی دستیار وی بوده – الهام گرفته شده است. درست مانند شخصیت شرلوک هلمز، بل از توانایی خارق العاده استنتاج پس از چند دقیقه مشاهده و بررسی برخوردار بود.
فرانسیس تانکی اسمیت، پلیس و متخصص تغییر قیافه نیز در شکل گیری شخصیت شرلوک هلمز بی تأثیر نبوده است.
شرلوک هلمز، جرم شناسی و پزشکی قانونی مدرن
شاید این مسأله عجیب و کمی مسخره به نظر برسد که یک شخصیت داستانی، مسیر پزشکی قانونی مدرن را شکل داده باشد؛ اما می توان گفت که شخصیت شرلوک هلمز، به واقع یکی از پیشگامان پارادایم جدید جرم شناسیcriminology) ) محسوب می شود.
زمانی که بیشتر مردم در حومه شهرها و مناطق روستای زندگی می کردند، شناسایی مجرم در زمان وقوع جرم کار چندان دشواری نبود، چراکه همه همدیگر را می شناختند. تا آن زمان، تنها مدارک برای اثبات جرم یک قاتل "دستگیر کردن او با دست های خون آلود" یا ادعای یک شاهد مبنی بر گناه کار بودن متهم بود.
اما با توسعه شهرنشینی و افزایش نرخ قتل و سرقت، نیاز به تشخیص دقیق تر جرم و مجرمان، بیش از هر زمان دیگری احساس شد. باتوجه به تراکم بالای جمعیت شهرها، روش های تحقیق محلی و پرس و جو از همسایگان برای شناسایی مجرم دیگر کارآیی نداشت.
در آغاز دوره شهرنشینی، شخصیت "شرلوک هلمز" کانن دویل شکل گرفت و این داستان ها بین سال های ۱۸۸۷ تا ۱۹۲۷ منتشر شدند.
(تصویر: solent)
در داستان های شرلوک هلمز به صورت مکرر به این موضوع اشاره می شود که جزئی ترین شواهد در صحنه جرم می توانند به رمزگشایی از جرم و جنایت منجر شوند. بدون شک، روش های کشف جرم مطرح شده در مجموعه داستان های شرلوک هلمز، بر توسعه جرم شناسی و پزشکی قانونی مدرن بی تأثیر نبوده است.
هلمز از روش های علمی مدرن در تحقیقات خود استفاده می کرد و در این داستان ها برای نخستین بار، بررسی خاکستر تنباکو، گل و لای در صحنه جرم، سموم، دست نوشته ها، لکه ها، گرد و غبار، رد پا، لکه های خون مورد توجه قرار گرفتند.
نبوغ کانن دویل در خلق شخصیت کاوشگر و تحلیلگر هلمز، مورد توجه متخصصان جرم شناسی قرار گرفته است:
آلفونس برتیلون (Alphonse Bertillon) - مبدع روش بازسازی صحنه جرم و اندازه گیری ویژگی های فیزیکی مجرم - که از او به عنوان یکی از پیشگامان علم پزشکی قانونی یاد می شود، یکی از افراد شناخته شده ای است که به برخی از روش های علمی در داستان های شرلوک هلمز استناد کرده و معتقد بود، روش های استدلال شرلوک هلمز باید توسط نیروهای پلیس مورد استفاده قرار بگیرند.
دکتر ادموند لوکارد (Edmond Locard) – بنیانگذار اولین آزمایشگاه کشف جرم در سال ۱۹۱۰ – نیز از جمله افرادی است که روش های شرلوک هلمز را در تحقیقات خود مورد استفاده قرار می داد. وی معتقد بود که هلمز نخستین کسی است که اهمیت خاک در بررسی صحنه جرم را مورد توجه قرار داده است و نقش مهمی در توسعه علم پزشکی قانونی مدرن داشته است.
- 19
- 5