همین هفته گذشته بود که خبری در مورد «پشتبامنشینی» منتشر شد و در همین ستون هم در مورد آن نوشتم. خبر این بود که عدهای در بالای پشتبام خانههایش چادر و کانکس زدهاند و آن را به اجارهنشینهای از همهجا مانده، اجاره میدهند. مسئولان عزیز که خبر دارم چندتایی از آنها، این ستون را میخوانند، با شنیدن این خبر دست بهکار شدند و بلافاصله در یک اقدام ضربتی و شربتی(حتی!) ضمن اخطار به این موجران طمعکار گفتند: «شما خیلی بیخود کردید پشتبام اجاره میدید، ما خودمون واسه پشتبام برنامهها داریم!» در نتیجه همین اقدام، در خبرها خواندم: «تشکیل کلاس درس در انباری و آشپزخانه منازل» که این نشان میدهد مسئولان اجازه نمیدهند کسی به صورت شخصی چیزی را حیفومیل کند.
در نتیجه بلافاصله دست بهکار شدند و کلاسهای درس را وارد انباری و آشپزخانه منازل کردند. اتفاقا اگر پای حرفشان هم بنشینید، مطمئنا از این طرح بهجد حمایت خواهند کرد. میگویند چه اشکالی دارد معلمهای نازنین همینطوری که به بچههای مردم درس میدهند، یک آش یا کشک و بادمجان هم درست کنند و با یک تیر دو نشان بزنند؟ حتی یکسری از درسها مانند «کوکبخانم» را معلمها میتوانند به صورت عملی به بچهها آموزش بدهند. انباری که خیلی خوب است، فقط یک مقدار احتیاط هم لازم است. بچهها همینطوری که در حال درس خواندن هستند، صاحبخانه به آنها بگوید: «عموجون! هر وقت درست تموم شد، اون آچار فرانسه رو از توی انباری بیار بالا!»
با ادامه این روند احتمالا بهزودی مسابقات فوتبال در حیاط خانهها و کنکور در پشت بامها برگزار خواهند شد. در مسابقات هم بهجای دیرک دروازه از آجر یا گلدان استفاده میکنیم که خرجش کم دربیاید. تا دسته گل بعدی، خدا یار و نگهدارتان!
فریور خراباتی
- 19
- 4