اعتمادآنلاین نوشت: عبدالله نوری از چهرههای شناخته شده اصلاحات و وزیر کشور دولت سید محمد خاتمی در بیانیهای به اعتراضات اخیر پرداخته است و نسبت به روند برخورد با معترضین و همچنین عملکرد برخی نهادها انتقاد کرده است. در ادامه ۷ محور از بیانیه او را بخوانید:
آغاز اعتراضات
نوری در ابتدای بیانیهاش به چگونگی و همچنین دلایل آمادگی جامعه برای آغاز اعتراضات را بررسی کرده است. به گفته او، پس از جانباختن مهسا امینی، «جمعیتی فراوان از جوانان، زنان و اقشار گوناگون جامعه در اعتراض به آن رویداد تلخ و ناگوار، جنبشی را به راه انداختند که ریشه در نارضایتی گستردهی برخاسته از ناکارآمدی حکومت در برآورده کردن انتظارات و خواست عمومی داشت.»
این چهره سیاسی شرایط آغاز اعتراضات را «انسداد سیاسی و اجتماعی و ناکامی اصلاحات» دانسته که به نظر او «هیچ امیدی به بهبود وضعیت فروبستهی معیشتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وجود نداشت». نوری میگوید در این شرایط «کثیری از مردم» در عتراض به وضع موجود و «به ویژه محرومیت از زندگی شرافتمندانه و پایمال شدن حقوق اولیه خود» به خیابانها آمدند. او شعار معترضان یعنی «زن، زندگی، آزادی» را «پرمعنا و تاثیرگذار» ارزیابی کرده و تاکید دارد که آنها «فریاد مظلومیت سر دادند و خواستار آزادی و رفع فساد و تبعیض و اجرای عدالت و حکمرانی عالمانه، عادلانه و پاسخگو شدند.»
پاسخ به اعتراضات
او با انتقاد از نحوه برخورد با معترضین گفته «به جای شنیدن صدای معترضان و توجه به ریشهها و زمینههای درونی اعتراضات و نقش خود»، این اعتراضات به صورت مطلق «به عوامل و رسانههای بیگانه» منتسب شده است. به اعتقاد نوری نوع برخورد که همراه با «خشونت» بود که اعتراضات را در شهرهای ایران گسترش داد.
عواقب اینگونه پاسخ
به گفته نوری، «وضعیت کنونی و برخوردها» موجب شده تا بسیاری از افرادی که در پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی و سالهای بعد از آن نقشی داشتهاند، را «بهتزده و پشیمان» کرده است. به این دلیل که به اعتقاد وزیر دولت اصلاحات، «در برابر انبوهی از پرسشها که به ویژه از طرف جوانان با آن مواجه می شوند، پاسخی جز سکوت و یا اظهار تأسف و ندامت ندارند.»
منشأ نحوه پاسخدهی
او به کشته شدن «کیان پیرفلک» و دیگر افراد و همچنین بازداشتها اشاره کرده و پرسیده که آیا این اقدامات دستاوردی جز «دامن زدن به نارضایتیها و افزایش نفرت عمومی داشته است؟» او در سوالی دیگر پرسیده «این حجم عظیم خشونت و کینه نسبت به آحاد جامعه، از دانشگاهی تا معلم از پزشک تا وکیل از هنرمند تا ورزشکار از کارگر تا کشاورز و از خبرنگار تا هر آنکه گفتار، رفتار و کردار حاکمیت را قبول ندارد از سوی نیروهای تندرو مستقر در حاکمیت، که به قدرت سلاح و سرکوب و رسانه و تریبون و تئوریسینهای خشونتطلب مجهزند، ریشه در کجا دارد؟» و چرا حاکمیت «به جای اصلاح شیوه حکمرانی و تن دادن به خواستههای اکثریت مردم» اینگونه رفتار میکند؟
او در ادامه «سیاستگذاریهای نادرست داخلی و استراتژی تقابلی و هزینهزا در سیاست خارجی» را مسبب خروج کشور از «مدار توسعه و فرو بردن انبوهی از جمعیت به زیر خط فقر مطلق» دانسته است.
نوری با تاکید بر اینکه «جریانی ضد ایرانی همانند اسرائیل که به راحتی دست به ترور، انفجار و دزدی اسناد میزند»، پرسیده آیا این «احتمال» وجود ندارد که همین جریانات «در محافل تصمیمساز حاکمیت نفوذ کرده تا با حکمرانی ضد توسعه و در تقابل با منافع ملی، ایران را تبدیل به سرزمین سوخته کند؟» و ضمن «مقابله با هر نوع آزادیخواهی» و خاموش کردن اعتراضات، «جوانان معترض این سرزمین را از اصل دین و آموزههای آن متنفر سازد؟»
تاکید بر حق اعتراض
این چهره سیاسی اصلاحات باز هم سوالی مطرح کرده که چرا حاکمیت «با وجود مشکلات فوقالعادهای که در زمینههای گوناگون با آن روبرو شده» با «تعامل و همدلی»، به معترضان و به خصوص جوانان پاسخ داده نمیشود.
او وضع موجود را «بنبست» قلمداد کرده و این وضعیت را ناشی از آن دانسته که «بنا نبوده و نیست که سخن و نظر اکثریت مردم شنیده شود یا سخن و نظر مردم تفسیر به رأی حاکمان میشود.»
نوری در ادامه سوالی با این مضمون پرسیده که معترض و منتقد چگونه باید مخالفت خود را نظرات و تصمیمات اتخاذ شده از سوی نظام مطرح کنند؟ به اعتقاد نوری، اهداف انقلاب اسلامی با واقعیت امروز ایران و حکمرانی مستقر تفاوتهای زیادی دارد. او باز هم سوالی مطرح کرده و پرسیده «اگر اکثریت مردم خواهان تغییرات بنیادی در قانون اساسی و شکل حکمرانی باشند چه باید بکنند؟»
او در ادامه از آنچه سکوت «مراجع و علمای شیعه در برابر رفتار و عملکرد حکومت» خوانده انتقاد کرده است.
راه حل
به اعتقاد عبدالله نوری، «تداوم حکومت بدون کسب رضایت اکثریت مردم» مشکلات بسیاری را همراه خواهد داشت و «تنها راه برون رفت از بحران» را «اقدامات اساسی و سریع در جهت کسب رضایت مردم» ارزیابی کرده است.
نوری تاکید کرده که «اعمال و رفتارهای خشونت بار، گسترش آشوب و هرج و مرج و بطور کلی غبارآلود شدن فضای کشور»، برای آنچه که «سرکوب، اِعمال حداکثر قدرت و ارعاب» خوانده، بسترسازی خواهد کرد.
وحدت بر سر ایران
او در پایان با تسلیت به «خانوادههای همه قربانیان خشونتهای اخیر و اظهار همدردی با تمامی آسیبدیدگان»، از ایرانیان سراسر جهان خواسته تا «تکثر و تنوع اندیشهها و جریانها را به رسمیت بشناسند و در تمامی فعالیتها و سخنانشان، حفظ تمامیت ارضی ایران، حفظ منابع و منافع ملی ایران، حفظ تمامی زیرساختها و صنایع ایران و حفظ جان تمامی ایرانیان، مبنای وحدت و اتفاق نظرشان باشد.»
- 18
- 4