روزنامه توسعه ایرانی: محمدجواد لاریجانی، پسر بزرگ میرزا هاشم آملی، روحانی برجسته شیعه و برادر بزرگ چهار پسر دیگر میرزا هاشم یعنی علی، باقر، صادق و فاضل است؛ برادر بزرگتری که این روزها به واسطه اظهاراتش مورد اتهامات زیادی قرار گرفته است؛ از «هتاک و یاوهگو» گرفته تا اتهام همسویی با یک جاسوس اعدامی.
چند ماهی بود که خبر خاصی از خانواده پُررجال! لاریجانیها نبود؛ اما ناگهان محمدجواد لاریجانی با ربط دادن مسجد مکی زاهدان به مسجد ضرار سر و صدای زیادی به پا کرد.
مسجد ضرار، مسجد بدنامی در تاریخ اسلام است که گفته میشود منافقین آن را با حیله و نیرنگ ساختند تا در پوشش آن اسلحه و سلاح فراهم و با حمایت هراکلیوس، امپراطور بیزانس، آماده جنگ با پیامبر اسلام شوند.
اخیرا اما پسر بزرگ میرزا هاشم هفتهها پس از جمعه خونین زاهدان، طی اظهاراتی گفت که «مسجد مکی کاملاً مصداق مسجد ضرار است، یعنی مسجد نیست و آنجا دقیقاً محل توطئه است. از آنجا حرفهای متعفن بیرون میآید. برای پیامبر اسلام هم تخریب مسجد ضرار خیلی سخت بود اما مسجد توسط عدهای درست شده بود برای اشاعه افکار انحرافی و پیامبر دستور داد تا آن مسجد را خراب کنند. اکنون هم کار جبهه انقلاب در این باره کاملاً روشن است و باید در این زمینه محکم ایستادگی کند.»
درباره مولوی عبدالحمید هم محمدجواد لاریجانی به حاکمیت توصیه کرد که تعارف با او را کنار بگذارد. لاریجانی، عبدالحمید را متهم کرد به اینکه فاقد صلاحیت علمی است، دشمن زنان است و پروژه دشمن را پیش میبرد.
معمای بزرگ فارغالتحصیل دانشگاه برکلی!
با این اظهارات سیل انتقادات و بیانیهها علیه لاریجانی به راه افتاد. جلیل رحیمی جهانآبادی، نماینده مجلس در توئیتی نوشت که گفتههای جواد لاریجانی نشاندهنده بیدرایتی کامل اوست و سپس خطاب به لاریجانی نوشت که «نه شما پیامبری؛ نه مسجد مکی مسجد ضرار و نه هموطنان ما منافق؛ کشور نیازمند آرامش، آشتی و برادری است. داغ دل بلوچستان را با کم خردی تازه نکن!»
معینالدین سعیدی، نماینده چابهار، جواد لاریجانی را یک ورشکسته سیاسی خواند که در زمین دشمن بازی میکند و با اشاره به روابط لاریجانی با سفارتخانههای خارجی، ابراز امیدواری کرد که او در دام دشمن نیفتاده باشد.
در واکنشی دیگر احمدزیدآبادی نوشت که «تلاش موثر و واقعی برای براندازی، توصیههای محمدجواد لاریجانی است نه آنچه عدهای تحت این عنوان خود را به آن مشغول داشتهاند.»
زیدآبادی با اشاره به اینکه جواد لاریجانی تحصیلکرده دانشگاه برکلی آمریکاست و نه یک فرد ناآشنا با مسائل داخلی و خارجی، ادامه داده بود: «قصد نیتخوانی ندارم، اما به نظرم اظهارنظرهای سالهای اخیر آقای لاریجانی با سطح فهم و دانش او خیلی فاصله دارد و این معمای بزرگی است.»
زبان مشترک جواد لاریجانی و علیرضا اکبری
سخنگوی دولت خاتمی اما دیروز توئیتی زد که گویی تلاش برای گرهگشایی از این معمای بزرگ بود. عبدالله رمضانزاده نوشت: «مواضع جواد لاریجانی در مورد برجام و سیاست خارجی را با مواضع جاسوس اعدام شده مقایسه کنید تا متوجه خطدهی استعمارگر پیر شوید و ببینید چه کسانی منافع ملی را فدا میکنند.»
پس از اعدام علیرضا اکبری به اتهام جاسوسی برخی به بازخوانی اظهارات او درباره برجام پرداختند و یادآوری کردند که اکبری به عنوان مخالف سرسخت برجام گفته بود: «در برجام شمشیر داموکلوس تحریم بر گردن ایران حفظ شده؛ هزینههای پرداختی ایران در آن مافوق تصور است و از برجام چیزی جز خلع توانمندی ایران نصیبمان نمیشود.»
او ضمن آنکه معتقد بوده جواد ظریف در تخیلات به سر میبرد، درباره اف ای تی اف هم تاکید داشته که تصویب این لوایح مسیرهای انتقال ارز به داخل کشور را مسدود میکند و بهای دلار را بالا میبرد.
حال جواد لاریجانی از آن رو با اکبری مقایسه شده که از قضا او نیز چند روز پیش حسابی بر جسد برجام تاخته و گفته است که نعشش بو گرفته است.
لاریجانی با بیان اینکه استراتژی دولت ابراهیم رئیسی برای اینکه کارمان را بدون برجام ادامه دهیم استراتژی خوبی است، ادامه داده: «در انتخابات آینده کسانی که از جناح اصلاحطلب میخواهند وارد میدان شوند احتمالاً میخواهند بگویند که شما بهترین فرصتها را از دست دادید و اگر ما بودیم برجام را فلان میکردیم و بهمان میکردیم! ولی برجام سند فضاحت جبهه اصلاحات است.»
البته این گفتههای پسر بزرگ میرزا هاشم در حالی است که برادر کوچکتر او یعنی علی لاریجانی که اتفاقا برجام در دوران ریاست او بر مجلس به تصویب رسید، بارها تاکید کرده که برجام تصمیم نظام بود.
سایه سنگین نیک براون
به هر ترتیب مواضع لاریجانی او را در مظان اتهام قرار داده و رمضانزاده برای اینکه به ادعای خود قوام بخشد، در توئیت خود به سابقه دیدار جواد لاریجانی با نیک براون، رئیس میز ایران در وزارت خارجه انگلیس هم اشاره کرده و ادامه داده که این دیدار و مطالب رد و بدل شده در آن هم گویاست!
اشاره او به دیدار محرمانه جواد لاریجانی با نیک براون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ است؛ زمانی که لاریجانی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس بود و رئیس او یعنی ناطق نوری به عنوان نماینده جریان راست، سودای ریاستجمهوری در سر داشت.
جواد لاریجانی به عنوان متحد سیاسی ناطق با نیک براون گفتوگو کرد و انتشار بخشهایی از آن گفتوگو به یک رسوایی سیاسی برای برادر ارشد لاریجانیها تبدیل شد. بر اساس آنچه منتشر شد، لاریجانی به نیک براون گفته بود که اگر ناطق در انتخابات پیروز شود، میتواند منافع غرب و انگلیس را تامین کند. او کوشیده بود نگاه غرب را به جریان راست معطوف کند و در عین حال از جریان چپ، چهرهای افراطی به نمایش بگذارد تا جایی که بنا به گزارشها، این جریان را عامل اصلی فتوای قتل سلمان رشدی معرفی کرده بود.
سایه آن دیدار همواره بر سر جواد لاریجانی سنگینی میکند. البته نباید از این نکته گذشت که بخشی از آنچه رمضانزاده و چهرههایی چون او درباره جواد لاریجانی میگویند، بیش از آنکه ناظر بر فحوای کلام او باشد، دعوای جناحی و سیاسی است؛ خصوصا که لاریجانی هم برجام را «افتضاح اصلاحات» خوانده و هم درباره مولوی عبدالحمید مدعی شده که در زمان اصلاحات خیلی به او پر و بال داده شده و در واقع در خصوص وقایع زاهدان نیز تقصیر را به گردن اصلاحات انداخته است.
اما اظهارات تفرقهآمیز اخیر او موجب شده که به باور بسیاری اتهام رفتن زیر جلد جاسوسی یا بازی در زمین دشمن به او بچسبد؛ به ویژه که او چندان چهره سیاسی خوشسابقه و محبوبی هم نیست و همین امر فضا را علیه او مستعد میکند. از اتهام زمینخواری که در دولت احمدینژاد به او زده شد تا حمایتش از مجازات سنگسار در حالی که سالها دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه بود، همگی موید این مطلب است که گویا بهتر است او یک سیاستمدار بازنشسته ساکت باشد!
محبوبه ولی
- 14
- 5
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۱۱/۲۳ - ۱۰:۵۷
Permalink