یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۴:۲۸ - ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۱۰۹۵۰
سیاست داخلی

استاندار اسبق سیستان و بلوچستان: آقای عبدالحمید صدای مردم است

مولوی عبدالحمید,امام جمعه اهل‌سنت زاهدان
استاندار سیستان و بلوچستان در دولت روحانی از مولوی عبدالحمید حمایت کرد.

علی اوسط هاشمی، استاندار سیستان و بلوچستان در دولت روحانی با اشاره به دیدگاه‌های مطرح‌شده از سوی مولوی عبدالحمید در ماه‌های اخیر گفت: آقای عبدالحمید به نوعی صدای مردم است و باید این صداها را مورد توجه قرار دهیم. قرار نیست هر صدایی را که در راستای حق‌طلبی مطرح شد را محکوم کنیم. ممکن است به ایشان هم ایراداتی وارد باشد، همانطور که ایراداتی به رفتار ما هم وجود دارد اما آقای عبدالحمید امروز چیزی را مطالبه می‌کند که مردم از او طلب می‌کنند و خواهانش هستند.

آقای هاشمی با اشاره به «جمعه خونین زاهدان» می‌گوید: رسیدگی به این خطای انسانی موجبات پاک شدن این لکه از نظام را فراهم می‌کند. نباید بگذاریم هر خطایی که عامل انسانی در وقوع آن نقش بالایی را داشته است به نام نظام تمام شود. اگر به موقع واکنش نشان دهیم و به موقع توجه داشته باشیم این چنین نخواهد شد.

متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با علی اوسط هاشمی را می‌توانید در ادامه بخوانید:

با وجود آنکه در صد روز اخیر از اعتراضات کاسته شده است اما همچنان در زاهدان و برخی مناطق دیگر سیستان و بلوچستان شاهد حضور اعتراضی بخش‌هایی از جامعه هستیم. تفاوت مطالبات در این استان با سایر نقاط کشور در چه مواردی است؟

برای یافتن پاسخ این سوال ابتدا باید به گذشته‌ی استان سیستان و بلوچستان و قبل از انقلاب  برگردیم. مردم این استان از یک شرایط بسیار سخت و متفاوتی نسبت به سایر مناطق جمعیتی برخوردار بودند و آن‌گونه که شایسته‌ی انسانیت انسان است از خدمات قابل توجه رژیم وقت برخوردار نمی‌شدند. محرومیت در آن استان موج می‌زد و وقتی همه‌ی داشته‌های ارزشمند و قابل اتکایی که به خصوص از حیث سرمایه‌ی انسانی و قابلیت‌های خدادادی در بحث دریا، موقعیت استراتژیک و منابع معدنی آب و هوای خاص و اقیانوسی و… را کنار هم می‌گذاریم نسبت به آن داشته‌ها از رشد و پیشرفت برخوردار نبودند. به خصوص از حیث مراکز آموزشی و آموزش عالی و … هم چندان رشد و توسعه‌ای نداشتند.

وضعیت استان در دوران پس از انقلاب به کدام سمت حرکت کرد؟

با توجه به موارد گفته‌شده با انباشت مطالبات و نیازمندی‌ها در بعد از انقلاب  روبرو بودیم که البته در خیلی از مناطق جمعیتی هم به همین نحو بوده است. وقتی به سایر استان‌های دیگر مثل کردستان، ایلام، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد، هرمزگان و … این بی عدالتی‌ها وجود داشته و در بخش‌های مختلف به طور برجسته‌ای خودش را نشان می‌داده که بخش عمده‌اش هم قابل کتمان کردن و پوشاندن نمی‌توانسته باشد. بعد از انقلاب تلاش‌های بسیار صورت گرفته و در بخش‌های مختلف کارهایی انجام شده که هم‌سو با سایر مناطق در آن تحولاتی شکل بگیرد ولی به دلیل آن فاصله عمیقی که از گذشته داشته باز هم اگر امروز به استان سیستان و بلوچستان بروید با وجود این تغییرات ملاحظه می‌کنید که بیش از هزار و پانصد روستای آن فاقد شبکه‌ی آب‌رسانی برای شرب و یا فاقد منابع آب پایدار فقط برای شرب است. آب برای کشاوری، دامداری و… را هم بخواهیم اضافه کنیم بحث دیگری است.

یکی از دلایل قوی جابجایی جمعیت و مهاجرت و حاشیه‌نشینی که بالاترین جمعیت حاشیه نشین در سطح کشور را همین استان دارد به همین مسئله عدم توازن در توسعه برمی‌گردد.

این یک نقطه بسیار مهمی بوده است که ما هم بعد از انقلاب هنوز آن گونه که خواست و مطالبه مردم هست نتوانستیم به آن اهداف نزدیک شویم ولی فاصله کاهش پیدا کرده است و این موضوع هم قابل توجه بوده است.

آیا ریشه‌ی اعتراضات و نارضایتی‌ها در سیستان و بلوچستان صرفاً اقتصادی است؟

در کنار مسائل گفته‌شده، بیشترین بخش نارضایتی‌ها به نوع نگاه‌ها به مردم این استان بر‌می‌گردد. ما یک کشور کثیرالقوم هستیم؛ رنگین کمان اقوام ایران به زیبایی نشان می‌دهد که کشور از تنوع و کثرت در بخش‌های مختلف قومی، مذهبی، پیروان ادیان و… تشکیل شده است. این تنوع خودش را در قانون اساسی نشان داده است که حتی اقلیت‌های دینی در مجلس شورای اسلامی سهمی دارند اما به دلیل پاره‌ای از نگاه‌های تنگ‌نظرانه که بخش عمده‌اش هم حکومتی ارزیابی نمی‌شود و‌نوع نگاه سلیقه‌ای حاکم بر افکار ما مدیران ممکن است باشد به آن شکل نتوانسته است از عهده پاسخ به بخشی از مطالبات بربیاید.

از نگاه شما آنچه مردم به آن معترض هستند مشکلات اقتصادی حاکم بر آن استان است یا مسئله‌ی تبعیض که به آن اشاره داشتید؟

این تبعیض وقتی عمق پیدا کرد اهمیتش به مراتب بیشتر از آن مشکلاتی است که از حیث عدم پیشرفت و توسعه با آن مواجه هستند. انسان با تکریم زنده است، انسان با دستیابی به فرصت‌های برابر احساس حضور موثر می‌کند و یک نگاه مالکانه و ملی در او ایجاد می‌شود و قامت پیدا می‌کند. ما باید این گلایه‌ها درباره‌ی تبعیض را به جد مورد توجه قرار دهیم چون آنها وضعیت خودشان را با گذشته‌ی افغانستان قبل از طالبان و یا با پاکستان و یا حتی عمان مقایسه می‌کنند و‌ وقتی می‌بینند در آن کشورها یک زمینه‌های این گونه‌ای برای دست یافتن نسبتاً برابر به فرصت‌ها وجود دارد و تفاوت‌ وضعیت نمایان و آشکار است این سوال پیش می‌آید که چرا ما در آنجا وزیر و استاندار داشته باشیم ولی در کشور خودمان نتوانیم یک استاندار از اهل سنت یا بلوچ داشته باشیم؟!

مانع قانونی بر سر انتخاب وزیر یا استاندار اهل سنت یا بلوچ وجود دارد؟

این ایرادها را باید پاسخگو باشیم. این تبعیض‌ها قطعا با روح حاکم بر قانون اساسی در تناقض است، این ناشی از رفتار بخشی از ما مدیران است و قطعا با قانون اساسی مغایرت‌هایی دارد. ما مغایرت‌ها را باید در نوع نگاه به قانون اساسی دور کنیم که چه بخش از رفتارهایمان کاملا در تعارض با قانون اساسی است. وقتی این نوع نگاه‌ها را دور کردیم به همان میزان آنها هم پیوستگی و  چسبندگی خودشان را نشان خواهند داد. مانند این است که شما در رقابت انتخاباتی تمام فرصت را به یک جریان سیاسی بدهید، وقتی این کار را کردید بخش قابل توجهی از جامعه را که طرفدار یک جبهه و نگاه دیگری هستند از فرصت حضور و مشارکت با اقبال و اشتباق بازداشتید. این موضوع تبعیض را هم در بخش ملی در مقایسه با جریان و احزاب سیاسی داریم اما اگر این تبعیض رنگ و بوی قومی و مذهبی هم به خودش بگیرد مسئله سخت‌تر‌ هم می‌شود.

بدون تردید ممکن است در یک مقطعی آدمی از حق خودش فاصله بگیرد ولی انباشت این موارد و به یک نوع قانون‌شکنی‌ها و قانون‌گریزی‌ها زمینه گریز از قانون طرف مقابل را فراهم می‌کند.

درباره‌ی اعتراضات اخیر و نوع مواجهه با آن چه دیدگاهی دارید؟

اول باید نقدی هم به خودمان کنیم ببینیم واقعا چه ایرادهایی در ما هست که زمینه‌ بروز و ظهور این نوع رفتارها را فراهم کرده و عامل آن شده است. اگر نقدی به خود کنیم و بعد نگاه کنیم به نوع جریان‌هایی که با آهنگ تندتر و خشن‌تر خودش را نمایان می کند، آن موقع می‌توانیم با اصلاح در نحوه رفتار خودمان زمینه را برای کاهش این نوع چالش‌ها و واکنش‌ها شکل بدهیم که اعتراضات به حداقل خودش برسد.

یک بخش تبعیض هست که منتج به سلب فرصت‌ها و مانع رقابت و دستیابی به موقعیت‌های متناسب با شایستگی‌ها می‌شود که این بخش بیشتر مردم را آزار می‌دهد. امروز اگر به افکار خود جامعه رجوع کنید و‌ نقدها را از لایه‌های فعال اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جویا بشوید و بر اساس آن یافته‌ها و در خود بازنگری ها را شکل دهید می‌توان به تعادل در آرامش جامعه و میل به مشارکت و بودن در کنار همدیگر کمک کرد.

با چنین مواجهه‌ای حتی در عرصه‌ی ملی هم با چالش‌ها و تنش‌های کمتری مواجه خواهیم شد. برای مثال به یک‌باره می‌بینید که بخشی از روزنامه‌های مرتبط با یک جریان را با تکیه بر قدرتی که دارند توقیف می‌کنند؛ این نوع نگاه‌ها حالا یک مقدار با آهنگ افزون‌تر در بعضی مناطق جمعیتی با گرایش‌های مذهبی و قومی خودش را بیشتر نشان داده است. چیزی که بر مردم عیان باشد من که نمی‌توانم به هیچ وجه آن را کتمان کنم و بپوشانم واقعیت و‌ حقیقیت را نمی‌توان پنهان کرد. این چیزی است که بر مردم همچون آفتاب نمایان است و اظهر من الشمس است.

اگر دنبال هویت برگرفته از باورها و اعتقادات هستیم که آثار آن به زیبایی بر همگان نمایان شود باید با تکیه بر رضایت ملت قدرت پایدار را تولید کنیم. باید ببینیم‌ علل نارضایتی‌ها در بخش های مختلف و نقاط جمعیتی مختلف و یا در جریان‌های سیاسی چیست؟ اگر اراده را بر حل این مباحث کلان و موضوعات قرار دادیم بدون تردید ایران در مسیر تعالی و رشد واقع خواهد شد و ملت هم به زیبایی پشتیبان حکومتی برآمده از افکار خود خواهند بود.

اما علاوه بر مسائل اقتصادی و ‌تبعیض به نظر می‌آید که نقطه‌ی آغاز اعتراضات ماه‌های اخیر در سیستان و‌ بلوچستان به یک پرونده‌ی قضایی برمی‌گردد که علیه یک‌ فرمانده انتظامی …

متاسفانه در دشتیاری چابهار اتفاق خاصی رخ داد که یکی از فرماندهان نیروی انتظامی مرتکب تخلفاتی شد و الان دیگر محرز و منجر به محکومیت هم شده است. در آن زمان وقتی این موضوع در افکار عمومی موضوعیت پیدا کرد و جریانات مختلف در شبکه‌های مجازی واکنش نشان دادند به آن شکل مورد توجه مسئولان وقت واقع نشد و کوتاهی محرزی در این موضوع وجود داشت. اگر برای کشف واقعیت این موضوع و بررسی علل وقوع حوادثی که در افکار مردمان آن منطقه به قوت ایجاد شده بود موضوع در دستور کار مسئولان و مقامات استان قرار گرفته بود و با اعزام یک تیم بازرسی و هیئت حقیقت‌یاب به آن منطقه مردم متوجه تکریم خود و توجه مقامات به مطالبات می‌شدند مطمئنا آنها هم مسئولان را تکریم می‌کردند.

همین محکومیتی که الان در بخش‌های مختلف چند گانه، محرز شده و حکم صادر شده است اگر آن روز با اعزام تیم بازرسی و حقیقت‌یاب به آن توجه می‌شد بدون تردید از نگاه مردم ارزیابی این اقدام مثبت می‌بود. این را به ضرس قاطع عرض می‌کنم که تعامل با مردم و داشتن یک ارتباط همراه با تکریم و‌ توجه به حقوقشان با آنها و کاهش تبعیضات و اعطای فرصت‌ها در نگاه مردم آن منطقه خیلی جدی مورد توجه قرار خواهد گرفت.

برخی منتقدان می‌گویند که شما چهار سال فرصت حضور در این استان را به‌عنوان استاندار داشتید، آیا مطابق همین مواردی که امروز می‌گویید عمل کردید؟

در چهار سالی که در آن استان بودم چهار سالی بود که روابط واقعا صمیمی و دوستانه‌ای حاکم بود؛ علت این‌ موضوع هم برمیگشت به اینکه درک درستی از مطالبات وجود داشت و بنا بر توان سعی ما بر اصلاح بود. این سعی بر اصلاح و کاهش فاصله‌ها برای مردم آثارش نمایان بود و به همین خاطر ارتباط هم ارتباط بسیار صمیمی و نزدیک و بنا بر قول خودشان متفاوتی بود. ما باید این نوع نگاه را در نظام اداری و بروکراسی خودمان مورد توجه قرار دهیم.

هم‌زمانی اعتراضات در سایر نقاط کشور چه تاثیری بر اعتراضات در سیستان ‌و بلوچستان داشت؟

وقتی مردم مورد بی توجهی قرار گرفتند و بعد هم همزمان شد با اعتراضات ملی نسبت به حادثه‌ای که برای خانم مهسا امینی رخ داد که او هم از اهل سنت و از کردستان بود این اتفاق بهانه را مضاعف کرد و زمینه اعتراضات را فراهم کرد که در جمعه هشتم مهر ماه که به «جمعه خونین زاهدان» معروف شد اعتراضات برجسته‌تر از گذشته خودش را نشان داد.

در هشتم مهر ۱۴۰۱ چه اتفاقاتی در زاهدان رخ داد؟

در آن روز تجمعی در مقابل یک پاسگاه انتظامی شکل گرفت و شاهد اعتراضات شدیدی به تخلفی که در دشتیاری اتفاق افتاد، بودیم که منتج به آن حادثه‌ی تلخ می شود. خطای انسانی در نوع برخورد با آن اجتماع در آن پاسگاه بدون تردید وجود داشته است که بعد از آن هم منتج به اعزام هیئت از سوی مقام رهبری برای دلجویی می‌شود.

با اعزام این هیئت می‌توان گفت که گزارش‌ها به رهبری درباره‌ی این موضوع هم نشانگر این بوده که در آن روز اتفاق نامبارکی افتاده و حق مردم ضایع شده و در راستای جبران آن باید توجه شود. هیئت هم اعزام شد و در بخش‌های مختلف هم مورد توجه قرار گرفت؛ قبل از اعزام، فرماندهی انتظامی شهرستان زاهدان فرمانده پاسگاه را عزل کردند ولی مردم مطالبه‌شان دقیقا عین مطالبه واقعه دشتیاری بود که می‌گفتند باید با آن فرماندهی که مرتکب آن تخلف شده برخورد شود، در اینجا هم الان مطالبه‌شان همین است که افرادی که در حادثه «جمعه خونین زاهدان» و یا خاش مرتکب آن تیراندازی‌ها شدند و آن میزان آمار کشته شده‌ها را که مطرح است باید به تخلفشان رسیدگی شود و محاکمه شوند.

تا چه حد به رسیدگی به این پرونده امیدوار هستید؟

رسیدگی به این خطای انسانی موجبات پاک شدن این لکه از نظام را فراهم می‌کند. نباید بگذاریم هر خطایی که عامل انسانی در وقوع آن نقش بالایی را داشته است به نام نظام تمام شود. اگر به موقع واکنش نشان دهیم و به موقع توجه داشته باشیم این چنین نخواهد شد.

تخلف، تخلف است؛ فرقی نمی‌کند از هر رده ای که به وقوع پیوسته باشد ما در نوع نگاهمان به تخلفات و خطاها عدالت را نتوانسته‌ایم نشان دهیم. بی عدالتی در نوع رسیدگی به جرایم چه در سطح جامعه و چه در سطح ارباب قدرت و صاحبان مقام و موقعیت اگر قرار باشد توام با تبعیض باشد باعث آزاردگی مردم خواهد شد و انباشت همین‌ها منجر به انفجار خواهد شد. و به یک مرتبه آدمی متوجه می شود که چرا من باید اینگونه بی توجهی کنم که انباشت این اعتراضات خودش  را در یک خشونت نشان دهد.

از دیدگاه‌های مولوی عبدالحمید در ما‌ه‌های اخیر چه تحلیلی دارید؟

نباید قضاوتمان یک جانبه باشد؛ آقای عبدالحمید هم از دامنه نفوذ و بُرد کلام و برخورداری از موقعیت در بین مردمان آن منطقه و سایر مناطق کشور بهره‌مند است و مانع شدت گرفتن خشونت‌ها شده است. مردم اعتراض دارند و این حق عمومی است و کسی نمی‌تواند راه را بر اعتراض ببندد؛ هر چند ممکن است قدرت داشته باشد و برای مدتی مانع این حق شهروندی شوند اما همین‌ها بعدا دوباره منجر به خشونت می‌شود. ما باید راه را بر خشونت با روی آوردن به روش نرم و فراهم کردن بستر اعتراض ببندیم. همه چیز با روی آوردن به قدرت و برخورد سخت قابل مدیریت و تدبیر نیست.

آقای عبدالحمید هم به نوعی صدای مردم است و باید این صداها را مورد توجه قرار دهیم. قرار نیست هر صدایی را که در راستای حق‌طلبی مطرح شد را محکوم کنیم. ممکن است به ایشان هم ایراداتی وارد باشد، همانطور که ایراداتی به رفتار ما هم وجود دارد. اینطور نیست که همه‌ی ایرادات را با انگ‌های مختلف در جانب مردم و معترضان داشته باشیم و خودمان را از خطا و اشتباه مبرا بدانیم و فکر کنیم در همه امور به روشی صالح و عادل رفتار می‌کنیم. خطا وجود دارد چه در حوزه قدرت و حکومت و چه در حوزه مردمان ولی نوع مواجهه با خطا و رسیدگی به تخلفات مهم است که نباید با تبعیض باشد.

آقای عبدالحمید امروز معترض به این گونه مباحث است و چیزی را مطالبه می‌کند که مردم از او طلب می‌کنند و خواهانش هستند. ما باید هر جا احساس کردیم با سخن گفتن با یک نفر یا ده نفر یا یک حزب یا یک تشکل می تواند در جهت سخن گفتن با یک اکثریتی باشد چرا از آن استقبال نکنیم؟! آیا حتما باید اعتراضی جمعی باشد تا توجه ما به آن خواست و مطالبه جلب شود؟! زمانی شورای سیستان و بلوجستان در یک جلسه‌ای آمده بودند،  من به آنها گفتم نشست من با شما نشست با اکثریت مردمانی است که به شما رای دادند پس وزن شما را برابر با وزن آن مردمانی می دانم با حضور در شعب اخذ رای شما را انتخاب کردند. با چنین نگاهی می توانیم در جامعه مردمداری کنیم وقتی رییس جمهور منتخب مورد توجه و تکریم باشد و از موقعیتی با اختیار برخوردار گردد و احترام او از ناحیه حکومت به زیبایی حفظ شود، این احترام، احترام به ملتی است که او را به عنوان منتخب خود در یک بخش از حکومت جای دادند ولی اگر مورد توجه قرار نگیرد منتج به ریزش و فاصله می‌شود.

آنجا هم همینطور است پس این اصل است که هر جا احدی نمایندگی واقعی از سوی افکار عمومی یا یک لایه‌ی فعالی از جامعه را داشت ما باید آن را محترم بشماریم این به این معنا نیست که به ایشان یا ما هیچ ایراد و اشکالی وارد نیست؛ هر کدام از ما بالاخره دارای خطایی هستیم. اگر به زیبایی خطاهای خود را ببینیم و از آنها دوری کنیم و خود را اصلاح کنیم آن موقع می‌توان گفت کشوری همچون بوستانی پر از گل و گلاب داریم.

  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش