توسعه ایرانی نوشت: وقتی محمود طالقانی مرداد سال ۵۸ مقابل صفوف عظیم نمازگزاران ایستاد تا اولین نماز جمعه پس از پیروزی انقلاب را اقامه کند، تهران چیزی حول و حوش پنج میلیون نفر جمعیت داشت؛ کمتر از یک سوم جمعیتی که امروز دارد.
با این حال آن نماز جمعه، جمعیتی میلیونی را به خود دید. روزنامهها آن را با تیتر «عظیمترین نماز جمعه تاریخ» بازتاب دادند و نوشتند که بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت کردهاند.
بخشی از آن عظمت و گستردگی را قطعا باید در نسبتش با تب انقلاب و اقتدایی که مردم به جامعه روحانیت کرده بودند، تعریف کرد. آن شور و اشتیاق و انبوه مردمی که هر جمعه سجاده به دست به سوی نماز جماعت میشتافتند تا سالها بعد در دهه جنگ و سازندگی نیز ادامه یافت.
نماز جمعههای دهه ۶۰ و ۷۰ از خطبههای معروف آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله خامنهای گرفته تا بمبگذاریها و فریادهای «جنگ جنگ تا پیروزی» از سوی نمازگزاران در نماز جمعه، بخشی جدانشدنی از تاریخ چهل و چند ساله جمهوری اسلامی هستند.
تریبوندارانی که نتوانستند مخاطبان خود را حفظ کنند
زمان اما به نفع «نماز جمعه» پیش نرفت و به مرور صف نمازگزاران پشت سر امام جمعه چنان خلوت شد که چهار سال پیش احمد خاتمی، امام جمعه تهران گفت: «رسانهها چه مکتوب چه فضای مجازی، نماز جمعه را تخریب نکنند، خوشحال نباشند که نماز جمعه خلوت شده است. تخریب نماز جمعه سرمایهسوزی است. الحمدالله صداوسیما در میدان است و انتظار میرود که تلاش بیشتری کنند و برنامههایی برای تشویق مردم برای نماز جمعه بگذارند.»
هرچند که خاتمی کمی بعد ناگزیر شد توضیح دهد که منظورش از آن جملات واضح و گویا، خلوتی نماز جمعه نبوده اما به هر حال چه او مسئولیت گفتهاش را میپذیرفت، چه نمیپذیرفت، واقعیت میدانی از نماز جمعه حاکی از خلوتی آن بود.
امید بستن به صدا و سیما نیز واهی بود، چراکه خلوتی پای آنتن صدا و سیما، این روزها کمتر از خلوتی مستمعین پای خطبههای نماز جمعه نیست. درباره اینکه دقیقا از آن جمعیت میلیونی که ۴۴ سال پیش پشت سر آیتالله طالقانی اقامه کردند، چه تعداد باقی مانده، عدد و رقم دقیقی منتشر نشده اما آیتالله محمدعلی ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم تابستان پارسال به دیدهبان ایران در این خصوص گفته بود «آمارها نشان میدهد که تنها دو دهم درصد از جمعیت مردم یک شهر در فریضه مهم نماز جمعه حضور پیدا میکنند.»
این دو دهم درصد به معنای این بود که تریبون نماز جمعه نه یک درصد و نه حتی نیم درصد نیز در میان جمعیت یک شهر مخاطب ندارد! آماری که ائمه جمعه را در صف طویل آنهایی قرار میدهد که در تبیین دیدگاه خود و انقلاب و جذب مخاطب ناکام ماندهاند؛ نه تنها ناکام ماندهاند، بلکه آن جذب حداکثری که در اوایل انقلاب محقق شده بود را نیز تبدیل به دفع حداکثری کردهاند.
تندروی به جای جذب نمازگزار
از دید بسیاری مسئولیت اصلی از رونق افتادن «صفوف وحدتآفرین نماز» بر عهده ائمه جماعات است. به مرور زمان هرچه از نقش مثبت و سازنده ائمه جماعات و خطبههای نماز جمعه در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی کاسته شد، بر حواشی ائمه جماعات و به تبع آن، دور شدن بیش از پیش جامعه از این آیین دینی جمعی افزوده شد؛ پنداری که ائمه جمعه میکوشند تا جای خالی نمازگزاران را با حواشی پر کنند.
این حواشی اما هر بار به ضرر نماز جمعه و شأن امامت آن تمام شدهاند. آخرین موردش اقدام امام جمعه قشم در سرکشی از پاساژها و مغازهها برای پلمپ آنها بر سر حجاب بود که با واکنش گسترده مواجه شد.
یا توئیت چندی پیش امام جمعه لاهیجان که در واکنش به زیاد شدن جمعیت بیحجابها نوشته بود: «شهر سقوط کرده است»! محمدعلی ابطحی در پاسخ به او یادآور شد که بیحجابها دشمن خارجی نیستند که با زیاد شدنشان شهر سقوط کند.
به طور کلی آنچه از توئیتها و خطبهها و به طور کلی ادبیات ائمه جمعه دریافت میشود این است که پیشنمازان جمعه ظاهرا به حفظ همان دو دهم درصد نمازگزارانی که به نماز جمعه میروند، بسنده کرده و تلاشی برای نزدیکی و آشتی با جامعه به معنای عام آن ندارند.
این رویکرد نه تنها آنان را از قاطبه مردم دور کرده، بلکه نماز جمعه را نیز از کارکرد اصلی خود که قرار است زبان نافذ و اثرگذار در جامعه داشته باشد، بازداشته است. به ویژه هنگامی که طیف تندرو تحت لوای همین تریبونها دست به اقداماتی چون اسیدپاشی میزنند، این باز فریضه نماز جمعه است که قربانی تندرویهای امام جمعه میشود.
خطبههای «دوقطبیساز»
محمد اشرفی اصفهانی، نماینده ادوار مجلس در همین باره به رویداد ۲۴ گفته است: «هیچکس از نماینده ولیفقیه انتظار ندارد، با کارهایش در جامعه مشکل به وجود بیاورند، اما اکنون برخی از آنها «ائمه جمعه» کاری میکنند که دردسر و هزینه برای نظام است.»
او افزوده: «یک زمانی نماز جمعه و ائمه جمعه حساب و کتاب داشتند و یاریگر مردم و جامعه بودند. اما الان چیزی که میبینیم با مصالح نظام و مردم همخوانی ندارد.»
جلیل محبی، دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم دیروز در واکنش به اظهارات ائمه جمعه دیگری، ناگزیر به هشدار و انذار شد. او در متنی خطاب به کاظم صدیقی، امام جمعه تهران که از قضا ریاست ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر را نیز بر عهده دارد، نوشته است: «گزاره «باید مرز میان مومنین و غیرمومنین مشخص شود» خطرناکترین گزارهای است که برخی اطرافیان شما بیان میکنند. بالاتر این که خودمذهبیپنداری مبنای خودحقپنداری دارد و همین بزرگترین خطایی است که یک مومن مرتکب میشود و او را به سقوط میکشاند.»
محبی در متن خود به اظهارات مقام معظم رهبری بر پرهیز از دوقطبیسازی جامعه اشاره کرده و خطاب به امام جمعه تهران افزوده: «در این جامعه کسی بر کسی برتری ندارد و گروه گروهسازی مخالف قرآن کریم و سیره اهل بیت و مشی امام و رهبری است. اگر قانونی در جامعه هست باید رعایت شود و مجری آن وظایفی دارد و اگر مردم در آن معروف و منکر متفق باشند باید آنها را تهییج کرد که همدیگر را امر و نهی کنند لکن وقتی معیارهای این دو بین مردم محل اختلاف شود به جان انداختن مردم، آن هم زمانی که مجری قانون با شک و تردید به وظیفه خود عمل میکند، خواست دشمن است.»
دوقطبیسازی که محبی به آن اشاره کرده اما منحصر به امام جمعه تهران نیست و صدای آن از تریبون بسیاری از ائمه جماعات، از مشهد گرفته تا اصفهان به گوش میرسد. به نظر میرسد همزمان با بنبست نهادهای متولی در مواجهه با مسئله حجاب، ائمه جمعه با بیراهه رفتن برای برونرفت از این بنبست، جامعه را بیش از پیش ملتهب میکنند و از قضا بر تنور دوقطبیسازیهای خطرناک میدمند و کماکان آن وجهه، اعتبار و شکوه نماز جمعههای سالهای ابتدایی انقلاب را به تاریخ میسپارند!
محبوبه ولی
- 15
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۲/۲/۴ - ۸:۲۱
Permalink