پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۷:۴۹ - ۰۵ تير ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۴۰۳۷۳
سیاست داخلی

مردم ایران چقدر نخورند که کشورشان توسعه پیدا کند؟!

مصباحی‌مقدم: مردم ایران زیاد غذا می خورند | واکنش ها: کار روحانیت نمک پاشیدن بر زخم مردم نیست!

روحانیت که روزگاری مرجع درد‌های مردم بود، امروز کارش به جایی رسیده که از منبر نماز جمعه، سعی در توجیه نادرست و وارونه مردم به تمکین در برابر مشکلات می‌کند. تا اینجا را هم شاید بشود نادیده گرفت، ولی هنگامی که این توجیه حالت نمک پاشیدن بر زخم پیدا می‌کند، قابل تحمل نخواهد بود.

اصولگرایان برای دفاع از دولت رئیسی و وضع موجود به هر روش و سخنی متوسل می شوند. حالا برخی از حامیان دولت که تاکنون مشکلات را حواله دولت روحانی می کردند، مردم را علت مشکلات فعلی دانسته و گفته اند که انتظارات مردم بالاست و زیاد غذا می خورند!

حجت‌الاسلام مصباحی مقدم که اصرار دارد بیشتر با صبغه اقتصاددان شناخته شود گفته است: «مردم ما قانع نیستند. مردم چین به یکی دو وعده غذا در شبانه روز اکتفا می‌کردند تا به توسعه رسیدند. علت اصلی تورم انتظارات تورمی است.» چند روز قبل هم یک حجت‌الاسلام دیگر - آقای علم‌الهدی - که بر خلاف اولی داعیه اقتصاددانی ندارد و البته هم پدر همسر آقای رییسی است که قول داده بود اقتصاددانان را به خط می‌کند و هم معاون دانشگاهی که آقای مصباحی مقدم در آن درس اقتصاد می‌داده ریشه مشکل را جای دیگر دانسته بود. این که هر قدر هم حقوق افراد زیاد می‌شود مطابق آن هزینه‌ها را هم افزایش می‌دهند. 

عصرایران در واکنش به اظهارات مصباحی مقدم نوشته است: در این یادداشت، اما حسب انتظار اصلی مخاطبان می‌خواهم نقبی تاریخی بزنم و یادی کنم از طعنه مشهور محمود احمدی‌نژاد به همین جناب مصباحی مقدم چرا که به لحاظ فنی آنچه آقای صادق‌الحسینی دوست اقتصاددان/ روزنامه‌نگار توییت کرده گویاتر از همه است: «آنچه ما نیاز داریم، قناعت ملت نیست. درایت دولت است. ناکارآمدی، فساد، بی‌تصمیمی و بی‌تصمیمی را متوقف کنید. ایران دریای فرصت هاست.» چون اصل حرف همین است سراغ همان نقب تاریخی می‌روم: در آخرین روز کاری سال پرماجرای ۸۸ (۲۸ اسفند) در برنامه‌ای تلویزیونی که مختص رانندگی و سفر بود ناگهان محمود احمدی‌نژاد هم ظاهر شد.

 برنامه سیاسی نبود و می‌خواستند از سفر بگوید و بحث را به تاثیر هدف‌مندی یارانه‌ها بر افزایش سفر‌ها کشاند و به این بهانه به برخی از نمایندگان مجلس و مشخصا همین آقای مصباحی مقدم تاخت و گفت: «من تعجب می‌کنم که بعضی‌ها اسم خودشان را گذاشته‌اند اقتصاددان. من نمی‌دانم کجا درس خوانده‌اند و از کجا مدرک گرفته‌اند. اگر یارانه‌ها هدف‌مند شود سفر هم بیشتر می‌شود»؛ این را گفت تا به موضوع برنامه ربط بدهد. از او دعوت شده بود تا درباره سفر بگوید و از تخصص خود در حمل و نقل، اما به هدف‌مندی یارانه‌ها گریز زد و منتقدان و مشخصا مصباحی مقدم را با تندترین الفاظ به باد انتقاد گرفت.

صبح روز بعد البته سه چهره مورد طعنه رییس جمهور وقت و از جمله مصباحی‌مقدم بیانیه دادند و نوشتند: «پاسخ استهزا‌ها و درشت گویی‌های آقای احمدی‌نژاد را نمی‌دهیم، اما آماده مناظره هستیم».

 (کسی را به مناظره دعوت می‌کردند که ۹ ماه قبل با لحن خود در مناظره‌ها کشور را درگیر التهابی بی‌سابقه کرده بود و می‌دانستند مناظره‌ای در کار نخواهد بود!)

این که ۹ ماه پس از انتخاباتی با آن تبعات از رفراندوم هم حرف زد (برای یارانه‌ها البته) نیز در نوع خود جالب بود، اما تعابیری که درباره مصباحی مقدم به کار برد بی سابقه بود. نام نبرد، اما اشارات او به درصد‌های اشتباه مشخص می‌کرد چه کسی را مراد دارد. با این حال آن حمله سبب شد مصباحی مقدم به همان بیانیه اعلام آمادگی برای مناظره بسنده کند و تا مدت‌ها خاموش باشد یا آهسته‌تر نظر دهد و عملا از دور خارج شد مگر گاه که هم سو با قالیباف به صحنه می‌آمد. خاصه این که احمدی نژاد ۹ ماه بعد حرف خود را به کرسی نشاند و با حذف یارانه غیر مستقیم پرداخت یارانه مستقیم نقدی شروع شد و همچنان هم ادامه دارد و اگرچه سال قبل از ۴۵ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان رسید، اما شتاب قیمت‌ها در سه سال اخیر چنان بوده که دیگر مرهمی بر درد کاهش قدرت خرید نیست. حالا، اما مصباحی مقدم هیچ طعنه و خرده‌ای را به دولت وارد نمی‌داند بلکه ملت را به قناعت فرامی‌خواند. چشم احمدی‌نژاد را دور دیده یا نمی‌خواهد بر دامان ابراهیم رییسی گردی بنشیند؟ یک نقب دیگر هم خالی از لطف نیست. وزیر کشور دولت دوم هاشمی رفسنجانی با وزیر کشور اول او متفاوت بود. دومی علی محمد بشارتی جهرمی در پی تورم سال ۷۴ گفته بود: پیش از انقلاب پای مرغ هم گیر مردم نمی‌آمد و حالا همه مرغ‌خور شده اند و کسی پاسخ داد: اولا ما ران و سینه مرغ می‌خوردیم. شاید وضعیت اقتصادی خانواده شما چنین اجازه‌ای نمی‌داده ثانیا ترجیح مردم گوشت قرمز بود و، چون توسعه دام داری‌ها پرهزینه بود دولت سازندگی ذایقه‌ها را به سمت گوشت مرغ سوق داد که البته سیاست درستی هم بود و قرار بود به آبزیان و ماهیان هم تسری یابد که نیافت.

در دوره دکتر مصدق اگر دنبال ملی کردن نفت بود و از انتخابات آزاد دفاع می‌کرد از معیشت مردم هم غافل نبود. در بیرون با انگلستان شاخ به شاخ بود تا حق مردم ایران را بگیرد و در داخل با نیرو‌های ضد دموکراسی که انتخابات ازاد را برنمی تافتند، اما این دو سبب نشد از معیشت ملت غافل شود.

مثال و مصداق روشن می‌آورم: یک یا دو نسل قبل ما نیک به یاد دارد که به دستور مستقیم مصدق «ماهی» را به قیمت هر عدد یک تومان - بله یک تومان - بین مردم تقسیم می‌کردند. تا قبل از آن ماهی در غیر شمال و جنوب ایران و حتی در پایتخت یک خوراکی لوکس (با تلفظ نورسیده‌های امروزی لاکچری) بود که آخر سال به سفره می‌آمد، چون هر ماهی معمولی ۵ تومان قیمت داشت که از توان خیلی‌ها خارج بود. اما به دستور و تدبیر مصدق با قیمت هر عدد یک تومان بین مردم توزیع شد. این را هم آقای معتضد جایی نوشته بود و هم از پدرم شنیده‌ام. مصدق، فقط نفت را ملی نکرد شیلات را هم ملی کرد. نمی‌گفت نخورید! ماهی دست مردم داد. شما چه آقای مصباحی؟ کاش بگویند دقیقا چی را باید کمتر بخوریم؟ درست است که احمدی‌نژادی نیست که به صراحت پاسخ دهد، ولی هم به اقتضای داعیه اقتصاددانی و هم لباسی که بر تن دارد باید با احتیاط بیشتر صحبت کند. ضمن این که خیلی‌ها می‌خواهند بدانند خودشان دو وعده‌ای‌اند یا سه وعده‌ای؟

انتقاد عباس عبدی به اظهارات علم الهدی و مصباحی مقدم

عباس عبدی,انتقاد عباس عبدی از مصباحی مقدم و علم الهدی

عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در یادداشتی به اظهارات احمد و علم الهدی و غلامرضا مصباحی مقدم انتقاد کرد و نوشت: هیچ‌چیز به اندازه سخنان برخی امامان جمعه، مردم را نسبت به گویندگان و موضوعات یا نهاد‌های مورد دفاع آنان بدبین نمی‌کند. تعجب از این است که طرفداران حکومت و کسانی که خواهان ارتقای جایگاه روحانیت و دین هستند، چرا در برابر این‌ها سکوت می‌کنند؟ بعضا شک می‌کنیم که شاید آنان هم خواهان همین نتیجه هستند. به این سخنان آقای علم‌الهدی امام جمعه مشهد توجه کنیم: «متاسفانه در برخی از خانواده‌ها این رویه نادرست وجود دارد که به‌محض اینکه بر حقوق افزوده می‌شود یا درآمد بالاتر می‌رود، سطح هزینه نیز بلافاصله به همان نسبت افزایش پیدا می‌کند. این بزرگ‌ترین عامل از بین برنده معیشت خانواده است. این مساله مصرف و هزینه از جمله ارکان مهمی است که خانواده‌ها باید مدنظر قرار بدهند.» نمونه دیگر سخنان آقای مصباحی‌مقدم است که در مقایسه ایران و چین و در توجیه عقب ماندگی ایران گفته‌اند: «آن جمعیت (جمعیت چین) قانع است، جمعیتی که به دو یا یک وعده غذا در شبانه روز اکتفا می‌کند. این فرهنگ کاملا متفاوتی است.» روحانیت که روزگاری مرجع درد‌های مردم بود، امروز کارش به جایی رسیده که از منبر نماز جمعه، سعی در توجیه نادرست و وارونه مردم به تمکین در برابر مشکلات می‌کند. تا اینجا را هم شاید بشود نادیده گرفت، ولی هنگامی که این توجیه حالت نمک پاشیدن بر زخم پیدا می‌کند، قابل تحمل نخواهد بود.

مساله این است که نه تنها افزایش حقوقی وجود ندارد بلکه شاهد کاهش آن هستیم. در شرایط تورمی این کاهش حقوق و دستمزد است که از طریق افزایش نقدینگی و به صورت غیر شرعی و غیرقانونی از جیب مردم برداشته می‌شود و به خواص تعلق می‌گیرد.

تورم در سال ۱۴۰۱، حدود ۴۸ درصد است، یعنی اگر افزایش حقوق در سال ۱۴۰۲، برابر ۴۸ درصد باشد تازه می‌توانند مثل سال ۱۴۰۱ زندگی کنند. البته فراموش نشود، تورم سالانه برای طبقات پایین و مزد و حقوق‌بگیر به ۵۵ تا ۶۰ درصد هم می‌رسد. مردم سال گذشته را با هر بدبختی بود سر کرده‌اند، امسال باید حداقل ۵۵ درصد به حقوق‌شان اضافه شود تا بتوانند مثل سال گذشته و نه بهتر از آن زندگی کنند، در حالی که در بهترین حالت ۲۷ درصد، یعنی نصف این رقم به حقوق آنان اضافه شده است. به تعبیر دقیق‌تر باید بگوییم در سال جاری بیش از این مقدار از حقوق و دستمزد آنان نسبت به سال ۱۴۰۱ کم شده است و باید سطح زندگی خود را به اندازه این مقدار تنزل دهند. آیا فهم و درک مساله‌ای به این سادگی آن اندازه سخت است که اظهارات غیرمنطبق با واقعیت را بیان می‌کنید؟ بعید است که ندانید. یا در مورد مردم چین آیا نمی‌دانند که بهبود وضع چین محصول اصلاح سیاست خارجی و اقتصادی است و ربطی به ادعای دو وعده غذا خوردن ندارد؟ گزارش هیات مجمع تشخیص مصلحت به چین را منتشر کنید که چینی‌ها چه می‌گفتند؟ به‌علاوه آقایان خودشان چند وعده غذا می‌خورند که این توصیه‌ها را می‌کنند؟

این اظهارات و مواضع بیانگر چیست؟ اینکه پشت صحنه و نیز چنته آقایان خالی است و هیچ‌چیزی برای بیان و عرضه وجود ندارد. این یک قاعده کلی است که هر نیروی سیاسی فارغ از جهت‌گیری‌های آن، اگر نتواند یک گزاره منطقی و قابل فهم ارایه کند، سرنوشت خود را با شکست قطعی پیوند زده است. به نظر می‌رسد که مهم‌تر از سخنان مزبور، سکوت ساختار سیاسی در برابر این اظهارات و ناتوانی در انجام تغییرات است. شاید همه می‌دانند که کفگیر به ته دیگ خورده است. در هر حال نمک به زخم مردم نپاشید. اگر نمی‌توانید یا نمی‌خواهید باری را از دوش مردم بردارید حداقل بار بیشتری بر بارگران آنان اضافه نکنید.

 واکنش عبدالناصر همتی به اظهارات مصباحی‌مقدم

تبدیل ‎چین فقیر دهه ۶۰ به دومین اقتصاد جهان،به دلیل دو وعده غذای مردمش نبود!

  • 19
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
حاکمان و مدعیان پس از ۴۳ سال چه بر سر این ملت آورده اند که دیگر از تفریح و آینده فززندان و پیشرفت مملکت یا ژاپن اسلامی رسیده اند به کاهش وعده غذایی تا بتوانند برمردم پا برهنه کمی دیگر حکومت کنند بی عدالتی و فساد و رشوه و نذولخوری باعث و بانی هست نه خوراک مردممثل اینکه یک عده دارن آتش زیر خاکستر را تکون میدهند دمت گرم ادامه بده
جفتشون ...
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش