روزنامه جهان صنعت نوشت: اگر دنبال تصویری از دنیای آینده هستید کافی است نگاهی به نسل «Z» یا همان زومرها بیندازید. این گروه بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۲ متولد شدهاند و به همت افکار و نگاهشان به زندگی همه چیز در حال تغییرات اساسی است؛ از کسبوکار و تبلیغات گرفته تا سبک زندگی و تعاملات اجتماعی. زومرها بیشترین تعداد افراد تحصیلکرده و بیشترین تنوع نژادی را در دنیا دارند.
آنها به سطح بالایی از اطلاعات اشراف دارند و هر روز به دنبال تجربههای جدید هستند. زومرها در عصر اطلاعات رشد کردهاند و مهارت عجیبی در فیلتر کردن اطلاعات دارند و همیشه فرصتهای زیادی برای برقراری ارتباط با همسنهای خود داشتهاند، ولی با وجود همه فرصتها، همچنان مطالعات، حکایت از اپیدمی احساس تنهایی در میان آنها دارد. در واقع پارادوکس عجیب زومرها این است که آنها در دنیای مجازی ارتباطات گستردهای دارند، ولی در جامعه احساس تنهایی و انزوا میکنند. جامعه قادر نیست بستر لازم برای ارتباطات اجتماعی این نسل را فراهم کند، زیرا آنها بسیار دیرتر از والدین خود خانهدار شده و بسیار دیرتر زندگی مشترک تشکیل خواهند داد. این نسل در کنار همه تاثیرات اجتماعی که به همراه دارد در خانواده نیز به هسته اصلی تصمیمگیری تبدیل شده است. بچههای نسل «Z» در ایران در آغاز فصل جدید در نظام حکمرانی سیاسی ما متولد شدند. اغلب متولدین این نسل زمانی پا به دنیا گذاشتند که والدینشان در یکی از بهترین دورههای امیدواری اجتماعی پس از انقلاب زندگی میکردند. تولد این نسل در اواخر دهههای ۷۰ و ۸۰ شمسی و مقارن با شکلگیری پدیدهها و تحولات اجتماعی، فرهنگی متفاوت در جامعه ایران بود و همین مساله این نسل را با نسلهای قبل متفاوت کرده، بهگونهای که میتوانیم از آن به عنوان گسست و شکاف نسل یاد کنیم، اما چرا این نسل با نسلهای قبلی اینقدر متفاوت است؟ به دلیل اینکه دو پدیده اجتماعی بر زیست و رشد متفاوت این نسل اثرگذار بوده است، نخست، تولد و زیست این نسل در بستر فضای مجازی و دوم تولد و جامعهپذیری این نسل در خانوادههای کوچک و کمفرزند که مقارن با بهبود نسبی شرایط اقتصادی خانوارها و جامعه هم بوده است.
این دو عامل نسلی را به وجود آورده که نسبت به نسلهای قبل بسیار متفاوت رفتار میکند و میاندیشد. بنابراین الگوهای رفتاری این نسل با نسلهای قبل کاملا متفاوت است. این نسل در بستر فضای مجازی با پدیده اینترنت رشد کرده و هر لحظه اراده کرده، توانسته با هر کس در هر نقطه از جهان ارتباط برقرار کند. این نسل با رسانههای دیدار و شنیداری و پدیدههای جدید رسانهای و دیجیتال توانسته با فرهنگ، آداب و موسیقی بسیاری از کشورها و ملل آشنا شود. ویژگیها و خصیصههایی که در این نسل شکل گرفته با نسل قبل بسیار متفاوت است و به همین دلیل بسیاری از ما نمیتوانیم بچههای این نسل را بفهمیم. متولدین این نسل به پشتوانه دسترسی سریع به اینترنت مدعیاند همه چیز را میدانند و به همین دلیل نسبت به توصیههای دیگران هم واکنش خوشایندی نشان نمیدهند. ویژگی شخصیتی دیگر این نسل این است که دائما خود را با دیگران مقایسه میکنند و فضای مجازی این بستر را فراهم و تشدید کرده است. در حالی که مقایسه کردن خود با دیگران جزو ارزشهای نسل قبل بود در واقع این نسل به صورت مداوم به دنبال مقایسهگری و متعاقب آن جلوهگری و دیده شدن است. این نسل البته بیحوصله و عجول هم هست آن هم به دلیل اینکه دائما در مواجهه با اطلاعات در بستر فضای مجازی قرار دارد. برای نسل «Z» هویتهای قومی و قبیلهای اهمیت زیادی ندارد و به راحتی از این موارد عبور کردهاند. نسل «Z» نسلی تحلیلگر است، اما نیازهایش را در رسانههای کلاسیک جستوجو نمیکند. این نسل از طریق مصرف و الگوهای مصرف، هویت خودش را متمایز میکند. این مصرف، شروع فرآیند هویتسازی آنهاست و صرفا کالایی نیست که مصرف شود، بلکه هویتی خواهد بود که تمایز او را از جامعه شکل میدهد. این تمایز نزد این نسل بسیار برجسته است و افراد این نسل سعی میکنند به برندهایی رو آورند که جهانشمول است. متاسفانه در کشور ما برندهای خوب و قابل قبولی برای این نسل ساخته نشده، چراکه این نسل همگن و همسو با دنیا پیش میرود. سرعت و شتاب نسل «Z» از کارآفرینان و سیاستمداران ایران بسیار جلوتر است. در شرایط کنونی تمایل نسل «Z» به کار فیزیکی کم شده و بیشتر این افراد دوست دارند دورکار باشند. بهطور مثال بلاگر باشند یا برای خودشان کار کنند. متاسفانه در کشور ما نهادهای مسوول از فضای مجازی واهمه دارند و تصمیمگیران کشور نپذیرفتهاند که برای توسعه، تکنولوژی دیجیتال لازم و کارآمد است. سیاستگذاران ما تکنولوژی دیجیتال را به چشم تهدید نگاه میکنند و به تبع آن فضای مجازی را همواره محدود کردهاند. نسل «Z» برخلاف نسلهای قبلی زیر بار این تفکرات نمیرود و نشان داده که دسترسیاش به اطلاعات جهان زیاد بوده و هر داده و اطلاعاتی را بدون استدلال و اعتبار نمیپذیرد. در واقع مسوولان مسیر خود را بر مبنای بستر زیست اجتماعی طی میکنند، اما نسل «Z» هم راه خودش را میرود. متاسفانه سیاستگذار در کشور ما هنوز نپذیرفته که با فیلترینگ کار خاصی از پیش نخواهد برد و تنها فاصله خود با این نسل را زیاد خواهد کرد. مسوولان باید بدانند که اگر نسل «Z» را درک نمیکنند، حداقل باید آنها را حس کنند. در مجموع میتوان گفت این نسل نه تهدید که فرصتی اقتصادی و اجتماعی است که چنانچه سیاستگذاران زودتر واقعیت آن را بپذیرند، بهتر و بیشتر میتوانند از پتانسیل آن در بدنه اجتماعی کشورمان بهره ببرند.
مجید سلیمیبروجنی
- 18
- 2