روزنامه جهان صصنعت نوشت: اظهارات و مواضعی که در همین چند هفته اخیر درباره مسائل اقتصادی و مشکلاتی که در امور اقتصاد و معیشت ایرانیان بیان و ابراز شد، در کنار رویدادهای اقتصادی- اجتماعی به وقوع پیوسته در فضای کشور هیچیک امیدوارکننده یا امیدبخش نیست. مثلا اینکه شاخص فروش در مقابل شاخص تولید کاهش پیدا کرده نشان میدهد که همچون گذشته ایرانیان کمتر به خرید کالا میپردازند و اشتهای خرید آنان کاهش پیدا کرده است.
این کاهش اشتها، به صورت بلافاصله و مستقیم بر اقتصاد تولیدکنندگان تاثیر منفی میگذارد و تولید را به رکود میکشاند. فهم این مساله دشوار نیست که وقتی جنس و کالایی تولید و عرضه شود، باید حتما به فروش برسد تا تولیدکننده و عرضهکننده بتوانند با درآمد حاصل از فروش ادامه حیات دهند. کاملا قابل درک است که وقتی آن فروش به مخاطره بیفتد و دچار نقص یا کاهش شود، حتما حیات اقتصاد تولیدکننده و عرضهکننده- بسته به توان و ذخیره مالی- دچار مشکل خواهد شد تا جایی که ممکن است این روند به مرگ تولیدکننده و عرضهکننده منجر شود. چنانکه در همین سالهای اخیر، برخی تولیدکنندگان یا شرکتهای توزیعی نابود شدهاند.
در عین حال آنچه ناترازیها بر سر زندگی عمومی مردم آورده یا خواهد آورد هم جالب توجه است؛ در حالی که دولت پیشین مدعی شده بود که ناترازی بودجه را به صفر رسانده است و کسری بودجه وجود ندارد، حالا وزیر امور اقتصادی و دارایی در اولین مصاحبه با خبرنگاران تصریح میکند که به طور فوری و اورژانسی باید مساله کسری بودجه ۱۴۰۳ را برطرف و مشکلات ناشی از آن را مرتفع سازد. او همچنین در سخنرانی معارفهاش اعلام کرد که دولت، کشور را با ۳۵درصد تورم تحویل گرفته و این در حالی است که دولت گذشته مدعی کاهشی شدن نرخ تورم شده بود. حالا و با این اوضاع خزانه نیز پول اندکی برای پرداخت تعهدات مالی به کادر درمان، کشاورزان، بازنشستگان و صندوقهای بیمه و بازنشستگی دارد.
شگفت است که با این کارنامه و وضعیت، هنوز هم برخی مقامات ارشد و فعالان سیاسی کارنامه دولت سیزدهم را افتخارآمیز میخوانند و به دولت حاضر توصیه میکنند که همان راه دولت پیشین را ادامه دهد.
جالب است که در چنین اوضاعی مسعود پزشکیان از اینکه بنزین به نرخ یارانهای توزیع میشود گلایه میکند؛ تقریبا هیچکس وجود ندارد که پرداخت یارانه به حاملهای انرژی و از جمله سوخت را کاری منطبق با منطق اقتصادی بداند اما آیا شرایط لازم برای افزایش قیمت بنزین در حال حاضر وجود دارد و شهروندان ایرانی میتوانند پسلرزههای ناشی از گران شدن بنزین را در اقتصاد معیشتی خود تحمل کنند؟ هماکنون و در برخی نقاط کشور، قیمت انواع نان افزایش یافته است.
نرخ افزایش حق اجاره نیز که قرار بود در سقف ۳۰درصد متوقف شود، به طور متوسط به ۴۳درصد رسیده که به معنای آن است که حق اجاره در برخی نقاط حتی از ۴۳درصد هم بیشتر افزایش پیدا کرده است. در چنین وضعیتی گلایه رییسجمهور از ارزان بودن قیمت بنزین، چه معنایی میتواند داشته باشد؟
اکنون رسانههای دولتی تلاش میکنند افکار عمومی را قانع کنند که گران شدن قیمت بنزین بدون مهیا شدن شرایط اقتصادی- اجتماعی آن انجام نمیشود اما وقتی در دولت حسن روحانی قیمت بنزین افزایش یافت، آیا دولت روحانی زمینه گران شدن بنزین را در جامعه مهیا کرده بود؟
هرچند دولت چهاردهم، کارگزاران و رییسجمهور به سختی تلاش میکنند تا خود را دلسوز مردم نشان دهند و به مردم بفهمانند که دولت و کارگزاران آن برای کاهش مشکلات و افزایش توانمندیها و رفاه عمومی ایرانیان میکوشند اما برای آنکه مردم این نکته را بفهمند و باور کنند، دادن شعارهای جذاب، گرفتن قیافههای دلسوز و بیان حرفهای عاطفی لازم نیست.
به افغانستان نگاه کنید، با همه انتقادهایی که به دولت طالبان و شیوههای حکومتی آن وارد است، قدرت خرید شهروندان افغانستانی در طول حکومت افغانستان افزایش یافته، تجارت آن با همه کشورهای اروپایی و آمریکایشمالی عادیسازی شده و ارزش پول ملی آن بهطور منظم و مداوم ارتقا یافته است.
این در حالی است که همین مفاد و محورها در طول حکومت جمهوری اسلامی ایران به مراتب بدتر شده و تنزل یافته است. جالب است که افغانستان با همه ضعفهایش اکنون به محل تامین برخی کالاهای فنی- صنعتی با تکنولوژی بالا برای ایران تبدیل شده و صاحبان فن در ایران برای آنکه برخی ماشینآلات و کالاهای صنعتی را برای کارخانههایشان در ایران تامین کنند، در افغانستان شرکت تاسیس و از آن نقطه ماشینآلات، تجهیزات و کالاهای تکنولوژیک خود را وارد میکنند. این در حالی است که به لحاظ حقوق بینالملل، حکومت طالبان در افغانستان به رسمیت شناخته نمیشود ولی حکومت جمهوری اسلامی در ایران به رسمیت شناخته میشود.
این شرایط به معنای آن است که اگرچه تلاش مسعود پزشکیان و همکارانش برای بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی کشورمان کاملا قابل درک است ولی آنچه مردم ایران خواستار آن هستند، وقوع اتفاقهایی ملموس است که در نهایت وضعیت و شرایط زندگی در کشورمان بهبود یافته و جایگاه ایران در مناسبات و تجارت جهانی و بینالمللی ارتقا یابد.
نادر کریمیجونی
- 11
- 6