مسأله افزایش کاندیداهای شورای شهر را از دو بعد میتوان بررسی کرد: نخست مخاطبان و سپس داوطلبان. مخاطبان همان مردمی هستند که در رأیگیریها شرکت میکنند و داوطلبان را هم کسانی در نظر میگیریم که برای شرکت در انتخابات کاندیدا شدهاند.
برای داوطلبان، افزایش مشارکت در انتخابات از سوی داوطلبان به دلیل جذابشدن موضوع، درجه اهمیت بالا و دامنه گستردهای است که این موضوع در پی دارد. اهمیت و مزایای اجتماعی عضو شوراشدن بهحدی است که سفرهای فراخ برای کاندیداها پهن میشود. برای یک گروه، تفکر به اثرگذاری فعالیتهای یک کاندیدا دلیلی برای نامزدی شوراست. برای گروهی دیگر، عدمدریافت نتایج خوب از شوراهای قبلی و عملکردهای پیشین است.
این گروه به دلیل دلسوزی و ترحم برای مدیریت شهری، تخصص در این حوزه و توانایی برای مدیریت شهری بهتر وارد این حوزه میشوند. گروهی دیگر برای امتحان و ارزیابی فعالیتهای خود پا به این عرصه میگذارند. در سابقه چندین ساله شورای شهر، کسانی عضو بودند که با گذشت چندین سال، عملکرد مثبت آنها روزبهروز بهتر و برخلاف آن، کسانی هم عضوی از شورا بودند که متاسفانه با سوءاستفادهها به فساد کشیده شدهاند. برای یک گروه از کاندیدا هم، منافع اقتصادی در رأس اولویتهای آنان است.
اما برای مخاطبان، مشکلات شهری فراوان و بارز در شهرها ازجمله کلانشهر تهران و تاثیر آنها روی زندگی مردم، اهمیت این مسأله را افزایش داده است. مردم در تلاش هستند ببینند چه کسی در این جایگاه مینشیند که مشکلات شهری را بهبود و دردی از دردهای مردم را کاهش دهد، ترافیک را سامان بخشد و راهحلهای اساسی برای آلودگی هوا ارایه دهد و نظم شهری را در برنامه خود قرار دهد. مردم امیدوار هستند بتوانند انتخابی اثرگذار داشته باشند.
افزایش نامزدهای شورای شهر و مشاهده میلیونها تبلیغ شهری از همه آنانی که از تخصص و کارکردشان هیچ نمیدانیم، خطری بزرگ است. این گروه به امید تامین زندگی آتی خود و حتی چند نسل بعد از خود پا به میدان میگذارند. البته نباید از این نکته غافل شد که مدیریت شهری تنها به معنی اعضای متخصص در حوزه شهری نیست. یک شهر نهتنها به متخصصان حوزه شهری، بلکه به متخصصان در حوزه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی داشتن یک مددکار اجتماعی برای حل مشکلات اجتماعی نیاز دارد و تنها به ساختوسازها و حل بحران آلودگی و ترافیک نیاز ندارد. شورای شهر باید برنامه استراتژیک داشته باشد.
قومگرایی هم از آفتهای اعضای شورای شهر در تبلیغاتشان است. کاندیداهایی که در تبلیغات خود از قومیت خود سخن میگویند، سمی برای انتخاب اصلح محسوب میشوند. قومگرایی نشان از کشوری دارد که در راه مدرنشدن به منجلاب افتاده است و این نگاه قومی اجازه وصول به اهداف مدرنیته را نمیدهد. این مسأله، هم آفتی برای شورا و هم تمامی مدیران دولتی است که در همه دولتها، چه دولتهایی که آنها را نقد و چه دولتهایی که عملکرد خوبی از آنان بیرون آمده است، مشاهده میکنیم. باید بدانیم که شایستهسالاری باید جایگزین قومگرایی شود.
| قمر فلاح | جامعهشناس|
- 17
- 5