چنین تصوراتی درباره مردم بدون ملاحظه تغییرات عمیقی است که در جامعه ایران صورت گرفته است. جامعهای که در چهل سال گذشته چند گونه دولت، تجربیات تاریخی و سیاستهایی با نتایج بسیار متفاوت را پشت سر گذاشته است.
ایران جامعهای است که میلیونها دانشجو و تحصیلکرده دارد، و هر کسی در گوشی همراه خود همزمان مصرفکننده، توزیعکننده و تولیدکننده محتواهای مختلف است. جامعه ایرانی مقاومت کردن، تغییر دادن، منعطف بودن، صبر کردن، اعتراض و سکوت، و از همه مهمتر انتخابگر بودن و سبک زندگی ترکیبی را آموخته است.
سبک زندگی ترکیبی ویژگی آدمهایی است که دیگر ارزشها و هنجارها و سلیقههای یکدست ندارند. اینها آدمهایی هستند که میتوانند موسیقی لسآنجلسی گوش کنند، روزه بگیرند، نماز بخوانند، همزمان با دخالت دین در سیاست مخالف باشند، ولی رعایت هنجارهای دینی را در زندگی خود بپسندند، اما غیردینداران را هم تحمل کنند؛ سفر زیارتی هم میروند اما از سفر تفریحی به آنتالیا هم نمیهراسند.
این آدمها در فضای مجازی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم انتخابگر هستند و رهبران سیاسی را برای خود میخواهند و نه خود را در خدمت رهبران سیاسی. سیاستمداران و این مردم میتوانند با هم تعامل کنند و دست آخر این آدمها هستند که سیاستمداران را تغییر میدهند.
مردم انتخابگر با سبک زندگیهای ترکیبی، سیاستمداران را در خود حل میکنند. آنها که بخواهند این مردم را در خود حل کنند، یا قائل به مهندسیکردن اذهان باشند، راه به جایی نخواهند برد. مردم انتخابگر را میتوان طرف گفتوگو قرار داد، آنها را قانع کرد، از آنها عذرخواهی کرد و انتظار داشت اعتماد کنند، اما به سختی میشود چیزی را به زور تکرار یا هجوم تبلیغاتی در ذهن آنها فرو کرد.
این مردم البته یکدست نیستند و همه نیز در یک سطح از انتخابگری و سبک زندگیهای ترکیبی قرار ندارند، اما تداوم روندهای اجتماعی و اقتصادی فعلی تعداد بیشتری از این گونه شهروندان بهوجود خواهد آورد. جامعه و سیاست اگر خواهان ثبات و آرامش و پیشرفت است، زبان سخن گفتن با این تعداد فزاینده نیز ناگزیر باید تغییر کند. تغییر زبان سخن گفتن با مردم، بزرگترین چالشی است که شخصیتها، جریانها و گروههای سیاسی در این وضعیت پیش روی خود دارند.
تغییر زبان نیز صرفاً چیزی در عالم گفتوگو باقی نمیماند. هر تغییر زبان به معنای ضرورت تغییر شیوهها و پذیرش ابزارها و اهداف جدید نیز هست. آینده جامعه ایران نیز تا اندازه زیادی بر اثر میزان پیدایش چنین تغییراتی رقم خواهد خورد. تغییری که عصر «مهندسی مردم» را خاتمهیافته تلقی کند و بفهمد که «مردم مهندس» متولد شده است، مردمی که طراحی میکنند، عناصر زندگیشان را ترکیب میکنند، محصولات فکری و اجتماعی جدید تولید میکنند؛ و به جهان در چارچوب محدودیتهای خودشان شکل میدهند.
- 12
- 4