عباس امیریفر،مشاور نهاد و نزدیک ترین روحانی به احمدی نژاد در دورهی ریاست جمهوری، در گفت و گویی با انصاف نیوز ضمن ارزیابی حضورش در دولت دهم و رفتارهای اخیر احمدی نژاد و همراهانش، دربارهی انتصاب انتشار فیلم جلسهی خبرگان ۶۸ به احمدینژاد و طرفدارانش، گفت: من بعید میدانم، البته این اشکال به آقای احمدی نژاد برمیگردد وقتیکه اینها میآیند و این کارهای غیرعقلانی را انجام میدهند، حالا یکوقتی خودش هم نه، طرفدارانشان انجام میدهند، خب طبیعی است که این باعث میشود که چنین اتهامی به اینها بزنند. خودشان مقصرند.
آیا شما گزینهی وزارت اطلاعات در زمان آقای احمدی نژاد بودید؟
عباس امیری فر: من به یاد ندارم. در آن زمان سایتها این موضوع را منتشر کرده بودند، اما بنده خبر نداشتم.
آقای امیری فر شایعاتی مبنی بر جادو و جنبل دربارهی شما وجود داشت، این شایعه تا چه اندازه صحیح است؟
ما معتقد هستیم که وقتی انسان معقول است و عقل دارد، چرا به دنبال خرافات باید برود؟ این مبنایی در اسلام ندارد که ما از جادو و جنبل استفاده کنیم، باید بر روی اصل این قضیه صحبت شود. انسانها قوهی تعقل دارند، نمیشود که سیاسیون را وارد جادو و جنبل کرد؛ اگر رجل سیاسی صحبتی میکند حتماً مبنایی دارد.
برخی از تحلیلگران گمانهزنی کرده و گفتهاند که ممکن است پخش شدن فیلم اخیر از جلسهی خبرگان رهبری در سال ۶۸ به احمدی نژاد و تیمش مربوط باشد، نظر شما چیست؟
من بعید میدانم. باید این حرفها مستند باشد. انتشار این فیلم به این شکل تقطیع شده، کار درستی نبود؛ مذاکراتی که معمولا در خبرگان برگزار میشود، مفصل است مثل جلسات غیر علنی مجلس. اینکه گزینشی، یک قسمتی از این فیلم را منتشر کنند آن هم در این مقطع حالت عادی ندارد.
«جمیله کدیور»، ۱۹ دیماه در حساب توییتر خود دربارهی انتشار فیلم جلسهی خبرگان ۶۸ نوشته بود: بفرض اینکه خبر بازداشت احمدی نژاد که این روزها به نحو غریبی ساکت و ناپیداست، درست باشد، می شود انتشار فایل صوتی شب گذشته مجلس خبرگان رهبری در مورد رهبری آقای خامنهای را اولین واکنش طرفدارانش بعنوان یک فرض جدی دانست و منتظر واکنش های بعدی آنها هم بود.
شما حدسی در مورد منشا انتشار این فیلم ندارید؟
نمیدانم؛ ولی به هرحال کار خوبی انجام ندادند. ما نمیتوانیم الان تا زمانیکه یقین نداریم کسی را متهم کنیم، اصل این کار کار خوبی نبوده،حالا هرکسی که انجام داده. البته این اشکال به آقای احمدی نژاد برمیگردد وقتیکه اینها میآیند و این کارهای غیرعقلانی را انجام میدهند، حالا یکوقتی خودش هم نه، طرفدارانشان انجام میدهند، خب طبیعی است که این باعث میشود که چنین اتهامی به اینها بزنند. خودشان مقصرند. اگر این آقایان سکوتشان را، مثل همین چند روزی که ساکتند، حفظ میکردند خب باعث نمیشد که این اختلافات دامن زده شود.
الان آقای احمدینزاد کجا هستند؟ فکر میکنید محدودیتی برایشان اعمال شده است؟
اگر که محدودیتی ایجاد شود که اعلام میکنند. به نظر من بعید است. اینها خودشان صادقانه با مردم برخورد نکردند.
به نظرتان اگر که این اتفاق برایشان بیفتد نتیجهی حماقتی نیست که احمدینژاد به عنوان رییس شورایعالی امنیت ملی کرد و موسوی و کروبی به آن شکل محدود شدند؟
نمیدانم. من روی این بحث نمیکنم. ولی کارهایی که الان دارند انجام میدهند عقلانی نیست. مثلا قوهقضاییه را به این شکل بیمهبا زیر سوال میبرند و بعد هم مثلا میگویند که ما افشاگری میکنیم. یکدفعه هم الان متوقف کردند این روند را. الان دیگر بهصورت سابق نیستند. آقای بقایی مثلا چرا حکم محکومیت بدویاش را منتشر نمیکند؟ اگر راست میگویند آن را منتشر کنند. و بعد هم چرا نمیگویند که ما رفتیم اعتراض کردیم که برود دادگاه تجدیدنظر. چرا هیچ چیز نمیگویند؟ درواقع معلوم است که اینها در افشاگری هم صادق نیستند.
آن آقایی که از آقای احمدی نژاد در بوشهر سوال میکند که شما مورد خطاب رهبری بودید، چرا دارید اپوزیسیون میشوید و مخالف رهبری صحبت میکنید و ده سال در مقام خود بودهاید، احمدی نژاد میگوید که من ده سال نبودم، دیگران ده سال بودند؛ خب باید گفت چرا ده سال نبودید، شما هشت سال رییس جمهور بودید و دو سال هم شهردار، شما ده سال مسوول بودید. پس معلوم است که خطاب حضرت آقا به شما بوده است. در این بحث هم یکمقدار فرافکنی میکند.
فارغ از اینکه محدودیتی برای احمدی نژاد باشد یا نباشد، نظر شما راجع به این دست از محدودیتها چیست؟
آن یک بحث دیگر است.
ارزیابی شما از این شکل از محدودیتها مثل حصر و حبس خانگی چیست؟
نه، ببینید این موضوع بحث ما نیست و نمیتوانیم اینجا بازش کنیم ولی به هر حال مملکت قانون دارد. بر اساس قانون شورایعالی امنیت ملی یک مقطعی به این نتیجه رسیدهاند که چندنفر را حصر کنند، موثر هم واقع شد یعنی جلوی فتنه بعد از این قضایا گرفته شد. الان در مورد اشخاص فرق میکند. یعنی در مورد آقای احمدی نژاد بستگی به روش خودش دارد. الان خب طبیعی است که وقتی آقای بقایی دادگاه تجدیدنظر هم محکومیتش را قطعی کند دیگر کمتر از ۱۵ سال که نیست! بعد اگر دوباره آقای احمدی نژاد بیاید بست نشینی و اینها کند و بی منطق دفاع کند، طبیعی است که با ایشان هم به عنوان مقابله با قانون برخورد کنند و لازم هم نیست که حصرش کنند، بلکه باید احضارش کنند و به عنوان عملی خلاف قانون با آن برخورد کنند و حکم صادر کنند. به این خاطر که ایشان که طرفدار آنچنانی ندارد یا حزب و گروه و کسانی نیستند که از ایشان خیلی طرفداری کنند. یک تعداد کمی هستند. من بینشان بودم و میدانم؛ بالاخره شما ببینید از دوستان ایشان دیگر کسی باقی نمانده است. یکسری جوانان احساساتی هستند که آنها هم وقتی که نظرات مقام رهبری را ببینند، قطعا از ایشان قطع امید میکنند.
در واقع ایشان اگر حرکات خلاف قانون را با این رفتارهای ساختارشکن ادامه دهد، برخورد میکنند. البته ما دلمان نمیخواهد که این اتفاق بیفتد.
شما الان خبری ندارید که ایشان کجا هستند؟
نه خبری ندارم. ولی میدانم که منزل هستند. من تقریباً یکسال است که خبری ندارم. از زمانی که نهی رهبری را رعایت نکرد، بعد آن اتفاق از ایشان خبری ندارم. ما یک واقعیت را گفتیم که نظر حضرت آقا این است که به مصلحت نیست ایشان در انتخابات حضور پیدا کنند، بعد از این صحبتها اینها از من گلهمند شدند و به این ترتیب ما نیز ارتباط را قطع کردیم
امکان خروج هم دارند؟
بله. سرکار میرود. از بقیهی دوستان شنیدم که ولنجک هم میرود. شما مطمئن باشید که اگر قرار باشد محدودیتی باشد اعلام خواهد شد. با توجه به اینکه اخبار در سطح وسیعی منتشر میشود، شفاف اعلام خواهد شد. اینها یکمقدار گمانهزنیها و شایعات معاندین هستند که میخواهندجو را متشنج کنند. خب نظر حضرت آقا این است که میخواهند آرامش در کشور باشد ضمن اینکه در این شرایط باید به مطالبات به حق مردم رسیدگی شود ولی نباید تنش ایجاد شود. الان همهی دنیا بسیج شدند تا اصل نظام و اسلام و ولایت را زیر سوال ببرند. لذا باید حواسمان باشد و به این اخباری که شبکههای مجازی معاند القا میکنند دقت کنیم.
گفتید که به علت چرخش از رهبری این ارتباط قطع شد؟
بله؛ همه میدانند که معیار همکاری من با آقای احمدی نژاد به دلیل ولایت بود و تا زمانی که حضرت آقا فرمودند که با دولت همکاری کنید ما نیز به دستور آقا آمدیم و در کار فرهنگی به آقای احمدی نژاد کمک کردیم.
تا زمانی که نظر رهبری در این قضیه بود ما نیز دنبالهرو آقا بودیم. این را هم از امام یاد گرفتیم که در کتاب «ولایت فقیه» فرمودند ما باید تابع رهبرمان باشیم، زیرا ایشان میداند که با نظام باید چگونه برخورد کنیم. در این قضیه نیز ادامهی همکاری بنده با آقای احمدی نژاد در صورتی بود که ایشان در خط رهبری باشد، وقتی حضرت آقا نظرشان این است که به مصلحت نیست و نباید در انتخابات حاضر شود و ایشان آمد، این را من نوعی تمرد میدانم.
آقای احمدی نژاد برای حضور در انتخابات استدلال آوردند، با استدلال ایشان موافق نبودید؟
استدلال آقای احمدی نژاد برای خودشان، من نظر خودم را می گویم. این استدلال را باید از خود ایشان بپرسید.
منع رهبری از حضور آقای احمدی نژاد برای جلوگیری از دو قطبی شدن فضای انتخابات بود که در نهایت نیز دو قطبی شد، استدلال آقای احمدی نژاد این بود که حضور ایشان باعث دو قطبی شدن فضا نمیشود، نظرتان دربارهی این چیست؟
شما از کجا میدانید که تنها به خاطر دو قطبی شدن فضا بوده است. مقام معظم رهبری تنها یک مورد را اشاره کردند، در فضای عمومی و مصلحت ممکن است من دهها دلیل داشته باشم و به مصلحت نباشد که همه را بیان کنم، درحالی که خود شخص مورد نظر سایر دلایل را میداند.
جلوگیری از فضای دو قطبی در انتخابات نیز یکی از دلایل نهی رهبری بود. آدم عاقل، مخصوصاً سیاستمدار از اشارهها باید متوجه شود. شاید حضرت آقا به نفع ایشان عمل کردهاند و نظر شورای نگهبان را میدانستند که به دلایلی ایشان را رد صلاحیت خواهد کرد و با این کار به ایشان تذکر دادند، اما ایشان توجه نکرد. اگر آقای احمدی نژاد میپذیرفت محبوب میشد، زیرا ۴ سال آینده امکان داشت که این مصلحت برداشته شود. متاسفانه ایشان از «بقایی» و مشایی مشورت میگیرد و به دام ضد رهبری افتاد.
باتوجه به دوران چند روزهی خانه نشینی آقای احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری، آیا این خانه نشینی نوعی تمرد بود؟
شما از رهبری شنیدهاید که گفته باشند تمرد؟ بحث ما رهبری است، آقا بعد از این اتفاق سخنرانی کردند و گفتند که «عدهای شایعاتی را ایجاد کردهاند که میان رهبری و رییس جمهور اختلاف افتاده است، در حالی که ایشان به کار خودشان ادامه میدهند.
اگر معیار برای ما رهبری باشد، طبیعی است. در زمان امام نیز در برخی مواقع امام با برخی مسوولان اختلاف داشت و نامههایی رد و بدل میشد، ولی این دلیل نمیشود که ما بخواهیم مثل آن زمان عمل کنیم. بنابراین یک مطالبی به وجود آمده بود، آقای احمدی نژاد هم به گونهای صحبت کردند که جامعه برداشت اشتباهی داشت، در صورتی که این گونه نبوده است.
به آقای مشایی و بقایی اشاره کردید، درحالی که در آن زمان این جریان موسوم به «جریان انحرافی» در حال شکل گیری بود، آیا ارتباطی وجود داشت؟
نخیر، شما وارد یک بحث دیگری شدید.
آیا عدم تمکین آقای احمدی نژاد در دوران انتخابات تمرد بود؟
به نظر بنده و سایر دوستان تمرد بود، اما در واقع این تمرد علنی نبود. زمانی که رهبری فرمودند که مصلحت نیست، ایشان به عمد آمد و این تمرد است. در زمان خانهنشینی چون خود رهبری مثل مسالهی انتخابات به صراحت مطرح نکردند، نمیتوانیم آن زمان را به صراحت بگوییم که تمرد بوده است، اما برداشت من مانند سایر دوستان و رفقا تمرد بوده است. ایشان زمانی که رییس جمهور نظام است باید کار خود را انجام دهد و اگر انتقادی دارد نامه بنویسد و انتقادات خود را نیز مطرح کند.
دربارهی حرکتی که آقای احمدی نژاد در دههی فجر انجام داد و به پاسارگاد رفت، نظر شما چیست؟ آیا ارتباطی با «جریان انحرافی» داشت؟
عنوان انحرافی بحث دیگری است، اما اینکه انسان اصل را بر ملیگرایی و باستانگرایی قرار دهد، به نظر بنده خلاف است.
آیا از نظر شما میان اسلامیت و ایرانیت تناقضی وجود دارد؟
به نظر بنده تناقض ندارد. «حب الوطن من الایمان»، اسلام هم میگوید که ایران باشد، اما اصل قرار دادن و یکی را گرفتن درست نیست. در آن زمان انتقاد من این بود که درست در ایام رحلت حضرت امام، شخصی که ادعای تبیین امام را میکند، به پاسارگاد و قبر کوروش میرود، این یعنی انحراف؛ درحالی که شما باید امام خمینی با چنین شخصیت والایی را تبیین کنید، امام خمینی بینانگذار جمهوری اسلامی بوده است. زمان این حرکت نیز زمان مناسبی نبود، در دههی فجر این اتفاق افتاد، بنابراین بنده نیز این اشکال را به ایشان داشتم و هنوز هم دارم.
نظر شما دربارهی مواضع اخیر آقای بقایی و حمایتهای آقای احمدی نژاد چیست؟
همانطور که من گفتم، ایشان میخواهد عنوان کند که من خادم ملت هستم. با این روند که ایشان از یک حداقل متهم؛ با توجه به این که دادگاه هنوز رأی نداده است، حمایت میکند؛ این دونشان ایشان است. مردم نمیپذیرند، کسی که رییس جمهور ۸ ساله بوده است از فردی که متهم و ساختارشکن است اینگونه همراهی کند.
هم امام و هم رهبری فرمودند که تضعیف قوای سهگانه به نفع نظام نیست. قوای مقننه، قضاییه و مجریه بازوان رهبری هستند، همه میتوانند انتقاد کنند و هیچ اشکالی ندارد، اما تخریب و اتهام کار اشتباهی است. خود این آقایان از اتهاماتی که زده شده است گله میکنند و بعد اتهام میزنند، با چیزی که ثابت نشده است. مثلاً دختر من جاسوس نیست یا من ۶۳ حساب ندارم، با کنایه اتهام زدهاید. اینکه من میگویم دختر من جاسوس نیست به این معنا است که خدای نکرده دختر شما جاسوس است، این خلاف اخلاق و رویه اسلامی است.
تناقضی که وجود دارد این است که آقای احمدی نژاد در دوران خودشان هیچگاه مدافع این ارزشها نبودند، اما امروز تاکید میکنند که دادگاه باید بصورت علنی برگزار شود؟
بله این هم صحیح است. شما آن زمان خلاف این عمل میکردید، الان جور دیگری عمل میکنید؟ بنده مصلحت آقای احمدی نژاد را میخواهم، زیرا بنده کسی بودم که بهخاطر اینها هزینه دادم. بارها خصوصی به آقای احمدی نژاد گفتم که یک انسان عاقل سیاسی نباید حیثیت خود را برای یک متهم به باد فنا بدهد. مملکت رهبر دارد و اگر مطلبی دارید به رهبری گزارش دهید، این که علنی جو جامعه را متشنج میکنید اینها دونشان شماست.
آخر زنبیل به دست گرفتن یعنی چه؟ چه لزومی دارد زنبیل به دست بگیرید، این یعنی توهین به قوه قضاییه، این کارها درشان یک فرد نیست. بنده بهعنوان یک طلبه و روحانی یک شانی دارم، ساندویچ خوردن اشکال ندارد، اما اگر بنده در خیابان راه بروم و ساندویچ بخورم، این عمل خلاف شان طلبگی است.
ایشان باید بداند که چه انتقاد بشود و چه نشود، ۸ سال رییس جمهور این کشور بوده است و برای ما هم قابل احترام است، اما یک مقدار دایرهی مشاورانش را زیاد کند. بنده بهعنوان یک طلبه و روحانی در آن زمان نیز به آقای احمدی نژاد میگفتم که به مراجع نزدیک شوید، به امام و ولی زمان نزدیک شوید، نباید دور شوبد، اما اینها متاسفانه حرف من را نمیپذیرفتند و فاصله گرفتند.
امروز در موضوع ولایتمداری و مشورت گرفتن از مراجع به آقای روحانی چه نمرهای میدهید؟
آقای روحانی ظاهر را حفظ میکند. بنده علیرغم انتقاداتی که به آقای روحانی دارم، اما در این زمینه خوب عمل کرده است. انتقادات من به آقای روحانی هم بهخاطر شعارهایی است که در انتخابات داد و عمل نکرده است.
آقای روحانی در همان دورهی اول ریاست جمهوری که گفت شایسته سالاری میکنم، اولین نفر من را برکنار کرد. برکناری اشکال ندارد و حق ایشان است، اما بد برکنار کرد. در جلسهی تودیع به بنده اجازهی ارایهی گزارش را ندادند. بنده در آن زمان به مزاح اشاره کردم که بنده ۴ سال در این جا امام جماعت مسجد سلمان بودم و نماز مردم را باطل کردم و میخواهم حلالیت بطلبم، اما اجازه ندادند.
- 14
- 1