سال ۹۶ با آغازی پرنشاط و پرهیاهو، انتخاباتی را ثبت کرد که امیدهای جامعه به بهبود اوضاع را افزود، اما در واپسین ماههای سال،حجمی از نارضایتی در میان مردم اتفاقات دیماه را رقم زد. در این راستا و با نگاه به سال پیشرو با مهندس محسن هاشمی، رئیس شورای اسلامی شهر تهران، به گفتوگو نشستهایم و از او درباره بیمها و امیدهای سال ۹۷سخن گفتهایم. مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
شما جدیترین بزنگاه جمهوری اسلامی را در سال ۹۶ در عرصه سیاسی چه چیزی ارزیابی میکنید؟
در سال ۱۳۹۶، مهمترین مسئله سیاسی کشور انتخابات ریاستجمهوری و شوراها بود که شاهد شکستن رکورد مشارکت عمومی بهویژه در انتخابات شوراهای اسلامی شهر بودیم؛ به نحوی که در تهران، آرا منتخبان سهبرابر بیشتر از دورههای گذشته بود.
این موضوع نشان داد برخلاف تحلیلهای یأسآلودی که گاهی شنیده میشود، میزان امید به بهبود و انگیزه برای مشارکت و تعامل اجتماعی در جامعه نه تنها کاهش نیافته است، بلکه افزایش نیز یافته و نارضایتی از وضعیت موجود موجب انگیزش عمومی برای اصلاح شده است که باید این موضوع را به فال نیک گرفت؛ چراکه حضور مردم همیشه برای انقلاب و نظام یک نعمت، هدایتکننده و پشتیبان بوده است.
خیلی از تحلیلگران از انسداد گفتمانی در دوگانه بین اصلاحطلبی و اصولگرایی در میدان سیاسی ایران سخن گفتهاند، نظر شما در این رابطه چیست؟
این واقعیت که جناحهای سیاسی در ایران نیازمند تجدیدنظر و اصلاح در مواضع و رویههای خود هستند، انکارناپذیر است، اما در این حد که ما دو جریان و تفکر اصلی کشور را به بنبسترسیده بدانیم و معتقد به ظهور جریان سومی باشیم که مورد اقبال همه مردم قرار میگیرد قابل بحث است. اگر این جریان سوم را میانهروی و اعتدال بدانیم، شاید بتوانیم از این ایده دفاع کنیم که جامعه از افراط و تفریط دلزده و خسته شده است و موافق میانهروی در هر دو طیف سیاسی است؛ بنابراین نمیتوان مثل بعضی افراطیون یا تجدیدنظرطلبان از پایان اصلاحطلبی و اصولگرایی سخن گفت، اما میتوان از پایان اقبال به تندروی در اکثریت جامعهصحبت کرد.
آیا از لحاظ امکان ساختاری، اساسا ظرفیت گشایش جامعه سیاسی برای شکلگرفتن نیروهای سیاسی جدید که قادر باشند مطالبات عدالتخواهانه را در ایران نمایندگی کنند وجود دارد؟
قطعا این ظرفیت هم در قانون اساسی و هم در منویات و شعارهای امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب وجود دارد، اما شاید برای تحقق آن به سعه صدر بیشتری از سوی مسئولان ذیربط نیاز داشته باشیم. باید بپذیریم انتقاد از مسئولان و بهنقدکشیدن اشتباهات نهتنها تضعیف نظام نیست، بلکه تقویت انقلاب است؛ چراکه با انتقادات امکان رفع اشتباهها و خطاها وجود دارد، اما با سکوت و سرپوشگذاشتن، خطاها، اشتباهها و نقاطضعف بزرگ میشوند و اصل انقلاب را به چالش میکشند.
باید توجه کنیم کسی میتواند مدعی گفتمان عدالت باشد که خود کارنامه روشن و قابلدفاعی داشته باشد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، در پیام هشت مادهای مبارزه با فساد، با دستمال آلوده نمیتوان جایی را تمیز کرد، باید دستهای مدعی عدالت تمیز و پاک باشد و جامعه به کسانی که خود متهم به بزرگترین تخلفات بودهاند برای پرچمداری اصلاحطلبی و مبارزه با فساد اعتماد نمیکند.
یکی از سوالهای جدی که این روزها پیشروی گفتمان اصلاحطلبی گذاشته شد این بود که چرا هرگز اصلاحات نظریه منسجم درباره مفهوم عدالت نداشته و تبار گفتمان اصلاحطلبی نتوانسته است به این محور نزدیک شود، نظر شما در این رابطه چیست؟
البته عدالت مفهوم وسیعی است. شاید بتوان گفت گفتمان اصلاحطلبی عمدتا متمرکز بر مفهوم توسعه سیاسی و عدالت سیاسی بوده و بر مفهوم عدالت اقتصادی کمتر متمرکز شده است؛ البته در این میان، برخی شعارهای پوپولیستی درباره عدالت هم، خود نقش مهمی در غفلت بخشی از جامعه از مسیر صحیح بوده است.
جمله مهمی که آیتالله هاشمیرفسنجانی بیان میکردند این بود که عدالت به معنای توزیع فقر نیست به معنای توزیع ثروت است؛ این مرز میان اسلام و تفکرات چپ و مارکسیستی است که متاسفانه از ابتدای انقلاب صدمات زیادی به کشور وارد کرده است. اگر رقابت، تولید، اشتغال، حمایت از سرمایهگذاری و شفافیت در اقتصاد حاکم شود، هم رفاه عمومی حاصل میشود و هم رانت و فساد اقتصادی کاهش مییابد که این مفهوم واقعی عدالت در اسلام است؛ یعنی اعطای حق به ذیحق، حق هر ایرانی دارابودن حداقل معیشت و بهرهمندی از رفاه عمومی است.
فصل مشترک همه راهکارهایی که این روزها برای برونرفت از فروبستگی و حل منازعه پیشنهاد میشود، بحث و گفتوگو است؛ البته برخی بر این باورند که در صورت بهوجودآمدن فضای گفتوگویی و درصورتیکه حاکمیت به این خواستهها پاسخ بدهد، ممکن است مطالبات عمومی سیر صعودی پیدا کنند و چالش جدیدی را روبهروی کشور بگذارند. شما این موضع را چگونه تحلیل میکنید؟
البته گفتوگو در همه عرصهها مفید و سازنده است، اما باید هدف و چارچوب آن مشخص شود که از یکسو به مناقشه تبدیل نشده و از سوی دیگر به هرجومرج دامن زده نشود. اگر نخبگان قصد گفتوگو با حاکمیت را دارند باید با ادبیات و چارچوب قابل فهم و مورد توافق طرفین این گفتوگو صورت گیرد.
گاهی برخی گفتوگوها اگر در فضای دوستانه و مبتنیبر اعتماد صورت گیرد اثر مثبتی دارد، اما همان محتوا اگر بهصورت تبلیغاتی و در فضای شعاری مطرح شود، اثر عکس میگذارد. شاید بیش از آغاز گفتوگو همه ما نیازمند دانستن آداب گفتوگو هستیم.
بهعنوان سوال پایانی، با توجه به آنچه در گفتوگو مطرح شد و با درنظرداشتن اتفاقات دیماه که از آن بهعنوان یک هشدار یاد کردید، سال ۹۷ را در عرصه سیاسی چگونه ارزیابی میکنید و از نظر شما ما چه بیمها و امیدهایی پیشرو داریم؟
حتی اگر ناآرامیهایی که در دیماه رخ داد، اتفاق نمیافتاد، ما با معضلات جدی مواجه بودیم که در جای دیگری بروز میکرد. واقعیت آن است که جامعه ما دچار چالشهای بنیادین و عمیقی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شده است که گرچه ممکن است این چالشها در حوزه سیاست نیز تاثیراتی بگذارد، اما با راهحلهای سیاسی، بهطور کامل قابل مقایسه نیست.
ما نیازمند تجدیدنظر در شیوههای مدیریتی و حاکمشدن اصول علمی بر تصمیمات و رفتارهای خودمان هستیم، شاید زمانی بهدلیل قیمت بالای نفت و درآمدهای سرشار آن، ناکارآمدی سیستم پوشش داده میشد، اما چشمانداز آینده با توجه به تحولات در حوزه انرژی و اقتصاد جهانی و افزایش هزینه اداره کشور به نحوی است که راهی جز بهبود مستمر و محسوس کارآیی برای ما باقی نمانده است. تاثیر این چالشها قطعا در حوزه سیاست بروز خواهد یافت و باید بدانیم جمهوری اسلامی در شرایطی است که بسیاری از قدرتهای منطقهای و جهانی قصد سوءاستفاده و تعمیق مشکلات و شکافهای فرهنگی – اجتماعی ایران را دارند، پس موضع هوشمندانه ما باید در راستای ترمیم این شکافها باشد، نه تعمیق آن.
- 17
- 4