آیت الله علم الهدی، امام جمعه مشهد در خطبه های اخیر نماز جمعه از برگزاری نمایشگاه لوازم آرایشی در این شهر انتقاد کرده و گفته است: "بروید عکسهایش را نگاه کنید، دختر ۱۳ ساله، ۱۲ ساله و ۱۴ ساله را بردند به این نمایشگاه و از الآن او را با لوازم آرایش آشنا کردند، فردا که بهصورت یک جوان وارد جامعه میشود، چه جوانی خواهد بود؟ غیر بار اقتصادی، بار فرهنگی دارد."
این که آیت الله فکر می کند یک دختر امروزی بعد از رفتن به نمایشگاه با لوازم آرایش آشنا شده است، نشان از آن دارد که ایشان نسل جدید را نمی شناسد اما موضوع سخن ما، دوری افرادی مانند آقای علم الهدی از طرز فکر و زندگی مردم نیست - که اگر می دانستند ادبیات شان متفاوت بود - بلکه موضوع یادداشت اتفاقاً درباره همان کودکانی است که آیت الله نگران شده که رفته اند و لوازم آرایشی دیده اند و از نظر فرهنگی مشکل دار شده اند.
جناب آقای علم الهدی! این خیلی خوب است که شما به عنوان ذی نفوذترین مقام در استان خراسان رضوی، نگران دختران ۱۳،۱۲ و ۱۴ هستید ولی ای کاش به جای آن که رفتن آنها به یک نمایشگاه عمومی، این همه آشفته تان کند که بخشی از خطبه های نماز جمعه را به آن اختصاص دهید، دغدغه تان ازدواج دختران ۱۳،۱۲ و ۱۴ بود که اتفاقاً استان خراسان رضوی رکورددار ازدواج کودکان در ایران است.
یکی از مصیبت هایی که یک جامعه می تواند بدان دچار شود این است که اولویت ها در آن جابجا شوند و سخنان امام جمعه مشهد، یکی از مصداق های این وضعیت است.
در حالی در خطبه های نماز جمعه مشهد رفتن چند دختر بچه به نمایشگاه لوازم آرایشی - آن هم به همراه بزرگ ترهایشان - مورد انتقاد قرار می گیرد که طبق آمار در همین استان خراسان رضوی، سالانه هزاران دختر زیر ۱۴ ساله، شوهر داده می شوند چنانچه طبق آخرین آمار رسمی اعلام شده در سال ۱۳۹۴، تعداد ۶۷۵۹ کودک زیر ۱۴ سال در این استان ازدواج کرده اند.
این، تازه آماری است که در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق استان ثبت شده است و تعداد پرشماری از این ازدواج ها ثبت نشده اند و الاً آمار، بالاتر و اسفناک تر از این است!
هر چند خراسان رضوی، رکورد دار ازدواج کودکان است ولی این پدیده غیرانسانی، تنها منحصر به خراسان نیست و در همه جای ایران وجود دارد؛ به این آمار که توسط معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری اعلام شده است، نگاه کنید:
در سال ۹۰ خورشیدی، ۳۹ هزار و ۶۰۹ کودک ۱۰ تا ۱۴ ساله در کشور ازدواج کرده اند.
در سه سال بعد، این عدد سالانه به بیش از ۴۰ هزار کودک و در سال ۹۴ با اندکی کاهش به عدد ۳۶ هزار و ۹۳۸ کودک رسید. هم اکنون نیز ازدواج کودکان ادامه دارد.
این آمار تکان دهنده، مربوط به کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله ای است که به جای بازی های کودکانه، سر از سفره عقد در آورده اند و تاسف بارتر این که در سال های پیش گفته، حدود ۱۰۰۰ کودک زیر ۱۰ سال (بله! زیر ۱۰ سال) نیز ازدواج کرده اند.
واقعاً کدام یک شرم آور است و فاجعه بار؟! این که چند دختربچه به نمایشگاه لوازم آرایشی بروند یا آن که همان کودکان را در سنین زیر ۱۴ یا حتی زیر ۱۰ سال، شوهر دهند؟! آنها لوازم آرایشی ببینند به قول آقای علم الهدی بار فرهنگی نامطلوب دارد ولی در این سن اندک به خانه شوهر بروند بار فرهنگی نامناسب ندارد؟!
آقای علم الهدی! اگر واقعاً نگران دختر بچه های این کشور و از جمله استان خودتان هستید به جای آن که رفتن چند دختربچه به یک نمایشگاه - که امری عادی است - را بزرگنمایی کنید و به خطبه ها بکشانید، به عنوان یک روحانی و یک مقام مسؤول، کاری برای جلوگیری از فاجعه شوهردادن آنها در دوران کودکی بکنید و این قیبل مسائل که درد واقعی جامعه هستند را در خطبه ها مطرح کنید. البته اگر هدف تان سیاسی کاری باشد، مسأله فرق می کنید و کل این یادداشت را فراموش کنید!
بعد از تحریر:
شاید هم کودکانی که به نمایشگاه لوازم آرایشی رفته اند، جزو همان ۱۰ تا ۱۴ ساله هایی اند که ازدواج کرده اند و حالا آمده اند لوازم آرایشی بخرند و نزد شوهرانشان استفاده کنند! این طور باشد احتمالاً از نظر بعضی آقایان، اشکالی که ندارد، خیلی هم خوب است!
- 33
- 3