صبح امروز قائم مقام آیتالله مصباح یزدی فرمودند که رئیس جمهور حق مخالفت با فیلترینگ تلگرام را ندارد. این تنها واکنش به پیام اینستاگرامی روحانی که با هشتگهای محرمانه_نداریم، حکم_سفارشی، جریان_آزاد_اطلاعات و حق_انتخاب، ترند شد؛ نبود. فضای مجازی از اینستاگرام گرفته تا توئیتر، سرشار از واکنشها به این سخنان روحانی است که گفته بود «اگر در عالیترین سطح نظام، تصمیمی برای محدود کردن یا مسدودسازی ارتباطات مردم گرفته شده است، باید صاحبان واقعی این کشور که مردم هستند در جریان امور قرار بگیرند».
برخی از این گفتههای روحانی به وجد آمده و امیدوارانه او را برای اجرای وعدهها و برنامههایش تشویق میکنند، برخی ناامیدانه بار دیگر او را به استعفا توصیه کردهاند که "نمیگذارند و نمیتوانی و ...."، برخی هم طلبکارانه برای روحانی خط و نشان کشیدهاند که "چرا باز هم گله میکنی، برو اقدام عملی کن، چنین کن و چنان کن...."
فارغ از تفاوت زاویه نگاه هر یک از این سه منظر و آنچه که آقای قائم مقام آیتالله مصباح فرمودند، وجه مشترک همه آنها یکی است و آن اینکه به زعم گویندگان رئیس جمهور بی اختیار است! برای همین هر کسی برای او تعیین تکلیف میکند و به خودش اجازه میدهد که برای بالاترین مقام اجرایی کشور، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه، خط و نشان بکشد و چهارچوب تعیین کند و قس علیهذا...
ناخودآگاه به یاد لایحه تبیین اختیارات و وظایف ریاست جمهوری افتادم که حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی سلف حجتالاسلام حسن روحانی آن را به مجلس ششم ارائه داد تا خودش را از این همه مداخله در امور اجرایی کشور برهاند. خاتمی در مواجهه با این مداخلات، ناگزیر شد که بگوید در جایگاه «رئیس جمهور»، یک تدارکاتچی بوده! این در حالی بود که نه رئیس جمهور قبل از او و نه رئیس جمهور بعد از او چنین حسی نداشتند.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، ذاتا مرد قدرتمندی بود و این اقتدار را خود به هر نهادی که میرفت منتقل میکرد، خواه رئیس مجلس باشد یا رئیس جمهور. حتی وقتی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شد، این نهاد را به یکی از قدرتمندترین ارگانهای نظام بدل کرد که تصمیماتش اثرگذار بود. محمود احمدینژاد هم خودش را معطل تدوین طرح برای تعیین دامنه اختیاراتش و مهر تایید شورای نگهبان نکرد، او با این قرائت از قانون اساسی که اختیارات رئیس جمهور فراتر از ریاست قوه مجریه است، «معاونت اجرای قانون اساسی» را تشکیل داد و حتی وقتی برای انتخاب معاون اولش با مخالفتهایی خارج از دولت روبرو شد، ۱۱ روز خانه نشین شد تا در تاریخ بماند که در برابر تعرض به اختیاراتش چه کرده است.
این روزها هم انتقادات و توصیهها به روحانی مرزهای مداخله را درنوردیده و علنا برخی با این تصور که رئیس جمهور، مخلوع الید است، برای او تعیین تکلیف میکنند. این بار حسن روحانی در معرض این آزمون است که نشان دهد، در پافشاری بر اختیاراتش شبیه کدام یک از روسای جمهور گذشته است؟ هاشمی، خاتمی یا احمدینژاد؟ یا مردی است شبیه به خودش و سبک و سیاقی منحصر به فرد را به منصه ظهور درخواهد آورد.
نسرین وزیری
- 16
- 2
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۳/۸ - ۲۲:۲۰
Permalink