انتقادات و اختلافات درباره عملكرد دولت از جمله مسائلی است که در یکسال گذشته بارها از سوی موافقان و مخالفان دولت محل بحث و تبادل نظر بوده است.
ازجمله این اختلافات واكنشها به اقدامات دولت در حوزه های مختلف و میزان موفقت آنها باز میگردد. گروهی برجام را شاهبیت فعالیتهای دولت روحانی میدانند و گروهی دیگر آن را به عنوان فاتحه برای منافع ملی تعبیر می کنند. اما کدام گروه درست میگوید؟ برای بررسی این موضوع به سراغ سید رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز رفتیم تا انتقادات به دولت در یکسال گذشته را بررسی کنیم و درباره مسائل مختلف و دیدگاههای مختلف درباره عملکرد دولت جویا شویم.
اکرمی معتقد است بسیاری از تبلیغاتی که مخالفان علیه دولت به کار میگیرند دروغین است و البته بر این عقیده است که روحانی به وعده هایش پایبند است اما عده ای نمیخواهند که این وعده ها عملی شود.در ادامه مشروح گفت و گوی قانون با حجت الاسلام والمسلمین سید رضا اکرمی را ميخوانيد.
مساله مهمی که در یک ماه گذشته رخ داد موضوع برجام و عدم پایبندی آمریکا به این توافق بوده است. برخی منتقدان دولت میگویند که دولت روحانی همه تخم مرغ های خود را در سبد برجام چید و با از دست رفتن این توافق دولت ضربه ای بزرگ خورده است. این صحبت منتقدان را قبول دارید؟
خیر! این چنین نیست. برجام را باید با نگاه به سه موضوع بررسی کرد.
اول اینکه دشمن قبل از برجام به دنبال چه بود. قطعنامههای شورای امنیت و اجماع جهانی علیه ایران و رفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور و متهم کردن ایران به پیگیری ساخت بمب اتم را یادمان نرود. در صورتی که اینگونه نبود و ایران به دنبال چنین مسالهاي نبود و رهبر انقلاب نیز بمب اتم و سلاح کشتار جمعی را در فتوایی حرام اعلام کردند. از پیش از روی کار آمدن دولت روحانی موضوع مذاکره با ۱+۵ مطرح شده بود و در نهایت با روی کار آمدن دولت روحانی ایران انعطاف نشان داد و آمریکا نیز از برخی مواضعش کوتاه آمد.
بعد از برجام بود که پروژه ایران هراسی برداشته شد و در بسیاری از موارد گرهگشایی صورت گرفت و شاهد بودیم که سران کشورهای مختلف به ایران سفر کردند و تفاهمنامهها و قراردادهایی امضا کردند. اما بعد از آقای اوباما و روی کار آمدن دونالد ترامپ او شیوه دیگری را دنبال کرد.
قطعنامه ۲۲۳۱ یک سند مهم است که باید به آن توجه داشت. البته این را نيز باید بگویم که دولت اوباما نیز به آنچه میگفت عمل نکرد اما وضعیت جهان بسیار ملایم تر از امروز بود.
پاسخ ما در رابطه با سوال داده نشد. تا چه حد این راکه برجام در راستای منافع ملی نبوده و از سویی دولت همه کارهای خود را به برجام گره زده، قبول دارید؟
یکی از تبلیغات دروغین كه علیه دولت در کشور و توسط مخالفان داخلی دولت مطرح میشد این بود که دولت همه وقت خود را برای برجام گذاشته و این حرف بی اساس است. تورم تک رقمی، ثبات در بازار، بهبود وضعیت ایران با دنیا و مسائلی از این دست را یادمان نرود. سوال من این است وقتی رییس جمهور آمریکا میگوید برجام کلاهی است که به سر آمریکا رفته چرا باید بگوییم که این تفاهمنامه در راستای منافع ملی ایران نبوده است؟ در روزهای قبل نيز شاهد بودیم که وزیر امور خارجه آمریکا دوازده بند را اعلام کرد و خواستار فشار بیشتر به دنیا شد.
یادمان نرود که برجام این فضا را چید. دوران قبل از دولت روحانی را یادمان نرود که در چه وضعیتی بودیم. باید برای مردم وضعیت ایران در قبل از برجام را توضیح دهیم تا بدانیم که این سند چه دستاوردهایی داشت. الان نیز شاهدیم که اروپا و کشورهای طرف قرارداد ایران به دنبال حفظ برجام به عنوان سندی صلحآمیز هستند. ما با برجام توانستیم ایران هراسی را برداریم و سایه سنگین اجماع علیه کشور برداشته شد. این نکات مساله مهمی است. در رابطه با اینکه دولت همه تخم مرغهای خود را در سبد برجام چید باید بگویم اینگونه نیست.
وزارت خارجه دولت با تلاش و انرژی بالا پیگیر این موضوع بود اما این راکه دولت همه وقت خود را سر برجام گذاشته باشد قبول ندارم اما نباید از اهمیت برجام و فضایی که کشور در آن قرار داشت و مشغله همه دستگاه ها برای پیگیری وضعیت این قرارداد غافل شد. شرایط کشور به گونه ای بود که همه منتظر نتیجه این مذاکرات که سال ها به طول انجامیده بود بودند و با این تفاسیر این موضوع و هدایتهای مقام معظم رهبری نشان دهنده اهمیت این موضوع است.
مساله دیگری که منتقدان آقای روحانی به آن اشاره میکنند به وعده های رييسدولت در ایام انتخابات برمیگردد. برخی منتقدان میگویند که وعدههای انتخاباتی فقط برای کسب رای عمومی بوده و به آنها عمل نشده است. عدهای دیگر نیز ریشه موضوعاتی مانند اعتراضات دی را همین عدم تحقق وعدهها میدانند. با شناختی که از آقای روحانی داريد این موضوع چقدر میتواند صحت داشته باشد؟
به نظرم باید وعده دولتها و نظام جمهوری اسلامی در همه دولت ها بررسی شود. امسال در ۴۰ سالگی انقلاب نیز حضور داریم. باید ببینیم در این ۴۰ سال دولت ها چه شعار هایی دادهاند و چقدر به شعارهایشان عمل کردهاند. از دولتی که رییس جمهورش مقام معظم رهبری بود تا دولت آقای روحانی همه وعده هایی را داده اند. اما باید بررسی کرد که چرا دولت ها نتوانسته اند به وعدههایشان عمل کنند. نظر من این است که دولتها میخواستند اما نگذاشتند. همیشه و در همه دولتها مخالفانی بودند که نمیگذاشتند دولتها به برنامه هاو شعارهای خود برسند و متاسفانه این موضوع استثنا هم ندارد و در همه دولت ها با این موضوع روبهرو بوده ایم. علاوه بر آن حجم فشارهای بین المللی به ایران و دولتها را هم باید در نظر گرفت.
وقتی وزیر امورخارجه آمریکا درباره مسائلی مانند مسائل سیاسی داخلی ایران هم نظر میدهد یعنی اینکه آن ها به دنبال این هستند که بتوانند در همه حوزه ها اظهار نظر کنند و به خیال خودشان ایران را به فروپاشی بکشانند. بهترین نوع فروپاشی نیز ناراضی کردن مردم نسبت به شرایط است. مخالفان دولت چه در داخل با اهداف خاص خود و مخالفان خارجی به دنبال سوءاستفاده از شرایط هستند و باید به این نکته توجه کرد که آقای روحانی هم با این فشارها روبهروست.
اما باید بگویم که وعده های روحانی وعده هایی درست بوده و دولت نیز به وعدههای خود پایبند است و برای همه وعده های خود برنامه و ایده دارد اما شرایط برای عملی کرد آنها فراهم نمیشود و هربار با شیوهای جلوی عملی کردن این وعده ها گرفته میشود. اما باید به سمت عملی شدن وعدهها حرکت کرد. براي مثال ما میتوانیم با به کارگیری نقدینگی ۱۵۰۰میلیارد تومان در کشور در راستای صنعت و تجارت بسیاری از وعده هایی که دولت داده را عملی ببینیم و باعث پیشرفت کشور و بهبود وضعیت اشتغال و صنعت شویم.
این شعار که باید کار را به مردم واگذار کنیم در همه دولت ها مطرح شده است. اما چرا دولت ها در تحقق این شعار موفق نبوده اند؟
درست است. دولت آقای روحانی از ابتدا شعارش این بوده که تصدیگری را به حاکمیت و نظارت تغییر دهد. اما به نظرم مخالفان این موضوع چه در داخل و چه در خارج مانع از انجام این کار میشوند. بخش دیگر موانع هم به همان صحبت آقای روحانی برمیگردد که گفت برخی حاضر نیستند از پشت میز خود بلند شوند و این به این معنی است هنوز بخشهایی از بدنه دولت تا مقامات دولتی حاضر به سبک کردن وظایف خود نیستند.
سه سال آینده دولت دوازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟
من چون طلبه ام و فکر طلبگی دارم میگویم که ۵۰ درصد امور به دست خداست که به آن «تقدیر» میگویند و ۵۰ درصد امور نیز به دست مردم است که به آن «تدبیر» میگویند. ما باید بهره وری بخش خصوصی و بهره مندی بخش خصوصی از شرایط فعالیت در کشور را بالا ببریم. ما باید از همه ظرفیتها در راستای پیشرفت کشور به خصوص در حوزه صنعت و اشتغال استفاده کنیم.
از سویی با کوچک کردن دولت و بالابردن بهرهوری در بخش خصوصی و ایجاد رقابت در این بخش بتوانیم علاوه بر ایجاد اشتغال فضا را برای مشارکت عمومی در اداه کشور آماده کنیم. این به این معنی نیست که این مشارکت وجود ندارد. نظر من این است که این موضوع کافی نیست و دولت باید بیشتر به این موضوع در آینده توجه کند.
- 13
- 5