شخصیت اصلی روحانیت، مناسب مدیریت و سیاست نیست

حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، عصر امروز -سه‌شنبه ۲۶ تیر- مهمان خبرگزاری خبرآنلاین بود تا پاسخگوی سوالات ما درباره مسائل روز و نقش روحانیت در جامعه باشد. 

زائری در این نشست که به طور زنده پخش شد، درباره درباره وضعیت فرهنگی جامعه و در پاسخ به این سوال که این میزان از حضور روحانیت در عرصه‌های مختلف چقدر مناسب است، گفت: «واقعیت این است این اتفاق که شاید به شکل ناخواسته افتاده است، بیشتر ناشی از غفلت روحانیت است. باید واقعیت را اعتراف کنیم و بپذیریم که شخصیت اصلی و غالب روحانیت، مدیریت و سیاست نبوده است. این پرسش اول انقلاب هم مطرح بود و بارها از خود امام (ره) می‌پرسیدند که شما چطور می‌خواهید کشور را اداره کنید؟ طبق اعترافات خیلی از مسئولین، بزرگان و رهبران نظام که در خاطرات‌شان موجود است، خیلی از آن‌ها با پیروزی غافلگیر شده بودند، البته استثناهایی مثل شهید بهشتی یا امام موسی صدر را کنار بگذاریم، بقیه بدنه روحانیت که جلودار مبارزه بودند، آمادگی مدیریت و توقع این‌که به این زودی بخواهند بار مسئولیت روی دوش‌شان بیفتد را نداشتند.»

او ادامه داد: «این روحیه‌ای که ما آخوند جماعت کلا داشتیم و داریم که مبنایش مبنای تربیتی، اخلاقی و حسن ظن به بقیه و جذب و تبلیغ است، اقتضایش این است که مثلا وقتی یک نفر سه شب پشت هم به مسجد می‌آید و در صف اول نماز جماعت می‌ایستد و گردنش را هم کج می‌کند، روز چهارم با حاج آقا رفیق می‌شود. اما حاج آقا نمی‌داند او چه بسا آمده که نامه‌ای بگیرد برای وام فلان جا. این آدم است که آمده و کاسبی کرده، موارد متعددی داریم که مثلا این آدم با ماشینش حاج آقا را به این طرف و آن طرف هم برده و بعدش صاحب یک چیزهایی هم شده. این اتفاقی است که افتاده و روحانیت این غفلت را مرتکب شده است. اتفاقا روحانیت اگر یک جاهایی عاقل، هوشمند، زرنگ و حواس جمع بود، باید خودش را کنار می‌کشید و می‌گفت این مسائل به ما ربط ندارد.»

زائری با ذکر مثالی به توضیح بیشتر منظورش درباره نقش روحانیت در جامعه پرداخت و گفت: «من اگر صحنه‌ای را خودم ندیده بودم باورم نمی‌شد و می‌گفتم ساختگی‌ است. خودم در اخبار تلویزیون دیدم که مثلا آهو، گوزن یا غزالی یا حیوانی از مخلوقات خداوند که نژادش در حال انقراض بود را آورده بودند و می‌خواستند به زیستگاه اصلی‌اش برگردانند، امام جمعه شهر آمده بود برای روبان قیچی کردن! من هر چه فکر کردم امام جمعه شهر چه ربطی به آهو یا بزغاله و گوزن دارد، متوجه نشدم. ولی این اتفاقی است که افتاده و خیلی ناخواسته هر جایی که خواستیم یک روبان قیچی کنیم، سراغ حاج آقا را گرفتیم. اما این حاج‌آقا اگر حواسش جمع باشد می‌گوید من نیستم، اصلا به من چه ربطی دارد که پس فردا هم هر چه شد گردن من بیندازید. ملت هم حق دارند چون خود ما این توقع را ایجاد کردیم.»

این روحانی در ادامه در پاسخ به این سوال که موافق حضور روحانیون در همه عرصه‌ها هست یا نه، بیان کرد: «خیر، من در همین راستا یک بار یادداشتی هم نوشتم با این عنوان که دین‌ ما عین سیاست ما هست ولی نه این‌قدر، این‌قدر غلیظ که ما هر کجا زلف مسائل را با هم گره بزنیم نه عاقلانه است، نه هوشمندانه و نه مدبرانه. اتفاقا آفات و آسیب‌های آن همان چیزی است که ما امروز می‌بینیم و اگر مردم گله می‌کنند حق دارند چون این توقع را ما خودمان ایجاد کردیم. ما خودمان در همه چیز دخالت کردیم.»