جناحهای سیاسی کشور به ویژه در یک سال اخیر نشان دادهاند که اگر مسئولیت تمام عملکرد منفی احتمالی خود را بر عهده گیرند ، حاضر نیستند که مسئولیت "آقازاده "های تولیدی خود را بر عهده گیرند. به دلیل بازتاب ناخوشایند این پدیده نامطلوب سیاسی در پایگاه اجتماعی احزاب و جناحهای سیاسی مختلف ، فعالین رسانهای اصلاحطلب کمپینی به نام " فرزندت کجاست " به راه انداختند که برخی از مسئولین در پاسخگویی به آن شغل و موقعیت فعلی فرزندانشان را به اطلاع عموم رساندند ، هر چند بخش زیادی از مسئولین در هر دو جناح، نهایتاً حاضر به پاسخگویی به سوال این کمپین نشدند. در آخرین مورد از اخبار مرتبط به آقازادهها خبر یک فعال رسانهای در مورد یک دانشجوی ایرانی مقیم نیویورک خبرساز شد و واکنش رسانههای وابسته به اصلاحطلبان و اصولگرایان را در پی داشت .
منظره دیدنی پنجره اتاق
اکبر ولیزاده استادیار دانشگاه تهران و از مدیران با سابقه کشور میگوید :« تنها در انگلیس بیش از چهار هزار آقازاده در حال تحصیل هستند. عمده آنها به کشور بازمیگردند و سهمخواهی میکنند. حضور پررنگ این آقازادهها در ارکان تصمیمگیری و تصمیمسازی، بحرانساز میشود.» ولیزاده همچون بسیاری دیگر معتقد است این پدیده نیاز به جراحی و نقد جدی دارد تا جلو عوارض منفی آن گرفته شود. زهرا تخشیدی دانشجوی ایرانی ساکن نیویورک در اینستاگرامش با انتشار عکسی از دانشگاه محل تحصیلش نوشت :
«عکسی که دیروز از دانشگاه محل تحصیلم گرفتم ، با چراغهای همیشه روشنش » این تصویر دست مایه نقدی کوتاه از سوی یک فعال رسانهای به نام نادر فتوره چی شد که با بازنشر آن عکس و جمله نوشت : « از تحریمهاى ظالمانه دلتان گرفته؟ عیبى ندارد، نمایى زیبا از شهر نیویورک را از دریچه دوربین سرکار خانم «زهرا تخشید»، نگاه کنید، شاید دلتان باز شد! » این خبر که بازتاب بسیار گستردهای داشت واکنش فعالان سیاسی و اجتماعی هر دو جناح را در پی داشت. در آخرین نقد از این سلسله واکنشها ، روزنامه جوان در این رابطه نوشت : « در روزهای اخیر انتشار تصویری از صفحه اینستاگرام یک دختر ساکن آمریکا و معرفی او به عنوان نوه آیتالله یزدی خبرساز شد.
آن دختر نوه دختری آیتالله یزدی است، اما چرا گفته نمیشود که او دختر دکتر محمدرضا تخشید، رئیس اصلاحطلب دانشکده حقوق دانشگاه تهران است و زمانی که سه سال پیش به عنوان ریاست دانشکده انتخاب شد، اصلاحطلبان از این انتخاب استقبال کردند و صادق زیباکلام گفت: باید این انتخاب را به فال نیک بگیریم! با این حال آیا حساب نوه را باید با پدربزرگ یکی دانست یا با پدرش؟! چرا اصلاحطلبان نمیگویند فلانی دختر دکتر تخشید است و ترجیح میدهند او را به نام پدربزرگش بخوانند؟! » هفته نامه ۹ دی متعلق به حمید رسایی نیز در واکنش به این خبر نوشت : «عکسی لاکچری از دخترخانمیدر آمریکا منتشر و زیرش نوشتهاند: نوه دختری آیتا... محمد یزدی! و نمینویسند: دختر دکتر تخشید رئیس اصلاحطلب دانشکده حقوق دانشگاه تهران، عامل سرکوب اساتید حزباللهی، و یار غار «هادیان» و «سمتی» تئوریسینهای حزب مشارکت.» محمد رضا تخشیدی که ۹ دی او را عامل سرکوب اساتید حزب الهی خوانده و صادق زیباکلام انتخابش را "به فال نیک گرفته " پیش از این نیز خبرساز شده است و ریاستش بر دانشکده حقوق دانشگاه تهران مورد توجه رسانهها قرار گرفت .هر چند رجانیوز و کیهان انتصابش را «کودتای اصلاحطلبان» و «سیاسیکاری» خواندهاند اما زیباکلام در یادداشتی در یکی از روزنامههای اصلاحطلب در باره وی مینویسد : «دکتر تخشید از استادان آرام و ساکت دانشکده است.
خیلی از نظر سیاسی فعال نیست درعینحال یک دوره دیگر در زمان سازندگی و اصلاحات رئیس دانشکده بوده است و باوجود اینکه داماد آیتالله یزدی است، مشی فوقالعاده معتدل و میانهرویی دارد. تحصیلاتش را در آمریکا در رشته علوم سیاسی به اتمام رسانده» پدر ، فرزند را به همان کشور محل تحصیل خودش ، یعنی ایالات متحده فرستاده است و زهرا تخشیدی در یک یادداشت در روزنامه اعتماد که در رابطه با استیضاح دونالد ترامپ نوشته است ، خود را دانشجوی دکترای حقوق دانشگاه فوردهام آمریکا معرفی میکند ، دکتر تخشیدی که به دلیل سوگ مادر در مجلس ترحیم او به سر میبرد پاسخگوی سوالات آفتاب یزد نبود . شهریه تحصیل در مقطع کارشناسی در دانشگاهی همچون استنفورد یاهاروارد قریب ۴۵ هزار دلار بر آورد میشود، شهریه تحصیل در نیویورک کمتر از این مقدار است . میزان شهریه در مقطع دکتری البته بالاتر است و به این میزان قریب ۲۰ هزار دلار مخارج زندگی دانشجویی را نیز باید افزود .
مسئولیت آقازادهها با کیست ؟
فارغ از این گونه موارد جزئی باید گفت که اصولاً در هیچ کشوری فرزند مسئولین به دنیا آمدن جرم و گناه محسوب نمیشود ، نباید انتظار داشت که آنان از حقوق ابتدایی همچون تلاش برای زندگی بهتر با توجه به امکانات در دسترسشان محروم شوند. با این همه آنچه افکار عمومیرا در قالب اینگونه موارد مکدر میکند، ظن وجود نوعی تبعیض و امکانات متمایز برای آنان است ، شفافیت محض در این رابطه و امکان آزادی عمل برای رسانهها ، این آرامش را نزد مردم به وجود خواهد آورد که اگر مسئله از این دست بروز یابد در سایه وجود نگاه ناظر رسانه حتما به آن پرداخته خواهد شد.
- 27
- 6