بیش از نیمی از بدنه اجتماعی جریان اصلاحات از وضع موجود ناراضیاند و مایل به انجام تغییرات به سمت وضعیت مطلوب هستند. آنها خواهان اصلاحات در ردههای مختلف در این جریان سیاسی هستند. این همان چیزی است که ما به آن میگوییم اصلاحات و یا به تعبیری پوستاندازی در جریان اصلاحات. بدنه اجتماعی امروز طالب نوگرایی و تحول است بنابراین چهرهها و جریانهای سیاسی باید به آسیبشناسی و طرح ایدههای خود دراینباره بپردازند. اصلاحطلبان کسانی هستند که بر اساس برنامههایی که ارائه میکنند مورد حمایت مردم قرار میگیرند و سپس در راستای تحقق مطالبات آنها حرکت میکنند. اگر اصلاحطلبان موفق شوند به مطالبات مردم رسیدگی کنند نفس موفقیت آنها باعث میشود که مردم دوباره از این جریان سیاسی حمایت کنند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که قدرت برای جریانهای سیاسی در کشور به مثابه هدف و نه وسیله، تعریف شده است و در این میان جریان اصلاحات به محافظهکاری متهم شده است. فعالان سیاسی و تئوریسینهای جریان اصلاحات هر کدام روش و ایدهای خاص برای برونرفت از این شرایط ارائه میکنند. برخی با اشاره به بحث «اصلاحطلبان فرصتطلب» که اخیرا مطرح شده است، بر این باورند اصلاحطلبان باید از قدرت برحذر بمانند تا بتوانند برنامههای خود را عملی کنند. عدهای هم گفتمانسازی در این جریان را راهکار خروج ازاین وضعیت میدانند. در کنار این موارد گروهی بر ضرورت اصلاح سازوکارها و ساختارها تاکید میکنند و عدهای دیگر بر اصلاح رویکردها و روشها و همچنین از جایگزینی افراد سخن میگویند.
تئوریسینهای جریان اصلاحات دراین باره چه میگویند؟
سعید حجاریان، تئوریسین جریان اصلاحات با اشاره به اینکه باید اصلاحات به قفا بنگرد و راه طی شده را یکبار مرور و آن را نقد کند، میگوید: ما حتما نیاز داریم در سه زمینه گفتمان، تشکیلات و راهبرد دست به ابتکارهای جدید بزنیم و پوستاندازی کنیم. البته معتقدم پس از انتخابات ۸۸ پوست اصلاحات را کندهاند، پس، ابتدا باید صبر کنیم تا پوست جدید در بیاید و بعد پوستاندازی کنیم!
اصلاحات را از که طلب کنیم؟
حجاریان دراینباره میگوید: اصلاحطلبان باید مطالبات خود را از قدرت حقیقی دولت (state) طلب کنند ولی لازمه این کار شناخت قدرت حقیقی است و مادام که این شناخت به وجود نیاید، نمی توان از خواستها و راه حلها سخن گفت.
محمدرضا تاجیک، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک دولت اصلاحات برخلاف حجاریان معتقد است که اصلاحات از بالا هر چه باشد، اصلاحطلبی نیست. به اعتقاد این استاد دانشگاه جریان اصلاحات باید بتواند از سرمایههای جوان، با نشاط و با انگیزه خود برای پویاتر شدن جریان اصلاحات استفاده کند.
این فعال سیاسی با طرح این پرسش که اکنون احزاب اصلاحطلب برای تقویت نسل جوان چه اقدامی انجام میدهند؟ آیا در ایران مدرسه حزبی معنا دارد؟ میگوید: تاسفبار است که احزاب جوانانی را دور خود جمع میکنند اما در هر انتخابات همان چندنفر دیرآشنا را به جامعه ارائه میدهند؛ افرادی که سالها در عرصه قدرت سیاسی بودهاند و امتحانشان را پس دادهاند. چنین رویکردی توسط استمرارطلبان بهظاهر اصلاحطلب چهره اصلاحات را کریه و سیاه کرده است و جوانان با دیدن چنین فضایی ملول شدهاند و بهدنبال فضایی دیگر میگردند و تمام اینها به خیانت عدهای قدرتطلب به جریان اصلاحات بازمیگردد.
تاجیک میافزاید: باید مقطع کنونی بهعنوان یک نقطه صفر فرض و دوباره از یک جایی شروع شود تا کاستیها، تقصیرها و ناکامیهای گذشته جبران شود. جریان اصلاحطلبی نیازمند تامل جدی است و ضرورت دارد که در ساختارها و رویکردها بازنگری اساسی صورت بگیرد تا آیندهای متفاوت رقم زده شود. باید بررسی شود که چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی انجام نشده است و باید تمام بحرانهای امروز اصلاحطلبی واکاوی شود و تازمانیکه با چنین رویکردی عمل نشود، نباید با تکیه بر پخمگانِ نخبهنما وارد میدان انتخابات شد؛ نمیتوان با اتکا به افرادی که آبروی اصلاحات را بردهاند و فضای سیاسی را سیاه کردهاند، رای مردم را اخذ کرد.اگر قرار است که اصلاحات در انتخابات آبرویی داشته باشد، لازم است که از نیروهای جوان و نخبه استفاده شود تا در این صورت بتوان امید داشت که گفتمان اصلاحطلبی و نه گفتمان مبتنی بر استمرار قدرت ادامه یابد. اکنون شرایطی مهیا شده که افرادی وارد میدان انتخابات میشوند که اصلاحات را در پستوهای سیاست دفن کردهاند. نباید با چنین نیروهایی وارد بازار شد زیرا شکوه اصلاحات در ذهن مردم مخدوش میشود. ادامه راه اصلاحات تنها با تغییر گفتمان میسر نمیشود و ضرورت دارد که گفتمان اصلاحات با عاملان و حاملان جدید بر مردم عرضه شود؛ در غیر این صورت تغییر گفتمان تنها یک راه برونرفت تاکتیکی برای نیل به قدرت خواهد بود که مردم آن را نخواهند پذیرفت و آبروی اصلاحات بیش از پیش در پیشگاه مردم خواهد رفت.
حتما اگر اصلاح طلبی در خود به روزرسانی نکند با گروه و جریان دیگری مواجه میشود که با ارائه یک راه و روش جدید آن را کنار میزند.
آنچه که در این راستا باید مورد توجه قرار گیرد این است که این پوست اندازی چه زمانی رخ خواهد داد؟ آیا این بدنه اجتماعی تا آن زمان تاب خواهد آورد؟ اگر قرار باشد جان تازهای به اصلاحات دمیده شود و اصلاح اصلاحات صورت گیرد باید حرفهای جدید و مطابق با نیاز نسل جدید و شرایط کشور زده شود. اصلاحات اکنون نیازمند یک اصلاحطلبی درونی است تا پاسخگوی نسل امروز باشد. نباید فراموش کنند که اگر نیروهای سیاسی خودشان را تطبیق ندهند، کنار گذاشته میشوند. اصلاحات باید شکاف بهوجود آمده در بدنه اجتماعی جریان اصلاحات را مورد توجه قرار داده وساز و کارهایی را برای ارتباط بیشتر بدنه اجتماعی خود پیدا کرده و عرصه مدنی را بیشتر مورد توجه قرار دهد.
الهام برخوردار
- 14
- 1