در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی هستیم. این انقلاب دارای اهداف و آرمانهای بسیار زیادی بود که مردم با توجه به خواستههای دنیوی و اخروی خود انقلاب کردند. رژیم شاه از نظر اقتصادی مردم را مورد تنگنا قرار داده بود و فاصله طبقاتی بسیار فاحشی میان فقیر و غنی وجود داشت و همین موضوع یکی از نارضایتیهای مردم را به دنبال داشت. بنابراین با رهبری امام خمینی توانستند به پیروزی دست یابند.
در همین زمینه «آرمان» گفتوگویی با آیتا... سیدحسین موسویتبریزی دادستان کل انقلاب در زمان امام راحل و دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم داشته که در ادامه میخوانید.
با توجه به گذشت ۴۰ سال از انقلاب، تا چه اندازه توانستیم به آرمانهای این انقلاب دست یابیم؟
آرمانها یک موضوع و واقعیات موضوع دیگری است. افراد بسیاری در سالهای طولانی در این انقلاب حضور داشته و زحمات بسیاری کشیدند، ممکن است برخی هم دیرتر به این انقلاب پیوستند اما زحماتی را آنها هم کشیدند. نزدیک به پیروزی انقلاب برخی به دنبال آرمانها بودند که بسیار هم این موضوع برای آنها مهم و حتی آرزو بود. تحلیل و بررسی اینکه تا چه اندازه به آرمانها و آرزوهای این انقلاب دست یافتهایم بسیار گسترده است.
انسانها مسلما دارای آرمانهایی در زندگی هستند، به ویژه که این آرمانها توأم با آرمانهای دینی و عدالتخواهی و بلندپایه است. هر انسانی قصد رسیدن به جایگاه مهمی را دارد اما اینکه رسیدن به آن جایگاه تا چه اندازه به تلاش و زمان نیاز دارد، مشخص نیست، اما برخی بدون هیچ تحلیلی از شرایط و موضوعات برای رسیدن به آرمانهایشان عجله دارند و علاقهمندند تا تمام موضوعات سریعا پیش رود.
علت دست نیافتن به آرمانهای انقلاب چیست؟
در زمان پیامبران الهی همچنین پیامبر اکرم(ص) تاریخ نشان داده به تمام آرمانها دست پیدا نشده است، اما این موضوع به آن معنا نیست که آرمانهای انقلاب غیردسترسی است، خیر، چرا که آرمانهای انقلاب قابل دسترسی است اما باید هر موضوعی با مقدمهچینی حرکت کند. هر شخصی که قصد انجام کاری را در جامعه دارد باید آماده باشد تا معلول به دنبال آن بیاید. آرمانهای انقلاب بسیار بالا بود که میتوان گفت که حتی به ۵۰ درصد از آن آرمانها هنوز دست نیافتیم اما در مقابل به بسیاری از این آرمانها دست پیدا کردهایم.
درباره چرایی دست نیافتن به آرمانها باید گفت که مشکلات فراوانی در این زمینه وجود داشت. سرمایهگذاریها و فداکاریهای بسیاری در رابطه با آرمانهای مد نظر انقلاب شکل گرفت اما در مقابل مشکلات هم بسیار بود، بنابراین متاسفانه نمیتوان گفت که صد درصد به این آرمانها دست یافتیم. تاکنون به یک جامعه ایدهآل، عادلانه و اخلاقی هنوز دست نیافتیم و نتوانستیم این جامعه را بسازیم.
برخی اخیرا مطرح کردند که انقلاب ما برای فقرزدایی نبوده و تنها به دنبال اسلام بوده است. این موضوع را شما چگونه تحلیل میکنید؟
طرح اینگونه مباحث کار بسیار اشتباه و بزرگی است. آرمانهای متعددی در انقلاب وجود داشت یعنی این انقلاب به دنبال آرمانهای دنیوی و همچنین اخروی بوده است. چرا که فاصله میان غنی و فقیر در رژیم شاه به ویژه در اواخر بسیار زیاد شده بود، تا آنجا که حتی در سینماها شاهد پخش فیلمهایی در اواخر رژیم شاه بودید که به جرأت فقر را در جامعه نشان میداد. به طور مثال فیلم گوزنها که بسیار در آن زمان شهرت یافت اکثر افرادی که برای دیدن این فیلم میرفتند فقرای جامعه بودند چرا که شاهد تبعیض میان غنی و فقیر بودند. عدهای به واقع با چشم خود شاهد فقر بودند.
هنگامی که تعریفهایی درباره اسلام از سوی دکتر شریعتی، مهندس بازرگان و حضرت امام راحل صورت پیدا میکرد مردم هم به آرمانهایی دست پیدا میکردند. تقسیم عادلانه بیتالمالی که خداوند به انسانها فرموده است این موضوع عادلانه تقسیم شود به طور مثال میتوان به پول نفت اشاره کرد که به جیب افراد خاص نرود و تمام افراد از آن بتوانند استفاده کنند، در شهرها فقیر و غنی وجود نداشته باشد، جادههای یک استان بهتر از استان دیگر نباشد و... به بیان سادهتر میتوان گفت مردم در این انقلاب به دنبال تساوی در تمام موضوعات بودند. در آن زمان که به منبر میرفتیم اینگونه سخنرانيها و نوارکاستها موجود است. سخنرانیهای من در ۱۹ دی در شهرهای مختلف از جمله تهران موجود است.
تمام سخنرانیها درباره عدالت، فقر، غنای ظالمانه و تبعیض، فساد اخلاقی که در فیلمها و تئاترها مشاهده میشد و امثالهم مطرح میشد البته که در ارتباط با نماز، روزه، حج و جهاد هم در این سخنرانیها مطرح میشد. مسلما آنچه که آرمانهای انقلاب پیگیری میکرد جمیع آن چیزی بود که مسلمانان آن را اقتضا میکنند. خداوند در قرآن آورده است و ائمه اطهار(ع) هم پیگیر این موضوع بودند که دین اسلام یک مجموعه است، مجموعهای است که در رأس آن عدالت و انصاف است و انسانها از یکدیگر حمایت کرده و همدیگر را دوست دارند و نه آنکه تنها به نماز و روزه بپردازند.
به نظر شما مهمترین آسیبها و آفتهایی که آینده انقلاب را تهدید میکند، چه آسیبها و آفتهایی است؟ برای عبور و مقابله با این آسیبها و آفتها باید چه کاری انجام داد؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که باید آرمانهای اول انقلاب را تحلیل کنیم به آن معنا که دروغ نگوییم و مدعی نشویم که انقلاب ما تنها برای حجاب یا اسلام بوده است. به طور مثال تنها نباید گفت که این انقلاب به دنبال حجاب بوده است خیر، چرا که اینگونه نبوده است. امام راحل هیچ زمانی مطرح نکردند که ما به جهت حجاب انقلاب کردیم و به همین جهت تا دو سال پس از انقلاب مساله حجاب را حتی پیگیری نکردند. البته که ما اسلام را هم در انقلابمان خواستیم.
اگر قصد بازگشت به جمهوریت اسلامی داشته باشیم یعنی اسلام را پیاده کنیم و در رابطه با مدیریت کشور به آرا و خواستههای مردم توجه کنیم، در انتخابات حال هر کدام از انتخابات از جمله ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان و شورای شهرها باشند تفاوتی ندارد و پس از انتخابات منتخبین به گونهای رفتار کنند که واقعا به خواستههای مردم رسیدگی کنند نه تنها به فکر پر کردن جیب خود باشند و نه آنکه به فکر آن باشند که در انتخابات بعدی میتوانند رأی جمع کنند یا خیر؟ اینگونه نیست. مسئولین باید به این موضوع فکر کنند که ما آمدهایم در اینجا به مردم خدمت کنیم.
به نظر من اگر همین خدمت به مردم باشد مردم زندگیشان با دردسر نباشد و فرزندانشان به آسانی بتوانند تحصیل کنند و کار پیدا شود و بیکاری از میان برود مردم از اصل با انقلاب مشکلی ندارند و مسلما از آن حمایت میکنند. متاسفانه شاهد این موضوع هستیم هر فردی از هر خانهای که در باب مشکلاتش سخن میگوید تنها درباره بیکاری فرزندانش با تحصیلات عالیه و همچنین مشکلات فراوان اقتصادی و بیماری است. اینگونه موضوعات است که مردم را ناراحت و گلایهمند میکند، باید گفت با وجود تبعیض میان افراد و بخور بخورها در مدیریت کشور مسلما هیچ مشکلی حل نمیشود. با توجه به فراگیری اطلاعات و افزایش آگاهی مردم و جوانان نسبت به مسائل اطراف و همچنین مسایل سیاسی میتوان گفت که قدرت تحلیل جامعه بسیار قوی شده است. بنابراین به صراحت میتوان گفت که با توجه به تمام این مشکلات هیچ مسئلهای حل نمیشود مگر آنکه انشاءا... یک کار اساسی شکل گرفته تا رضایت مردم را بتوانند به دست بگیرند.
کدام دولتها در رسیدن به اهداف انقلاب موثر و کدام دولت بیتاثیر بوده است؟
هرکدام از دولتها در شرایط زمانی خود موفق بودند، البته در برخی دولتها مانند دولت آیتا... خامنهای که آقای موسوی هم نخستوزیر آن بود باید توجه کرد که آن دولت در شرایط جنگ اداره شده است، بنابراین عملکردش را باید با توجه به شرایط کشور سنجید که واقعا چگونه کشور را اداره کرده و زحمت کشیدند. در آن زمان درآمد کشور کم بود، چرا که بیشترین درآمد صرف جنگ میشد اما با تمام مشکلات فاصله میان غنی و فقیر بیش از گذشته نشد و فقرا تا حدودی توانستند که با مواردی از جمله کوپن، حداقل زندگیشان را تامین کنند. در زمان جنگ فقر به اندازه زمان کنونی رشد پیدا نکرد.
هم و غم ارکان اصلی حکومت از جمله رئیسجمهور، نخستوزیر، مجلس و شخص حضرت امام(ره) در زمان جنگ برای دستیابی به سرافرازی کشور بود. بنابراین پیگیر بیرون کردن دشمن از کشور بودند تا حتی یک وجب هم از مملکت به دست اجانب نیفتد. از سوی دیگر منافقین در کشور بسیاری از جوانان را شهید کردند، در شهریور ماه سال ۶۰ که من دادستان کل بودم منافقین حدود ۶۰۰ نفر از مردم را در تهران شهید کردند، در آن زمانها یاد دارم که از هر شهری در کشور صدای ترور بلند میشد. با تمام این موضوعات الحمدا... کشور اداره شد.
در زمان دولت آیتا... هاشمیرفسنجانی مساله سازندگی وجود داشت که راه را برای ایجاد روابط سالم و متقابل با کشورهای دیگر هموار کردند و ایشان تا حدود بسیار زیادی در جهت اهداف سازندگی کشور موفق بودند. آیتا... هاشمی آثار تخریبی جنگ را تا حدود بسیار زیادی از بین برد و مسائل اقتصاد را هموار کرد و میتوان گفت که به ایشان باید کارنامه قابل قبولی داد. در زمان دولت اصلاحات، جنجال بسیاری وجود نداشت و علاوه بر سیاست که امروز تصورها آنگونه است که رئیس دولت اصلاحات در آن جو جامعه چرا به مساله آزادی حقوق مردم اشاره کردند باید گفت که این موضوع را ایشان به خوبی مطرح کردند و حتی در مسائل اقتصادی موفق بودند.
باید توجه کرد که رئیس دولت اصلاحات صندوق ارزی کشور را با چه اندازه تحویل و چه اندازه تحویل داد و مساله سرمایهگذاری در کشور در قالب اینها موفق بود. اگر از خود رئیس دولت اصلاحات هم سوال کنید میگویند که اگر مشکلات داخلی نبود بیشتر میتوانستیم در کشور موفق باشیم. تمام دولتها با مشکلاتی مواجه بودند. دولت بعدی آقای احمدینژاد با بیشترین درآمد و رفع آثار جنگ و ساخته شدن شهرهای جنگی روی کار آمد و به آن درآمد که با ۱۲۰-۱۳۰ دلار بشکه نفت فروخته میشد دارای درآمد کلانی بود. دولت آقای احمدینژاد با توجه به اینکه آثار جنگ از بین رفته بود میتوان گفت غیرموفقترین دولت طی سالها بود. ناگفته نماند که او یکسری ساختمانهایی با عنوان کمک به مستضعفین ساخت و تا حدودی هم بد نبود اما مسلما موارد بسیار زیادی را به دنبال خود داشت.
اگر تنها دست به گرفتن آمار از دولت آقای احمدینژاد زده شود بیشترین افرادی که آن ساختمانها را خریداری کردهاند صحیح است که میگویند صاحب سرپناه شدهایم اما از سوی دیگر این ساختمانها در درون با مشکلاتی روبهروست، حتی این ساختمانها در قسمتهایی ساخته شدهاند که در نزدیکی آنان مدرسه، آموزش و پرورش و امثالهم وجود ندارد.
از سوی دیگر از درون هم مشکلات در ساختمانها مشاهده میشود که امنیت درون ساختمانشان نوعا خیلی به آنها توجه نشده است اما با عجله قصد کمک داشتند، شاید بتوان گفت که نیتشان خوب بوده و این موضوع را رد نمیکنم و به بسیاری از مردم به طور واقع کمک شد اما ایشان هم با آن مقیاسی که میگوییم درآمد و در برابر آن درآمد چه کاری انجام دادند؟ مسلما به نظر من غیرموفقترین دولت با توجه به درآمد آن زمان و اینکه دیگر کشور در جنگ نبود و آثار تخریبی جنگ هم در دولتهای آیتا... هاشمی و اصلاحات از بین رفته بود دولت موفقی نبوده است. آقای احمدینژاد تنها باید به مسائل کلان کشور رسیدگی میکرد اما متاسفانه درآمد کشور در این دولت از میان رفت و به آرمانهای انقلاب رسیدگی نشد.
با توجه به شرایط کنونی کشور بازخوانی اتفاقات در سالهای مختلف برای جامعه لزوم دارد یا خیر؟
بازخوانی تاریخ گذشتگان در جامعه مفید است. حضرت امیر(ع) در قسمتی از نهجالبلاغه میفرمایند که زندگی گذشتگان زندگی دوباره انسان است. یعنی اگر انسان از تجربه گذشتگان اطلاع داشته باشد زندگی آنها میتواند برای انسان یک زندگی اولیه باشد که این زندگی خود را روی آن بنا کند یعنی اشتباهات آنها را نکند کارهای خوب آنها را انجام دهد. اگر موضوعاتی که به موفقیت نینجامیده را به تحلیل و تجزیه برساند میتواند در جامعه به پیشرفت برسد و از تجربیات گذشتگان استفاده و حتی تجربیات بدهای تاریخشان را مطالعه کند که چه مشکلاتی با آن بدیها در جامعه به وجود آمده است و خودشان تا چه اندازه بدبخت شدند و دیگران را هم بدبخت کردند و با مطالعه این موضوعات پند بگیرند.
اندرز گرفتن از گذشتگان یکی از تعلیمات اسلامی است که ائمه بر آن تاکید کردند و در قرآن است که بروید مسافرت کنید و زمین را ببینید که چه کسانی حکومت کردند تا چه اندازه فعالیت داشتند تا چه اندازه این فعالیتها مفید است یا تا چه اندازه خرابی به بار آوردهاند و از آنها استفاده کنید، افراد فاسدی هم که دست به کارهای بد زدهاند یا از زندگی ظالمترین افراد هم درس عبرت گرفت. گذشتگان عبرتی برای آیندگان هستند، اما متاسفانه گاهی سوءاستفاده میشود برخی تمام موضوعات و کارها را مطلق میبینند، بهترین انسانها اگر معصوم نباشند گاهی اشتباه میکنند، گاهی راه خود را ممکن است اشتباه برود. حتی ممکن است این فرد، فرد خوبی باشد این عبرت میتواند خوب باشد و تجربه گذشتگان میتواند درس گذشتگان باشد و تحلیل گذشتگان بسیار خوب است به شرط آنکه اولا با احتیاط، ثانیا با انصاف و ثالثا همه را مطلق نبینیم چرا که هیچ شخصی مطلق نیست.
ممکن است فردی ۹۰ کار خوب و ۱۰ کار بد داشته باشد، اما ما این ۲۰ کار بد را دائما مطرح کنیم و کارهای خوب او را نگوییم به طور واقع دست به بیانصافی زدهایم و خداوند اینگونه رفتارها را یک نوع ظلم میداند. ما تاریخ را باید به درستی بازگو کنیم و از آن تحلیل درستی انجام دهیم، خوبیها را هم باید بگوییم و اگر هم اتفاق بدی بود باید حتما آن را تحلیل کنیم در آن زمان ممکن است یک کار و حرکتی انجام شود که صلاح در آن است ولی ممکن است همان حرکت اگر باشد یا همان فرد باشد انجام نمیداد. باید شرایط را هم در نظر بگیریم.
بنابراین باید اشتباهات و شرایط را در نظر بگیریم. همچنین باید تاکید کرد که هیچ انسانی از خداوند بالاتر نیست. خداوند در روز قیامت میفرماید؛ اگر فردی حتی یک مثقال کار خیر انجام داد، دهها مثقال کار شَر انجام داد، آن مثقالهای کار شر را هم تعدادش را میبینیم و خیر هم میبیند و با توجه به این موضوع حکم میکند، لااقل از عذاب کارهای بد او کم میکند. در دنیا هم به همین گونه است، در دنیا یک انسان عادل و منصف باید کارهای خوب افراد را هم در نظر داشته باشد چرا که هیچ کدام از ما معصوم نیستیم و ممکن است در کارهایمان اشتباه انجام دهیم بنابراین باید ابتدا شرایط، بعد امکانات موجود در دست را بسنجیم و سپس مخالفتهایی که در آن زمان وجود داشته است را بسنجیم و در نهایت باید در نظر داشت که آیا آن فرد کارهای خوبی در آن زمان انجام داده است یا خیر و تا چه اندازه کارهای خوبش بر کارهای بد بیشتر است. این موضوع در قرآن است که کسی کار خوبش زیاد باشد ولو کار بد هم دارد میرود بهشت کسی که کار بدش بیشتر باشد به جهنم میرود.
راضیه فراهانی
- 15
- 5